کارشناسان بسیاری بر این باورند که ترویج و همگانی کردن علوم یکی از بخشهای تاثیرگذار ساختار ارتباطات علم و جامعه محسوب میشود و تاثیرگذاری آن بهدلیل نقشی است که میتواند در افزایش درک عامه از علم و گسترش دیدگاه علمی در بین عموم افراد جامعه ایفا کند. محمدمهدی شیخجباری و سیدهزهرا اجاق در پژوهشی با عنوان ساختار ارتباطات علم و جامعه در ایران آوردهاند که ارتباطات علم و جامعه بهطورکل و ترویج علم بهطورخاص، از ۲حیث توسعه انسانی و علمی در برنامههای توسعه ملی اهمیت دارند. گفتنی است، سایر محورهای توسعه مانند توسعه فناوری، صنعتی، اقتصادی و پایدار هم از نتایج و تبعات همگانی کردن علوم بهشمار میآیند و این موضوع، نقش ترویج و همگانی کردن علوم در توسعه را برجستهتر میسازد. اگر علم را بهمثابه یک نظام ببینیم که ساختار و بینش خاص خود را دارد، ترویج علم یکی از پایههای نظام علم است و این فرصت را فراهم میکند که جز متخصصان و پژوهشگران رشتههای مختلف علمی، بقیه افراد جامعه هم درک و بینشی درست از علوم بهدست آورند و این وضعیت، بستر لازم برای گسترش دیدگاه علمی در سطح جامعه را فراهم میآورد. کارآمدی نظام آموزش و تولید علم هم در گرو کارکرد همه بخشهای ارتباطات علم و جامعه، از جمله ترویج علم و دیدگاه علمی در بین عموم افراد جامعه است. صمت در این گزارش به نقش ترویج علم در پویایی اکوسیستم دانشبنیان پرداخته است.
چندی پیش، روحالله دهقانی، رئیس بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان بااشاره به اهمیت ترویج علم در کشور گفت: رسانهها نقش آگاهیبخشی و مردمیسازی فناوریها را بهخوبی ایفا میکنند و نقش آنها در پایدارسازی و ارتقای فناوریها کلیدی است. وقتی جریان علم و فناوری، مردمی میشود، علاوه بر کمک به ارتقای این فناوری، بازار آن نیز توسعه و رونق پیدا میکند. در این رابطه، فرنوش اعلامی، رئیس مرکز رشد واحدهای فناوری و کارآفرینی دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با صمت درباره عبارت فرهنگ دوستدار دانش گفت: فرهنگ دوستدار دانش، فرهنگی است که ترویج علم و دستاوردهای آن در سازمان یا جامعهای نهادینه میشود. حال برای اینکه افراد بتوانند دانشی را کشف، ایجاد یا کسب کنند، باید شناخت جذابگونهای از آن داشته باشند. در واقع، برای اینکه بتوانند دانشی را بهکار بگیرند، با اتفاقاتی که بهصورت موثر و کارآ در جامعه رخ دهد، باید این فرهنگ در جامعه نهادینه شود و این هدف، از مسیر ترویج علم میگذرد.
وی افزود: در جامعه دوستدار دانش، پرسشهای زیادی مطرح میشود که این پرسشها میتوانند زمینهساز حل معضلات و مسائل رایج کشور باشند. بنابراین، مروجان علم نقش مهم و حساستری برای ایجاد فرصتها بهویژه در زمینه کسبوکارهای فناورانه دارند. مسئولان امر هم در سازمانها بهجای اینکه به این پرسشها به چشم تهدید یا نقد مخرب نگاه کنند، از آن فرصتسازی و اکوسیستم دانشبنیان را بهدرستی جهتدهی میکنند. بنابراین، نقش ترویج علم را در بازار دانشبنیان، نباید بیتاثیر دانست، بلکه میتواند آن را بهعنوان یک رکن مهم در افزایش بازار محصولات دانش پایه در نظر گرفت.
فرنوش اعلامی گفت: اگر جامعه شناخت کافی از اکوسیستم دانشبنیان بهواسطه ترویج علم داشته باشد، بیشک اقتصاد دانشبنیان هم رونق بیشتری خواهد گرفت. موضوع مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد، توجه به اصطلاح کادوپیچ کردن راهحلها است. بهعبارتروشنتر، اگر در جامعهای سازمانهایی وجود داشته باشند که بتوانند برای معضلات جامعه راهحلهای نوآورانه و کاربردی بیابند و آن راهحلها را بهشکل مناسبی، متناسب با بافت جامعه و ارزشهای آن ارائه کنند، این دانش معمولا خریدار دارد و چرخ اقتصادش میچرخد. همچنین، شرایط را برای رقابت در جامعه ایجاد میکند، بنابراین ترویج علم در تبیین نیازها و راهحلهای رفع آن از کانال علم و فناوری، نقشی مهم و اساسی دارد.
باتوجه به اهمیت و جایگاه ترویج علم در توسعه صنعت، همچنین با نظر به تجارب کشورهای توسعهیافته، فرآیند استاندارد ترویج علم نقش مهمی در پویایی اکوسیستم دانشبنیان بهویژه شکلگیری استارتآپها دارد. ابراهیم ذبیحی، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش، تبادل اطلاعات و ترویج علم را رکن دیگر توسعه یک شرکت دانشبنیان دانست و گفت: برگزاری دورههای آموزشی برای استارتآپها و صاحبان شرکت دانشبنیان برای تمامی سطوح یکی از الزامات اساسی است که در ابتدای مسیر میتواند کمک شایانی به مخاطبان کند. این اشتراک دانش میتواند از طریق کارگزارها در معاونت علمی انجام شود.
وی بااشاره به اهمیت نگرش صحیح صاحبان استارتآپها برای گام نهادن در مسیر دانشبنیان شدن گفت: بیشتر سرتیم گروههای استارتآپی اینگونه تصور میکنند که اگر از اسم و رسم کافی برخوردار باشند، مسیر هموارتری در پیش خواهند داشت. بهعبارتدیگر، طبق یک قانون نانوشته در مسیر دانشبنیان شدن، شرکتهایی مسیر دانشبنیان شدن را هموارتر سپری میکنند که ایده و اراده خوبی برای تولید یک محصول موفق دارند، اما توانمندیهای مالی و امکانات لازم را برای توسعه کسبوکار خود ندارند؛ یعنی این شرکتها بهعبارتی زیرزمینی هستند و تنها داراییشان علم و فن تولید محصول و خدمات است.
وی که سابقه ۲ دهه فعالیت بهعنوان شرکت دانشبنیان نوع یک را دارد، در گفتوگو با صمت گفت: بهاعتقادمن، ۲ معضل اصلی باعث میشود که یک گروه استارتآپی نتواند به مرحله دانشبنیان شدن برسد؛ نخستین معضل فروپاشی استارتآپها، در اصل وجود اشکالات اساسی در تیمسازی آنها است؛ از آنجایی که مهمترین اهرم اجرایی یک استارتآپ یا شرکت دانشبنیان علاوه بر دانش کافی، نیروهای انسانی آن است، بنابراین نوع تعامل نیروی انسانی با محیط از اهمیت زیادی برخوردار است. حال اگر این تعامل وجود نداشته باشد، عملا در مسیر تولید با مشکلات عدیده مواجه میشوند.
ذبیحی بااشاره به آمار مهاجرت نخبگان در ۴ دهه اخیر گفت: یکی دیگر از معضلات اصلی در بحث تیمسازی دانشبنیانها، مهاجرات نخبگان است که دست سرتیم استارتآپها و صاحبان شرکتهای دانشبنیان را خالی از نیروی کارآمد میکند.
وی بااشاره به چراغسبز کشورهای اروپایی به نخبگان حوزه فناوری اطلاعات و نرمافزار و دیگر رشتههای فنی و مهندسی گفت: کشورهای اروپایی نظیر فنلاند، دانمارک، هلند، سوئد و... باوجود امکانات مطلوب و درخوری که ارائه میدهند، مقصد نخبگانی شدهاند که پیش از این، نیروی فعال و کارآمد دانشبنیانها بودند. تا پیش از آن، بیشتر این افراد رویای کار در اکوسیستمهایی نظیر سیلیکونولی و ایالاتمتحدهامریکا را داشتند، اما در دهه اخیر، لیست کشورهایی که مقصد اصلی مغزها هستند، بلندتر شده است. بهعبارتدیگر، رقیب اصلی شرکتهای دانشبنیان در بحث تیمسازی شرکتهای داخلی نیستند، بلکه شرکتهایی هستند که از امکانات درجه یک بینالمللی در کشورهای پیشرو برخوردارند.
این فعال حوزه دانشبنیان افزود: مشکل دیگر به شناخت ناکافی از بازار فروش محصول یا خدمات تولیدی آنها برمیگردد. اغلب این دانشبنیانها در بدو فعالیت، از بازار فروش خدمات یا محصولاتشان برآورد اشتباهی میکنند. این امر از آنجایی نشأت میگیرد که عمدتا نیرویی که ذهن فعال و خلاق در تولید محصول و خدمات دارد، الزاما توانایی بکارگیری خلاقیت و توانمندی در توسعه کسبوکار و بازاریابی و شناخت بازار را ندارد. در نتیجه شاهد تولید محصولات بسیارپیشرفتهای خواهیم بود که موردنیاز جامعه هدف نیست.
وی درباره تامین مالی یا حمایت از دانشبنیانها گفت: از جمله حمایتهای نهادهای دولتی به شرکتهای دانشبنیان، ارائه تسهیلات مالی و وامهای گوناگون است؛ توصیه میشود تلاش چندانی برای دریافت وام نکنند، چراکه بهطورکلی تسهیلات، گروههای استارتآپی یا دانشبنیانها را وارد یک حباب فرضی از توانمندیها میکند. بهعبارتدیگر، شناخت همراه با توهم غلط از فروش یک محصول یا خدمات به صاحبان کسبوکار میدهد، در حالی که در بیشتر موارد فروش بالا و سود واقعی نداشتهاند. بنابراین بهتر است دانشبنیانهای نوپا، فروش خود را تدریجی و بهصورت پلکانی بالا ببرند، نه آنکه با پمپاژهای ناگهانی در بازار حضور پیدا کنند.
ذبیحی در ادامه جای خالی حمایتهایی نظیر اختصاص سهمیه سرباز امریه به دانشبنیانها را مهم شمرد و گفت: موضوع دیگری که میتواند از سوی نهادهای دولتی نظیر معاونت علمی ریاستجمهوری موردحمایت قرار گیرد، فعالیت سربازهای امریه در این مجموعهها است. این فرآیند یک معامله پرسود است، چراکه از یکسو افرادی که در قالب سرباز امریه به کار در شرکتهای دانشبنیان میپردازند، علاوه بر گذران خدمت سربازی، ۲ سال از گرانبهاترین سالهای عمر خود را مشغول آموزش و کسب تجربه در حیطه کاری خود میشوند. در واقع، فردی که قرار بود ۲ سال از عمر خود را بدون برنامه در یک قرارگاه نظامی سپری کند، با ورود به این شرکتها، علاوه بر کسب درآمد، میتواند به توانمندیهای خود نیز بیفزاید. از سوی دیگر، فرصت خوبی برای صاحبان شرکتهای دانشبنیان است تا نیروی کار آموزشدیده و سرمایه انسانی بسازند.
این فعال حوزه دانشبنیان افزود: علاوه بر آموزش نیروی انسانی، افرادی که پیش از خدمت سربازی در این شرکتها سابقه کار و فعالیت دارند، میتوانند در قالب امریه به ادامه همکاری بپردازند. بیشتر صاحبان شرکتهای دانشبنیان تجربههای زیادی مبنی بر از دست دادن نیروی انسانی باتجربه بهدلیل ورود به خدمت سربازی دارند، در حالی که اگر این مسیر هموار شود، بیشتر این افراد میتوانند در همان شرکت به کار و فعالیت بپردازند.
ذبیحی گفت: اگر شرکتی به بلوغ کافی رسیده و بازار خوبی هم داشته باشد، نیازی به حمایت خاص برای دانشبنیان شدن ندارد. بهطورمعمول این نوع کسبوکارها تنها ایده و علم کافی دارند.
تشریح مفاهیم و دستاوردهای علمی دانشمندان برای مردم، فرآیندی را میطلبد که به آن ترویج علم میگویند. در واقع، مفاهیم علمی، چه در کرسی دانشگاهها برای دانشجویان و چه در میان مردم مفهومی ثابت است، اما بیان آن، مهارت شگرفی را میطلبد که مروجان علم از پس آن بهخوبی برمیآیند. مفهوم جوان ترویج علم یعنی گشودن راهی برای ترجمان دستاوردهای دانشمندان برای مردم. در حقیقت، مروجان علم با کسب این مهارت، مردم را از فضای علمی و فناورانه جهان و کشورشان آگاه میکنند و همین آگاهیبخشی تاکنون تاثیرات محسوسی بر سبک زندگی داشته و سبب رونق اقتصادی در برخی عرصهها شده است. امروزه ترویج علم در بسیاری از جوامع پیشرفته، روندی معمول و مهم است که دولتها را در قبال تصمیماتشان پاسخگو میکند. بیشک ترویج علم در بستر برنامهسازیهای تلویزیونی، سینمایی، زیستمحیطی و گردشگری همراه با آگاهیبخشی منجر به ایجاد صرفههای اقتصادی در راستای حفاظت از منابع نیز شده است.