به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،«سه راهی اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات» این عبارتی است که عضو جبهه اصلاحات ایران در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین مطرح کرده و معتقد است که از میان راهحلهای موجود برای حضور در انتخابات مجلس دوازدهم در اسفندماه ۱۴۰۲، حضور مشروط بهترین راه حل است.
رمزگشایی الویری از سکوتِ اعتراضی خاتمی، موسوی خوئینی ها و عبدالله نوری /عارف لیست نمی دهد
چه کسانی از اختلافات میان اصلاحطلبان سود میبرند؟ /رویارویی دو نگاه تا اسفند ۱۴۰۲
ابطحی: سکوت خاتمی برای چه کاری شکسته شود؟ /تحول در حجاب و معیشت به افزایش مشارکت در انتخابات کمک کند
حسن رسولی، چهره نزدیک به عارف و نماینده پیشین شورای شهر، همچنین درباره نحوه حضور رهبر اصلاحات در انتخابات میگوید؛« خاتمی این مسئولیت را بر جبهه اصلاحات محول کرده است.» او از جایگاه عارف در میان اصلاح طلبان هم دفاع می کند اما تاکید دارد او به دنبال لیست دوم نیست
در ادامه متن گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با حسن رسولی، عضو جبهه اصلاحات را میخوانید:
****************
*آقای رسولی! با توجه به اینکه حدود ۲ ماه تا انتخابات فاصله داریم اصلاح طلبان با چه رویکردی به انتخابات ورود خواهند کرد، صندوق محوری؟ جامعه محوری؟ یا ....؟
مواضع رسمی جبهه اصلاحات که میانگین دیدگاههای اکثریت جامعه در مورد همه موضوعات از جمله انتخابات است، توسط سخنگوی این جبهه اعلام شده و میشود، از اینرو آنچه که بنده مطرح میکنم نظرات شخصی است. با توجه به تجربه ۳، ۴ دههای که در حوزه سیاست داخلی و مدیریت آن دارم، بر این باور هستم که صندوق محوری نقطه مقابل جامعهمحوری نیست بلکه جریان اصلاحات و سایر نیروهای تحولخواه مانند هواداران روحانی در کنار اهتمام به تحکیم ارتباط گسترده با بدنه جامعه و گروههای مرجع وتقویت جامعه مدنی برای پیشبرد اهداف توسعه ملی، به صورت همزمان در حد میسور و مقدورات باید دستی هم در قدرت داشته باشند.
ساختار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور ما به گونهای است که تأکید صرف بر توانمندسازی جامعه با توجه به استقرار اقتصاد عمدتاً دولتی امکان بروز و ظهور احزاب و سازمانهای مردم نهاد گسترده در مقایسه با برخی دیگر از کشورها وجود ندارد و شرایط به گونهای است که بدون پیگیری این راهبرد دوگانه امکان تحقق اهداف و منافع ملی فراهم نیست.
هر جا زمینه حضور در قدرت وجود داشته باشد، اصلاحطلبان ورود پیدا کنند
به عنوان یک عضو از جامعه اصلاحات با پرهیز از نگاه صفر و صدی دیدن این دو مقوله و گیر کردن در این چالش، فکر میکنم هر جا که زمینه ظهور رقابتی در حوزه قدرت، برای ما فراهم باشد با نگاه واقعبینانه نباید از آن صرف نظر کنیم چراکه بر این باور هستم که یکی از شاخصههای مهم اصلاحطلبی تقدم و ترجیح منافع ملی بر منافع جناحی و شخصی است چراکه امروز تهدیدهای مختلفی در عرصههای داخلی و بینالمللی متوجه ایران و منافع ملی است، لذا با یک نگاه کلیتنگر و همه جانبهنگر نباید اسیر معادله صفر و صدی باشیم.
به مشارکت مشروط به امکان رقابت باور دارم
*در حال حاضر موضع حضور در انتخابات بر اصلاحطلبان غالب شده است و یا وجهه فاصله گرفتن از انتخابات؟
بنده فکر میکنم طی روزهای آتی بحث در مورد نحوه موضعگیری در انتخابات مجلس آینده به پایان خواهد رسید و تا قبل از ۱۵ دی ماه که آخرین فرصت اعلام رسیدگی به صلاحیتها است، جبهه اصلاحات خواهد توانست نسبت به تعیین سیاستهای کلی انتخاباتی خود تصمیمگیری کرده و بر آن اساس رفتار کند، در مجموع به نظر بنده در رویارویی با انتخابات ۱۱ اسفند ۳ گزینه قابل تصور است؛ گزینه اول متأثر از محدودیتهای فراوان متناوب کشور و جامعه اصلاحطلب، که عدم مشارکت در انتخابات است.
سناریوی مقابل مشارکت بدون قید و شرط در انتخابات است و راهکار سوم یا بینابین مشارکت مشروط و هدفمند محسوب میشود. بنده به عنوان یک نفر از اعضای جبهه اصلاحات سناریوی اول را واقعبینانه و مسئولانه ارزیابی نمیکنم، سناریوی دوم را تن دادن به تحقق سیاستهای جاری انتخاباتی که منجر به ناجمهوریت ختم میشود، ارزیابی میکنم و باور دارم به تعبیر رهبری هر آنجا که رقابت واقعی وجود داشته باشد، به این معنا که به عنوان رأیدهنده و جبهه سیاسی امکان روی کار آوردن کسانی که به ما نزدیکتر هستند و چنانچه میدان برای همه جناحها از جمله اصلاحطلبان باز باشد، در چنین عرصه انتخاباتی فرضی باید از این فرصت انتخاباتی حسن استفاده را داشته باشیم.
طبعاً در حوزههای انتخابیهای که نه به عنوان فردی و نه جناحی امکان کار تشکیلاتی نداریم علیرغم میل باطنی و باور به اینکه صندوق رأی و انتخابات یکی از ارکان و اصول انقلاب و مصالح ملی است، ناگزیر از غیبت هستیم به دلیل اینکه فراهم کردن شرایط حضور در توان جریان اصلاحات نیست، لذا بنده به مشارکت مشروط به امکان رقابت واقعی و هدفمند باور دارم.
شاید هیات های نظارت نتایج بررسی صلاحیت ها را به ضرر اصلاح طلبان تغییر دهند
*پس جبهه اصلاحات برای اعلام موضعگیری خود نسبت به انتخابات، منتظر نتیجه احراز صلاحیتها نمیشود و قبل از آن موضع خود را اعلام میکند؟
انتخاب گزینه سوم که مشارکت هدفمند و مشروط است، نیازمند دسترسی به تصویر واقعی از عرصه رقابتها است. بعد از ۱۵ دی ماه هیئت نظارتهای استانی لیست تایید صلاحیتشدگان را اعلام خواهند کرد، البته قانوناً هیئت مرکزی نظارت بر شورای نگهبان پس از این تاریخ هم اجازه دخل و تصرف در لیست رد و یا تایید صلاحیتشدگان را دارد اما با توجه به اینکه سابقه حضور در وزارت کشور را دارم، میگویم که تجربه ثابت کرده ۹۹ درصد نتایج اعلام شده در این مقطع در پایان انتخابات ثابت و پایدار خواهد بود، بنابراین بعد از ۱۵ دی ماه ما خواهیم توانست به تصویر واقعی از رقابتی بودن حوزهها به صورت واقعی در سطح ۲۰۸ حوزه انتخابیه کشور برسیم که در آن صورت قابلیت طبقهبندی پیدا خواهیم کرد، به این معنی که مثلا در استانی مانند کرمان که تا الان هیئتهای اجرایی نخواستند و یا فرصت نکردند که بیشتر ردصلاحیت کنند، در ۸ حوزه انتخابیه این استان امکان رقابت داریم.
البته امکان دارد که هیئتهای نظارت و شورای نگهبان این نتیجه را به ضرر اصلاحطلبان تغییر بدهند، البته ما نمیدانیم اما اگر تصور کنیم همین وضعیت ثابت میماند، تبعاً در چنین استانی بهتر است که ما اصلاحطلبان حضور داشته باشیم و در استان دیگری که نمیخواهم نام ببرم، هیئتهای اجرایی نامزدی برای اصلاحطلبان باقی نگذاشتند، به دلیل اینکه مشارکت اصلاحطلبان بیحاصل و غیرهدفمند خواهد بود و شرط رقابت واقعی را در این استان نداریم، در نتیجه از حضور در انتخابات ناتوان و ناگزیر به غیبت در انتخابات، هستیم.
شورای نگهبان ۹۹ درصد نظرات هیئتهای نظارت استانی را تأیید میکنند
* منظور شما از اینکه گفتید «تجربه ثابت کرده ۹۹ درصد نتایج اعلام شده در این مقطع در پایان انتخابات ثابت و پایدار خواهد بود» این است که تفاوت چندانی میان لیست تایید و رد صلاحیتشدگان هیئتهای اجرایی با لیست شورای نگهبان و هیئت نظارت وجود ندارد؟
خیر، منظور بنده این نیست. هیئتهای اجرایی کار خود را انجام دادند.هیئتهای نظارت استانی در مورد این ردصلاحیتهای گسترده از طرف هیئتهای اجرایی که منتخبین دولت، وزیر کشور و فرمانداران هستند باید تا روز ۱۵ دی ماه اظهارنظر کنند که در نتیجه یا ردصلاحیتها را تایید یا رد میکنند که اگر رد کردند عدهای را برمیگردانند یا امکان دارد وضعیت را بدتر کنند به این معنی که حتی افرادی که توسط هیئت های اجرایی تایید شدند توسط هیئتهای نظارت رد شوند. در نتیجه ما با مجهولی مواجه هستیم که نمیدانیم امکان فضای رقابتی در کدام یک از حوزههای انتخابیه برای اصلاحطلبان فراهم است به شرط آنکه گزینه سوم که مشارکت هدفمند و مشروط است، را بپذیرند امکان تحقق عملی به این گزینه وجود دارد یا خیر. بر این اساس در شرایط فعلی اختیار و اطلاعی نداریم درنتیجه ناچار هستیم که منتظر بمانیم و هوشمندانه تصمیمگیری کنیم.
تاکنون هیئتهای نظارت استانی ۹۹ درصد نظراتی که میدهند توسط شورای نگهبان به صورت تقریبی تغییر نکرده است، بر حسب تجارب قبلی میتوانیم ۱۵ دی ماه به عنوان مقطع تصمیمگیری در نظر داشته باشیم.
کارنامه صادر شده از سوی هیئت نظارت استانی برای گروههای سیاسی مهم است
*با توجه به اینکه به تازگی رهبر انقلاب بر رقابت واقعی در انتخابات و مشارکت حداکثری تاکید کردند، این مواردمیتواند بر عملکرد شورای نگهبان در نحوه احراز صلاحیتها تأثیرگذار باشد؟
در سال جاری برای دومین بار رهبر انقلاب به مقوله انتخابات ورود پیدا کردند، کما اینکه ایشان ابتدای سال در نطق نوروزی از کلید واژههای مشارکت، مشارکت بالا، سلامت انتخابات و رقابت استفاده کردند و اخیراً هم در دیدار با جمعی از مردم کرمان و سیستان و بلوچستان نیز از همین کلیدواژهها استفاده کردند چنانچه ایشان از صفت قوی برای مشارکت استفاده کردند، برای رقابت قید واقعی را به کار بردند و برای سلامت انتخابات از قید حقیقی استفاده کردند و تبعاً امنیت انتخابات نیز وظیفه حاکمیت است.
آنچه که ملاک تصمیمگیری گروههای سیاسی قرار خواهد گرفت کارنامه صادر شده از سوی هیئت نظارت استانی خواهد بود به این معنا که آیا در لیست تایید صلاحیت شدگان مطابق تاکیدات رهبری به صورت واقعی نامزدهایی حضور دارند که اصلاحطلبان بتوانند در همه یا بخشی از حوزههای انتخابیه وارد رقابت واقعی شوند یا خیر، لذا آنچه که اهمیت دارد صورت حساب نهایی سیاسی انتخاباتی صادر شده در ۱ دی ماه از طرف هیئت نظارت منتخب شورای نگهبان است.
تبعاً روند احراز صلاحیتها هر اندازه با بلند نظری بیشتری باشد، امکان تحقق رهنمودهای رهبری وجود دارد و به هر میزانی که نام و نشانی از نامزدهای قابل انتخابات چه به صورت فردی و چه به صورت جریانی در این لیست نهایی وجود نداشته باشد، متأسفانه باید گفت میان رهنمودهایی که رهبری در این حوزه دادهاند با عملکرد شورای نگهبان و سلسله مراتب نظارتی آن از حیث تحققپذیری فاصله فراوانی وجود خواهد داشت.
*با توجه به سابقه شورای نگهبان در نحوه احراز صلاحیتها، به نظر شما این شورا توصیههای رهبری را مدنظر قرار خواهد داد؟
تجربه من میگوید که شورای نگهبان به صورت اقتضائی عمل میکند برای مثال در مجلس ششم ۱۰ درصد ثبتنام کنندگان توسط شورای نگهبان و هیئتهای نظارت ردصلاحیت شدند یعنی بالاترین شاخص رقابتی بودن انتخابات را شورای نگهبان رقم زد و در مجلس بعدی یعنی مجلس هفتم این ۱۰ در صد به ۴۸ درصد افزایش پیدا کرد یعنی ۴ و ۸ دهم درصد شد.
شورای نگهبان از الگوی انتخابات مجلس ششم استفاده کند
بنابراین با توجه به تجربه مجلس ششم، برای فراهم کردن بستر فضای رقابتی توسط شورای نگهبان مثال وجود دارد و هم تجربه معکوس آن را داریم که مجلس هفتم است. بنابراین اگر شورای نگهبان اراده کند با توجه به چراغ سبزهایی که رهبری دادند میتواند تصمیم بگیرد از الگوی انتخابات مجلس ششم استفاده کند، در آن صورت امکان رقابت برای اصلاحطلبان در حوزههای بیشتری فراهم میشود. اما چنانچه همین مسیری که هیئتهای اجرایی در این دوره طی کردند یا مدل انتخابات مجلس هفتم را شورای نگهبان انتخاب کند در آن صورت مصداقی برای این رهنمودهای رهبری در صحنه واقعی انتخابات مشاهده نخواهیم کرد.
شرط مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات نباید اطمینان از رأیآوری صد در صد باشد
*به تایید صللاحیت شدن اصللاحطلبان در برخی از حوزههای انتخابیه اشاره کردید، اصلاحطلبان با همین نیرویی که دارند میتوانند به عنوان اقلیت قدرتمند در در مجلس دوازدهم حضور پیدا کنند؟
پاسخ به این سوال مستلزم مطرح کردن بسیاری از متغیرهای دیگر در امر انتخابات است، بنده معتقد به حضور نتیجه محور در انتخابات نیستم، به نظر بنده شرط مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات نباید اطمینان از رأیآوری صد در صد باشد، اطمینان از رأیآوری ما را مصممتر میکند اما عدم اطمینان هم ما را وادار میکند که در عمل به مسئولیت سیاسی و ملی خود در انتخابات شرکت کنیم.
به یاد دارم که در انتخابات دوره دوم شورای اسلامی شهر تهران پایینترین نرخ مشارکت را داشتیم، کما اینکه ممصطفی تاجزاده نامزد اصلاحطلبان در این انتخابات بود اما در نتیجه دوستان احمدینژاد روی کار آمدند، تاجزاده که سال ۱۴۰۰ یکی از کاندیداهای جبهه اصلاحات بود، در انتخابات دوره دوم شورای شهر تهران رأی نیاورد و وارد لیست علیالبدل شد. از نظر بنده صندوق رأی و انتخابات برای جریان اصلاحات اصالت ذاتی دارد مگر اینکه مداخلات شورای نگهبان و سایر نهادها و ارکان حاکمیت به نحوی محیط را سر و سامان دهند که در همه یا بخشی از حوزههای انتخابیه این اصالت از انتخابات و صندوق رأی گرفته شود.
شرایط انتخاباتی مطابق آرزوی عارف پیش نمیرود
*با توجه به اینکه اخباری از جلسات انتخاباتی عارف شنیده میشود، آیا او در میان اصلاحطلبان از مقبولیت کافی برای ارائه لیست برخوردار است؟ و از طرفی چرا چهرههای اصلاحطلبی نظیر موسوی خوئینیها و عبدالله نوری در مورد انتخابات سکوت کردند؟
در مورد موسوی خوئینیها و عبدالله نوری بیخبر هستم اما در مورد عارف قضیه به این ترتیب است که آرزوی عارف بوده و هست که بستر انتخابات توسط وزارت کشور و شورای نگهبان به گونهای فراهم شود که امکان مشارکت با رقابت واقعی فراهم شود اما در حال حاضر دوستان عارف و بنده به استناد شواهد و مشاهدات عینی وضع موجود را در این مرحله مطابق با آرزوی عارف ارزیابی نمیکنیم. تا جایی که بنده مطلع هستم شورای مشورتی عارف نیز تا الان به تصمیمگیری به این معنا که لیستی برای انتخابات آینده بدهد، نرسیده است اما اینکه بعد از ۱۵ دی ماه چه خواهد شد باید منتظر باشیم اینکه میگویند عارف در حال تهیه لیست دوم است را تکذیب میکنم.
عارف به عنوان بخشی از جریان اصلاحات نقشآفرینی میکند
*اگر شرایط برای حضور اصلاحطلبان فراهم شود، آیا عارف از مقبولیت کافی میان اصلاحطلبان برای ارائه لیست برخوردار است؟
در هر صورت آقای عارف یکی از ظرفیتهای اصلاحطلبان است، هیچکدام از ما وزنه مقبولیت سنجی نداریم آنچه مسلم است عارف به عنوان معاون اول دولت خاتمی که موفقترین دولت چند سال اخیر بوده و از طرفی به عنوان فردی که حرکت سیاسی-اخلاقی او در سال ۱۳۹۲ منجر به تحول جدی در صحنه سیاسی و انتخاباتی شد و همچنین به عنوان بخشی از جریان اصلاحات نقشآفرینی میکند و نقشآفرینی او قابل انکار نیست.
*ارزیابی شما از سکوت و عدم ورود آقای خاتمی به مقوله انتخابات چیست؟
تا جایی که بنده مطلع هستم خاتمی مأموریت انتخابات را برعهده مجمع عمومی اصلاحات قرار داده است.
*آیا امکان دارد در انتخابات آینده اعتدالیون و اصلاحات برای ارائه لیست واحد با یکدیگر ائتلاف کنند؟
اجازه بدهید کمی جلو برویم و مشاهده کنیم که با چه نتیجه ای مواجه هستیم، آن وقت در مورد ائتلاف اعتدالیون و اصلاحطلبان صحبت کنیم.
۲۱۱۲۷