در میدان مولوی خیابانمادر مجتمع تجاری قدیمی با نام روحی وجود دارد که بورس پارچهفروشها است. هنوز وارد پاساژ نشده اولین مغازه که در نبش این مجتمع قرار گرفته و مملو از پارچههای متنوع ملحفهای و دستمال آشپزخانه است نظرم را جلب میکند. مرد میانسالی که در آنجا نشسته است به محض ورودم سلام میکند. از او پرسیدم توی این ساعت خلوت هستید یا نه، کلا از مشتری خبری نیست؟
فروشنده گفت: «از پارسال تا حالا وضعیت همین شده، هر روز میآییم مغازه، شاید یک مشتری داشته و کسب درآمد کنیم تا بتوانیم هزینههای ثابت مغازه که شامل آب، برق، گاز، شارژ و... میشود را پرداختکنیم.» پرسیدم میزان فروش نسبت به سال گذشته چقدر تغییر داشته است؟ مرد میانسال پاسخ داد: «پارسال که تقریبا در اسفند ماه بسته بودیم اما تا دو سال قبل از دی ماه علاوه بر خودم و شریکم دو شاگرد دیگر هم میگرفتیم؛ اما با این وجود بازهم برخی از مشتریان کمی باید منتظر میماندند. امسال نسبت به دو سال گذشته میزان مشتریهای ما بیش از ۷۰ درصد کاهش داشته که علت اصلی آن شرایط اقتصادی خانوارها است.»
از مغازه بیرون میآیم و وارد مغازهای میشوم که در آن مرد جوانی نشسته و چشم به درب ورودی پاساژ دوخته است. پس از سلام و معرفی، اولین سوالم را اینگونه مطرح کردم: چرا مشتری ندارید؟ مرد جوان تنها در این کلمه عنوان کرد: «گرانی. قیمت پارچهها به اندازهای افزایش پیدا کرده که مردم توان خرید ندارند. مثلا این پارچه که برای دستمال آشپزخانه است را پارسال متری ۳۵ هزار تومان میفروختیم و در هر متر ۶ هزار و ۵۰۰ تومان سود کسب میکردیم. اما امسال آن را ۴۵ هزار تومان از کارخانه میخریم. ملحفههای گلدار را سال گذشته متری ۲۵ هزار تومان میفروختیم اما همین جنس را امسال کارخانه ۴۸ تومان به ما فروخته است، ما نیز به مشتری ۵۵ هزار تومان باید بفروشیم.»
در گفتوگو با فروشندههای حاضر در این پاساژ متوجه شدم که حدود ۸۵ درصد از ملحفههایی که برای تخت، تشک، بالش و... در مغازهها وجود دارد و به فروش میرسد تولید داخل هستند و شهرهای یزد، بروجرد، اصفهان و... با برندهای مختلف به تولید آنها میپردازند. در صورتیکه پارچههای لباسی و چادر مشکی تولیدات داخلی چندان زیادی ندارد بهگونهایکه محصولات موجود در مغازههایی که به فروش این نوع از پارچهها میپرداختند، اعلام کردند؛ حدود ۸۰ درصد از این محصولات تولیدات سایر کشورها هستند. این امر در مغازههای چادرفروشی نیز صدق میکرد و زمانی که وارد یکی از این مغازهها شدم و از فروشنده پرسیدم ایرانی هستند یا خارجی؟ فروشنده گفت: «چادر مشکیها اغلب خارجی هستند زیرا کیفیت چادرمشکیهای ایرانی چندان بالا نیست، بنابراین این محصولات از کشورهایی همچون کره وارد میشود. چادر نمازیها اما اغلب تولید داخل است و برخی از چادرهای طلاکوب را نیز کشور چین تولید میکند.»
گویا افزایش نرخ دلار و شیوع ویروسکرونا روی قیمت چادرها هم تاثیر داشته و قیمت آنها را افزایشی کرده است. مثلا قیمت هر قواره(۴ و نیم متر) چادر مشکی مازراتی در حالحاضر ۶۰۰ هزار تومان است درحالیکه همین چادر سال گذشته ۳۸۰ هزار تومان بود و چادر طلاکوب مجلسی سال گذشته قوارهای ۲۲۰ هزار تومان عرضه میشد اما امسال همین چادر قوارهای۳۲۰ هزار تومان فروخته میشود. همچنین چادر نمازی سال گذشته ۸ هزار تومان و امسال با مبلغ ۱۳ هزار تومان فروخته میشود.
فروشنده یکی دیگر از مغازهها که پارچه لباسی میفروخت درخصوص میزان افزایش قیمتها عنوان کرد: «افزایش قیمت در پارچههای نخی لباسی بیش از ۵۰ درصد بوده است بهطوریکه پارچهای که سال گذشته۲۰هزار تومان فروخته میشد امسال با قیمت ۵۰ هزار تومان به فروش میرسد.» مغازه کناری که فروشنده پارچه مجلسی کار شده است از نبود مشتری به دو علت شیوع کرونا و برگزار نشدن مراسم جشن عروسی و تولد و افزایش قیمت که با روند صعودی نرخ دلار همراه بود اعتراض میکند و همانطور که درحال باز کردن یک طاقه پارچه مجلسی کارشده است، میگوید: «این پارچه را ببینید، پارسال متری ۲۸۰ هزار تومان میفروختم اما امسال خودم متری ۴۳۰ هزار تومان خریدم. چه قیمتی باید برای آن در نظر بگیرم تا مشتری داشته باشد؟ آن هم در شرایط اقتصادی فعلی که پارچه جزو کالاهای ضروری نیست؟»
یکی از مغازههای این مجتمع تجاری به فروش ابزار و وسایل خرازی مشغول است. فروشنده که مرد جوانی است و قفسههای مغازه او جنس چندان زیادی ندارد، میگوید: «فروش من زمانی خوب است که فروش مغازههای پارچهفروشی خوب باشد. در واقع فروش یراق، دکمه و ملزومات اینچنینی وابسته به فروش پارچه است زیرا معمولا تا زمانی که خریداری برای خرید پارچه و دوخت لباس و انواع ملحفه وجود نداشته باشد، بنابراین به هیچکدام از این اجناسی که من میفروشم نیز نیازمند نخواهند شد. این کاهش فروش به اندازهای بوده که به علت عدمتوان پرداخت اجاره ماهانه مغازه؛ صاحب مغازه خواستار تخلیه شده است. آخرینباری که در این صنف چنین رکودی را دیده بودم ۱۳ سال پیش بود.» فروشنده همانطورکه قفسههای نیمهخالی را مرتب میکرد گفت: «با وجود اینکه تقاضای زیادی در بازار نیست اما محصولات، افزایش قیمت حدود ۷۰ درصدی داشتهاند که همین امر نیز باعث شده که همان مشتریهای اندک را نیز از دست بدهیم. مثلا این دوکهای نخ سال گذشته ۶ هزار تومان بود و امسال ۲۰ هزار تومان شده است.»
رصد میدانی نشان میدهد که ذائقه مردم در این حوزه نیز دستخوش تغییر شده است بهطوریکه گویا فروش ملحفهها و پتوهای آماده که تنها یک لایه نازک از پشمشیشه در آنها وجود دارد نسبت به پارچههایی که نیازمند خیاطی کردن و دوخت و دوز برای قابلاستفاده شدن است بیشتر شده و مشتریان همانند گذشته تمایل چندانی به خرید پارچه ندارند و ترجیح میدهند محصولات آماده را جایگزین کنند. این امر تنها مخصوص محصولات مربوط به تجهیزات خواب نمیشود بلکه شامل انواع دستمال آشپزخانه، روفرشی و حتی لباسهای راحتی و مجلسی نیز میشود. یکی از دلایل مهم در این امر هزینه است زیرا اگر قصد دوخت یک لباس را داشته باشید باید برای مواردی همچون خرید پارچه، دستمزد خیاط، خرید یراق، دکمه و... هزینه کنید؛ در صورتیکه قیمت یکدست لباس حاضری بهعلت سریدوزی و خرید عمده ملزومات آن بسیار مقرون بهصرفهتر است.