دوربین ابداعی ایستمن در آغاز، جعبهای ساده و البته سنگین و نامتعارف بود که با یک رول فیلم با نوردهی۱۰۰ بارگذاری شده بود. وقتی رول تمام میشد، کل دستگاه را به کارخانه بازمیگرداندند که دوباره بارگیری و تحویل مشتری میشد. آنچه نام کداک را بر سر زبانها انداخت پیشرفتهای فنی در ابداع و توسعه نگاتیو و ساخت دوربینهای کوچک با فوکوس ثابت بود.
این نیز هست که ایستمن بهدلیل سابقه کار تجاری و تجربه بانکداری، رمز و راز بازاریابی را به خوبی میدانست و پیشاپیش دریافته بود که دستاورد نبوغآمیز او، پدیده مرموز عکاسی را متحول خواهد کرد. جامعه مورد نظر ایستمن نه عکاسان حرفهای یا صاحبمنصبان متظاهر که مردم عادی بودند. او با سادهسازی دستگاه و تسهیل روند پردازش فیلم برای مصرفکننده، «فوتوگرافی» را به میان میلیونها عاشق عکاسی برد؛ کسانی که بدون آموزش حرفهای و تخصصی یا آگاهی به قاببندی و تمهیدات زیبایی شناسی میتوانستند از سوژههای مطلوب خود عکس بگیرند و حتی آلبوم خانوادگی تشکیل دهند. ایستمن برای آنکه اندیشه عمومیسازی عکاسی را در اذهان جا بیندازد، یک کمپین تبلیغاتی با حضور هزاران زن و کودک راه انداخت و شعار مشهور خود را به گوش جهانیان رساند: «فشار دکمه با شما، انجام بقیه امور با ما.» چند سال پس از معرفی کداک، عکاسی فوری به یک جنون ملی در آمریکا تبدیل شد تا جایی که اسم «کداک» در گفتار و فرهنگ روزمره مردم به صورت فاعل و مصدر درآمد: (kodaking، kodakers، kodakery).
چنین بود که عکاسی بهعنوان هنر- صنعتی جادویی جذابیت روزافزون یافت. ۱۰سال پس از معرفی کداک، بررسیهای یک نشریه عکاسی حاکی از فروش ۱.۵میلیون دوربین متعلق به شرکت ایستمن بود. سال۱۹۳۵ نقطه عطف فعالیت صنعتی کداک بود: طراحی و عرضه نخستین فیلم رنگی که انقلابی در فناوری عکاسی و تصویربرداری محسوب میشد. کداک از آن پس همواره جزو شرکتهای تراز اول در زمینه تولید دوربین و متعلقات آن بود تا اینکه کشتی زمانپیمای آن در سواحل دهه بحرانزای۱۹۷۰ لنگر انداخت.
اختراع زیبایی است، اما به هیچکس چیزی نگو!
چونکا موی، تحلیلگر « فوربس» در مقالهای با عنوان « کداک چگونه شکست خورد؟» علت ورشکستگی مالی این شرکت در سال۲۰۱۱ را « چندین دهه ضعف مدیریتی» و نیز «چشم فروبستن بر فرصتهای عکاسی دیجیتال» دانسته است؛ زیرا عکاسی دیجیتال، الگوی تجاری مبتنی بر نگاتیو و فیلم را تغییر داد.
کداک که بحران رکود مالی۱۹۲۹ و اثرات مخرب دو جنگ جهانی را پشت سر گذاشته بود و همچنان آینده را متعلق به خود میدانست در مواجهه با تحول فناوری بازی را به رقبا باخت. استیو ساسون، مهندس کداک که نخستین دوربین دیجیتال را در سال ۱۹۷۵ ابداع کرد، واکنش اولیه مدیریت شرکت به اختراع خود را اینگونه توصیف کرده است: « اختراع زیبایی است، اما درباره آن چیزی به هیچکس نگویید!»
وینس بارابا که در سال۱۹۸۱ مدیر واحد اطلاعات بازار شرکت کداک بوده است، فرآیند زوال این شرکت را بهصورت علمی تبیین کرده است.
او میگوید: درست در زمانی که شرکت سونی اولین دوربین الکترونیکی را به بازار معرفی کرد، یکی از بزرگترین شرکتهای خردهفروش کداک این سوال را مطرح کرد که آیا باید نگران عکاسی دیجیتال باشد یا خیر؟
بارابا موافقت مدیر کداک را برای انجام تحقیقی گسترده درباره تفاوت عکاسی سنتی و دیجیتال بهدست آورد.
او با لحاظ عوامل و شاخصههایی همچون هزینه تجهیزات عکاسی دیجیتال، تفاوت کیفیت تصاویر دیجیتالی با تصاویر چاپی، قابلیت متفاوت دوربینها، نمایشگرها و چاپگرها، به نتایج دقیق و در عین حال هشداردهندهای رسید.
پژوهش او شامل بررسی منحنی تقاضا و تحلیل خبرهای «بد» و «خوب» بود. خبر «بد» این بود که عکاسی دیجیتال قابلیت آن را دارد که جایگزین کسبوکار کداک شود.
خبر «خوب» این بود که مدتی طول میکشد تا این اتفاق بیفتد. کداک حدود ۱۰سال فرصت داشت تا برای انتقال به دوران جدید تولید و سیاستگذاری نوین بازارآماده شود، اما این فرصت را از دست داد.
مدیریت کداک طی چهار دهه ناتوان از درک عکاسی دیجیتال بهعنوان یک فناوری ویرانگر بود. بحران مالی ۲۰۰۹ از راه رسید. وضعیت مالی کداک بیشتر تضعیف شد و ارزش سهام آن به سرعت کاهش یافت.
در سال۲۰۱۰ کداک از فهرست ۵۰۰ شرکت برتر آمریکا (شرکتهای دارای بیشترین ارزش بازار سهام) کنار نهاده شد. در سال۲۰۱۱، بدترین دوران کداک رقم خورد؛ مدیران کداک به ناچار مصرف ذخایرارزی شرکت رادر دستور کار خود قرار دادند تا از ورشکستگی کامل نجات یابند.
کداک در ژوئن۲۰۱۱ صاحب ۹۵۷میلیون دلار ارز بود؛ یعنی ۱.۶میلیارد دلار کمتر از ذخایر ارزی ژانویه۲۰۰۱.
با این حال ۵سال بعد و در پایان سال۲۰۱۶، کداک اولین سود سالانه خود را پس از ورشکستگی گزارش کرد.
در پایان سال۲۰۲۲ درآمد خالص کداک ۲۶میلیون دلار آمریکا بوده است؛ شرکتی که در مجموعه عظیمش ۴هزار و ۵۰۰نفر مشغول کارند.
با این حال یکی از مدیران آن گفته است؛ آینده همیشه هراسانگیز است، همانند ژوئن ۲۰۱۱، مگر آنکه شعبدهای تازه برای عبور از بحرانهای بازار و طرحی نو برای ساختن فرصتهای سودآور در آستین داشته باشی.
منبع: www.metmuseum.org