ورزش سه: در بیست و سه دوره برگزاری رقابتهای لیگ برتر مربیان بسیاری پس از پایان فصل و کسب عنوان قهرمانی یا به دست آوردن یک نتیجه مناسب اقدام به ترک باشگاه کردند که به آن افتخار رسیدهاند. نمونههای نسبتا زیادی در طول مدتزمان نه چندان بلند برگزاری این رقابتها در حافظه تاریخی ما به چشم میخورد. از فرهاد مجیدی و امیر قلعهنویی در دوران حضور در استقلال تا عبدالله ویسی و البته برانکو ایوانکوویچ بعد از کسب سومین عنوان قهرمانی.
در این بین مربیانی هم بودند که ادامه کارشان به فرجام تلخی رسید؛ علی پروین بعد از قهرمانی در اولین دوره لیگ با پرسپولیس، فرهاد کاظمی بعد از قهرمانی شگفتانگیز سپاهان در دومین دوره لیگ حرفهای، مجید جلالی بعد از قهرمانی در چهارمین دوره لیگ حرفهای با پاس تهران، حسین فرکی بعد از آخرین قهرمانی سپاهان در لیگ برتر و یا افشین قطبی در قهرمانی تاریخی دوره هشتم.
اتفاقاتی که نشان میدهد جدایی از تیم قهرمان آنقدرها هم تصمیم غیرعاقلانهای نیست. در این بین بعضیها سنتشکنی کردند. امیر قلعهنویی بعد از اولین قهرمانی با سپاهان برای دوره دوم تیمی قدرتمند و پیروز را سامان دهی کرد. او در استقلال پس از کسب سومین قهرمانی به کار خود در جمع آبیها ادامه داد اما در نهایت به تلخی از باشگاه مورد علاقهاش جدا شد.
در پرسپولیس هم علی پروین، برانکو ایوانکوویچ و یحیی گلمحمدی سرمربیانی هستند که بعد از کسب عنوان قهرمانی کار را رها نکردند؛ دوره برانکو در پرسپولیس چهارساله، دوره پروین در جمع قرمزها نزدیک به سه دهه و دوران کاری گلمحمدی نیز 4 سال به طول انجامیده که با این مقیاس از دیرباز ثبات مناسبی روی نیمکت پرسپولیس حاکم بوده است.
در پرسپولیس جدید برانکو ایوانکوویچ در حالی که باشگاه به دنبال عقد قرارداد برای پنجمین سال وی در جمع سرخها بود، از تهران رفت و سرمربی الاهلی عربستان شد. یحیی گلمحمدی هم تقریبا در موقعیت مشابه در نیم فصل اقدام به ترک باشگاهی کرده به هدایت آن علاقه دارد و نمیشود کتمان کرد که ظرفیتهای مربیگری خود را در آنجا به نمایش گذاشته و قاعدتا در شرایط نرمال به کار خود در آنجا ادامه میداد.
سرمربی پرسپولیس سال تازه را با چالشهای بسیار آغاز کرد و در نهایت در شرایطی که یک ماه قبلتر هشدار داده بود قراردادی با پرسپولیس ندارد و هروقت که بخواهد جداییاش را رسمی میکند، در نهایت کارش را در پرسپولیس به پایان رساند و برای استراحت راهی خارج از کشور شد. او در این فصل یکی از دشوارترین دورههای مربیگری خود را پشت سر گذاشت و در شرایطی که پرسپولیس مثل همیشه درگیر مسائل لاینحل مالی و البته ناهماهنگیهای مدیریتی بود، تصمیم به جدایی قطعی گرفت.
گلمحمدی در شرایطی پرسپولیس را ترک میکند که میراث بزرگی از خود به جا گذاشته است؛ کسب سه قهرمانی و یک عنوان دومی، کسب یک سه گانه، حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا و ... یحیی را به عنوان یکی از برجستهترین سرمربیان فوتبال ایران و شاید بهترین آنها در حال حاضر قلمداد میکند. البته او رقبایی روی نیمکتهای بزرگ و کوچک لیگ فوتبال ایران دارد، اما در شرایط فعلی و در یک رنکینگ احتمالی بالاتر از سایرین قرار میگیرد.
نکته اینجا است او در شرایطی اقدام به ترک پرسپولیس میکند که با وجود موفقیتهای بیشمار احتمالا به اندازه کافی از طرف طیفی از هواداران مورد قدردانی قرار نگرفته است. در حالی که حضور گلمحمدی روی نیمکت پرسپولیس در ادامه کلاس فنی و شخصیتی بود که برانکو ایوانکوویچ آن را به پرسپولیسیها هدیه داد. البته سبک یحیی با سرمربی پیشینش در تیم ملی کمی تفاوت داشت و آنها چه از بابت شکل بازی و ایدههای تاکتیکی و چه از نظر حضور در بازار نقل و انتقالات و نگاه به نحوه خرید بازیکنان تفاوتهای جدی با یکدیگر داشتند. با این حال گلمحمدی موفق به تکرار دستاوردهایی شد که برانکو برای اولین بار در پرسپولیس در لیگ برتر به کف آورد و حتی میشود این دو دوره را با هم مقایسه کرد.
جالب اینکه پرسپولیسیها قصد دارند دوباره با برانکو این دوره را ادامه بدهند و آنچنان که در بیانیه خداحافظی با گلمحمدی نوشتهاند، شاید انتظار دارند دوباره این سرمربی پرافتخار با رفع خستگی یا تغییراتی در آینده مجددا به پرسپولیس برگردد که اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، یک ماجرای نادر را در فوتبال ایران به چشم دیدهایم؛ اینکه دوره ثبات یک نیمکت- آنهم در سطح پرحاشیهای پرسپولیس- چنین روندی را طی کند.
با اتمام قرارداد گلمحمدی با پرسپولیس و فسخ قطعی او و عبور از شایعات به نظر میرسد حالا باشگاه پرسپولیس میتواند یک خداحافظی آبرومند با این سرمربی داشته باشد. به خاطر داشته باشیم که پیدا کردن یک چهره مناسب برای تیمی با قدمت و حساسیت هواداران پرسپولیس به سادگی رخ نخواهد داد و آنهایی که دوری 10 ساله قرمزها از جام با وجود استخدام مربیان بزرگ و گرانقیمت از سراسر دنیا را به خاطر میآورند، به ارزش کار برانکو و یحیی پیش از گذشته پی میبرند.
تراز بودن برای هر شغلی یک ایدهآل مهم است که هرگز نمیشود درباره آن مطمئن بود. با این حال یحیی نشان داد که یک مرد استاندارد برای نیمکت پرسپولیس است. شاید اگر با ابزار هوش مصنوعی قرار بود مربیای را برای پرسپولیس تعیین کرد، گل محمدی یکی از انتخابهای قطعی باشد، با جام، با کلاس و با پیشینه و مقبولیت اجتماعی.