به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه خبری المیادین، رژیم صهیونیستی با وجود نسل کشی و کشتار گسترده شهروندان، زنان و کودکان نتوانسته به اهداف خود در زمینه ریشه‌کن کردن مقاومت فلسطین دست پیدا کند و حتی موفق نشده کنترل کامل مناطقی که به آنها نفوذ کرده را نیز در اختیار بگیرد و همواره در این مناطق هدف حملات مستقیم و سنگین نیروهای مقاومت قرار می‌گیرد. رژیم صهیونیستی همچنین موفق نشده هیچکدام از اسرای خود را بدون تبادل اسرا آزاد کند و نتوانسته به هیچیک از رهبران مقاومت دست پیدا کرده و آنها را ترور کند.
تل‌آویو حتی موفق نشده جلوی پرتاب موشک به شهرک‌های صهیونیست نشین و مناطق مختلف سرزمین‌های اشغالی را بگیرد یا اراده خود را به ملت فلسطین تحمیل کرده و پروژه سیاسی خود را که در راستای شکست فلسطینی‌هاست به اجرا بگذارد.
تمامی این اتفاقات نشان دهنده شکست ارتش و سطوح سیاسی رژیم صهیونیستی در ایجاد قدرت بازدارندگی است که بخشی از آن در جنگ‌های سابق از بین رفته بود و در عملیات طوفان الاقصی نیز به صورت کامل از هم فروپاشید.
ابعاد پیروزی نظامی مقاومت
در این شرایط مقاومت اسلامی در فلسطین موفق شد معادلات جدیدی مبتنی بر ناکامی ارتش رژیم صهیونیستی ایجاد کرده و شکست نظامی صهیونیست‌ها در غزه را به صورت واضح و آشکار نمایان سازد.
مولفه‌های پیروزی نظامی مقاومت در این عرصه مبتنی از جلوگیری از تحقق اهداف رژیم صهیونیستی و تحمیل اراده مقاومت در عرصه میدانی و ایجاد تلفات گسترده در میان نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی و حفظ سازمان فرماندهی مقاومت فلسطین با وجود گذشت سه ماه از آغاز تجاوز بود.
نقش لبنان و یمن در شکست استراتژیک تل‌آویو
در خصوص شکست استراتژیک باید گفت که این مفهوم به معنای تحقق خسارت‌های غیرقابل بازگشت و ترمیم در ابعاد حیاتی دشمن علاوه بر زمینه‌های نظامی است که می‌تواند شامل امنیت داخلی، شرایط اقتصادی، اجتماعی، رسانه‌ای و حتی حقوقی و مناسبات بین‌المللی باشد.
حزب الله لبنان و دولت مردمی یمن نقش مهمی در ایجاد خسارت‌های عمیق و غیر قابل ترمیم به دشمن صهیونیستی در این عرصه داشتند و زخم‌هایی را بر پیکر اسرائیل ایجاد کردند که به این زودی‌ها اثر آن از بین نمی‌رود و مفهوم جدیدی از سناریوهای درگیری در جبهه‌های آینده را ایجاد کردند.
جبهه لبنان و یمن باعث افزایش هزینه‌های مستقیم جنگ غزه شدند، به گونه‌ای که رژیم صهیونیستی تحمل این هزینه‌ها را ندارد و حاشیه مانور بسیار اندکی برای آن باقی مانده است، لذا برای جلوگیری از تلفات بیشتر به جای برنامه‌ریزی‌های دقیق و به کار گرفتن تمامی منابع خود در جنگ با حماس و جهاد به دنبال فرار اضطراری از این شرایط است.
فعالیت‌های این دو جبهه باعث تبدیل شدن شکست نظامی دشمن صهیونیستی به شکست استراتژیک شده است، چرا که مقاومت اسلامی لبنان موفق شده رژیم صهیونیستی را در سرزمین‌های شمالی به صورت کامل فلج کند و صهیونیست‌ها را از بخش گسترده‌ای از این مناطق تخلیه کرده و اقتصاد این مناطق را از بین ببرد. نیروهای مقاومت با تهدید و حملات موشکی به شمال سرزمین‌های اشغالی از سویی باعث تخلیه این مناطق شده و از سوی دیگر ارتش اسرائیل را مجبور کرده نیروهای ذخیره بیشتری را برای مقابله با خطرات ناشی از این جبهه به خدمت بگیرد.
در جبهه یمن نیز یکی از بزرگترین غافلگیری‌های جنگی ضد رژیم صهیونیستی تحقق پیدا کرد و نیروهای دولت مردمی یمن موفق شدند محاصره رژیم صهیونیستی ضد غزه و جنایت‌های بی‌سابقه این رژیم در غزه را به یک موضوع جهانی تبدیل کنند.
آینده متفاوت
به این ترتیب رژیم صهیونیستی علاوه بر اینکه در ابعاد اخلاقی این جنگ بازنده شد، مجموعه‌ای از ضربات سخت و شدید تاکتیکی را دریافت کرد که وجهه این رژیم را به شدت تخریب کرده و منافع آن را به مخاطره انداخت. یمنی‌ها تجارت با رژیم صهیونیستی را به تجارت همراه با ریسک و خطرات بزرگ تبدیل کردند.
نتایج این علمیات‌ها فراتر از ابعاد نظامی، باعث از بین رفتن وجهه بازدارندگی رژیم صهیونیستی شد که حتی پا را از این فراتر گذاشته و بازدارندگی آمریکا در منطقه را نیز به مخاطره انداخته است. چرا که آمریکایی‌ها و غربی‌ها با وجود تهدیدات گسترده نمی‌توانند اراده خود را در منطقه بحر العرب و دریای سرخ به محور مقاومت تحمیل کنند، منطقه‌ای که در شرایط حال و آینده جهان بسیار با اهمیت است.
مجموع آنچه که گفتیم نشان دهنده شکست‌های غیر قابل ترمیمی است که آینده رژیم صهیونیستی را بسیار متفاوت از گذشته آن قرار می‌دهد و باعث می‌شود نه تنها نگاه دنیا به این رژیم عوض شود، بلکه نگاه شهرک نشینان و افکار عمومی داخلی به این رژیم نیز تغییر خواهد کرد و در نهایت آنها شکست خود را در برابر یک پروژه قدرتمند خواهد پذیرفت.
