به گزارش خبرنگار مهر، نشر مولی ششمین چاپ ترجمه امیرحسین اللهیاری از رمان «گاه ناچیزی مرگ» نوشته محمدحسن علوان را با شمارگان ۱۶۰۰ نسخه، ۵۴۰ صفحه و بهای ۱۲۵ هزار تومان منتشر کرد.
چاپ پیشین (پنجم) این کتاب زمستان سال گذشته (۱۳۹۸) با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و بهای ۹۸ هزار تومان منتشر شده بود و چاپ نخست آن نیز سال ۱۳۹۷ با شمارگان ۵۲۰ نسخه و بهای ۷۵ هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. این رمان با عنوان اصلی «موت صغیر» سال ۲۰۱۷ برنده جایزه بوکر عربی شده بود.
«گاه ناچیزی مرگ» درباره زندگی محی الدین بن عربی چهره تابناک اندیشه و عرفان اسلامی است. نویسنده با قلمی روان شرحی شورانگیز از طریق علم آموزی ابن عربی و قدم گذاشتنش در وادی حیرت و فنا میدهد. «فتوحات مکیه» از مهمترین منابع او برای نگارش این رمان است. حضور ابن عربی در اقیانوس علوم اسلامی را عامه مخاطبان با این کتاب درخواهند یافت.
دیگر شخصیت برجسته این رمان ابن رشد آندلسی است. نویسنده به خوبی هرچه تمامتر مصائبی را که بر این فیلسوف و متفکر برجسته آندلسی از محیط فقه زده آن دوران رسید در روایت داستانی خود شرح میدهد.
از فصول زیبای این کتاب داستان عشق ابن عربی به نظام دختر شیخ مکین الدین زاهر بن رستم اصفهانی است. ابن عربی در سفر خود به بیت الله الحرام و زمانی که مجاور حرم امن الهی بود، به کلاسهای درس شیخ مکین الدین میرفت و در همین دوران به دختر استادش دل باخت. او مجموعه اشعار شورانگیز «ترجمان الاشواق» را نیز برای او سرود. خود ابن عربی مفصل شرح داده و گفته دلداده دختر شیخ زاهر بودم که از نظر اندام و… این ویژگیها را داشت و اگر حسادت حسودان نبود چیزهای بیشتری درباره او میگفتم.
با این اوصاف اما ما آنقدر دشمنان ابن عربی به خاطر «ترجمان الاشواق» بر او تاختند تا اینکه دوتن از اصحاب ابن عربی به نامهای بدر حبشی و اسماعیل بن سودوکین به او نامه نوشته و گفتند که برای حل این مشکل اندیشه کند. تا اینکه ابن عربی شرحی بر «ترجمان الاشواق» نوشت به نام «ذخایر الاعلاق» تا تهمتهای بدخواهان را پاسخی دهد. مسئلهای که ترجمان الاشواق در جهان اسلام ایجاد کرده بود نیز در این رمان به خوبی و زیبایی هرچه تمامتر روایت شده است.
رمان یک روایت موازی هم دارد و آن داستان حفظ نسخههای خطی آثار ابن عربی است و چگونگی رسیدن آن به عصر حاضر. فصول مختلف کتاب هرکدام با گزینگویهای از ابن عربی آغاز میشود.
علوان با رمانش ابن عربی را از ساخت اسطوره خارج کرد و سیمای زمینی او را به مخاطبانش شناساند. ابن عربی با این رمان شخصیت ملموسی است که گوشت، پوست، خون و احتیاجات انسانی دارد و نظام فکریاش تا حدودی در دسترس است.
در فصلی از این رمان در گوشههایی از روایت عزای ابن عربی به مناسبت درگذشت پدرش میخوانیم: «در سوگ او یکی به من گفت: سرورم غم آخرتان باشد. چه عبارت فرومایهای! آرزویی است که هرگز برآورده نمیشود و دعایی است که هیچوقت اجابت نمیگردد. وقتی خلق به عبارت «آخرین غم» اشاره میکردند من آن را اینگونه در مییافتم: «امیدواریم پیش از رسیدن غمی دیگر بمیری!»کدامیک از ما اندوه ندارد؟ …»