مسیر اولیه زمینی این جاده از عمان شروع میشده و با عبور از یمن، حجاز، اردن، فلسطین و بیابان سینا، کالاهای ارزشمند منطقه جنوب غرب خاورمیانه را به آن منطقهها میرسانده است. بهدلیل اهمیت زیاد راههای دریایی برای مصریان این راه به دریا نیز توسعه یافت و از اسکندریه به منطقه مدیترانه گسترش پیدا کرد.
بازرگانی و جادهها از عوامل کلیدی توسعه اقتصادی مردمان جنوب شام در عصر باستان و دوران تاریخی بودهاند. نبطیان از قرن چهارم پیش از میلاد با ایجاد شبکهای از مسیرهای اصلی و فرعی سبب تسهیل در حملونقل کالا و بهویژه مواد معطر (عود و مر) از شبه جزیره عربستان تا کرانههای مدیترانه شده بودند. این مواد بهعنوان «بخور» و روغنهای معطر به وفور در مراسم مذهبی، آشپزی، بهداشت فردی و همچنین مصارف دارویی و پزشکی استفاده میشد. «جاده عود» از مهمترین مسیرهایی بود که مأرب در عربستان جنوبی[ مأرب اکنون در قلمرو یمن قرار داد] را پس از طی کردن ۱۵۰۰مایل به بندر غزه در ساحل مدیترانه متصل میکرد. پلینی بزرگ [ پلینیوس، فیلسوف و طبیعیدان رومی] از وجود ۶۵کاروانسرا در این مسیر در حدود قرن اول بعد از میلاد خبر داده است. این اماکن آب، غذا و علوفه کاروانهای بازرگانی را فراهم کرده و سرپناهی مناسب در مقابل حملات خشونتآمیز و شرایط دشوار آب و هوایی بیابان بودند. مسیر پترا [پایتخت نبطیان در جنوب اردن] به غزه بخش مهمی از «گذرگاه عود» به شمار میرفت و بندر آیلا (عقبه در اردن امروزی) را به غزه متصل میکرد. یک مسیر با اهمیت دیگر آیلا را از طریق پترا به شهرهای شمالی دمشق (در سوریه امروزی) و بوسترا (در اردن امروزی) پیوند میزد. کاروانهایی که از پترا به سمت غزه حرکت میکردند با دو مانع بزرگ مواجه بودند؛ اولین مورد گذر از دره آراوا و رسیدن به بلندیهای نقب در ارتفاعی بیش از ۸۰۰متر از سطح دریا بود، دومی اما دره رامون بود که در کنار بلندیهای نقب قرار گرفته و شیبی بسیار داشت. از اواخر قرن اول قبل از میلاد تا آغاز نخستین قرن میلادی مسیر پترا به غزه از شمال رامون عبور کرده و به«درب السلطان» (جاده شاهی) مشهور شده بود. این مسیر معادن مس منطقه فینان در شرق آراوا را به ارتفاعات نقب جنوبی متصل میکرد و در امتداد «گذرگاه عود» قرار داشت. نبطیان در روزگار رومیان موفق به ساخت مسیری جدید در شمال دهانه رامون شده بودند. در سال۱۰۶ میلادی رومیان بر سرزمین نبطیان غلبه یافته و استان عربستان را ایجاد کردند. رومیان پس از این الحاق، جادههای تازهتری احداث کردند و در امتداد «گذرگاه عود» به پیگیری اهداف نظامی و اقتصادیشان مشغول شدند. کشفیات تعیینکننده جدید در شمال دهانه رامون شامل کتیبههایی از رومیان و روزگار «سوروس» بودهاند. با این حال به دنبال بحرانهای امپراتوری روم در قرن سوم میلادی این مسیرها اهمیت خود را از دست دادند و بسیاری از کاروانسراهای بین راهی متروک شدند.
ظاهرا تعدادی از این کاروانسراها بعدتر و در دوره بیزانس اولیه (قرون چهارم و پنجم میلادی) مورد استفاده مجدد قرار گرفتند، با این حال بازرگانی در جاده مورد اشاره به طرز غیرقابلانکاری کاهش یافته بود.
در نقاط مختلفی از جاده که مورد مطالعه و نقشهبرداری قرار گرفته، نشانگرها و علامتهایی از رومیان باقی مانده است. اینها احتمالا بیش از آنکه نشاندهنده بخشی از مسیر پترا به غزه باشند؛ علامتهایی در تسهیل نقل و انتقال و تحرکات نظامی رومیان در نقب بوده است. هنوز مسیر دقیق سایر قسمتهای جاده پدیدار نیست. از جمله در بخش شمالی جاده، حد فاصل الوسا و غزه، به سبب ساخت و سازهای عصر جدید، یافتن بقایای جاده باستانی بسیار دشوار است. نقشهبرداریهای قبلی بهعنوان بخشی از شبکه رومی راهها پیشنهاد شده و در پایگاه دادههای اینترنتی (DARMC) قابل مشاهدهاند. (اطلس دیجیتال تمدنهای رومی و قرون وسطی) نبطیان با کاروانهایی متشکل از ۲۰ تا ۳۰ شتر و اسبِ سواری در «جاده عود» تردد میکردند. هزینههای بازرگانی داخلی متفاوت بود و تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار داشت. نخست نوع حیوان بارکش، قدرت این حیوانات و تجهیزات سواریشان مانند مهار و زین و دوم زیر ساخت و پیچیدگی جاده بود: شیبهای تند، توفان خاک و سایر موانع طبیعی کاروانهای پر از بار شتران را با مشکلاتی مواجه و هزینه حملونقل را افزایش میداد. سومین عامل موثر، سرعت و مدت زمان حرکت کاروانهای تجاری بود؛ زیرا سرعت عمل نبطیان در رساندن کالاهای معطرشان به مقصد و در تعیین میزان سود نهایی آنها اهمیت بسیار داشت. بنابراین میتوان تصور کرد که این قبیل کاروانها همواره به دنبال کوتاهترین و در عین حال امنترین جادهها بودهاند. آخرین مورد اما هزینه مالیاتها، غذاها و سرپناهها در طول مسیر بود.جاده پترا – غزه بهعنوان بخشی از «گذرگاه عود» در یک منطقه بسیار خشک و با میزان بارندگی کمتر از ۲۰۰میلیمتر در سال قرار داشت. آب در این منطقه بسیار کمیاب بوده است. به همین دلیل سرنوشت و توفیق نهایی کاروانها تا حدود زیادی به منابع غذایی و چشمههای آب بستگی داشت. نبطیان برای حفظ تجارت در دوره هلنیستی، به تراشیدن سنگها و ذخیره آن در گودالهایی که به این شیوه ساخته میشد، همت گماشتند. این ترفند بهویژه در مناطق دور از کاروانسراها، رواج به مراتب بیشتری داشت. در مجموع مسیر جاده اصلی، تابعی از جغرافیا و موقعیت مکانی مراکز عمده بازرگانی بود. هرچند آن زمان بهشدت تحت تاثیر موضوع حاکمیت در نگب قرار گرفته بود. به این ترتیب مساله اصلی معطوف به مدت زمان سفر و بهره نهایی آن بود. در واقع این موارد، در کنار در دسترس بودن آب از کلیدیترین دغدغه بازرگانان و مسافران «گذرگاه عود» بود. احتمالا ارزیابی این مولفهها مسیر واقعی گذرگاه مذکور را قابل درکتر کرده و ما را به مشکلات نبطیان و شیوه کنار آمدنشان با محدودیتها واقف خواهد کرد.
مسیر پترا- غزه، بهعنوان بخشی از «جاده عود»، پیشتر و بر اساس منابع تاریخی و بقایای باستانی ترسیم شده است. هرچند تکنیکهای دیگری هم برای ردیابی ویژگیهای چشمانداز گذشته در دسترس قرار دارد. در هر حال مسیر دقیق بسیاری از بخشهای دیگر جاده مشخص بوده یا نقشهبرداری شده است؛ اما در مواردی که تردیدها و عدم قطعیتهایی وجود دارد، فناوری (GIS) به یاری آمده است. با استفاده از این فناوری میتوان دادههای تاریخی مکانهای مختلف را دیجیتالی و تحلیل کرد. دانشی که اخیرا با نام (Historical GIS) شناخته میشود. (GIS) همچنین امکان بازسازی به صرفه جادههای باستانی را فراهم کرده است. با این شیوه میتوان کوتاهترین مسیر دو منطقه را بر اساس متغیرهای جغرافیایی و مکانی برآورد کرد. با این همه در جادههای شام و از جمله جادههایی که نبطیان تاسیس کردند تا به امروز از این روش استفاده نشده است.