خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «نهج الفصاحه» نوشته مرحوم ابوالقاسم پاینده با ترجمه حجت الاسلام علی اکبر مظاهری شامل «احادیث پیامبر اکرم (ص)» با موضوعات پندآموز و اخلاقی است که به صورت الفبایی تنظیم شده است.
این کتاب شامل نمایه موضوعی احادیث است و برای هر یک از احادیث عنوان اضافه شده و برخی توضیحات در پرانتز آورده شده است. تاکنون ترجمههایی از این کتاب به بازار عرضه شده که آخرین آنها توسط حجت السلام علی اکبر مظاهری توسط نشر جمال منتشر و روانه بازار نشر شده است.
به بهانه انتشار ترجمه مورد اشاره با حجت السلام علی اکبر مظاهری به عنوان مترجم کتاب «نهج الفصاحه» به گفتگو پرداختهایم.
مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* جناب مظاهری چه شد سراغ ترجمه و توضیح نهجالفصاحه رفتید؟
از زمان تألیف این کتاب، روی آن چندان کاری انجام نشده بود و تنها همان ترجمه مرحوم ابوالقاسم پاینده که مؤلف هم هست، در دسترس بود که خب چندان چشم گیر نشده بود. راستش حس کردم ترجمه جدید این کتاب گامی رو به جلوست.
از آنجایی که قبل از نهج الفصاحه، نهج البلاغه را ترجمه کرده بودم، نزدیک ده سال مشغول کار بودم و همان قلمی که در نهج البلاغه به کار گرفته بودم، در ترجمه نهج الفصاحه نیز به کار بردم و به این ترتیب کار را شروع کردم و منتشر شده است.
* یعنی حس کردید ترجمههای دیگر نواقصی داشتند؟
ببینید بعضی از نویسندگان و مترجمان و محققان زمانی که میخواهند کاری انجام دهند که قبلاً انجام شده، برای خود توجیهاتی دارند و دنبال نواقص کارهای قبلی هستند، من فکر نمیکنم این کار اخلاقی باشد البته اگر کارهای قبلی نقصی داشته باشند باید نقد شوند اما نقد منصفانه و عالمه؛ نه اینکه نقصهایی را برای توجیه کار خود بتراشیم.
* احادیث داخل کتاب سند معتبر دارند؟ شما از نظر محتوا و لفظ انتساب آنها را به معصوم تأیید میکنید؟
نهج الفصاحه مستند نیست؛ همانگونه که نهج البلاغه هم مستند نیست. مؤلف نهج البلاغه، سید رضی (رضوان الله) بنایش بر این نبوده که سندها را بیاورد، البته بعداً کسانی این کار را کردهاند و سندهای نهج البلاغه را آوردهاند، امّا خود مؤلف این بنا را نداشته. نهج الفصاحه هم همینطور است و سند آورده نشده، امّا میشود همین کاری که روی نهجالبلاغه انجام شده و مستندسازی شکل گرفته است، روی نهجالفصاحه هم انجام شود.
من نهجالفصاحه را به همان شکل که مرحوم ابوالقاسم پاینده تألیف کرده بود؛ مبنا قرار دادم و تنها در بعضی از موارد سندها را در پاورقی نقد کردهام.
ما برای کتب روایی، به خصوص روایات اخلاقی، منتظر سند نمیمانیم، نه اینکه نباید سند داشته باشیم بلکه منتظرم نمیمانیم تا همه سندهای احادیث معلوم شود همانگونه که سید رضی برای تألیف نهج البلاغه منتظر سند نماند، در این کتاب نیز بسیاری از روایات از طریق اهل سنت هم قابل بررسی است و برخی از آنها در پاورقی به الغدیر ارجاع داده شدند. ما قبل از نهجالفصاحه، کتابی که سخنان پیغمبر اکرم (ص) را یکجا جمع آوری کرده باشد نداشتیم و همه سخنان به صورت پراکنده بودند اما مرحوم پاینده این کار را انجام دادند و سخنان پیامبر را در یک کتاب جمع آوری کردند، طبیعتاً اگر این کار با ضعف رو به رو باشد میتوان در آینده آنها را اصلاح نموند.
اما انتساب روایات به معصوم (ع) را فی الجمله تأیید میکنم نه بالجمله. فی الجمله یعنی اینکه اجمالاً بله، سخنان پیامبر اکرم (ص) هست، امّا بالجمله یعنی اینکه تمام اینها از پیغمبر اکرم (ص) باشد؛ خیر، همانطور که نهجالبلاغه هم همینطور است.
* از نظر محتوایی و لفظی، آیا تفاوتی میان پیامبر (ص) و دیگر معصومان مشاهده میکنید؟
پیغمبر اکرم (ص) فرمودهاند که «إنّا مَعاشِرَ الأنبیاءِ اُمِرنا أن نُکلِّمَ النّاسَ علی قَدرِ عُقولِهِم» ما پیامبران مأمور شدهایم که به اندازه عقل مردم با آنها سخن بگوییم. این سخن پیامبر در مقدمه نهجالفصاحه، نوشته شده است البته زمان پیغمبر اکرم (ص) با زمان امیرالمؤمنین (ع) و زمان امامهای دیگر فرق میکرد.
زمان پیغمبر اکرم (ص) مردم بیسواد بودند به جز عدهای. امّا زمان امیرالمؤمنین (ع) و امامان دیگر، خیلی از مردم باسواد شده بودند. پیغمبر اکرم (ص) سادهتر از امیرالمؤمنین (ع) سخن میگفتند. یعنی نهج الفصاحه از نهج البلاغه، بسیار سادهتر است. چون مردمان زمان پیغمبر اکرم (ص) با مردمان زمان امیرالمؤمنین (ع) متفاوت بودند، بنابراین پیغمبر اکرم (ص) به اندازه عقل مردم با آنها سخن میگفتند و با آنها معاشرت میکردند. سخنان پیغمبر اکرم (ص) ساده و جامع هست. یعنی الفاظ، الفاظِ سادهای هست، معانی، معانیِ عمیقی است.
پیامبر در یکی از سخنان خود میفرمایند: «اوتیت جوامع الحکم» به من حکمتهای جامع داده شده. پیغمبر اکرم (ص) سخنان شأن حکیمانه و عمیق اما ساده و مختصر و به فراخور فرهنگ و دانش مردمان زمان خودشان بوده است؛ اما زمان امیرالمؤمنین (ع) مردم باسواد شده بودند، فلسفه میفهمیدند، زمانِ امامهای بعد، فرهنگ اسلامی، تمدن اسلامی گسترش پیدا کرده بود، با کشورهای دیگر رابطه برقرار شده بود، عالمانی از کشورهای به کشور اسلامی و خدمت معصومان میآمدند. بنابراین؛ سخنان پیغمبر اکرم (ص) از نظر محتوا و عمق معنا، بسیار عمیق است. اما از نظر لفظ، آسانفهم است.
* یکسوال کمی فنی! حضور قرآن در سخنان پیامبر پررنگتر از ائمه اطهار (ع) است؟
ببینید، همه امامان ما شاگردان پیامبر اکرم (ص) هستند. خداوند درباره سخنان پیامبر (ص) میفرماید: «لاینطق عن الهوا ان هو الا وحیٌ یوحی» بنابراین پیغمبر اکرم (ص) از خودشان سخن نمیگویند، بلکه همه گفتههایشان وحی است که بر ایشان نازل شده است.
درست است که همه سخنان پیامبر (ص) در قرآن نیامده، اما آنهایی که در قرآن ذکر شده، مستقیماً از جانب خداوند بر پیامبر نازل شده و مصداق آیه ذکر شده هستند، پس سخنان پیامبر (ص) سخنان الهی است که ریشه در وحی دارد. سخنان سایر امامان ما نیز مصداق این آیه هستند و آنها نیز از خداوند مطالب را دریافت کردند اما نباید فراموش کرد که همگی آنان شاگردان پیامبر اکرم (ص) بودند.
* به نظر شما مخاطب عام هم میتواند با کتاب و ترجمه شما ارتباط بگیرد؟
بله. مثل نهج البلاغه، قرآن، مکارم الاخلاق، اصول کافی مخاطب عام نیز میتواند با این کتاب ارتباط برقرار کند اما عالمان ما باید این سخنان را شرح دهند.
* چهطور؟
بعضی از روایات نهج الفصاحه ممکن است برای مخاطب عام سبب ایجاد سوءتفاهم شود اما این مسأله درباره نهج البلاغه هم هست و نباید مخاطب را از نهج الفصاحه دور کرد بلکه باید عادی سازی شکل گیرد و تا جای ممکن شبهات و یا سو تفاهمات شفاف شود.
هیچکدام از کتب وحیانی ما از این قاعده خارج نیستند اما این دلیلی برای دور نگه داشتن مخاطب عام از این کتابها نیست و این وظیفه عالمان است که آنها را تفسیر کنند. این موضوع درباره احادیث هم صدق میکند و بسیاری از روایات و آیات وجود دارند که نیاز به تفسیر دارند، نهج الفصاحه هم مشمول همین قاعده است و باید موارد شبهه برانگیز آن توضیح داده شود.
* اشاره کردید روایات هم نیاز به تفسیر دارند. کمی اینحرفتان را تشریح کنیم!
بله. روایات ما امروز نیاز به تفسیر و مستندسازی دارند به بیان دیگر برای مخاطب عام باید به شکل آسانی بیان شود. تا به امروز کسی را مانند آیت الله جوادی آملی ندیدم که به نهج الفصاحه بسیار تاکید کرده باشد چراکه نفس این کار و جمع آوری سخنان پیامبر در یک کتاب بسیار پسندیده است. به نظرم باید یک بنیاد به نام نهج الفصاحه تشکیل شود و عالمانی توانا، حدیث شناس و قرآن شناس بر روی احادیث آن کار کنند و آنها را برای مخاطب عام ساده سازی کنند. نباید چیزی از نهج الفصاحه کم و زیاد کنیم اما باید بر روی مستندسازی و ساده سازی آن کار کرد و درباره احادیث توضیح بدهیم.