به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، «امین حطیط» تحلیلگر امور نظامی و کارشناس امور راهبردی لبنانی درباره بن بست سیاسی لبنان با انتشار مقالهای در روزنامه البناء نوشت که در غیاب متون قانون اساسی و با توجه به اختلاف نظر عمیق بر سر تفسیر متون موجود و همچنین در سایه عدم وجود اطمینان میان نیروهای سیاسی لبنان این کشور در بحرانی به سر میبرد که عنوان آن ناتوانی در تشکیل دولت است. در این شرایط میبینیم که جلوگیری از فروپاشی لبنان و و جلوگیری از رفتن به سوی جهنم مستلزم معجزه ای است که اگر لبنانی ها و دست کم متولیان امر ، رفتار و عملکرد خود را تغییر ندهند هیچکس نمی تواند آن را انجام دهد.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
در این میان باید به قانون اساسی مراجعه کرده و در آن به دنبال راه حلی برای خروج از این بن بست باشیم؛ اما میبینیم که طرفهای مختلف تفسیر های متناقض و متفاوتی از متون قانون اساسی دارند و مرجعی که بتواند به این اختلافات پایان دهد وجود ندارد. پارلمان از تفسیر ماده 95 قانون اساسی نیز ناتوان بوده و نمیتواند درخواست رئیس جمهوری را در زمینه تشکیل دولت برآورده کند. در واقع تفسیرهای متفاوت از قانون اساسی موجب چندپارچگی اوضاع لبنان شده است.
از این رو تشکیل دولت در لبنان وابسته به یکسری مفاهیم مختلف و متناقض قانون اساسی شده که هیچ کس بر اساس منطق قانونی آن را نمی پذیرد. از سوی دیگر هیچ کس را نمی یابیم که جرات ایستادگی در برابر «سعد حریری» نخست وزیر مکلف را داشته باشد و به او بگوید که قانون اساسی مهلت خاصی برای تشکیل دولت مشخص نکرده و اگر او قادر به تشکیل دولت نیست باید استعفا دهد. همچنین نمایندگان پارلمان دستوری درباره تفسیر قانون اساسی به شکل منطقی صادر نمی کند، مبنی بر اینکه مهلت معقول برای تشکیل دولت بین 1 تا 2 ماه بوده و اگر نخست وزیر مکلف در این مدت قادر به تشکیل دولت نشود اکثریت پارلمان اجازه دارد ماموریت تشکیل کابینه را از خلال رئیس جمهور به انجام برساند.
در این شرایط لبنان اکنون در موقعیتی قرار گرفته که نخست وزیر مکلف می تواند در سایه نقص و کمبود های قانون اساسی پرونده تشکیل دولت را به نوعی گروگان گرفته و از تشکیل کابینه برای کل دوره پارلمان یعنی حتی 4 سال خودداری کند. بنابراین می توان گفت که در این شرایط همه از یکدیگر میترسند و نگران سهم خود در دولت هستند. قبل از توافق «طائف» گفته میشد که باید یک میثاق یا پیمان ملی منعقد گردد تا مسیحیان و مسلمانان سهم برابری داشته و ترس از بی انصافی در دولت برطرف شود.
به دنبال آن توافق طائف شکل گرفت که امروز اجرا شده اما می بینیم که طرف های مختلف همچنان می ترسند و احساس می کنند که به آنها ظلم شده است و از منافع محروم هستند. در این میان گروه های مختلف طبق منافع و خواسته خود به تفسیر قانون اساسی پرداخته و به دنبال تثبیت موقعیت و جایگاه خود در صحنه سیاسی لبنان هستند. این وضعیت موجب شده تا دولت به صحنه سهمخواهی تبدیل شده و از یک حاکمیت یکپارچه خارج گردد.
در اینجا رئیس جمهور و تیم وی نگران هستند که به حاشیه رانده شده و از جایگاه خود در تشکیل دولت کنار زده شوند؛ چراکه رئیس جمهور در واقع شریک قانون اساسی است نه صرفا یک کارمند در اختیار نخست وزیر. اما می بینیم که در حال حاضر نخست وزیر مکلف لبنان این حق رئیس جمهور را انکار می کند و معتقد است که تیم رئیس جمهوری نباید در ساختار و معرفی وزرای کابینه مشارکت داشته باشد. سعد حریری میترسد رئیس جمهور و تیم وی حق وتو در دولت را داشته باشند، بنابراین حریری با مانع تراشی در روند تشکیل کابینه به دنبال منزوی کردن تیم رئیس جمهور است.
البته این اتفاقات همه آن چیزی است که در ظاهر رخ می دهد و خطرناک ترین و مهمترین موانع تشکیل دولت به چند دلیل بر می گردد:
- سعد حریری از تشکیل دولتی که خشم عربستان سعودی را برانگیخته می ترسد و از طرفی توانایی لازم در تشکیل دولتی که بتواند سعودیها را راضی کند، ندارد. عربستان نیز به دنبال تحت فشار قرار دادن حزب الله در لبنان است تا مقاومت نفوذی در صحنه سیاسی لبنان نداشته باشد. همچنین عربستان مدعی است که حزب الله در یمن نقش ایفا می کند و بنابراین سعودی ها قصد دارند با کنار زدن حزب الله از صحنه سیاسی لبنان جنبش انصارالله یمن را نیز تحت فشار قرار دهند تا اقدامات دفاعی خود در برابر تجاوزات ظالمانه ائتلاف جنگی عربستان را متوقف کند.
مطمئنا این خواسته ریاض برآورده نخواهد شد و هیچ کس قادر به تحقق آن نیست؛ ضمن این که یمنی ها خودشان برای خودشان تصمیم می گیرند و هر کسی حق دارد طبق اصول خود رفتار کرده و از کشورش دفاع کند. اما درباره پرونده تشکیل دولت باید گفت که تشکیل کابینه در لبنان بدون تایید و حضور حزب الله کاری دشوار و حتی غیر ممکن است؛ زیرا حزب الله و متحدان آن اکثریت پارلمانی لازم را در اختیار دارند تا به دولت رای اعتماد بدهد. بنابراین تا زمانی که عربستان سعودی از شرایط خود عقبنشینی نکرده و یا حریری چشم خود را از سعودی ها بر ندارد امور به همین شکل باقی می ماند.
- سعد حریری میترسد که دولت او در روزهای ابتدایی مجبور به اتخاذ تصمیمات دشوار و دردناک مانند حسابرسی دقیق مالی، مسئله ترسیم مرزهای جنوبی با رژیم صهیونیستی و روابط با سوریه و... و نیز تصمیماتی که مربوط به معیشت مردم است مانند افزایش یارانه ها، مشخص کردن سرنوشت سپرده های بانکی و ... شود. بنابراین نخست وزیر مکلف لبنان در این مرحله ترجیح میدهد که این تصمیمات توسط دولت موقت گرفته شود. از سوی دیگر میبینیم که «حسان دیاب» نخست وزیر در دولت پیشبرد امور از اتخاذ تصمیمات در این زمینه خودداری میکنند و آنها را برای دولت جدید به تعویق میاندازد. حتی میبینیم که اعضای دولت پیشبرد امور از بحث درباره بودجه نیز خودداری می کنند.
- در مقابل این ترس حریری مطمئن است که یکسری از احزاب داخلی در لبنان وجود دارند که با طرح ایده های بی ثمر اوضاع کشور را به خود مشغول کرده و مردم را از نگرانی های اصلی خود منحرف می کنند. این وضعیت موجب می شود تا جنبه های منفی اقدامات سعد حریری پنهان بماند و زمان بیشتری برای تاخیر در تشکیل دولت داشته باشد؛ طرحهایی همچون درخواست برای برگزاری یک کنفرانس بین المللی که عملاً لبنان را تحت قیمومیت موسسه های جهانی می برد و درخواست برای برگزاری دادگاه های بین المللی که به امور داخلی لبنان بپردازند.
- خطرناک ترین و مهمترین مورد در این زمینه سکوت مردم و پراکندگی آنهاست، تا حدی که انگار از وضعیت موجود راضی هستند و یا کاری از دستشان بر نمی آید. به نظر می رسد در شرایطی که قیمت ها به شکل سرسام آوری افزایش یافته و به دنبال انفجار بندر بیروت و شیوع همه گیری کرونا مردم کاملا خسته شده و باور کرده اند که این کشور شکست خورده است و قادر به حل هیچ یک از مسائل کوچک و بزرگ خود نیست.
بنابراین اکنون می توان گفت که لبنان تبدیل به گروگانی در دست برخی گروههای داخلی و خارجی شده و کسانی که به طور خاص در داخل کشور تمایلی به خروج لبنان از این بحران بزرگ ندارند سرنوشت کشور را به پرونده های بین المللی و منطقه ای دیگر همانند پرونده هسته ای ایران و جنگ یمن و ... ربط میدهند. اما این طرفها فراموش کردهاند که مشکل اصلی در داخل لبنان است و اگر این کشور مسئولان وطن پرست داشته باشد می تواند مشکلات خود را حل کند ؛ چرا که هیچ یک از طرفهای خارجی توجهی به منافع لبنان ندارند و به طور طبیعی هر طرفی منافع خود را دنبال می کند.
انتهای پیام/