به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما ، سردبیر روزنامه رای الیوم نوشت: اشتباهات بایدن در خاورمیانه خیلی سریعتر از آنچه که پیش بینی میشد، رخ داد و حمله ناگهانی و شتابزده بایدن به عراق و سوریه، آنان را که فکر میکردند سیاست دولت او با دولت دونالد ترامپ جسور به ویژه در خاورمیانه و عراق و مشخصا خلیج فارس تفاوت دارد ناامید کرد.
عبدالباری عطوان در ستون ویژه سردبیر روزنامه الکترونیکی رای الیوم نوشت: چند روز پس از حملات موشکی اسرائیل به اهداف نظامی در حومه جنوبی دمشق، جنگندههای اف ۱۵ آمریکا صبح جمعه دست به تجاوزی زدند که به گفته وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، طی آن پایگاههای گردانهای حزب الله عراق در واکنش به حملات موشکی به سفارت آمریکا در بغداد و حملاتی به پایگاههای نظامی آمریکا در فرودگاه اربیل و شمال عراق هدف قرار گرفت.
بایدن نه تنها یکی از مهمترین حامیان اشغال عراق بلکه از مشوقان تجزیه این کشور بر مبنای مسائل نژادی و طائفهای به چند کشور به عنوان "اسپارت شرق" بود که خطرناکترین تهدید برای طرح رژیم صهیونیستی است. وی همچنین از مهمترین مبلغان تئوری برنارد لویس در این زمینه بود.
پایگاهها و نیروهای آمریکا به طور غیر قانونی در خاک عراق حضور دارند و پارلمان عراق در ژانویه گذشته با تصویب قانونی، خروج فوری این نیروها را خواستار شد و از نظر طرفداران این مصوبه یعنی اکثر مردم عراق، هرگونه حمله موشکی علیه این نیروها، به مثابه اجرای آن است.
دولت آمریکا نمیتواند در اعتبار و قانونی بودن این پارلمان تردید کند، زیرا پارلمان فرآیند سیاسی را به اجرا میگذارد که آمریکا به عراق تحمیل کرده است و قانون پل برمر نخستین حاکم آمریکایی عراق را مجسم میکند که طائفه گرایی فعلی را بنا نهاده است. آمریکا باید پیشاپیش دیگران به مصوبات پارلمان پایبند میبود، اما این کار را نکرد و از درس عبرت اشغالگران استفاده نکرد و نشان داد از دادههای جدید آشکارا بی خبر است.
اگر بایدن بر این باور است این حملات، اهرم فشاری برای کشورهاي منطقه است یا موجب حمایت از سفارت و پایگاههای آمریکا در خاک عراق میشود، در توهم است و مرتکب اشتباه بزرگی شده است، زیرا چه بسا این اقدام نتیجه کاملا عکس داشته باشد و ممکن است موجب افزایش حملات به این پایگاهها با موشکهایی شود که میزان دقت آن در حمله به پایگاه هوایی آمریکا در فرودگاه اربیل در شمال عراق ثابت شد و تلفاتی بین برخی نیروهای پیمانکار آمریکایی بر جای گذاشت که بسیاری از آنان از کارشناسان فناوری پروازهای جنگی و موشکی بودند.
آمریکا با حمله به سوریه باید منتظر واکنش انتقام جویانه قریب الوقوع باشد که میتواند موجب پشیمانی آمریکا و نیروهایش شود، به طوری که حسرت روزهای مقاومت عراق در برابر نیروهای خود را در اوج اشغال این کشور در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ داشته باشد.
درک میکنیم سوریه ده سال است برای حفظ یکپارچگی جغرافیایی و جمعیتی خود برای مقابله با دسیسههای بزرگ آمریکا و اسرائیل وارد جنگی شده است که هدف از آن تخریب این کشور و تبدیل کردن آن به کشوری شکست خورده و تکه پاره کردن آن به لحاظ طائفهای و نژادی همانند آن چیزی است که در عراق، لیبی و یمن اتفاق افتاد و میدانیم سوریه نمیتواند با آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل و گروهی از نظامهای عربی همدست رویارویی کند و بشار اسد رئیس جمهور سوریه آشکارا گفت ارتش او نمیتواند با دولت بزرگی مثل آمریکا و با اشغال مناطق شرق فرات به دست نیروهای این کشور که حاوی منابع و چاههای نفتی و گازی و ذخایر راهبردی غذایی و آبی سوریه است، مقابله کند؛ اما معنی سخن او این نیز بود که گزینههای دیگری وجود دارد که مهمترین آن ایجاد جنبش مقاومت برای واداشتن آمریکاییها به عقب نشینی توام با شکست است، درست مثل همان اتفاقی که در عراق و دیگر کشورهای جهان افتاد.
سوریه تنها نیست و به محور مقاومتی وابسته است که خود را همچون یکی از قدرتهای بزرگ منطقه تحمیل میکند و بازوهای نظامی کوبندهای دارد که با ذخایر نظامی تقویت شده است که ساخته دست مقاومت است و مملو از موشکهای نقطه زن و قایقهای جنگی تندروست و مهمتر از همه متفکران بزرگی دارد که پویایی خود را در مدیریت بحرانها و مقابله با تحریمها و جنگهای محدود ثابت کرده اند، علاوه بر این توانمندیهای هستهای این محور نیز به سرعت در حال توسعه و رو به پیشرفت است.
روسیه همپیمان اصلی سوریه حمله آمریکا را محکوم کرد و آن را ناقض قوانین بین المللی دانست درست مثل همان واکنشی که به تجاوزات اسرائیل نشان میدهد، اما تنها محکوم کردن کافی نیست و باید با تقویت ارتش سوریه با سامانههای دفاعی همراه باشد که به (دمشق) امکان دفاع از حق حاکمیت کشورش را میدهد. منطقی نیست که سامانههای اس ۴۰۰ به همه جای زمین ارسال شود، اما به دست سوریه و ایران مهمترین و نزدیکترین همپیمانان مسکو نرسد.
اگر بایدن بر این باور است این حملات، اهرم فشاری برای کشورهاي منطقه است یا موجب حمایت از سفارت و پایگاههای آمریکا در خاک عراق میشود، در توهم است و مرتکب اشتباه بزرگی شده است
دولت بایدن با این تجاوز ناگهانی و شتابزده، پیام ناامید کنندهای برای کسانی فرستاد که فکر میکردند با دولت دونالد ترامپ جسور تفاوت دارد، به ویژه در خاورمیانه و عراق و مشخصا خلیج فارس، زیرا چنین تجاوزاتی ممکن است مقدمه بی ثباتیهای بیشتر و تشدید تنش شود و چه بسا منطقه را به سمت جنگهایی سوق دهد که نیازی به آن ندارد.
آمریکا با حمله به سوریه به حمله به پایگاههای خود در شمال عراق پاسخ داد و باید منتظر واکنش انتقام جویانه قریب الوقوع باشد که میتواند موجب پشیمانی آمریکا و نیروهایش شود، به طوری که حسرت روزهای مقاومت عراق در برابر نیروهای خود را در اوج اشغال این کشور در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ داشته باشد. بعید هم نیست سرآغاز (انتقامجویی ها) شلیک موشکهای بیشتری به سفارت آمریکا و دیگر پایگاهها در عین الاسد و شمال عراق باشد.
چه کسی پیش بینی میکرد آمریکا در حمله به کشوری که بیش از ۱۳ سال تحت محاصره ظالمانه و خفقان آور برای گرسنه نگه داشتن آن قرار داشت و بر این باور بود که این حمله آسان بوده و هیچگونه خسارتی را در بر نخواهد داشت یا کمترین خسارات را به همراه دارد، بیش از ۶ تریلیون دلار زیان کند و دهها هزار زخمی و کشته داشته باشد؟
شاید اشتباهات بایدن خیلی زود و سریعتر از آنچه که خیلیها پیش بینی میکردند، در خاورمیانه شروع شده است.