تحولات خاورمیانه و همچنین جنگ غزه، سبب شده است تا ضررهای بزرگی بر اقتصاد خاورمیانه وارد شود که یکی از همین عوامل، کاهش تولید نفت است.
رئیس صندوق بینالمللی پول اعلام کرد با وجود آن که دورنمای اقتصاد جهانی به طرز شگفت انگیزی، تاب آور مانده است، اقتصادهای خاورمیانه به دلیل کاهش تولید نفت و جنگ غزه از پیشبینیهای رشد، عقبتر هستند.
صندوق بینالمللی پول در گزارش اقتصادی منطقهای ماه گذشته، پیشبینی خود از رشد تولید ناخالص داخلی خاورمیانه و شمال آفریقا در سال میلادی جاری را به ۲.۹ درصد پایین برد که تا حدی، به دلیل کاهش کوتاهمدت تولید نفت و جنگ در غزه بود.
این وام دهنده جهانی، ماه گذشته، پیشبینی خود از رشد اقتصاد جهانی را بالا برد و با اشاره به کاهش سریعتر از حد انتظار تورم، چشمانداز اقتصادی آمریکا و چین را ارتقاء داد.
کریستالینا جورجیوا، رئیس صندوق بینالمللی پول در «مجمع مالی عرب» در دبی اظهار کرد: اقتصادهای همسایه سرزمینهای اشغالی فلسطین، شاهد آسیب دیدن درآمدهای گردشگری از این درگیریها بودند و در عین حال، وقایع دریای سرخ، بر هزینههای حمل و نقل در سطح جهان تاثیر گذاشته است. وی خاطرنشان کرد این عوامل، چالشهای اقتصادهایی که هنوز از شوک های قبلی در حال بهبود هستند را تشدید کرد.
محمد معیت، وزیر دارایی مصر در حاشیه این اجلاس به رویترز گفت: بخشی از تاثیر تغییر مسیر کشتیها بر درآمدهای کانال سوئز، به دلیل رشد خوب در دوره قبل از این حوادث، قابل جذب است.
جورجیوا گفت: صندوق بینالمللی پول روز دوشنبه مقالهای را منتشر خواهد کرد که نشان میدهد حذف تدریجی یارانههای انرژی میتواند، ۳۳۶ میلیارد دلار در خاورمیانه صرفهجویی به همراه داشته باشد معادل مجموع اقتصادهای عراق و لیبی است.
رئیس صندوق بینالمللی پول اظهار کرد: حذف یارانههای انرژی، همچنین آلودگی را کاهش داده و به بهبود هزینههای اجتماعی کمک می کند.
بر اساس گزارش رویترز، طبق اعلام صندوق بین المللی پول، یارانه سوختهای فسیلی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، معادل ۱۹ درصد از تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۲ بود. این وام دهنده، لغو تدریجی یارانههای انرژی را برای اقتصادهای منطقه از جمله صادرکنندگان نفت، توصیه کرده و حمایت هدفمند را به عنوان جایگزین، پیشنهاد کرده است.
حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی حماس به اسرائیل، بیگمان سبب تغییرات بزرگ در خاورمیانه خواهد شد. نتیجه این تغییرات نه الزاماً آنگونه خواهد بود که حماس در انجام آن پیشگام شد و نه احتمالاً در تفاوت نگرشهای واشنگتن _ تلآویو به آینده منطقه در شکل کامل خود محقق میشود. با این حال واقعیترین تفسیر از تحولات پرشتاب کنونی، آشفتگی پیش از نظمی است که واشنگتن، متحدان منطقهای و به تبع آن غرب در پی استقرار آن در منطقه هستند.
حمله هفتم اکتبر با هر تعریف ایجابی یا سلبی که از آن ممکن است وجود داشته باشد، اما بستری را ایجاد کرد که واشنگتن بتواند در خدمت به اهداف استراتژیک منطقهای و تثبیت موقعیت هژمونیک خود در جامعه بینالمللی از آن بهرهبرداری کند. این درحالی است که جنگ اوکراین به عرصهای برای «رقابت» یا «ستیز» با روسیه بدون چشم انداز روشن ادامه دارد. بسا آینده آشفتگی کنونی در خاورمیانه، برای جنگ در اوکراین نیز تعیین کننده شود.