اگر روزی جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن، ۱۰ روز قبل از هفتم اکتبر در مجله فارینافرز از وجود ثبات در خاورمیانه و صلح سعودی و اسرائیل و نزدیکی خروج گامبهگام آمریکا از خاورمیانه سخن گفت؛ حالا کاملاً روند تغییر کرده است. آمریکای امروز دستکم دو ناو نظامی غولپیکر در آبهای نزدیک در منطقه خاورمیانه دارد و در قبال حملات گروههای نزدیک به جمهوری اسلامی یا متهم به حمایت گرفتن از جمهوری اسلامی ایران در چالش جدی بهسر میبرد. جو بایدن که روزی بسیاری به امید از سرگیری برجام از پیروزیاش استقبال کردند، حالا دیگر نمیتواند در برابر کشته شدن دستکم سه سرباز آمریکایی تنها رئیسجمهوری نظارهگر باشد.
با آگاهی از تئوری بازدارندگی درمییابیم که ایالات متحده به احتمال زیاد در برابر این حمله به نیروهایش در اردن، واکنشی مستحکم نشان خواهد داد؛ چراکه ساختار آمریکا و قرار گرفتن این کشور بهعنوان ابرقدرت پنجبُعدی در نظام بینالملل به آن اجازه نمیدهد که در برابر چنین حملهای گذشت کند. گذشت در برابر چنین حملهای شکست مهمی برای قدرت آمریکا محسوب میشود و جوبایدن نیز نشان داده که نمیخواهد از او بهعنوان رئیسجمهوری ضعیف در تاریخ آمریکا یاد شود. برعهده گرفتن این حمله توسط گروه مقاومت اسلامی عراق که آمریکا آن را از گروههای محور مقاومت نزدیک به جمهوری اسلامی ایران میداند این کشور را وا خواهد داشت که ضربهای مستحکم و کاری نهتنها به این گروه بلکه به دیگر گروههای دیگر تحت حمایت ایران از عراق تا یمن وارد سازد.
اما سوال مهم این است که آیا ممکن است در برابر این حمله جوبایدن قصد زدن بخشهایی از خاک ایران را هم داشته باشد؟ برای پاسخ به این سوال باید به رفتارهای آتی ایران طی روزهای پیش رو نگریست. لیکن نهتنها دولت بایدن بلکه اگر دولت ترامپ هم سر کار بود، از شدت گرفتن جنگ بزرگ منطقهای دوری میکرد؛ چراکه جنگ بزرگ منطقهای هزینههایی را برای آمریکا و متحدیناش در منطقه خواهد داشت که نمیتوان از ابعاد دقیق آن سخن راند.
نکته دیگر اینکه حمله مستقیم به ایران میتواند شعلهورساز جنگی شود که شروع آن با آمریکا باشد، اما پایان آن به مؤلفههای بسیاری مرتبط باشد؛ مؤلفههایی که از هماکنون ترامپ و تیم او در حال جمعآوری ضعف و قوتهایش هستند تا بتوانند از آن برای عبور از بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ استفاده کنند.
23302