در سالهای اخیر، در ایران بحثهای متعددی درباره مالیات بر عایدی سرمایه مطرح شده است. مالیات بر عایدی سرمایه یک نوع مالیات مستقیم است که بر سود حاصل از انتقال داراییهای غیرمولد تحمیل میشود. داراییهای غیرمولد، داراییهایی هستند که به طور مستقیم در تولید کالا یا خدمات نقشی ندارند. به عنوان مثال، املاک با کاربریهای مختلف، وسایل نقلیه، طلا و ارز میتوانند به عنوان نمونههایی از داراییهای غیرمولد نام برد.
طرح مالیات بر عایدی سرمایه هنوز در مرحله تصویب قرار دارد و به قانون تبدیل نشده است. با این وجود، همواره بحثهای گوناگونی پیرامون آن صورت گرفته و ابهامات زیادی در مورد آن وجود دارد.
آنگونه که دولتمردان میگویند، هدف اصلی مالیات بر عایدی سرمایه مقابله با سوداگرانی است که از جهشهای قیمتی داراییها سود کسب میکنند. البته طبق اظهارات احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم، تورم و رشد سطح عمومی قیمتها تاثیری بر این مالیات ندارند زیرا رقم مالیات در این طرح، زمانی محاسبه میشود که تورم در آن سرمایه محاسبه و تعدیل شده باشد.
از سوی دیگر، به نظر میرسد که دولت برای کسری بودجه مزمن خود نیز روی درآمد حاصل از مالیات بر عایدی سرمایه حساب ویژهای باز کرده است.
به زعم کارشناسان اقتصادی، مالیات بر عایدی سرمایه میتواند پیامدهای مثبتی به همراه داشته باشد. از جمله این پیامدها میتوان به کاهش نابرابری درآمدی اشاره کرد. چراکه این طرح به طور خاص بر سود سرمایهدارانی که داراییهای غیرمولد زیادی دارند، مالیات وضع میکند و به این ترتیب میتواند به کاهش فاصله بین فقیر و غنی کمک کند.
از سوی دیگر، اگر این درآمد حاصل از این مالیات تا حدودی کسری بودجه دولت را پوشش دهد، میتواند باعث شود که دولت فعالیتهای تورمزای خود به منظور جبران کسری بودجه مثل استقراض از بانک مرکزی را کاهش دهد.
به علاوه، مالیات بر عایدی سرمایه میتواند سبب شود که داراییهای منجمد، بار دیگر به چرخه تولید بازگردند و به رشد اقتصادی کشور کمک کنند. با این حال، پیامدهای مالیات بر عایدی سرمایه تنها به وجوه مثبت آن ختم نمیشود و برخی از کارشناسان، پیامدهایی منفی نیز برای این طرح متصور هستند.
به زعم صاحبنظران، مالیات بر عایدی سرمایه میتواند انگیزه سرمایهگذاری را کاهش دهد. این طرح میتواند باعث شود که سرمایهگذاران تمایل کمتری به سرمایهگذاری در داراییهایی مثل مسکن داشته باشند و سرمایه خود را در بازارهای دیگر و کشورهای دیگر سرمایهگذاری کنند. همانطور که در سالهای اخیر، آمار خرید خانه توسط ایرانیان در کشور ترکیه جهش قابل توجهی را شاهد بوده است.
از سوی دیگر، مالیات بر عایدی سرمایه میتواند باعث تغییر رفتار سرمایهگذاران شود و سرمایه آنها را به سمت داراییهایی مثل سهام سوق دهد. با وجود اینکه این اتفاق میتواند از جهاتی مثبت قلمداد شود، اما این نگرانی نیز وجود دارد که این تزریق این منابع به بازارهای مالی باعث بیثباتی آنها شود.
در نهایت، کارشناسان توصیه میکنند که مجلس و دولت باید با کمک گرفتن از اهل فن، مزایا و معایب این طرح را بهخوبی ارزیابی کرده و سپس برای تصویب آن تصمیم بگیرند.
در صورتی که این قانون تصویب شود، باید اجرای آن به نحوی باشد که نکات منفی آن در کمرنگترین حالت ممکن بوده و پیامدهای مثبت آن، محسوس باشند.