به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز چهارشنبه ( ۴ بهمن ماه) بود که بررسی صلاحیت داوطلبان مجلس خبرگان رهبری از سوی شورای نگهبان اعلام شد و گمانه زنی ها و حرف و حدیث هایی که از گوشه و کنار درباره رد صلاحیت حسن روحانی رئیس جمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم به گوش می رسید، به واقعیت پیوست و شورای نگهبان او را از گردونه رقابت ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری حذف کرد. حرکتی مشابه آنچه در مورد چهره هایی دیگر چون آیت الله هاشمی، علی لاریجانی و سیدحسن خمینی انجام داده بود.
ذوق زدگی تندروها از رد صلاحیت حسن روحانی
با وجود اینکه رد صلاحیت حسن روحانی دور از انتظار نبود و با توجه به هجمه های چند ماه اخیر تندروها علیه رئیس جمهوری سابق، بسیاری از شخصیت های سیاسی کشور احتمال آن را می دادند، اما واکنش ها به این ردصلاحیت بعد از گذشت چند روز، همچنان ادامه دار است.
اکثریت واکنش ها در قالب انتقاد به عملکرد شورای نگهبان و روند خالص سازی صورت گرفته است اما نمی توان از ذوق زدگی و خوشحالی تندروهایی که تلاش بی وقفه برای ردصلاحیت روحانی داشتند را نادیده گرفت. آنچنان که برخی چهره های تند این جریان و رسانه هایشان تلاش کردند با بیان توجیهاتی عجیب از تصمیم شورای نگهبان حمایت کنند.
انتقاد رسانه ها از عملکرد شورای نگهبان
اما در دکه های روزنامه فروشی امروز شنبه ۷ بهمن ماه بیش از همه عکس حسن روحانی بود که خودنمایی می کرد. یک روزنامه از تیتر «خالص سازی خبرگان» استفاده کرده بود و دیگری از «خالص گیت روحانی». برخی هم پرسیده بودند از ردصلاحیت روحنی تعجب بکنیم یا نه؟
روزنامه اصلاح طلب هم میهن تیتر«خالص سازی خبرگان » را برای گزارشش انتخاب کرده و نوشته بود؛ « بستن راه روحانی در خبرگان، معنایی جز گشودن راه برای دیگران در تحولات آتی ایران ندارد.»
روزنامه شرق هم با تیتر« خالص گیت روحانی» نوشت: «جریان خالصساز به دنبال کاهش عمدی مشارکت در انتخابات است، با ردصلاحیت حسن روحانی برای خیلی از صاحبنظران این چالش جدی شده که «شکلگیری یک انتخابات برای برخی جریانهای سیاسی با خروجی مدنظر تضمینشده بر برگزاری انتخابات با مشارکت قابل دفاع ارجحیت پیدا کرده است»».
روزنامه اصولگرای فرهیختگان نیز با انتقاد از رد صلاحیت حسن روحانی، این اقدام شورای نگهبان را یک پاس گل به جریان تحریم طلب انتخابات دانسته و نوشته است: « رد او اثر نامطلوبی بر تصویر انتخابات میگذارد و بهانه به دست عدهای میدهد تا با چسب دوقلو برچسب لفظ انتخابات محدود را به رویداد اسفند ۱۴۰۲ بچسبانند.»
فارغ از واکنش رسانه ها، چهره های مختلف نیز همچنان به این اتفاق واکنش نشان داده اند، آنچنان که علی ربیعی، سخنگوی دولت پیشین، رد صلاحیت روحانی را آخرین تکه پازل قلمداد کرد و سوالی با این مضمون از تندروها و خالص سازان پرسید:«دایره نظام تا کجا تنگ خواهدشد؟ آیا تا آنجا که مرکز نیز به بیرون افتد؟»
* در جدول زیر واکنشهای اهالی سیاست و رسانه را به ردصلاحیت حسن روحانی میخوانید؛
ردیف |
اسم/ سمت |
اظهارات |
۱ |
رسول جعفریان/ پژوهشگر تاریخ اسلام |
*ما مشروطه را نجویده قورت دادیم، و البته در گلومون گیر کرد. پهلوی ها هم تجدد مستبدانه را سوار کار کردند و اجازه درک درست مفاهیم سیاسی جدید را به ما ندادند. بعد هم تفکر چپ و راست و اسلامی را با هم ترکیب کردیم. حالا هم انتخابات رو این طور می فهمیم که میبینید. |
۲ |
علی ربیعی/ سخنگوی دولت روحانی |
*سیاستهای اعمالشده در انتخابات مجلس و رد صلاحیتها، دقیقا در جهت خلاف مسیر حل مساله پیش رفت و آخرین تکه پازل این مجموعه نیز ردصلاحیت روحانی (رییسجمهور دو دوره و نماینده پنج دوره مجلس شورای اسلامی و سه دوره مجلس خبرگان با رای مردم) که بهرغم انتقادات زیاد، باز هم اقدام به ثبتنام برای کاندیداتوری کرده بود و این سوال بزرگ همچنان باقی است که دایره نظام تا کجا تنگ خواهدشد؟ آیا تا آنجا که مرکز نیز به بیرون افتد؟! آیا تصمیمگیران کنونی، به تبعات روانی ناشی از نابودی کورسوی امید برای اثربخشی صندوقها اندیشیدهاند؟ |
۳ |
محمود واعظی/ رئیس دفتر رئیسجمهور در دولت دوازدهم |
*کاندیداتوری روحانی از روز اول مورد انتقاد طیف اقلیت تندرو و جریان ضد انقلاب قرار گرفت. برخی دوستان و مشاوران ایشان نیز نگران بودند که شرکت در این انتخابات که به احتمال زیاد رویه دو انتخابات قبلی در آن تکرار خواهد شد، به صلاحشان نیست. اما روحانی بار دیگر ثبتنام کرد تا خود را در معرض رأی مردم قرار دهد و مصلحت عمومی را بر مصالح شخصی ترجیح داد. *این رویه که تمام رؤسایجمهور قبلی را با نظام دارای زاویه نشان دهند، به سود چه کسی است؟ آیا گمان نمیکنند این حذف و طرد حتی به خود آنها هم میرسد؟ کسی که ۱۶ سال نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی، دو دوره رئیسجمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی و سه دوره عضو مجلس خبرگان رهبری و پنج دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بوده، به کدام ادله صلاحیتش برای انتخابات خبرگان تائید نمیشود؟ * چه اتفاقی افتاده که نماینده سه دوره مجلس خبرگان برای ادامه حضور در این مجلس یکباره فاقد صلاحیت تشخیص داده میشود؟ آیا مردم میپذیرند که دلیل آن غیرسیاسی است؟ آنها میدانند ردصلاحیت روحانی، عزم او را برای تقویت نهاد انتخابات کاهش نخواهد داد. مشروعیت، مقبولیت و قدرت جمهوری اسلامی وابسته به مردم است و طرفداران حقیقی انقلاب و نظام اجازه انحراف از این اصل بنیادین را نخواهند داد. |
۴ |
علی مطهری/ نماینده ادوار مجلس |
*به باور من ردصلاحیت حسن روحانی توسط شورای نگهبان کار نادرستی بود؛ چراکه این تصمیم برخلاف رهنمودهای رهبر انقلاب برای شکلگیری انتخابات با مشارکت حداکثری است. *ردصلاحیت حسن روحانی شبیه به ردصلاحیت مرحوم هاشمیرفسنجانی در سال ۹۲ بود که باوجود کنارگذاشتن ایشان، باعث شور انتخاباتی شد؛ بنابراین میتوان این انتظار را داشت که مردم در پاسخ به ردصلاحیت حسن روحانی و همچنین دیگر کاندیداها به نامزدهای طیف معتدل، میانهرو و مستقل رأی بدهند تا آنها با پایگاه رأی مردمی بیشتر بتوانند منشأ اثر مثبتی در مجلس آتی باشند. همین واکنش مردم پای صندوقها باعث شکلگیری مجلسی قویتر و بازگشت مجلس به جایگاه خود در قانون اساسی می شود. *اگرچه اشتباه شورای نگهبان در ردصلاحیت حسن روحانی جای دفاع ندارد، اما مردم با مشارکت بیشتر در انتخابات این ردصلاحیت را به نتیجه مطلوب بدل کنند تا طیف معتدل و میانهرو، هم در میان کاندیداهای مجلس شورای اسلامی و هم مجلس خبرگان رهبری بتوانند تحولی جدی را در کشور رقم بزنند. |
۵ |
محمد مهاجری/ فعال سیاسی اصولگرا |
*ردصلاحیت اینگونه افراد درواقع ردصلاحیت مردم بهعنوان انتخابکنندگان است. بعد از این ردصلاحیت میتوان عنوان داشت که تعریف از انتخابات عوض شده است. اگر برخی جریانهای سیاسی چنین چیزی میخواهند صراحتا به مردم اعلام کنند تا تکلیف جامعه نیز روشن شود و دیگر سراغی از دموکراسی و مردمسالاری نگیرند. *زمانی که تنوع انتخاب مردم با حذف گزینهها کاهش پیدا میکند، انتظار مشارکت در انتخابات کاملا غلط است. وقتی مقام معظم رهبری بر انتخابات مشارکتی تأکید دارند، به معنای آن است که باید گزینههای متنوعی برای انتخاب مردم وجود داشته باشد تا همه سلایق جامعه را نمایندگی کند. اگر برای جریانهای سیاسی قرار بر تنوع نامزدها در انتخابات نیست، پس اصل مشارکت هم زیر سؤال خواهد رفت. |
۶ |
محمد تقی فاضل میبدی/ عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم |
*چرا در آستانه انتخابات، سالگرد انقلاب از آن مهمتر عید، مملکت را با بحران مواجه می کنید؟ رییس جمهور سابق رد صلاحیت می شود، موشک پرانی و سیاسیت خارجی جنگی تر می شود. دلار حالت صعودی می گیرد و در نتیجه تورم رو به افزایش. * آقای رئیس جمهوری! چه کسی پاسخگوست؟ با انشالله گفتن و فال حافظ گرفتن کشور درست نمی شود. |
۷ |
الیاس حضرتی/دبیرکل حزب اعتماد ملی |
*واقعا چه کسی خبرهتر از حسن روحانی وجود دارد؟ فردی که سالها در بطن و متن انقلاب بوده و مسئولیت محرمانهترین نهادهای امنیتی این کشور را بر عهده داشته است؛ شخصی که مسئولیتهای کلیدی در زمان هشت سال دفاع مقدس را بر دوش داشت و هشت سال هم رئیسجمهور این مملکت بود. حال چنین فردی اکنون واجد شرایط برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری نیست. *این یک اشتباه تاریخی برای شورای محترم نگهبان است. بنابراین به موازات اختلافنظرها در محورهای مذکور، ردصلاحیت فردی مانند حسن روحانی هم این اختلافنظرها را دوچندان میکند؛ چراکه اگرچه شاید من بشخصه اختلافنظر زیادی با ایشان (روحانی) داشته باشم اما در تخصص و خبرویت روحانی شکی وجود ندارد. هشت سال ریاستجمهوری، چندین سال دبیری شورای عالی امنیت ملی، چندین دوره حضور در مجلس شورای اسلامی و همچنین حضور در شورای عالی دفاع در زمان جنگ تحمیلی و همچنین حضور در مجلس خبرگان باعث میشود که تردیدی در تخصص حسن روحانی وجود نداشته باشد. پس واقعا جا داشت که شورای نگهبان برای افکار عمومی توضیح دهد که به چه دلیل یا دلایلی حسن روحانی ردصلاحیت شد. بنابراین در کنار اختلافنظرهای یاد شده، تصمیم شورای محترم نگهبان در ردصلاحیت حسن روحانی خط بطلانی است بر تصمیم درست. |
۸ |
محمد عطریانفر/عضو شورای مرکزی کارگزاران |
*حسن روحانی بهعنوان یک چهره موفق، گامهای مؤثر و مثبتی را برای اداره کشور برداشت. چهره برجستهای مانند آقای دکتر روحانی از قدرت بالای تجمیع نیرو، قدرت یارگیری پررنگ، زبان بسیار گویا و منطق ثواب برخوردار است. بنابراین حرف و سخن ایشان معمولا مورد پذیرش دیگران قرار خواهد گرفت. به همین دلیل به نظر میرسد برخی جریانهای سیاسی سعی کردند چنین توانی را نادیده بگیرند. اگرچه مجلس آتی خود را از ظرفیت قابلتوجهی مانند حسن روحانی محروم کرد، اما اعتبار ایشان را دوچندان کرد. *بعد از این ردصلاحیت، منزلت فردی آقای دکتر روحانی، هم در میان افکار عمومی و هم در بدنه جریانهای سیاسی بهشدت پررنگ شد تا جایی که موقعیتشان از جهاتی، حتی از موقعیت سال ۹۶ که به رأی بالای ۲۰ میلیون رسیدند هم بهتر است؛ کمااینکه مشابه همین وضعیت برای مرحوم هاشمیرفسنجانی هم وجود داشت. درمجموع میتوان اینگونه گفت که ردصلاحیت حسن روحانی در تاریخ تحولات سیاسی ایران گام دومی بود، مشابه با آنچه که در گام اول برای مرحوم هاشمیرفسنجانی رقم خورد و این سیاست در جریانهای سیاسی، سیاست تخلیه کشور از انسانهای شایسته و دلسوز است. |
۹ |
روزنامه هم میهن |
*روحانی انتظار داشت بتواند نقشی مشابه هاشمیرفسنجانی خرداد ۱۳۶۸ را ایفا کند و بهرغم اقلیت بودن در خبرگان، بتواند بر تصمیم دیگران و حتی مخالفان سیاسی خود تاثیر بگذارد. در واقع، بسیاری از ناظران نیز تصور میکنند اصلیترین عامل ردصلاحیت روحانی، همین نگرانی از نقشآفرینی احتمالی او در تحولات آتی و تاثیرگذاری بر روند و معادلات جانشینی است. احتمالی که هرچند اندک و دور از ذهن هم باشد، چنان اهمیت بالایی دارد که طراحان پروژه آینده سیاسی ایران را وا میدارد، از کنار آن نگذرند و پیش از آنکه چشمه پر شود، سر آن را با بیل ببندند. به عبارت صریحتر، بستن راه روحانی در خبرگان، معنایی جز گشودن راه برای دیگران در تحولات آتی ایران ندارد. *حذف چهرههایی چون حسن روحانی که از پیشقراولان انقلاب و چهرههای سیاستمدار عضو جامعه روحانیت مبارز و دارای ارتباط و انتساب بسیار نزدیک با عالیترین سطح نظام سیاسی شناخته میشوند، فراتر از شخص روحانی و یا تاثیری که چهرههایی چون او در تحولات سیاسی یا خبرگان آتی میتوانند برجای گذارند، موضوع بررسی قرار میگیرد. از این منظر، ردصلاحیت روحانی (و پیش از او، نیروهای ریشهدار دیگری در روحانیت سنتی و سابقهداران انقلابی همچون هاشمیرفسنجانی، ناطقنوری، علی لاریجانی و...) نماد بارزی از افول موقعیت روحانیت و نیروی سنت در مناسبات سیاسی امروز ایران تلقی میشود. |
۱۰ |
روزنامه اعتماد |
*حد فاصل بهار ۱۳۹۲ تا زمستان ۱۴۰۲، بازهای است که حسن روحانی از نظر تصمیمگیران و اعضای شورای نگهبان، از فردی دارای صلاحیت برای ریاستجمهوری به فردی فاقد صلاحیت برای عضویت در مجلس خبرگان تبدیل شد. بازهای که با رصد سیر تحولات آن، نشانگر چنین روزی بود و میشد تصور کرد ردصلاحیت روحانی هم نزدیک است. *در این ۱۰ سال، حسن روحانی فشارهای سنگین رسانهای و غیررسانهای مخالفان و منتقدانش که اکثرا از طیفهای تندروی حاضر در حاکمیت بودند را تحمل کرد اما نه با چشماندازی مبنی بر ردصلاحیت. البته ردصلاحیت حسن روحانی برای مجلس خبرگان رهبری، آنچنان تعجببرانگیز نیست چراکه شورای نگهبان در ردصلاحیت چهرهها ید طولایی دارد که هاشمیرفسنجانی را باید بزرگترین ردصلاحیت شده توسط این شورا دانست. البته اگر تنها مجلس خبرگان رهبری هم حساب شود، ۶ سال پیش روحانی صلاحیت حضور در این مجلس را داشت اما امروز ندارد! |
۱۱ |
روزنامه سازندگی |
* جماعت نگران از تایید صلاحیت روحانی تا پیش از این حیات سیاسی او را تمام شده، میخواندند و میگفتند مردم از وی رویگردان شدهاند و هیچکس به وی دوباره رجوع نخواهد کرد اما همین جماعت پس از ردصلاحیت او آنچنان غریو شادی سر دادند که نشان میداد نه تنها حیات سیاسی روحانی به پایان نرسیده است بلکه حتی از رایآوری او در انتخابات خبرگان هم به شدت نگران هستند. *حسن روحانی سومین رئیسجمهور ایران بعد از آیتالله هاشمیرفسنجانی و محمود احمدینژاد است که از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت میشود. در واقع پس از ردصلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی در سال ۱۳۹۲ شورای نگهبان نشان داد که در مسیر حذف، یک قدم پا را پیش گذاشته و دیگر ابایی از اینکه چهرههای اصلی نظام را رد کند، ندارد. چنین بود که پس از هاشمی، علی لاریجانی نیز در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نیز ردصلاحیت شد و اکنون نیز در انتخابات خبرگان حسن روحانی رد میشود. |
۱۲ |
روزنامه آرمان ملی |
*دلواپسان منتظر بودند تا روحانی پس از اعلام ردصلاحیتش اعتراض تندی داشته باشد اما او هوشیارتر آن بود که بهانه به دست دلواپسان بدهد بنابراین بیانیهای منتشر کرد که درآن از تصمیمش برای رای دادن البته به صورت اعتراضی خبر داد. *بی تردید حسن روحانی از معتمدان مسئولان بالارتبه کشور بوده چرا که در غیر این صورت در زمان دفاع مقدس مسئولیتهای مهمی مانند معاونت فرماندهی جنگ یا ریاست پدافند غیرعامل به او سپرده نمیشد. *حسن روحانی سومین رئیس جمهور ایران بود که شورای نگهبان ردصلاحیت شد چنانکه قبل از این شورای نگهبان هاشمی رفسنجانی را برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و احمدی نژاد را برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ردصلاحیت کرده بود که این هم سوال است چرا شخصیتهایی که روزی برای بالاتری مقام اجرایی کشور مورد وثوق بودند، به یکباره ردصلاحیت میشوند. |
۱۳ |
روزنامه فرهیختگان |
*نکته اول در ردصلاحیت روحانی این است که یک عنصر مهم در جریان مخالف تحریم انتخابات، ردصلاحیت شده است. این به یک معنا پاس گل به جریان تحریمطلب خواهد بود و سبب تقویت استدلال آنها در میان بدنه اجتماعیشان میشود. *اما آیا ردصلاحیت روحانی در میزان مشارکت در انتخابات تاثیر دارد؟ این سوال با این سوال که آیا حضور روحانی میتوانست مشارکت را افزایش دهد؟ فرق میکند. نظرسنجی دقیق یا پژوهش قابل تاملی درباره اثر ایجابی حضور او نداریم و نمیتوانیم اثر میدانی حضور روحانی در انتخابات را سنجش کنیم اما در بعد سلبی حتما تصویری که ساخته میشود مهم است. *رد او اثر نامطلوبی بر تصویر انتخابات میگذارد و بهانه به دست عدهای میدهد تا با چسب دوقلو برچسب لفظ انتخابات محدود را به رویداد اسفند ۱۴۰۲ بچسبانند. پس نکته دوم اینکه ردصلاحیت روحانی از جنبه مشارکت میتواند در تعارض با استراتژی کلان نظام و رهبر انقلاب، یعنی مشارکت حداکثری که بارها بر آن تاکید شده، باشد. |
۱۴ |
روزنامه شرق |
* جریان خالصساز به دنبال کاهش عمدی مشارکت در انتخابات است، با ردصلاحیت حسن روحانی برای خیلی از صاحبنظران این چالش جدی شده که «شکلگیری یک انتخابات برای برخی جریانهای سیاسی با خروجی مدنظر تضمینشده بر برگزاری انتخابات با مشارکت قابل دفاع ارجحیت پیدا کرده است». *این سناریوی محتمل وجود دارد که او (روحانی) پس از ردصلاحیت، جایگاه، نفوذ و نقشی عمیقتر از گذشته پیدا خواهد کرد و کنشورزیاش ذیل تحرکات مدنی و قانونی برای توسعه سیاسی و اجتماعی کشور تجلی بیشتری پیدا خواهد کرد؛ همچنان که حسن روحانی در ۹۰۷ روز از واگذاری کرسی پاستور به رئیسی سعی کرده با راهاندازی جلسات مداوم و متناوب با وزرا، استانداران، فعالان سیاسی، رسانهای و دیدار با صنوف آموزش و پرورش، چهرههای آکادمیک و دانشگاهی و راهاندازی رسانه اختصاصی، تقریبا چنین نقشی (دولت در سایه و کنشگر مدنی) را برای خود تعریف کرده و به پیش ببرد. * با وجود آنکه روحانی کماکان با بدنه دولت خود در ارتباط است، اما ردصلاحیت او مسیر جدیدی در سیاستورزی رئیس دولت یازدهم و دوازدهم ایجاد کرده است. |
۱۵ |
روزنامه اطلاعات |
*عدم تائید رئیس جمهوری سابق که بهغیر از تجارب ممتد سیاسی از صدر انقلاب و دفاع مقدس تا ریاست شورای امنیت ملی، عضو دیرین مجلس خبرگان هم بوده و ۸سال ریاست جمهوری را بر عهده داشت، مانع از اقناع شورای نگهبان و مشاوران بوده است. استمرار این شرایط، ممکن است فلسفه و اصل انتخابات را به کلی تضعیف و تباه کند. *مسأله بر سر جناح اصلاح طلب و اصولگرا یا فلان چهره و بهمان شخصیت نیست، فلسفه انتخابات مخدوش میشود. جمهوریت بخش ذاتی و رکن ممتاز حکومت جمهوری اسلامی ایران است و ما را از حکومتهای طایفهای و دودمانی و کودتایی برتر نشان میدهد. یک نشان ارزشمند و در شعاع حکومتگری در این منطقه حتما ارزش افزوده بیهمانندی برای ایران، حکومت، دولت، ملت و طبقات اجتماعی محسوب میشود. |
۲۷۲۱۸