خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری؛ نرجس سادات موسوی| داخل کارخانه ولوله شده بود، خنده روی لب کارگران به خوبی نمایان بود و می‌شد خوشحالی‌شان را فهمید. قبلا هم با بچه‌های رسانه به کارخانه آمده بودیم اما این گونه نبود. انگار اتفاقی افتاده بود که من خبر نداشتم.
شمه خبرنگاری‌ام دست بردار نبود، به سمت یکی از دستگاه‌ها رفتم، هر چند بوی ماهی اذیتم می‌کرد اما برای اینکه صدا به صدا برسد ماسکم را پایین دادم و خداقوتی به کارگر پشت دستگاه گفتم.
هلدینگ فرادانه
تشکر کرد و مجدد چشم‌های پر از برقش را به مانیتور دوخت.
حضرت آقا سلام رسانده
کمی این پا و آن پا کردم و حرفم را مزه مزه کردم بعد هم دلم را به دریا زدم و پرسیدم:
خبری شده، پاداش و عیدی گرفتید همگی این قدر خوشحال هستید.
انگار بغض چسبید بیخ گلویش و اشک دوید توی چشم‌هایش. مردمک چشم‌هایش پشت اشک‌ها دو دو می‌زد. گلویش را صاف کرد و گفت: حضرت آقا به ما سلام رسانده.
چشم‌هایش تحمل نکردند و باریدند.
خواستم بیشتر حرف بزنم که یکی اعلام کرد تایم استراحته.
فرصت را غنیمت شمردم و با کارگرها هم قدم شدم. تایم استراحت می‌شد به دور از صدای دستگاه‌ها و ماشین‌آلات حرف زد.
توی مسیر تا رسیدن به سلف، کارگرها مدام از اتفاقی که افتاده بود حرف می‌زدند.
- فکرش را هم نمی‌کردم رهبر یادش به ما هم باشد. سرش سلامت.
- یعنی حضرت آقا از کار ما راضی بوده
- کاش خودمان هم آنجا بودیم
- ان‌شالله دست جمعی بریم بیت دیدار آقا.
خبر داشتم رهبر انقلاب از غرفه‌های دانش‌بنیان دیدار کرده‌اند و هلدینگ فرادانه هم آنجا حضور داشته اما ماجرای سلام و خداقوت را نمی‌دانستم. جویا که شدم همه کارگرها به فردی اشاره کردند که آقای سلطانی همه چیز را تعریف می‌کند.
بازدید رهبر انقلاب از غرفه‌های توانمندی‌های داخلی
نمازش تمام شده بود و مشغول تعقیبات بود، حضور مرا که احساس کرد بلند شد و گفت: اگر امری هست در خدمتم.
دیدار حضرت آقا از غرفه فرادانه
- شنیدم شما داخل غرفه فرادانه با حضرت آقا دیدار کردید و با رساندن پیام ایشان به کارگرها انرژی دادید.
لبش به خنده باز شد. تعارفم کرد که بنشینم و بشنوم.
- یک روز قبل از بازدید اطلاع دادند که باید راهی تهران شویم و ساعت ۷ صبح ۹ بهمن داخل بیت حاضر شویم. صنایع مختلفی داخل بیت غرفه داشتند از صنعت نفت و پتروشیمی بگیر تا مسکن و لوازم خانگی. هلدینگ فرادانه هم به عنوان یک شرکت دانش‌بنیان در این نمایشگاه حاضر شده بود.
راستش را بخواهید استرس داشتم. نمی‌دانستم از کجا بگویم. خدا خدا می‌کردم هول نشوم و چیزی را از قلم نیندازم. بازدیدها از صبح شروع شده بود و با وقفه میانی باز هم از ساعت ۴ از سر گرفته شده بود.
زمان موعود
عقربه ساعت ۱۶ و ۳۰ دقیقه را نشان می‌داد که نوبت به غرفه ما رسید. رهبر معظم انقلاب همراه وزرا و هیات همراه به هلدینگ فرادانه رسیدند. باور نمی‌کردم حضرت آقا روبرویم است و ایشان را از نزدیک می‌بینم.
غرفه‌های دانش‌بنیان میزبان رهبر انقلاب
وقت تنگ بود و باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن کل عملکرد هلدینگ را بیان می‌کردم. توی دلم صلواتی گفتم و شروع کردم:
صادرات خوراک آبزیان
- هلدینگ فرادانه با تولید خوراک آبزیان، نیاز آبزیان کشور را تامین می‌کند و حتی این محصولات را به سایر کشورها نیز صادر می‌کند. از ابتدای سال تا کنون ۱۲۰ هزار تن خوراک آبزیان تولید شده که ۲۰ هزار تن از آن به ۱۱ کشور از جمله روسیه، عراق، ارمنستان و تاجیکستان صادر شده است.
هلدینگ فرادانه با به کارگیری نیروهای جوان و استفاده از دانش به روز تیم تحقیقات بزرگی ایجاد کرده که با ارائه فرمولاسیون‌های قوی کیفیت محصولات را تضمین می‌کنند.
بی‌نیاز از واردات خوراک میگو
هلدینگ فرادانه توانسته با تولید ۵۰ هزار تن خوراک میگو کشور را نسبت به واردات این محصول بی‌نیاز کند و نیاز پرورش‌دهندگان میگو در حوزه خلیج فارس و شمال کشور را تامین کند.
نمایشگاه توانمندی‌های داخلی در بیت رهبری
ایجاد ۲۲۰۰ شغل
این هلدینگ با فعال‌سازی زنجیره‌های ارزش شامل کارخانه بسته‌بندی، تولید کیسه‌های خوراک آبزیان، کارخانه مکمل‌سازی، ۶ کارخانه تولید پودر ماهی، ۷۴ مزرعه پرورش آبزیان و عاملیت فروش در ۳۲ استان، فرآوری گوشت آبزیان و صادرات آن و تولید تن ماهی ۲ هزار و ۲۰۰ نفر را به چرخه اشتغال وارد کند.
به اینجای صحبت که رسیدم حضرت آقا سری به نشانه تایید تکان دادند و از این حجم اشتغال‌زایی تقدیر و تشکر کردند. در آخر بازدید هم به همکاران ما در مجموعه هلدینگ فرادانه سلام و خداقوت رساندند.
این سلام و اعلام اینکه هلدینگ ما به عنوان برترین شرکت دانش‌بنیان در نمایشگاه مطرح شد انگار جان تازه و نور امیدی بود که به کارگران تزریق شد.
همه ما جانمان را فدای رهبرمان می‌کنیم و افتخار می‌کنیم که بتوانیم گوش به فرمان حضرت آقا باشیم تا اقتصاد مقاومتی مد نظر ایشان را به تمام معنا اجرا کنیم.
بازدید از غرفه فرادانه
بنویس برای حضرت آقا
بعد از یک مکث طولانی به دفتر و خودکارم که مشغول نوشتن بودم نگاهی کرد و گفت: حالا که می‌نویسی از طرف ما برای رهبرمان بنویس، آقاجان پیام تشکر و خداقوتتان به کارگران فرادانه رسید. همگی از امروز با قوت بیشتری کار می‌کنند تا ایران اسلامی روز به روز سرافراز باشد و شما هم خوشحال. بنویس آقاجان این کارگران به عشق شما کار می‌کنند و همگی آرزوی دیدن شما را دارند.
پایان پیام/ ۶۸۰۳۵
