به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از روابط عمومی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، نشست نقد و بررسی کتاب «هشت سال بحران آفرینی اصلاح طلبان» از منشورات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در کتابفروشی بهنشر برگزار شد. در این نشست که به مناسبت چهارمین چاپ از این اثر برگزار شد، کامران غضنفری، منصوره معصومی اصل، علی جعفری، محمد آسیابانی و جمعی از اهالی فرهنگ و رسانه حضور داشتند.
«هشت سال بحرانآفرینی اصلاحطلبان» عنوان کتابی است که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است. این کتاب بر آن است تا در چارچوبی علمی و پژوهشی به کالبدشکافی عملکرد حزب مشارکت در بازه زمانی 1378 تا 1384 بپردازد. گردآوری مطالب براساس مدارک و اسناد، بهرهگیری از اطلاعات مندرج در مطبوعات آن برهه، روایت ناگفتههای سیاسی و ... از ویژگیهای این کتاب است.
در ابتدای این نشست، کامران غضنفری، فعال فرهنگی و نویسنده گفت: دولت اصلاحات نظریهای در مقابل نظام ولایت فقیه داشت. مدتها قبل از آقای خاتمی هم سازمانهای اطلاعاتی انگلیس روی آن کار کرده بودند. سه سال قبل از مسئله مانور آقای خاتمی بر روی جامعه مدنی آقای منوچهر گنجی که فراماسونر و از وزرای طاغوت بود سال 1373 این مسئله را طرح کرد. به صراحت گفته بود که جامعه مدنی چیزی است که زیرآب حکومت ولایت فقیه را میزند!
وی با بیان اینکه آنها بحث آزادسازی مدنی را مطرح کردند افزود: آنها به قول مقام معظم رهبری جو شارلاتانیزم رسانهای را در فضای جامعه حاکم کردند. عملکرد آنها را در ماجرای قتلهای زنجیرهای و فتنه 78 دیدیم. البته مسئولین هیچ گاه قتلهای زنجیرهای را تشریح نکردند. هر چه مطرح شد، نقل قولهای چهرههای سیاسی بود. یکی از نقل قول ها این بود که آقای موسوی دو ماه قبل از قتلهای زنجیرهای این ماجرا را برای آقای خاتمی تعریف کرده بود و ایشان هم کاری نکرده بودند!
غضنفری ادامه داد: ماجرای کوی دانشگاه تهران را هم در دوران اصلاحات شاهد بودیم و آقای تاجزاده یکی از آتشبیاران معرکه این ماجرا بود. در همان ایام بود که سردار رحیم صفوی برای مسئولین، خط و نشان کشید که بیت رهبری از خطوط قرمز است و نباید آشوبگران به آن سمت بروند. تاجزاده هم به سران آشوبطلبان اطلاع داد.
این فعال فرهنگی تصریح کرد: بخشی از اعترافات عزتالله سحابی هم حاکی از این بود که آمریکا پیامی رسانده بود که اگر اغتششات عشایری را راهاندازی کنند، آمریکا حاضر به حمایت است و این نشان میدهد که ماجرا خیلی فراتر از یک ماجرای دانشجویی بوده است.
غضنفری گفت: در دوران دولت موسوم به اصلاحطلب، بعد از 11 سپتامبر شاهد لشکرکشی آمریکا به افغانستان بودیم و قبل از آن آمریکاییها با دولت ایران تماس گرفتند و هیئتی به سرپرستی آقای ظریف با آمریکاییها مذاکره کردند و قول هر گونه همکاری را دادند. بعد از آن هم عکسالعمل جرج بوش را دیدیم که ایران را محور شرارت نامید!
این نویسنده افزود: نامه جام زهر هم در آن دوران نوشته شد. برخی نمایندگان از ترسآمریکا نامهای را به مقام معظم رهبری نوشتند و پیشنهاد کردند که اگر قرار است جام زهری نوشیده شود، همین الان نوشیده شود! در سال 1382 نامهای بدون امضا توسط دولت خاتمی نوشته میشود و در آن نامه پیشنهاد میدهند که به ازای خلع سلاح حزب الله لبنان برخی از تحریمها را بردارید!
وی ادامه داد: ارتباطات دولت اصلاحات با آقای هاشمی رفسنجانی هم از دیگر موارد این دولت بود با این که خودشان برگزارکننده انتخابات بودند. خاتمی بیانیه داد و از آقای هاشمی حمایت کرد. در فتنه 1388 و بعد از آن هم عملکرد اصلاحطلبان روشن و واضح است. اصلاحطلبان از دولت آقای روحانی هم دفاع کردند و حالا که مشکلات بروز کرده میگویند ما طرفدار این دولت نبودهایم!
دکتر منصوره معصومیاصل هم در این نشست حضور داشت و راجع به ماهیت اصلاحات گفت: بیشتر از هر چیزی نسل جوان باید به عمق مطالب جامعه فکر کند. هر چیزی در عالم، ظاهر و باطن دارد. باطن، مخفی است و نیاز است که درباره آن، توضیحاتی به نسل جوان داده شود.
وی افزود: سال 1396 به فرودگاه شهر یزد رفتم و در مسیر، بارها بنرهایی دیدم که یزد را پایتخت اصلاحات میدانشستند و در این سالها که به این شهر رفت و آمد داشتهام فهمیدم که اغلب مردم متدین یزد از تفکر اصلاحات بیخبرند. بعد از 5 سال که دانشجویانم اندیشکدهای راه انداختند گفتند تازه متوجه میشویم فرق بین خمینی، خامنهای و خاتمی چیست.
معصومیاصل ادامه داد: وقتی از افکار مؤسس این انقلاب صحبت میشود، گرینههایی را میبینیم که ضدش توسط اصلاحات گفته و رفتار میشود. وقتی با دیدگاه اصلاحات به امام معصوم هم میشود انتقاد کرد، دیگر تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. امروز اوضاع وخیم است و بعد از روی کار آمدن روحانی توطئهای رخ داد که کمتر کسی میتواند پی به ماهیت آن ببرد. در لباس روحانیت کار را به جایی رساندهاند که دانشجوی من رسماً اسلام را منکر میشود. مثل جنگ پیروز صفین که به شکست انجامید. من به شدت معتقدم که تاریخ تکرار خواهد شد و سه روز آخر صفین، هشت سال است که دارد تکرار می شود.
وی افزود: یکی از فرماندهان راسخ و با ایمان سپاه حضرت علی(ع) پیش مالک رفت و گفت دچار شک شدهام. شک اگر بیاید آمدنش راحت است اما به این راحتی نمیرود. میگوید مالک ما داریم با مسلمانانی مثل خودمان مبارزه میکنیم. همین شک به دل جوانان امروز ما هم افتاده و دقیقاً جنگ پیروز را به شکست میکشند. عمروعاص هم روی جهل یاران حضرت علی حساب کرده بود. ای کاش که این مدل کتابها در دانشگاه تدریس شود تا جهل عمومی برطرف شود.
دکتر معصومیاصل در پایان تصریح کرد: باید شروع کنیم به حرکت بیدارگری که خیلی مهم است. اگر بیدارگری از اصلاحات به مردم ندهیم، روزهای خوشی نخواهیم داشت. خیلیها میگویند اینجا مملکت امام زمان است و این همه هم شهید دادهایم. در صفین هم 4000 شهید دادند. اگر بیدارگری نکنیم، بیم این هست که با شکستهایی روبرو بشویم.
محمد آسیابانی سومین سخنران این نشست بود و گفت: باید از مرحوم حجت الاسلام حسینیان یادی کنیم که در مرکز اسناد انقلاب هیچ ابایی نداشتند که روایتهای مخالف و دیگری را هم منتشر کنند.
وی افزود: من با ویرایش این کتاب مشکل دارم و کاش توضیحاتی درباره تغییر نام کتاب هم در مقدمه داده می شد.
این منتقد ادامه داد: در کتاب به تندرویهای اصلاحطلبان اشاره شده اما جای کار بیشتری دارد. یکی از خیانتهای اصلاح طلبان این است که برخی مفاهیم سیاسی را به ابتذال کشیدند و باید در این کتاب، به این موارد بیشتر اشاره میشد. مثلاً کسی که به عنوان ناجی ملت معرفی میشد پای ثابت خیلی از تندرویها بود.
وی تصریح کرد: اشتباه است که به این جریان «چپ» میگویند در حالی که «لیبرال» هستند و کاش با این کتابها، این اشتباهات حل شود. همچنین در جاهایی از کتاب به روزنامه کیهان ارجاع داده شده که احتمالاً برخی از مخاطبان این ارجاعات را قبول نداشته باشند و میشود این روند را در کتاب، اصلاح کرد.
علی جعفری، فعال سیاسی هم در این نشست گفت: من همواره در کتابهای با موضوع اصلاحطلبان دنبال ماجرای قتلهای زنجیرهای هستم و در این کتاب هم روایتهایی بیان می شود که به طور کامل، اقناع کننده نیست. این پرونده مهم است و خیلی از مشکلات کشور ناشی از حل نشدن این موضوع بود. قتلهای زنجیرهای کار دستهای بیگانه علیه نظام بود و تقلیل دادن آن به اصولگرایی و اصلاح طلبی، بحث را منحرف کرد.
وی افزود: این کتاب، روایت منظم و خوبی از روند اصلاحطلبی دارد و سطح تحلیل سیاسی را بالا میبرد. دولتهای اصلاحات، آقای روحانی و آقای هاشمی همیشه عملکرد ضعیفشان با بحران آفرینی سیاسی میپوشاندند. در دوران آقای خاتمی بحرانآفرینی، داخلی بود و الان بحرانآفرینی در سیاست خارجی است. این خیانت ها فراموش نمیشود.
جعفری ادامه داد: مثلاً مکانیسم انتخابات را میپذیرند اما وقتی نفعشان تامین نمیشود، زیر آن میزنند. همه ادعاهایی که درباره مردم دارند هم درست نیست. چرا آقای احمدینژاد رئیسجمهور شد؟ چون مردم از ناکارآمدی دولت اصلاحات ناراحت بودند.
وی افزود: در مسئله هستهای هر کاری خواستند کردند اما باز هم میگویند که ما نتوانستیم کاری کنیم. تنها کاری که نکردند بلایی بود که محمدرضا بر سر بحرین آورد!
جعفری خاطرنشان کرد: اصلاح طلبان هیچگاه پاسخگو نبودهاند و همه حرفهایشان برای به چالش کشاندن نهادهای غیرانتخاباتی نظام بوده است. آیا جایی سراغ دارید که یک رئیس جمهوری به هیچکدام از وعده هایش عمل نکرده باشد و در آخر، طلبکار هم باشد؟ ادعای مردمی دارند اما هر جایی که توانستهاند معیشت مردم را به گروگان گرفتهاند. همین جا باید ضعف مجلس و نهادهای قضایی را هم ذکر کنیم.
جعفری ادامه داد: اعتقاد دارم جریان اصلاحات در انتخابات پیش رو با نقاب راستگرایی جلو میآید. همه هزینههای رد صلاحیت را هم در سبد کاندیدایشان میریزند. همان اتفاقی که برای آقای روحانی افتاد که با رد صلاحیت آقای هاشمی و تَکرار آقای خاتمی همین اتفاق افتاد.
این فعال سیاسی گفت: چپ و راست هیچ اصالتی ندارد و هر جریانی که اشتباه کرد، باید جبران کند. مرکز اسناد هم باید درباره اصولگرایان کتابهایی منتشر کند و اشتباهات این طیف هم بیان شود. آنچه که مهم است این است که راه ما را رهبری مشخص میکنند. سرمایه اجتماعی ما باید در سبد گفتمان نظام و انقلاب باشد. همه جای دنیا، فرد را فدای سیستم میکنند اما در اینجا برعکس است. ما همیشه افراد را به قیمت بیاعتباری جمهوری اسلامی، حفظ میکنیم. مردم باید حس کنند که نظام خودش را از درون اصلاح میکند.
وی در پایان تصریح کرد: نباید بیعرضگی خودمان را برای نظام فاکتور کنیم. کسی که برای رسیدن به قدرت از آبروی نظام هزینه کند وقتی به قدرت برسد هم نمیتواند کاری از پیش ببرد.
گفتنی است کتاب «هشت سال بحرانآفرینی اصلاحطلبان» مشتمل بر سه بخش است و هر یک از بخشها فصول جداگانهای دارد. در بخش یکم بسیاری از دیدگاههای بنیانگذار کبیر انقلاب به عنوان چارچوب نظری تحقیق آورده شده است تا خواننده به ارزیابی و نقد حزبی بپردازد که خود را در «خط امام» معرفی میکند. بخش دوم از زمینههای شکلگیری حزب مشارکت، اهداف تأسیس حزب و سوابق سیاسی – امنیتی چهرههای شاخص حزب مذکور سخن به میان میآید. و بخش سوم که بخش اصلی این تحقیق است، عملکرد حزب مشارکت در بازه زمانی 1378 تا 1384 را براساس اسناد و مدارک بررسی میکند.
انتهای پیام/