با گذشت سه قسمت از « گناه فرشته » حالا مخاطب با فضای کلی سریال آشنا شده و «تا حدودی» پی به اتفاقات و روابط آدمها برده است. این اما همه ماجرا نیست و رجوع به فیلم و سریالهای جنایی- معمایی دنیا، نهیب میزند که برخلاف آرامش ابتدایی، توفانی در راه است! «یه آتیشی براتون به پا کنم...»؛ این دیالوگ شهاب حسینی در سکانس پایانی قسمت سوم سریال «گناه فرشته» است.
او در نقش حامد تهرانی، وکیل پروندههای اقتصادی است که به خاطر تبحر حرفهای، روزگاری خوش میگذراند و یک زندگی آرام و مرفه دارد.
باز شدن یک زخم کهنه اما او را وارد ماجراهایی میکند که فرجام آن نامشخص است. گذشته حامد، انگیزهای قوی است که برخلاف میل قلبی، پرونده کیفری فرشته (پردیس پورعابدینی) را قبول کرده. از قضا، یک سر این ماجرا همسرش (مهتاب با بازی لادن مستوفی) است و دوئل این دو وکیل بر سر یک پرونده قتل، زمینه جذابیت دو چندان درام را فراهم میکند.
از این دست موارد در سه قسمت آغازین «گناه فرشته» باز هم هست که نویسنده، بذرهایش را کاشته و در آینده از آنها بهره خواهد برد. این سریال، یک تریلر جنایی است که در سه قسمت نخست، نشانههای این ژانر مشهود بوده؛ ازجمله ارجاعاتی که در قالب داستان یا نمایش پوسترها در محل کار و خانه حامد به آثار مطرح و مشهوری چون «وکیل مدافع شیطان»، «آناتومی یک قتل»، «ترس کهن» و... داشته است. کارگردان همچنین پایبندی به ژانر را در ساختار حفظ کرده و جنس پلانبندی سکانسهایی از سریال منطبق با این مساله است.
اتفاقی که طبعا در آینده پررنگتر خواهد شد. وانگهی، همراهی زندهیاد مرتضی پورصمدی (فیلمبردار صاحب سبک و متبحر) با سریال، منجر به خلق قابهایی چشمنواز شده که ازجمله امتیازات ساختاری «گناه فرشته» به حساب میآید.
ترکیب بازیگران - علاوه بر شهاب حسینی و امیر آقایی به عنوان یک ترکیب برنده و جذاب، مهتاب با بازی لادن مستوفی نیز در این سریال نقش تاثیرگذاری دارد؛ او نگران خراب شدن رابطه خود با همسر است و از آن سو نمیخواهد حیثیت حرفهایاش لکهدار شود. کارگردان برای نقش مهتاب، بازیگری میخواست که هم بتواند ویژگی همسرانه و لطافت مادرانه را بازتاب دهد و هم راوی روی قدرتمند حرفهای او باشد. نمایش مهتاب درحالی که موتورسواری میکند، یکی از نشانهگذاریهای کارگردان برای توجه دادن مخاطب به این بخش از ویژگی اوست. پس، جنگ یک زوج وکیلِ قوی و لجوج! ازجمله عوامل دیگر داغ شدن درام «گناه فرشته» در قسمتهای پیش رو است.
فرامتن سریال - ابتدای «گناه فرشته» تاکید میشود «هرگونه شباهت به افراد و رخدادهای واقعی، کاملا تصادفی است.» با این حال رسانهها و فعالان شبکههای اجتماعی، بیکار ننشستهاند و مواردی از انطباق سریال با پروندههای جنجالی و جنایی چند سال اخیر را کشف کردهاند! مثلا شباهت چادر و لباس فرشته با ریحانه جباری، بانوی 19ساله متهم به قتل، مورد اشاره قرار گرفته است.
او متهم به قتل یک چهره معروف بود؛ درست مثل فرشته در «گناه فرشته». در مثالی دیگر به شباهت دیالوگهای مهتاب در دادگاه اشاره شده است که آن را یادآور دیالوگهای شهلا جاهد دانستهاند. از آنسو، نام مادرِ مقتول حامد، یعنی پروانه هم به قتلهای زنجیرهای پروانه فروهر ربط داده شده است. هر اثر نمایشی، راه تاویل و برداشت را باز میگذارد و «گناه فرشته» هم از این قاعده مستثنا نیست.
فارغ از اینکه چنین مسالهای یک امتیاز مثبت یا منفی باشد، باعث توجه دوچندان مخاطب و رسانهها به سریال شده. پیرو همین نکته فرامتن داستان است که خیلیها با پخش هر قسمت از «گناه فرشته» در پی کشف یک ماجرا و تطبیق آن با واقعیت هستند. مضاف بر اینکه «آقازاده» (سریال قبلی خانگی حامد عنقا به عنوان نویسنده و تهیهکننده)، سرشار بود از آدمها و رخداهایی با ما به ازای بیرونی.
همین عامل دیگری است که «گناه فرشته» را دوچندان در کانون دید و تحلیل و تفسیرهای مختلف قرار داده... سریالی توام با غافلگیری؛ به سردستگی حامد تهرانی و رفقا!