وقتی بحث دانش بنیان پیش کشیده میشود، اکثریت هموطنان ما در ذهنشان نمیتوانند به یک چهارچوب مشخص و واضح در خصوص آن دست پیدا کنند. بخشی از این مشکل به عدم آموزش و اطلاعرسانی دقیق نهادهای مسئول در این حوزه برمیگردد: به ندرت برای عموم ایرانیان شرح داده شده است که این اصطلاح به چه معناست، چرا باید مورد توجه قرار بگیرد و نقش آن در زندگی روزمره مردم ما چیست. برای اکثریت مردم عادی ایران این طرح تعریفی ورای «مجموعه ای که نیروهای نخبه و جوان دارد»، در بر ندارد و بسیاری حتی آن را با دید اغماض نگاه میکنند. در این مطلب اما جدا از شفافسازی اهمیت آن، به سراغ نمونههای خارجی رفتهایم تا اثبات کنیم که این طرح نه در ایران، بلکه در سرتاسر جهان مورد توجه دولتهاست و یک اولویت مهم برای اقتصادهای در حال توسعه و توسعهیافته به حساب میآید.
گرچه در سطح بینالملل شرکتها کمتر با این عنوان شناخته میشوند، اما در عمل اقتصاد کل بسیاری از کشورهای توسعه یافته بر اساس گونهای از این طرح هدایت میشود. مبتکرین این ساختار که هم ابعاد اقتصادی، هم ابعاد اجتماعی و هم ابعاد تجاری را شامل میشود، اغلب کشورهای شرق آسیا و به خصوص ژاپن هستند.
دوران پس از جنگ جهانی دوم برای ژاپن تاریک و سخت به نظر میآمد و پیشبینی بسیاری از اقتصاددانان جهان این بود که این کشور پس از فجایع هیروشیما و ناکازاکی و شکستی که در جنگ متحمل شده بود، به یک کشور ضعیف و مستعمره ایالات متحده بدل شود. گرچه این انتظارات تا سال 1954 چندان دور از واقعیت نبود، اما ژاپن از این سال با اتخاذ مجموعهای از سیاستهای مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی در کنار ایجاد تغییرات عمده در بوروکراسی اداری خود توانست با چنان سرعتی پیشرفت کند که تا اواخر جنگ سرد، با پشت سر گذاشتن تمام کشورهای اروپایی به قدرت دوم اقتصادی جهان بدل شود.
این رشد بعدها به خاطر کاهش نیروی کار و مشکلات جمعیتی ژاپن کند شد و به همین دلیل است که امروزه شاهد افت قدرت اقتصادی این کشور هستیم. با این حال، همچنان بسیاری از کسانی که به اصطلاح «معجزه اقتصادی ژاپن» را مطالعه کردهاند، متوجه برخی طرحهای این کشور در این بازه رشد خارقالعاده شدهاند که یکی از آنها الهامبخش طرح دانشبنیانی در ایران شده است: حمایت مادی و معنوی از آن دسته از تولیدکنندگانی که فارغ از عقاید، طرز تفکر و حوزه فعالیت، صرفاً برای ارائه بهترین خدمات و محصولات با استفاده از علم و دانش فعالیت میکنند. اهمیت این طرح در سرتاسر جهان امروزه شناخته شده و تنها محدود به کشورمان نیست، با این حال برای درک بهتر اهمیتی که این طرح در سطح جهانی دارد، بد نیست به سراغ تعریفی برویم که علم اقتصاد از این چهارچوب عملکردی ارائه میدهد.
بر اساس تعاریف اقتصاددانان، علم اقتصاد بر اساس الگوهای مختلفی ساختارهای اقتصادی را از هم تفکیک میکند. یکی از این ساختارها به دستهبندی چهارچوبهای اقتصادی در گذر زمان بر اساس اولویتبندی اهداف مجموعهها و شرکتها میپردازد. بر اساس این دستهبندی، 4 دسته متفاوت از ساختارهای اقتصادی وجود دارد:
1. اقتصاد کشاورزی: قدیمیترین ساختار اقتصادی که بر اساس آن مهمترین کالا محصولات کشاورزی و مواد غذایی به حساب میآمد. در این ساختار، ملاکان و زمینداران به عنوان قدرتهای اصلی و تعیین کننده به حساب میآمدند و برنامه های توسعه به افزودن زیرساخت (به شکل زمین بیشتر) و آماده سازی آن برای تولید محدود میشد. این همان ساختاری است که هنوز در بسیاری از کشورهای عقب افتاده به عنوان ساختار اصلی به کار میرود و از منسوخ شدن آن در ایران هم زمان چندانی نمیگذرد.
2. اقتصاد صنعتی: اغلب ظهور این ساختار را همزمان با انقلاب صنعتی در نظر میگیرند. بر اساس چهارچوب صنعتی، دستیابی به نتیجه به هر قیمتی توجیه پذیر است و نیروی انسانی بی ارزش ترین سرمایه ضروری در فرآیند کار به حساب میآید. به عبارتند دیگر، در این چهارچوب تا وقتی که محصول به مرحله تولید برسد، اهمیتی ندارد نیروی انسانی متحمل چه صدماتی میشود یا تحت چه شرایطی کار میکند.
3. اقتصاد پساصنعتی یا اقتصاد تولید انبوه: ظهور این چهارچوب را به دوران جنگ های جهانی، به خصوص جنگ جهانی دوم نسبت میدهند. در این زمان مشخص شد برای تولید بهینه باید شرایط نیروی انسانی تحت نظارت قرار بگیرد تا بتوان کارایی آن را به حداکثر رساند. دقت داشته باشید همچنان به نیروی انسانی به صورت جمعی نگاه میشود و خبری از دیدگاه فرد به فرد نیست. همچنین، در این ساختار یافتن کم هزینه ترین راه برای تولید بیشترین میزان محصول ممکن به عنوان هدف مطرح شد. مهمترین ایراد این چهارچوب به عدم تمرکز آن بر روی کیفیت خروجی ها برمیگردد: کمیت تولید در این چهارچوب اولویت است و کیفیت به ندرت مد نظر قرار میگیرد. این همان ساختاری است که به طور کلی بر صنایع ما در دهه های اخیر حاکم بوده است.
4. اقتصاد دانش بنیان: این چهارچوب اهمیت اساسی علم و دانش در بهبود خروجی ها و در نتیجه کیفیت آنها را مورد توجه قرار داده است. در این ساختار نیروی کار نخبه و تحصیل کرده بسته به توانایی هایش باید در اولویت کاربرد قرار بگیرد، پس نیروی انسانی به دسته بندیهای ریزتری تقسیم میشود و استعدادها و توانایی های فردی تا حد امکان به کار گرفته میشود. چنین فضایی تضمینکننده رشد و توسعه صنایع بوده و به راحتی میتواند از طریق شتابدهی به مجموعه های نوپا، اقتصادهای کوچکتر را در موقعیت رقابت با اقتصادهای بزرگتر و کندتر قرار دهد. مایکل پورتر، استاد دانشگاه هاروارد از اواخر دهه 90 میلادی جزو نظریه پردازان اصلی این حوزه بوده است.
در حال حاضر در مرحله بعد از این چهارچوب بحث اقتصاد شبکه هم مطرح شده است، ساختاری که به هم پیوستن بنگاه ها و مجموعه ها به صورت بین المللی را دستور کار آینده دانسته و بحث میکند که با تداوم ارتباط برقرار کردن این «جزیره های رشد و توسعه»، میتوان در آینده به ایجاد فضایی امیدوار بود که با تأمین منابع مورد نیاز از طریق ارتباطات بین الملل، علاقه و شور و اشتیاق افراد عامل اصلی در تولید محصولات مختلف به حساب بیاید. این همان ساختاری است که زمینهساز رشد سریع در شرق آسیا شد و هنوز هم میتوانید ردپای واضح آن را در اقتصاد بزرگی مانند چین پیدا کنید.
با توجه به این قواعد و اصول اولیه، عجیب نیست که مشاهده میکنیم بسیاری از شرکتهای بزرگ بینالمللی این ساختارها را به کار گرفتهاند. برخی از این کمپانیها را در ادامه بیشتر بررسی میکنیم.
پرداختن به تک تک شرکتهایی که در سطح جهان با این ساختارها مشغول به فعالیت هستند، نه تنها کار مشکلی است، بلکه صرفاً وقت علاقمندان را تلف میکند. بنابراین تلاش ما در این قسمت این بوده است که به سراغ آن دسته از سازمانها و مجموعهها برویم که یا در حوزه فعالیتی مد نظرشان پیشرو و تعیینکننده هستند یا سهم قابل توجهی از بازار فعالیتشان را تحت تأثیر قرار میدهند. تعداد کارمندان، درآمد سالیانه و اثرگذاری بر حوزه همگی در ادامه به اطلاعات هر شرکت افزوده شدهاند تا دید بهتری را در اختیار شما قرار دهند و برتری این مجموعه هابر رقبایشان را به اثبات برسانند.
بر این اساس، بگذارید گزینه هایی که انتخاب کرده ایم با شما در میان بگذاریم.
• کشور: ایالات متحده آمریکا
• درآمد در سال 2019: 7.98 میلیارد دلار
• تعداد کارمندان: 18200 نفر
حدود 100 سال از تأسیس این شرکت میگذرد که حوزه اصلی فعالیت آن تولید محصولات ارتوپد مانند مفاصل مصنوعی به خصوص برای زانو، لگن، شانه، آرنج و مچ است. تسلط آن بر بازار 25 کشور جهان به صد درصد رسیده و در بیش از 100 کشور جهان، من جمله ایران، میتوانید تولیدات آن را پیدا کنید. بدون شک میتوان در این زمینه زیمر بیومت را یکی از پیشگامان حوزه ارتوپد و ساخت اسکلت مصنوعی به حساب آورد.
• کشور: فرانسه
• درآمد در سال 2019: 8.67 میلیارد دلار
• تعداد کارمندان: 69000 نفر
یک شرکت فرانسوی و بزرگترین تولیدکننده انواع لنزهای چشم پزشکی و تزئینی در سطح جهان است که کار خود را از سال 1972 آغاز کرده است. سرمایهگذاری گسترده در زمینه تحقیق و توسعه در کنار بها دادن به محققان جوان، باعث شده است که این مجموعه را به عنوان رهبر بلامنازع بازارهای بینالمللی در تولید این محصولات به حساب بیاوریم.
• کشور: ایالات متحده آمریکا
• درآمد در سال 2019: 10.73 میلیارد دلار
• تعداد کارمندان: 36000 نفر
این مجموعه که شامل چندین شرکت زیرمجموعه مانند بوستون ساینتیک، بوستون داینامیک و بوستون رباتیک است، هم در زمینه ارائه محصولات دارویی، هم در زمینه تجهیزات اورولوژی و آندوسکوپی و هم در زمینه تولیدات رباتیک و ملزومات مرتبط با آن فعالیت میکند. آن را اغلب یکی از پیشگامان تولید و توسعه تجهیزات مدرن در زمینه ملزومات پزشکی و تجهیزات مرتبط با آن میدانند که با توجه به سطح بالای فناوری مورد نیاز این ادوات، نشاندهنده دشواری رسیدن به سطح کاری این شرکت میباشد.
• کشور: آلمان
• درآمد در سال 2019: 15.90 میلیارد دلار
• تعداد کارمندان: 50000 نفر
بزرگترین شرکت مهندسی اروپاست که گرچه یک مجموعه چندملیتی به حساب میآید، اما دفتر مرکزی آن در آلمان قرار دارد. حوزههای فعالیت آن در صنایع مختلفی گسترده شده است که از میان آنها میتوان به انرژی، بهداشت و درمان، راهآهن، خودروسازی و کشتیسازی اشاره کرد. این شرکت در بازهای در ایران هم نمایندگی داشت، اما در حال حاضر تولیدات آن در داخل کشور همگی وارداتی هستند.
• کشور: هلند
• درآمد در سال 2019: 19.01 میلیارد دلار
• تعداد کارمندان: 81000 نفر
بسیاری از هموطنان ما با این نام آشنا هستند. فیلیپس، با نام کامل Koninklijke Philips NV، یک شرکت هلندی است که در زمینه روشنایی، بهداشت فردی، درمان و ملزومات پزشکی فعالیت میکند. گرچه ما با تولیدات روزمره آن در خانههایمان بیشتر آشنا هستیم، اما در حقیقت این شرکت در تولید اسکنرهای MRI، نوارهای قلب و تجهیزات نظارت بر بیماران است که گوی سبقت را از رقبا ربوده و بیش از 450 محصول با کاربریها و امکانات متفاوت برای این حوزهها ارائه میدهد.
• کشور: ایالات متحده
• درآمد در سال 2019: 26.00 میلیارد دلار
• تعداد کارمندان: 132200 نفر
یک نام شناخته شده دیگر به خصوص در زمینه لوازم آرایشی، بهداشتی و داروها. جانسون و جانسون امروزه یکی از بزرگترین شرکتهای فعال در زمینه بهداشت و درمان است که هم در زمینه تجهیزات پزشکی، هم در زمینه دارو و هم در زمینه پیشگیری (تولید انواع واکسن) به عنوان یکی از پیشتازان در عرصه بینالملل شناخته میشود و تولیدات خود را به بیش از 57 کشور جهان صادر میکند. این شرکت در زمینه تولید واکسن کرونا هم فعالیتهای فراوانی انجام داده است.
در این مطلب تلاش کردیم تا هموطنان گرامی را با ایدهای که طرح دانش بنیان را به اقتصاد داخلی ما آورده است، بیشتر آشنا کنیم. در ادامه هم با ذکر شش مثال، آن دسته از شرکتهای دانش بنیان و مجموعههایی که تحت این چهارچوب کار میکنند و در سطح جهان نامآور هستند معرفی کردیم. نکتهای که باید مد نظر داشته باشید، این است که گرچه عبارت مذکور در میان کشورهای جهان به همین شکل استفاده نمیشود، اما تعریف آن مورد قبول بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بوده و سنگبنایی شده است تا در حوزههای مختلف با ظهور سازمانها و مجموعه های بزرگ و فناور روبرو شویم. بر همین اساس، به کارگیری آن در اکوسیستم اقتصادی ایران نیز امری نیست که خالی از لطف باشد، چه بسا با این کار بتوانیم زمینهساز پیشرفت سریعتر کشور و رسیدن آن به جایگاهی شویم که لیاقت مردمان عزیز این مرز و بوم است.
منبع : مرکز توسعه دانش بنیان (فن بنیان )