براساس برآوردها، در سال ٢٠٢٠، کالاها و خدمات خلاق به ترتیب ٣درصد و ٢١درصد از کل صادرات کالاها و خدمات جهان را تشکیل دادهاند. صنایع فرهنگی و خلاق با ایجاد نزدیک به ٥٠میلیون شغل در سراسر جهان، 6.2درصد از کل اشتغال را تامین میکنند، ضمن اینکه در مقایسه با سایر فعالیتهای اقتصادی تعداد بیشتری از جوانان (١٥ تا ٢٩ساله) را نیز به کار میگیرند. سهم بخش فرهنگی از تولید ناخالص داخلی جهان در سال ٢٠٢٠، حدود 3.1درصد است. به عبارت دیگر، تجارت کالاها و خدمات خلاقانه، درآمدهای روزافزونی را برای کشورها ایجاد میکند، اما صادرات خدمات خلاقانه بهطور چشمگیری بیشتر از صادرات کالاهای خلاقانه است. صادرات جهانی کالاهای خلاقانه از ٤١٩میلیون دلار آمریکایی در سال ٢٠١٠ به ٥٢٤میلیون دلار آمریکایی در سال ٢٠٢٠ افزایش یافت؛ در حالی که صادرات جهانی خدمات خلاقانه از ٤٨٧میلیارد دلار به نزدیک به 1.1هزارمیلیارد دلار آمریکایی در همان دوره افزایش یافت. صادرات کالاها و خدمات خلاقانه در سالهای اخیر از یکدیگر جدا شدهاند که این امر به دلیل افزایش قوی صادرات نرمافزارها و خدمات تحقیق و توسعه اتفاق افتاده است. یکی دیگر از عوامل، بهبود قابلتوجه در ثبت آماری زیرگروههای دقیق خدمات در سالهای اخیر است.
معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران در گزارشی به بررسی «وضعیت توسعه صنایع خلاق در جهان» پرداخته است. بر این اساس از سال ٢٠١١ به بعد، اقتصادهای در حال توسعه بیشتر از اقتصادهای توسعهیافته کالاهای خلاق صادر کردهاند. علاوه بر این، گروه کوچکی از اقتصادها بیش از دوسوم صادرات جهانی کالاهای خلاق را تشکیل میدهند. در سال ٢٠٢٠، چین بهطور چشمگیری بزرگترین صادرکننده کالاهای خلاق بود (با ارزش ١٦٩میلیارد دلار آمریکا) و ایالاتمتحده آمریکا (٣٢میلیارد دلار آمریکا)، ایتالیا (27میلیارد دلار آمریکا)، آلمان (٢٦میلیارد دلار آمریکا) و هنگکنگ (٢٤میلیارد دلار آمریکا) در رتبههای بعدی قرار داشتند.
تجارت جنوب-جنوب در کالاهای خلاقانه در دودهه گذشته تقریبا دوبرابر شده است. از سوی دیگر، اقتصادهای توسعهیافته عمدتا تمایل دارند کالاهای فرهنگی را بهصورت اصلی با یکدیگر مبادله کنند. در سال ٢٠٢٠، تجارت جنوب-جنوب در کالاهای خلاقانه نسبت به صادرات خلاق اقتصادهای درحالتوسعه، 40.5درصد را نمایندگی میکرد. این تجارت اصولا شامل صادرات زیورآلات، محصولات طراحی داخلی، رسانههای ضبطشده، مد و اسباببازی میشود. تجارت جنوب-جنوب میتواند برای اقتصادهای درحالتوسعه، بهمنظور ایجاد فرصتهای تجارت جدید و تنوع صادرات، اهمیت داشته باشد.
در سطح جهانی، سهم کل کالاهای خلاقانه از کل صادرات، از سال ٢٠٠٢ تا ٢٠٢٠ کمی کاهش یافت و از 3.2 درصد در سال ٢٠٠٢ به ٣درصد در سال ٢٠٢٠ رسید. به دلیل پیشرفت فناوری، ترکیب صادرات کالاهای خلاقانه در طول دودهه گذشته به طور قابلتوجهی تغییر کرد. صادرات سیدیها، دیویدیها، نوارها، روزنامهها و سایر مواد چاپی کاهش یافت، در حالی که صادرات رسانههای ضبطشده و بازیهای ویدئویی افزایش یافت.
محصولات طراحی، در تجارت کالاهای خلاقانه غالب هستند. در سال ٢٠٢٠، کالاهای طراحی 62.9درصد از کل صادرات کالاهای خلاقانه را تشکیل دادند؛ محصولات رسانهای جدید (13.4درصد)، صنایعدستی هنری (8درصد)، هنرهای تجسمی (6.2درصد)، انتشارات (5.4درصد)، صوتی-تصویری (3.1درصد) و هنرهای اجرایی (یکدرصد). در میان محصولات طراحی، محصولات طراحی داخلی (20.1درصد از کل صادرات خلاق)، مد (15.9درصد از کل صادرات خلاق )، زیورآلات (15.3درصد از کل صادرات خلاق) و اسباببازی (11.4درصد از کل صادرات خلاق) بهعنوان محصولات اصلی صادراتی این حوزه مطرح هستند.
صادرات کالاهای خلاقانه بهشدت تحتتاثیر ویروس کووید-١٩ و قرنطینههای جهانی قرار گرفت: صادرات کالاهای خلاقانه در سال ٢٠٢٠ با کاهش 12.5درصدی روبهرو بود، در حالی که صادرات تمام کالاها تنها با کاهش 7.2درصدی روبهرو شد. این امر میتواند به دلیل کمبود تبادلات فیزیکی در بازار هنر جهانی -که یکی از کانالهای توزیع مهم برای هنرهای تجسمی است- و افزایش دیجیتالیسازی در حوزه صوتی-تصویری و انتشارات باشد. دادههای اولیه نشان میدهند که صادرات کالاهای خلاقانه در سال ٢٠٢١ شروع به بازیابی کردند.
در خصوص تجارت خدمات خلاقانه هم میتوان گفت، کشورهای توسعهیافته به طور قابلتوجهی بیشتر از اقتصادهای درحالتوسعه خدمات خلاقانه صادر کردهاند. در سال ٢٠٢٠، این کشورها 82.3درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه را تشکیل دادند. اختلاف بین کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه بهتدریج در طول دهه گذشته کاهش یافته است. در سال ٢٠٢٠، ایالاتمتحده آمریکا و ایرلند بزرگترین صادرکنندگان خدمات خلاق با مقادیر ٢٠٦میلیارد دلار و ١٧٤میلیارد دلار بودند. در ایرلند، شرکتهای چندملیتی به طور قابلتوجهی به صادرات خدمات خلاقانه، بهویژه در خدمات کامپیوتری، کمک کردهاند. بزرگترین صادرکنندگان خدمات خلاق بعدی آلمان (٧٥میلیارد دلار)، چین (٥٩میلیارد دلار) و انگلستان (٥٧میلیارد دلار) بودهاند.
اهمیت نسبی صادرات خدمات خلاقانه در حال افزایش است. درصد کل خدمات خلاقانه از کل صادرات خدمات، از 12.3درصد در سال ٢٠١٠ به 17.4درصد در سال ٢٠١٩ افزایش یافت. علاوه بر این، به دلیل کاهش ناگهانی تجارت جهانی در خدمات سفر، درصد خدمات خلاقانه به 21.4درصد در سال ٢٠٢٠ افزایش یافت. اگر عادات مصرفی تغییر کنند و عادات عملیاتی کسبوکار ناشی از ویروس کووید-١٩ به طور دائمی باقی بمانند، این امر ممکن است ادامه داشته باشد.
خدمات نرمافزار (که 39.3درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه را در سال ٢٠٢٠ تشکیل میدهد) و تحقیق و توسعه (33.2درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه) دارای بیشترین آمار صادرات در حوزه خدمات خلاق هستند. در ردههای بعد خدمات تبلیغاتی، تحقیقات بازار و معماری (14.8درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه)، صوتی-تصویری (8.6درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه)، اطلاعات (3.5 درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه) و خدمات فرهنگی، تفریحی و میراث فرهنگی (0.5درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه) قرار دارند. کشورهای توسعهیافته در تمام دستههای خدمات صادرات تسلط دارند و در مقایسه با اقتصادهای درحالتوسعه، دستهبندیهای خدمات مختلفی را صادر میکنند. بهعنوان مثال، کشورهای توسعهیافته بیش از ٩٠درصد صادرات جهانی را در حوزههای تحقیق و توسعه و صوتی-تصویری تشکیل میدهند که شامل درآمد قابلتوجهی از فروش و مجوزها میشود.
خدمات خلاقانه در طول دوره ویروس کووید-١٩ مقاومتر از سایر بخشهای خدمات بودند. صادرات خدمات خلاقانه در سال ٢٠٢٠ تنها با کاهش 1.8درصدی روبهرو بود؛ درحالیکه صادرات کل خدمات با کاهش ٢٠درصدی مواجه شد (عمدتا ناشی از کاهش خدمات مسافرتی و حملونقل که به ترتیب در سال ٢٠٢٠ به میزان 62.5 و 20.3درصد کاهش یافتند). تمام دستههای خدمات خلاقانه در سال ٢٠٢٠ در طول دوره ویروس کووید-١٩، بهاستثنای خدمات نرمافزاری (که با رشد سالانه 5.6درصدی ثبت شده بود)، با کاهش مواجه بودند.
کشورهای درحال توسعه با موانع متعددی در تجارت خدمات، از جمله خدمات خلاقانه روبهرو هستند. اولا، کمبود مهارتها و زیرساختهای اساسی میتواند اقتصادهای درحال توسعه را از تبدیلشدن به بازیکنان رقابتی در خدمات خلاقانه بازدارد. بزرگترین صادرکنندگان خدمات خلاق، هم از اقتصادهای توسعهیافته و هم از کشورهای درحال توسعه، در شاخصهای اندازهگیری سرمایه انسانی، زیرساخت فیزیکی و دیجیتال نمره بالایی کسب میکنند. ثانیا، کشورهای درحالتوسعه با محدودیتهای تجارتی در خدمات مواجه هستند و دسترسی به مهمترین بازارهای خدمات خلاقانه هنوز تحت تعهدات توافقنامه عمومی تجارت خدمات (GATS9) سازمان تجارت جهانی (WTO10) است. بااینحال، اعضای WTO تاکنون از GATS بهصورت محدود برای تشویق به رفع محدودیتهای تجارتی یا تضمین سطوح موجود دسترسی استفاده کردهاند. به عبارت دیگر، فقدان مهارتها و زیرساختهای اساسی میتواند مانع تبدیلشدن اقتصادهای درحال توسعه به بازیگران رقابتی در حوزه خدمات خلاق شود. مهمترین صادرکنندگان خدمات خلاق در جهان، چه کشورهای توسعهیافته و چه اقتصادهای درحال توسعه، در شاخصهایی که سرمایه انسانی، زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی را اندازهگیری میکنند، امتیاز بالایی کسب میکنند. کشورهای درحال توسعه با محدودیتهای تجاری خدمات مواجه هستند و دسترسی به مهمترین بازارهای خدمات خلاق همچنان مشمول تعهدات مندرج در موافقتنامه عموم تجارت خدمات سازمان تجارت جهانی است. بااینحال، اعضای سازمان تجارت جهانی از گات برای تشویق به حذف محدودیتهای تجاری یا تضمین سطوح دسترس استفاده کردهاند.
مفهوم و تعریف اقتصاد خلاقانه متنوع و نمایانگر تنوع فرهنگی کشورهاست، اما به دلیل ساختارهای اقتصادی متفاوت، روشهای آماری و طبقهبندیهای مورداستفاده نیز متنوع است. هر مفهوم دلایل خاص خود را دارد که به پایههای فرضیههای مختلفی درباره هدف و نحوه عملکرد صنایع خلاقانه بستگی دارد. در حالی که هیچ تعریفی وجود ندارد که به همه نیازهای کشورها بپردازد، چارچوبها و طبقهبندیهای موجود میتوانند به کشورها کمک کنند تا اقتصاد خلاق و صنایع خلاق خود را به شکلی هماهنگتر مفهومسازی کنند.
استفاده از فناوریهای صنعتی، فرصتهای جدیدی را برای اقتصاد خلاق ایجاد کرده است. چاپ سهبعدی، هوش مصنوعی، واقعیت افزوده و بلاکچین، محاسبات ابری، هواپیماهای بدون سرنشین و اینترنت اشیا انقلاب صنعتی چهارم را پیش میبرند. آنها راههای جدیدی برای تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات خلاق ایجاد کردهاند؛ ضمن اینکه به طیف وسیعتری از مصرفکنندگان در سطح جهانی دسترس دارند. بهعنوان مثال، بسترهای آنلاین از هوش مصنوعی برای شخصیسازی موسیقی و فیلم استفاده میکنند. چاپ سهبعدی میتواند برای تولید صنایع دستی مورد استفاده قرار گیرد. واقعیت افزوده اجازه میدهد تا نمایشگاههای مدلینگ از مدلهای نامرئی استفاده کنند. فناوری بلاکچین (مانند توکنهای غیرقابل معامله) میتواند به تایید اصالت و مالکیت آثار هنری یکتا کمک کند. فناوری پهپاد بهطور قابلتوجهی بر تولید مدیا، شامل تبلیغات، پخش، تلویزیون و سینما تاثیر میگذارد. واقعیت مجازی نیز میتواند تجربهای فراگیر در بازیهای کامپیوتری و هنرهای اجرایی ارائه دهد.
در مجموع میتوان گفت موارد سیاستی زیر میتوانند به توسعه اقتصادهای خلاق از طریق فناور یهای جدید و در حال ظهور کمک کنند. مهارتهای انسانی یک عامل کلیدی در تحول دیجیتالی اقتصاد خلاق است. توسعه ظرفیتهای انسانی نیازمند سرمایهگذاری در سیستم آموزش شامل مدارس، دانشگاهها، کالجها و ارائهدهندگان آموزش است. تواناییهای دیجیتالی اساسی هستند، اما مهارتهای عمومی و مکمل مانند مهارتهای خواندن و نوشتن، مهارتهای عددی، مهارتهای طراحی، بازاریابی و کارآفرینی نیز برای بیشتر شغلها در صنایع خلاقانه دیجیتالی موردنیازند. ویژگی خاصی از بخش خلاق این است که برخی از هنرمندان و صنعتگران ممکن است نگرانیهای منفی درباره کسبوکار، مفاهیم بازاریابی یا فناوریهای جدید داشته باشند. سیاستگذاران میتوانند مکانهایی مانند آزمایشگاههای ساخت (یا فبلبها) برای هنرمندان و طراحان ایجاد کنند تا با فناوریهای جدید آزمایش و آنها را تست کنند. با ظهور تجارت الکترونیک، مهارتهای مشارکت در تجارت دیجیتال برای حرفههای خلاق و کسبوکارهای خرد، کوچک و متوسط ضروری است. سیاستهای آموزشی باید قابلدسترس و شامل همه باشند؛ از جمله زنان، افراد دارای معلولیت و گروههای سنی مختلف. بهاین ترتیب یادگیری مداوم در حال تبدیل شدن به یک ابزار ضروری است.
غلبه بر موانع زیرساختها برای دیجیتالیسازی بسیار حیاتی است؛ زیرا فناور یهای دیجیتال در دسترسی به بازارها بسیار حیاتی هستند. دسترسی جهانی و مقرونبهصرفه به اینترنت گام اول است، حتی اگر فراهمکردن ارتباطات برای بخشهای صنایعدستی در مناطق روستایی چالشبرانگیز باشد. بااینحال، در کنار ایجاد اتصال به اینترنت، زیرساختهای دیگری مانند دسترسی به خدمات مالی، خدمات پستی و شبکههای حملونقل نیز لازم است. توأم با دیجیتالیسازی، امکان وجود تعاملات همزمان با سایر حوزههای خدماتی مانند خدمات مالی دیجیتالی وجود دارد.
ایجاد محیطی مناسب برای صنایع خلاق ممکن است شامل چند حوزه سیاستی مانند اعطای مزایای مالیاتی به بخش خصوصی و ایجاد برنامههای تامین مالی برای حمایت از تحقیق و توسعه در صنایع خلاق باشد. برخی از بخشهای محتوای با ریسک بالا به حمایت دولتی برای دسترسی به سرمایه بیشتر نیاز دارند. فعالیتهای خلاق دیگر ممکن است بهعنوان کالاهای عمومی غیرتجاری در نظر گرفته شوند که برای بقایشان به حمایت غیرتجاری دولتی نیاز دارند. انعطاف و تعادل مناسب بین حفاظت از مالکیت فکری از یکسو و جلوگیری از سوءاستفاده از آن از سوی دیگر بسیار حیاتی است.