این زن میانسال شامگاه ۲۹ شهریور سال ۱۴۰۱ با کلانتری ۱۴۷ گلبرگ تماس گرفته و از قتل شوهرش خبر داده بود. وی مدعی شد به خاطر قبولی دخترش در دانشگاه با او برای جشن بیرون رفته بودند اما وقتی به خانه برگشتند با جسد شوهرش که دکتر طب سنتی بوده روبهرو شده است. وی همچنین از سرقت ۲۰هزار دلار و ۱۰سکه طلا از خانهاش هم خبر داد.
وقتی مأموران پلیس به خانه مقتول در نارمک تهران رفتند مشخص شد مرد ۵۷ ساله را خفه کردهاند. بررسی دوربینهای مداربسته خانه نشان داد بعد از خروج همسر و دختر قربانی دو مرد نقابدار وارد خانه شدهاند. اما در بررسیهای دقیقتر سرنخهایی به دست آمد که نشان میداد سارقان نقابدار با تخریب قفل قصد صحنهسازی داشتهاند و درهای خانه از قبل برایشان باز گذاشته شده بود.
بدین ترتیب فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفت و مأموران باردیگر به تحقیق از همسر مقتول پرداختند.
زن میانسال گفت: شوهرم مرد پولداری بود، من و دخترم نمیخواستیم در ایران بمانیم اما شوهرم مخالف مهاجرت بود. وقتی من و دخترم برای مهاجرت اقدام کردیم شوهرم گفت پولی برای این کار به ما نمیدهد و همین موضوع باعث اختلاف بین ما شد اما من شوهرم را نکشته ام.
در ادامه تحقیقات سرانجام سارقان جنایتکار دستگیر و مدعی شدند به دستور همسر مقتول این کار را انجام دادهاند.
متهمان گفتند: همسر مقتول به ما پول داد تا شوهرش را بکشیم.
زن میانسال که چارهای جز اعتراف نداشت بازداشت شد و به این ترتیب برای دو مرد به اتهام مشارکت در قتل و برای زن میانسال به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اولین جلسه دادگاه
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
سپس یکی از متهمان به نام فرید در دفاع از خود گفت: مدتی قبل دوستم که مردی معتاد است به سراغم آمد و گفت به تازگی با زنی آشنا شده که از او خواسته در ازای دریافت ۵۰۰ میلیون تومان شوهرش را بکشد. به من گفت نیاز شدیدی به پول دارد و اگر در این کار او را همراهی کنم پول خوبی به من میدهد من هم قبول کردم. طبق نقشه مقابل خانه مرد پولدار رفتیم و همسرش در را برایمان باز گذاشت، ما ابتدا در شوفاژخانه پنهان شدیم و بعد در فرصتی مناسب وارد خانه شدیم و تسمه پرده را دور گردنش پیچیدیم اما او تقلا کرد و از جایش بلند شد. به همین خاطر ما ترسیدیم، طناب را رها کردیم و گریختیم.نمی دانیم چه کسی او را کشته است.
متهم دوم به نام کیوان نیز اظهارات همدستش را تأیید کرد.
در ادامه زن میانسال نیز اتهام معاونت در جنایت خانوادگی را نپذیرفت و گفت: من پولی به این دو نفر ندادهام، بعد از مرگ شوهرم بیش از ۲۵۰ میلیون تومان هزینه کفن و دفن او کردم. اگر شوهرم را دوست نداشتم و به مرگش راضی بودم هرگز چنین پولی را برای مراسمش خرج نمیکردم.
در پایان جلسه دادگاه قضات پرونده را برای تکمیل تحقیقات به دادسرا فرستادند و با انجام تحقیقات بیشتر باردیگر پرونده به دادگاه کیفری برگردانده شد.
دومین جلسه دادگاه
در جلسه دوم دادگاه نخست مادر مقتول گفت: عروسم میخواست خانه و ماشین را از پسرم بگیرد و جدا شود. ولی چون پسرم او را طلاق نداد با این نقشه پسرم را کشت.
من به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و برای متهمان قصاص میخواهم. نوهام که حالا ۱۹ سال دارد در دادگاه حاضر نشده و درخواستش را مطرح نکرده است.
سپس متهم ۶۰ ساله این پرونده به نام کیوان روبه روی قضات ایستاد و گفت: همسر مقتول صاحب یک شرکت بیمه بود. من به آنجا رفته بودم تا خودم را بیمه عمر کنم.
اما او گفت به خاطر شرایط سنیام این بیمه برایم مناسب نیست. بعد از آشنایی بیشتر با او یک روز پیشنهاد قتل شوهرش را مطرح کرد و گفت شوهرش مرد فاسد و بد اخلاقی است و او حاضر است ۵۰۰ میلیون تومان به من بدهد تا او را بکشم.
من هم قبول کردم اما چون توانایی کافی نداشتم از دوستم فرید کمک خواستم، قرار شد ۴۰ میلیون تومان به او بدهم. این تمام پولی بود که زن مقتول به من داده بود و دیگر هم پولی به ما پرداخت نکرد. باز هم میگویم وقتی ما از خانه بیرون آمدیم شوهرش نفس میکشید.
فرید وقتی در جایگاه ایستاد، گفت: ما وقتی وارد خانه شدیم با دیدن دکتر به او گفتیم که همسرش ما را اجیر کرده تا او را بکشیم حتی پیامهای صوتی همسرش را برای او گذاشتیم تا بشنود. بعد هم تسمه را دور گردنش انداختیم اما چون خیلی مقاومت کرد ما فرار کردیم و مرد میانسال زنده بوده است.
اما قاضی گفت: شواهد نشان میدهد قربانی غافلگیر شده و به محض ورود به خانه مورد حمله قرار گرفته است.
با پایان دفاعیات متهمان، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند