ساعت هفت روز پنجشنبه بود که بیمارستان گاندی آتش گرفت. با وجود آنکه چند روز از آتشسوزی، تخلیه بیماران و بیاستفادهشدن ساختمان بیمارستان گاندی میگذرد، هنوز دلیل این آتشسوزی مشخص نشده است. مطالبق معمول، حجم زیادی شایعه تأییدنشده منتشر شده است؛ از تهسیگار روشن یک کارگر غیرایرانی تا بحث بدهیها به بیمه! در همان روز جلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی، گفت این ساختمان جزء ساختمانهای ناایمن بوده و پنج بار هم از آتشنشانی اخطار گرفته بود، ولی توجهی به اخطارها نکرد و طعمه حریق شد. اما در کنار این مسائل، دو اتفاق انسانی دیگر نیز رخ داده است:
اول، غیبت زاکانی ، شهردار تهران ، در هنگام آتشسوزی یکی از بزرگترین بیمارستانهای پایتخت. البته غیر از همان شب، در این چند روز پس از آتشسوزی نیز هیچ تماس یا دیداری از بیمارستان نداشته است. درحالیکه همان روز، هم وزیر کشور و هم استاندار و هم مخبر، معاون اول دولت سیزدهم، با مسئولان بیمارستان تماس گرفتند و در جریان جزئیات آتشسوزی و اتفاقات رخداده قرار گرفتند. در این میان، جای خالی زاکانی در حمایت از آتشنشانانی که آن شب بیدریغ تلاش کردند نیز جای سؤال دارد.
مسئله دوم، ماجرای واکنشها در شبکههای اجتماعی به ویدئوی رئیس این بیمارستان است. این ویدئو که با لحنی بغضآلود توسط رئیس بیمارستان منتشر شده است، حکایت از بیکاری 200 پزشک و 500 نفر دیگر از اعضای کادر درمان دارد. این ویدئو با بیتوجهی کاربران روبهرو و حتی با تعابیری خشن همچون «اشک تمساح» توصیف شده است. در این ویدئو درباره بیکاری کارکنان این بیمارستان توضیح دقیق داده، اما کاربران معتقد بودند این بیمارستان جزء بیمارستانهایی بود که چندان با بیماران همراهی نمیکرد و بیمه را نمیپذیرفت. برخی دیگر از خاطرات خود درباره عدم پذیرش بیماران، عملنکردن مراجعان بدون تسویهکردن حساب و... نوشته بودند. سؤال مهم اینجاست که واقعا ما اینقدر بیرحم شدهایم که در قبال بیکاری جمع زیادی از هموطنان خود، چنین رفتار بیمهری داریم یا اینکه مسئولان بیمارستان چنان رفتار مادیگرایانهای در پیش گرفته بودند که اینک با چنین واکنشهایی در موقع مصیبت و مشکل روبهرو میشوند؟