حسن روحانی که برای ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از حوزه انتخابیه تهران ثبتنام کرده بود، در اقدامی کم سابقه پیش از اعلام رسمی مراجع برگزاری انتخابات، در صفحه شخصیاش، خبر از رد صلاحیتش داده و پس از چندساعت بیانیهای صادر و گمانهزنیها دراینخصوص را پررنگتر از قبل کرد که رئیسجمهور سابق، آمادگی این ردصلاحیت را داشته و سناریوهایی را برای بعد از اعلام این موضوع، آماده کرده بود.
اظهارات چند هفته اخیر و تند شدن مواضع رئیسجمهور سابق از آن جهت موردتوجه تحلیلگران سیاسی قرار گرفت که وی در دو سال اخیر، نسبت به موضوعات مختلف داخلی و بینالمللی واکنش خاصی نداشت و حالا با توجه به نزدیکشدن زمان انتخابات، این طرح از سوی روحانی و تیم مشاورانش برای ورود به انتخابات برنامهریزی شده است تا نظرات را به این سمت جلب کنند.
اقبال پایین رئیس دولت اعتدال و لیست مورد حمایت او در نظرسنجیهای رسمی با اختلاف زیاد از رقبایش باعث شد تا آنها تدبیری برای دیدهشدن اندیشیده و به این جمعبندی برسند که فضای سیاسی و کنشگری او میبایست بیش از پیش رادیکال و تند شده و به شیوهای پیش برود که وی چه تأیید و چه رد شود، هزینه سیاسی طرفهای مقابل وی در بالاترین حد باشد.
*کارنامه ۸ ساله
کارنامه ۸ ساله روحانی مهمترین عامل برای رد شدن وی از سوی مردم بود؛ کافی است نگاهی به پرونده وی در دوره ریاستجمهوری داشته باشیم تا متوجه رویگردانی تودهها از حسن روحانی شویم؛ پروندههایی نظیر ماجرای بیش از ۸ برابر شدن نرخ دلار و مسکن، اتفاقات ناگوار بورس، تراژدی افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸، عملکرد ضعیف در دوره کرونا، شکستن نرخ تورم دولتهای پس از انقلاب و شکست سیاست خارجی در حوزه منطقهای و برجام از جمله پروندههایی است که مردم از آن خاطره خوشی ندارند.
نظرسنجیهای رسمی نیز این موضوع را تائید کردهاند؛ بنا بر آمار منتشر شده در افکارسنجی اخیر ایسپا کمتر از ۱۱% مشارکتکنندگان در انتخابات اعلام کردهاند که به لیست روحانی رأی میدهند و این نتیجه حاکی از آن است که این رقم بیش از ۴ برابر نسبت به دوره مشابه سال ۹۴ افت کرده است و روحانی بهتنهایی و با اختلاف در انتهای جدول چهرههای سیاسی اثرگذار در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ قرار دارد.
در همین زمینه صادق زیباکلام از حامیان دولت روحانی پس رد صلاحیت وی در توئیتی شانس رئیسجمهور سابق در انتخاب مجدد توسط مردم را زیاد نداست و نوشت: "رفتار ایشان (روحانی) در دور دوم بهگونهای بود که من خجالت میکشیدم در چشم آن ۲۴ میلیون نگاه کنم"
*دلخوری اصلاحطلبان
دلخوری اصلاحطلبان طی سالهای ریاستجمهوری روحانی، موضوعی نیست که بر کسی پوشیده باشد و برخی از افراد پیش و پس از رد صلاحیت وی، آن را مخفی نکرده و گاهوبیگاه اشاراتی داشتند. بخصوص طیفی از سیاسیون نزدیک به دولت اعتدال پس از انتخابات سال ۱۳۹۸ و کاهش محسوس مشارکت مردم در انتخابات اذعان داشتند، عملکرد ضعیف دولتهای تدبیر و امید، موجب قهر مردم با صندوقهای رأی شده است. محمدعلی آهنگران یکی از این افراد است که پس از ردصلاحیت روحانی در صفحه شخصی خود نوشت: "یکی از مهمترین عوامل ناامیدی بخش عظیمی از مردم و دوری آنها از صندوق رأی، شخص شخیص حسن روحانی است."
از سویی اطرافیان روحانی در این سالها به دنبال «هاشمیسازی» از چهره او و نشاندنش بر کرسی شیوخیت اصلاحطلبان و اعتدالیون هستند؛ اما شرایط برای این جریانها مانند سالهای پس از ۸۸ و فراهمشدن فضای سیاسی برای محوریت شخصی مانند مرحوم هاشمی رفسنجانی به اذعان کارشناسان آنچنان فراهم نیست و تغییراتی زیادی طی این یک دهه رخ داده است.
روحانی پس از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ و میانداری مرحوم هاشمی توانسته بود، گزینه مشترک سازندگی و اصلاحطلبان باشد و حتی جلوتر از چهرههای اصلاحات، از رفع حصر و برخی تغییرات سخن میگفت، اما با رأی آوردن لب مرزی در آن انتخابات، مدتی مدارا و حمایت از اصلاحطلبان را در دستور کار گذاشت؛ اما بعد از توافق برجام و استحکام پایههای دولتش، با عبور از اصلاحات و حتی بخشی از کارگزاران، حزب متبوعش یعنی «اعتدال و توسعه» را محور فعالیتها و تقسیم مناصب دولت تدبیر و امید قرار داد و همین عملکرد موجب شد در دوره زمامداری روحانی، حزب کارگزاران بیانیه تندوتیزی علیه روحانی صادر کند؛ کرباسچی دبیرکل وقت کارگزاران در مصاحبهای با اعتماد درباره این بیانیه توضیح داده بود که «رئیسجمهور خوب صحبت میکنند؛ اما حرف خوب کافی نیست و به این اظهارات باید جامه عمل پوشاند. یکی از حوزههایی که نیاز به تحول دارد، حوزه اقتصادی است. دولت باید از افراد صاحب تئوری در اقتصاد استفاده کند. یکی دیگر از حوزهها سیاست خارجی است. در سیاست خارجی غیر از موضوع برجام دولت باید فعالتر عمل کند. برجام کار بسیار درخشانی بود و دکتر ظریف نیز برای آن بسیار زحمت کشید؛ اما اگر به بیانیه حزب کارگزاران دقت شود، خواهید دید که از عملکرد وزارت امور خارجه نیز انتقاد شده است. ما نمیتوانیم فقط نسبت به یک حرکت در وزارت خارجه دل خود را خوش کنیم؛ بلکه وزارت خارجه باید ابعاد دیگری از سیاست خارجی را تحرک ببخشد.»
از طرفی ضلع دیگر ائتلاف انتخابات سال ۹۲ یعنی اصلاحطلبان، برای آرامکردن هواداران خود و کاهش فشار برای پاسخگویی نسبت به شرایط پیش آمده بعد از انتخاب روحانی و بیمحلیهای او به چهرهها و مطالبات جریان متبوعشان، با تشبیهی گزنده از دولت اعتدال به عنوان رحم اجارهای جریان اصلاحات نام بردند و تقریباً پس از سال ۹۸ عبور و فاصلهگذاری از دولت روحانی را در دستور کار گذاشتند.
*تلاش برای شبیهسازی
عدهای از تحلیلگران نیز معتقدند، روحانی با پیشدستی در اعلام ردصلاحتیش توسط شورای نگهبان میخواسته، فشارها را بر شورای نگهبان برای اعلام نتیجهای غیر از تأیید بالا ببرد؛ لذا بیانیه هفتبندی روحانی در باب رد صلاحیتش با اینکه خارج از عرف تحرکات محافظهکارانه او ارزیابی میشود؛ ولی در مجموع نکات جدید و ناگفتهای ندارد و میخواسته با دیگریسازی و متهمکردن یک مجموعه، سیاست بزن و قهرمانشو را پیاده کند و با الگوبرداری از اوضاع ابتدای دهه ۹۰ و دوره بعد از ردصلاحیت مرحوم هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری، در ابتدای قرن جدید همان الگوی قهر و آشتی و امتیازگیری و تهییج عمومی را شبیهسازی کند.
دور از ذهن است که روحانی به عنوان مردی که پس از انقلاب اسلامی همواره در بطن سیاست و بالاترین مناصب امنیتی و نظارتی بوده پیشبینی این شرایط را نداشته باشد. به نظر میرسد رد صلاحیت روحانی در این مقطع با توجه به پروندههای باز علیه وی و اطرافیانش در کمیسیون اصل ۹۰ و برخی مراجع ذیصلاح حتی برای اهلش نه تنها قابل پیش بینی که بدیهی بوده است و وی نیز نیک میدانسته که این اتفاق تلخ برای او و حامیانش رخ خواهد داد؛ لذا این گمانه طی ۲۴ ساعت گذشته بعد از انتشار خبر رد صلاحیت حسن روحانی میان گعدههای سیاسی پررنگتر از سایر موارد مطرح میشود که او با علم به ردصلاحیتش، قصد دیگری از ورود به انتخابات خبرگان و تند کردن فضا داشته و میخواسته در انتخابات مجلس شورای اسلامی دست بالاتری پیدا کند.
*ریسک با ایجاد شوکهای احساسی
به نظر میرسد با تأیید صلاحیت محمدباقر نوبخت و پروین داداندیش (همسر واعظی رئیسدفتر رئیسجمهور سابق) و برخی از چهرههای نزدیک و معتمد روحانی در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی، روحانی که وزن و جایگاه خود و نزدیکانش را در انتخابات اسفندماه مناسب نمیدید و در این سالهای حضور در میان منتخبان خبرگان هم جایگاه ویژه ای نداشته و در صورت تایید صلاحیت نیز گمان نمی رفت جایگاه روحانی در میان خبرگان تغییر محسوسی کند راه دیگری را برای حفظ و بازسازی جایگاه سیاسی خود در پیش گرفته است؛ بنابراین نوع واکنشها و ادبیات وی در روزها و ماههای اخیر، بیش از اینکه خطابش به شورای نگهبان و حاکمیت باشد، نوعی خطونشان کشیدن برای رقبای سیاسیاش و ترغیب حامیان سرخورده وی در دهه ۹۰ است که به هیچ یک از مطالباتشان نرسیدند و بهواسطه این عملکرد از صندوقهای رأی دور شدند. گویا روحانی با این ریسک در ۷۵ سالگی میخواهد با شوکهای احساسی - سیاسی حامیان گذشتهاش را بار دیگر دور خود جمع کند تا به رئیسجمهور سابق و شرکایش فرصتی دوباره برای بازگشت به میدان قدرت و سیاست دهند. باید دید آیا این تاکتیک دوباره جواب میدهد؟