همشهری آنلاین، شقایق عرفی نژاد: مهدی ملکی را به عنوان کارگردان و بازیگر تئاتر می شناسیم. او به خصوص در حوزه نمایش ایرانی بسیار فعال است و تا به حال نمایش های زیادی در این زمینه کار کرده است. از جمله «مضحکه سیاه» و «کاش چشمم نمیدید». او از شهریور امسال شروع به ساخت و انتشار ویدئوهای طنز در باره کمبودها و مشکلات کرده که در آنها به مسائلی مثل کمبود بودجه، طراحی صحنه و رفتار بازیگران اشاره کرده است. از این نظر شاید او را بتوانیم بلاگر تئاتر بنامیم. ملکی در این گفتوگو در باره این ویدئوها و فعالیت در فضای مجازی صحبت کرده است:
شما را به عنوان بازیگر و کارگردان میشناسیم. ایده این ویدئوها که در صفحه شخصی تان منتشر میکنید از کجا آمد؟
ایده اولیه از مسئله تبلیغات تئاتر آمد. گروههای مختلف سالهای گذشته برای تبلیغ نمایشهایشان از روشهایی استفاده میکردند که قدیمی بود و اصولا آنچه فقط جنبه تبلیغی داشته باشد، چندان بازخورد خوبی ندارد. در این مورد هم این تبلیغات کمکی به گروهها برای بیشتر دیده شدن کارهایشان نمیکرد. وقتی فضای مجازی را نگاه میکردم، متوجه شدم تبلیغات در فضای مجازی در همه زمینهها تبدیل به آثار قابل تماشا شده که اغلب طنز است و در کنارش گریزی هم به آن کالایی که میخواستند تبلیغ کنند، میزنند. فکر کردم میتوانیم در تئاتر هم از همین روش استفاده کنیم. برای تبلیغ نمایش آخرمان این روش را امتحان کردیم و سعی کردیم محتواها طوری باشد که برای تماشاگر جذاب باشد و در کنارش از اجرا هم مطلع شود. در آن تبلیغات کمی هم از آسیبها و مشکلات تئاتر گفتیم و نقد کردیم. وقتی متوجه شدم استقبال خوب بوده و جواب گرفتهام، این نقدها را بیشتر کردم و به مشکلاتی اشاره کردم که از تهران تا شهرهای دیگر بین بچههای تئاتر مشترک است. سعی کردم این مشکلات را به شکل طنز مطرح کنم و خوشحالم که استقبال از این محتواها هم خوب بوده است. فکر میکنم چون مشکل تمام گروهها و اهالی تئاتر بود، با آن همذات پنداری شد.
الان میتوانیم به شما بگوییم بلاگر تئاتر هستید؟
نه، ولی عنوان دیگری هم برای کاری که میکنم، نیست. دوستان دیگری هم بودند که در فضای مجازی و اینستاگرام در باره تئاتر میگفتند یا آموزش بازیگری یا نمایشنامهنویسی داشتند. ولی به این شکل کسی کار نمیکرد. بعد از این که من این کار را کردم، دیدم دوستان دیگری هم به همین شکل ویدئوهایی را منتشر میکنند و مشکلات تئاتر و تئاتریها را مطرح میکنند و جواب هم گرفتهاند، پس این خلأ وجود داشته که حالا از این دست ویدئوها استقبال میشود.
در ویدئوها مشکلات سالنها و مشکلات فنی مطرح میشود و سوژه طنز قرار میگیرد.
بله و همه اینها هم از مشکلات اقتصادی ناشی میشود. چون هنرمندان ما وقتی در این شرایط اقتصادی به این شکل کار میکنند، از هنرمندان کشورهای دیگر که وضعیت اقتصادی تئاتر در آنها مناسب است، چیزی کم ندارند و حتی من فکر میکنم بهتر هم هستند. اما شرایط اقتصادی باعث میشود چیزهایی که آرمانی است، قابل اجرا نباشد. شرایط اقتصادی طوری است که هنر و به طور کلی سرگرمی که جزئی از هنر است، در اولویت خانوادهها نیست. بنابراین سالنهای دولتی نمیتوانند برای تئاتر هزینه چندانی بکنند. به همین دلیل این اتفاقات میافتد و هنرمندان با حداقل امکانات کار میکنند که به همین حداقل هم اگر باشد، راضی اند.
ویدئوهایی دارید با موضوع طراح صحنه ای که با کارگردان در باره طرح صحنه صحبت میکند و یک طرح شگفت انگیز به او نشان میدهد، اما کارگردان میگوید همین را نمیتوانی با پارچه درست کنی!؟
این هم فکر میکنم باز به مسائل اقتصادی برمیگردد. چه کسی بدش میآید کار خوب انجام دهد؟ اما الان از یک طرف ساخت دکور گران است و از طرف دیگر به دلیل چند اجرایی بودن سالنها، امکان نصب دکور دائمی وجود ندارد و گروهها هر شب باید دکورشان جمع کنند و شب بعد، دو باره آن را بچینند. به همین دلیل گروهها ترجیح میدهند به شکل مینیمال کار کنند و نمیتوانند آنچه را واقعا دوست دارند و به کار کمک میکند، انجام دهند. الان اگر عکس نمایشها را ببینید، بیشترشان یک پارچه مشکلی در عقب صحنه دارند و کف صحنه هم همان کف سالن است و حداقل وسایل هم روی صحنه وجود دارد. کمکم همین دکور هم دارد کمتر میشود و اگر کاری دکور داشته باشد، به چشم میآید. این مسئله در چند سال اخیر خیلی بیشتر شده است. صاحبان سالنهای خصوصی که تنها منبع درآمدشان فروش بلیت است، سالنها را به چند گروه اجاره میدهند تا بتوانند درآمد بیشتری داشته باشند و روی پا بایستند. حتی سالنهای دولتی هم در بعضی موارد همین کار را میکنند. بنابراین گروه ها امکان داشتن یک دکور ثابت را که مجبور به جمع کردن آن نباشند، از دست داده اند.
نظرات زیادی زیر پستهای در اینستاگرام میبینیم و دیگر هنرمندان هم در باره مشکلی که مطرح کرده اید و با آن شوخی کرده اید، حرف زدهاند. از این ارتباط با دیگر هنرمندان بگویید.
اینها مشکلاتی بوده که بچههای تئاتر در باره آن صحبت کرده اند، ولی هیچوقت به این شکل در فضای مجازی و با شوخی مطرح نشده بود. به همین دلیل که مشکلات مطرحشده، بین اهالی تئاتر مشترک هستند، از این ویدئوها استقبال شده و دیگران هم نظر داده اند. به خصوص بچههای شهرهای کوچک که مشکلات بیشتری در مقایسه با تهران دارند.
خیلی هم شرایط تئاتر و طراحی صحنه و بازیگری را با نمونههای خارجی مقایسه میکنید.
خیلیها فکر میکنند، این نمونههای خارجی که از آنها استفاده میکنم، مربوط به کشورهای اروپایی هستند، در صورتی که از سنگاپور و کشورهای آسیایی هم مثال میآورم. اصولا یکی از ابزارهای طنز تضاد است. من هم از تکنیک استفاده میکنم. یعنی نمونه خوب را میگذارم، آنچه را هم در تئاتر ما رخ میدهد، در کنار آن میآورم. البته این نقایص و کمبودها را به همه تعمیم نمیدهیم. وقتی در باره نقایص بازیگران تئاتر حرف ویدئو میسازم و شوخی میکنم، در برابرش بازیگرانی هم هستند که واقعا زحمت میکشند و روی خودشان کار میکنند. همینطور در مورد طراحان صحنه و کارگردانها.
ساخت این ویدئوها را ادامه میدهید؟
صددرصد. بیشتر از ۹۰ درصد نظرها مثبت بوده است و آنها هم که منفی بوده به دلیل نداشتن شناخت از ما و برداشت اشتباه بوده است.