به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، شبکه خبر امروز در برنامه فی المجلس میزبان آقای دکتر محمد محمودی شاه نشین از نمایندگان دوره دهم مجلس شورای اسلامی بود.
مقدمه مجری: ایشان فقط هم همین یک دوره نماینده مجلس شورای اسلامی شدند ولی قبل از آن در شوراهای شهر فعالیت داشتند و الان هم مدیر یک شرکت صنعتی هستند. مهندسی برق دارند و دکترای مدیریت و متولد ۱۳۴۳ از شاه نشین که یک روستایی است نزدیک اردبیل؛ منتها در شش سالگی آمدند به تهران و نمایندگی شان از جانب همان حاشیهی تهران یعنی شهریار و قدس و ملارد بوده است.
سوال: از ایشان بپرسیم که این فعالیتی که الان دارند بهتر است یا نمایندگی مجلس؟
محمودی شاه نشین: قبل از هر چیز از صدا و سیمای جمهوری اسلامی تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند و، چون شما فی البداهه رفتید به اصل موضوع، واقعیت این است که مانده از چه منظر و موضعی نگاه کنید.
سوال: این حتما پولش بهتر است؟
محمودی شاه نشین: قطعا پولش بهتر است و نوع مسئولیت هم هر که را ببریده اند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
سوال: مدیریت شهرک صنعتی یعنی چه؟ شما آنجا چه کار میکنید؟
محمودی شاه نشین: ما مجموعهای را داریم در غرب استان البرز تدارک میبینیم برای استقرار یک تعداد زیادی قطعه ساز که قطعاتی که مورد نیاز شرکتهای بزرگ خودروسازی انجام میدهند آنجا را آماده میکنیم که انشاالله این شرکتها مستقر بشوند و هم بحث ایجاد فرصتهای شغلی است برای کسانی که کار فنی و قطعه سازی میکنند و هم بخشی از قطعاتی که الان در کشور ساخته نمیشود و مجبوریم برای آن ارز خرج کنیم یا به عناوین مختلف از سازندهها وارد کنیم بتوانیم بدون این که نیاز به حمل و نقل باشد، بدون این که شرایط سخت تهیه اینها را داشته باشیم در نزدیکترین جا به کارخانجات سازنده اینها راه اندازی میشوند و انشاالله بخشی از قطعات مورد نیاز خودروها بخصوص خودروهای سنگین، کشندهها و تریلی هاو کشندههای سنگین را در این شهرک انشاالله به بهره برداری خواهیم رساند.
سوال: کاملا بخش خصوصی است دیگر؟
محمودی شاه نشین: کاملا بخش خصوصی است
سوال: شما هم مدیر عامل خود شهرک صنعتی هستید
محمودی شاه نشین: بله
سوال: الان چند سال است که این کار بخش خصوصی را انجام می دهید؟
محمودی شاه نشین: من حدود دو سال و نیم است که در این بخش فعالیت میکنم و در همین دو سال و نیم هم به تمام تجربیاتی که در بخش حضورم در ۴-۵ تا شهر که شهردار شهردار بودم و یا در مجلس که به نوعی امکان بازدید از بخشهای صنعتی را داشتم یا حتی امکان بازدید از تولید کنندگان مشاور در کشورهایی که فرصت سفر را داشتیم، داشتم و توانستیم به نوعی انتقال بدهیم این تجربیات را به این حوزه.
سوال: از کی وارد کار شوراهای شهر و شهرداری و اینها شدید یعنی اصلا کار سیاسی به این معنی از چه زمانی شروع شد؟
محمودی شاه نشین: من بحث سیاسی از همان ۱۶ سالگی که انقلاب شد ورود کردیم، چون به نوعی با تشکیل انجمن اسلامی مدرسه، بعد هم انجمن اسلامی دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، به همین ترتیب بعد هم ورود به دور اول شوراهای شهر بعد دور دوم، دور چهارم ...
سوال: یعنی از سال ۷۶ به بعد دیگر رفتید وقتی شوراها فعال شد؟
محمودی شاه نشین: بله، تا اردیبهشت ۷۸ که شهردار بودم باز هم شهردار همین شهرهای حاشیهای مثل ملارد، رباط کریم، نظرآباد، بومهن و نزدیک به ده سالی شهردار بودم بعد هم که شوراها تشکیل شد فرصتی شد که برگردم به شهر خودم به دعوت بعضی از دوستان با توجه به تجربه شهرداری در شورای شهر ورود کردم سه دوره هم شورای شهر بودم.
سوال: شهریار و قدس و ملارد مجموعا چقدر رای دهنده دارد؟
محمودی شاه نشین: اول جمعیتش را من خدمت شما عرض کنم چون فاصله آماری هم یک مقداری زیاد شده نمیشود الان دقیق گفت فقط برآوردی بگوییم حدود یک میلیون و نزدیک به ۷۰۰ هزار تا جمعیت دارد که ما در دورههای مختلف ارقام مختلفی داشتیم ولی در دورههایی که خوب استقبال شده شاید جمعیت هم زیر یک میلیون نفر بوده، حدود ۵۰۰ هزار تا رای هم داشتیم.
سوال: و شما چقدر رای آوردید؟
محمودی شاه نشین: من ۸۳ هزار و خوردهای
سوال: چند تا نماینده دارد کلا؟
محمودی شاه نشین: یک نفر، تنها حوزهای از کشور است که نسبت متوسط سرانهی افراد به نماینده بیشتر است، ما در کشور متوسط ۵۰۰ هزار تا را اگر ۲۹۰ نفر را به جمعیت کشور تقسیم بکنیم، حدود ۵۰۰ هزار تا باشد یعنی ما باید عملا حداقل سه تا نماینده داشته باشیم.
سوال: نماینده یک جایی مثل شهریار و ملارد بودن باعث میشود که خیلی وقت شما صرف کارهای شخصی رای دهندهها بشود درست است؟ یعنی مثل روستاها است.
محمودی شاه نشین: ما حدود ۱۰۳ تا روستا داشتیم و ۱۰ تا شهر، این ۱۰ تا شهرمان ۸ تا نماز جمعه داشتند یعنی ۸ تا امام جمعه داشتیم و ۳ تا فرماندار و تعدادی هم بخش مرکزی و بخش مستقل و اینها، یک مجموعهی تقریبا گستردهای بوده و چندین شهرک صنعتی، چندین نقاط جمعیتی غیر رسمی و همچنین حاشیه نشینیهای خاص خودش، در واقع یک بخشی در سایهی تهران گم شده بودیم و بخشی هم حوزهی نفوذ کلانشهری مثل کرج و همچنین شهرهای جدیدی مثل پرند، اینها را هم حوزهی نفوذی بوده که در منطقه داشتند، شهرکهای قدیمی صنعتی را داشتیم که اینها ناخودآگاه پیوسته بودند به مناطق مسکونی در هم گره خورده بودند، اینجور شهرکها معضلات خاص خودش را دارد از یک طرف قومی جمعیتی دارد، از یک طرف مهاجرین خاص دارد، از یک طرف شهرهای جدیدی مثل شهر جدید اندیشه داریم که عموما فرهنگی و تهرانی نشینهایی هستند که در قالب تعاونیها آمدند، فرهنگهای مختلف، اقوام مختلف، ما به نوعی در مجموع شهرستان حدود ۴۰ درصد ترک زبان داشتیم، ۳۵-۳۶ درصد لر زبان داشتیم بقیه هم از بقیه اطراف کشور بودند شاید مجموع بومیهای ما هم قریب به ۱۰-۱۵ درصد میشد، اما یک ایران حالا بگویم ایران کوچک شاید با کرج یک مقداری تشابه پیدا بکند، از تمام نقاط ایران به نوعی ما ساکن در این حوزه انتخابیه داشتیم، یک حسنهایی دارد که به تهران نزدیک است و نیاز نیست نماینده اش بیاید در تهران ساکن باشد میتواند هر روز در حوزه انتخابیه خودش باشد، یک ضررهایی هم دارد و آن این است که شما اگر نتوانید با مردم ارتباط خوبی و نزدیکی داشته باشید مثل تهرانیها، فقط مختص بشود به دیدگاهها و رویکردهای سیاسی یا رویکردهای گروهی خودت، از مردم غافل میشوید، در واقع باید ذوالجناحین باشید یعنی از یک طرف بتوانید دیدگاهها و مباحث کلان کشور را به آن نگاه بکنید که وظیفه اصلی نمایندگان است از یک طرف هم باید خواستهها و مشکلات روزمرهای که بواسطهی مهاجرتهایی که در یکسری از سالهای ابتدایی انقلاب در اینها شده و اینها متاسفانه شهرهایی نبودند که بر اساس برنامه ریزی شده یا سرانههای کافی داشته باشند، ما بعضی مسائل مان شاید در دنیا بی نظیر بود مثلا در ملارد ۴۰۰ هزار نفری ما یک تخت بیمارستانی نداشتیم، البته خوشبختانه الان داریم افتتاح شد و ما الان سرانه هایمان دارد به متوسط کشور نزدیک میشود انشاالله اگر به همین روند پیش برود دیگر معضلی به نام کمبود تخت بیمارستانی در این سه تا شهرستان نخواهیم داشت، البته اینها هم ظاهرش ۱۶۰ تا تختخوابی معروفند، اما تعداد تختهای ان آی سی یو، تعداد تختهای بخش اورژانس آن، تعداد تختهایی که در کنارشان درمانگاههای بیمارستانی که نوعی پلی کلینیک هستند تعداد شان از عنوان شان بیشتر است.
سوال: شهریار هم همین طور است؟
محمودی شاه نشین: بله شهریار هم همین طور است.
سوال: شما زمانی که مجلس آمدید چه تفاوتی بین مجلس و شوراهای شهر دیدید؟
محمودی شاه نشین: وقتی شما مجلس نیامدید و بیرون سه چهار تا شعار خیلی، شعار که نه آن عناوین زیبایی را میشنوید که بالاخره سرنوشت مردم در دست مجلس است بالاترین جایگاه از لحاظ قانونگذاری و در واقع انتخاب مسیر با مجلس است، در واقع میشنوید که مجلس ریل گذاری میکند دولت روی همین ریل حرکت میکند، میشنوید که نمایندگان مجلس عصاره فضائل ملت هستند، اینها را که میشنوید یک ذوق شما را بر میدارد ولی وقتی میآیید داخل، حجم چالشها را میبینید، من اولین سخنرانی که شنیدم در همین مجلس بود و آقای لاریجانی اولین صحبتی که کرد گفت که این دوره دوستان نماینده من ۳۲ تا چالش را برای شما میشمارم شما دو تا سه تا چالش را حل بکنید، بهشت تان را خریدید و این ۳۲ تا چالش شروع کردند از چالش اول که بحث مثلا قاچاق بود، چالشهای بحث اشتغال بود، مباحث اقتصادی بود، همین جوری این را عنوان بندی کردند، ۳۲ عنوان چالش را دیدیم. بعد من پیش خودم همان موقع فکر کردم که اگر واقعا ما ۱۰ دوره مجلس داشتیم ۳۲ تا چالش داریم هر دوره اش مثلا سه تا نصفش را حل میکرد الان در کشور مشکل اقتصادی نداشت مشکل قاچاق نداشت، مشکل اختلاس نداشت، مشکل بحث زیست محیطی نداشت و همه اینها حل میشد ولی وارد مجلس میشوید میبینید که چیزهای دیگر غالبند بر این چالشها، تفاوت عمدهای که من دوست داشتم این سوال را هم شما بکنید مجلس دهم با مجلس دیگر داشت، حالا من دور اول را کنار میگذارم دور اول و دوم را نمیشود راجع به آن بحث کرد این بود که مجلس دهم مجلس اعتدال گرا بود اولین مجلسی بود که نه تندروهای چپ میتوانستند کامل دست شان بگیرند نه تندروهای راست و معتدلین و عقلانیت به این مجلس حاکم بود، سخت بود کار کردن، چون یک اعتدال گرایی خاصی داشت، رئیس مجلس هم پختهتر شده بود، چندین دوره، هشت سال قبل از آن رئیس بود، دور سومش بود که رئیس میشد، اعضای هیات رئیسه هم در واقع هیچ جناح خاصی نبودند شما بالا را نگاه میکردید میدیدید که از همه جناحهای سیاسی آن بالا ردیف نشستند، حتی قومیتها را هم نگاه میکردید میدیدید نشستند، این مجلس مجلس خوبی بود، اما در شرایط سخت، شرایطی که مباحث هستهای بحثش به اوج خودش رسیده بود، مباحث پیوستن به یکسری از رویدادها مثل افای تی اف یا مسائل دیگری در جایی بود که واقعا مباحث هم بیرون را داشت، چالشها و بعضی از کشورها که الان دوستند، جرات نمیکردید حرف شان را بیاورید، دست نمیتوانستید دراز کنید ولی الان میبینیم که بسیاری از این چالشها خوشبختانه حل شده.
سوال: کتک کاری هم شد سر مسائل؟
محمودی شاه نشین: دعوا و کتک کاری حالا بعضی هایش که خنده دار بود که به آن مفهوم که مثل دور قبل که مثلا پای مصنوعی پرت کنند و اینها نبود، ولی بعضی هایش یک سوء تفاهم بود از جمله این که من هیچ وقت یادم نمیرود دو تا اسم نزدیک به هم بود یکی از نمایندگان هم مثل من لهجه داشت و اسم را اشتباه گفت، یعنی میخواست بگوید که آقای فلانی شما بنشین سر جایت، یک اسم را طوری گفت که یک اقای دیگر فکر کرد که او را میگوید این فرد احساس کرد که به ایشان توهین شده که ناخودآگاه حمله کرد که ... دید که نه بابا این مشکل لهجه است مشکل دعوا نیست، نه دعوا به آن مفهوم نداشتیم، بله ما آتش زدن بعضی از اوراق و کاغذ در مجلس داشتیم که اقای لاریجانی به شوخی میگفت که فلانی مجلس را به آتش نکشید، ولی بیشتر دعوای فردی نبود با بیرون بود، دعوای بین افراد حتی توهینی هم من به آن شدتهایی که معمولا خیلی از کشورهای پیشرفته که مدعی نمایندگان خیلی با تکنوکرات و خیلی دانشمند هستند هم به نظرم بهتر عمل شد و احترام خاصی بین آقایان بود.
سوال: دوباره کاندید شدید رای نیاوردید یا نه اصلا رای نیاوردید؟
محمودی شاه نشین: این دوره که کاندید نشدم، دوره قبل هم کاندید شدم احراز صلاحیت نشدم و تابع نظر شورای نگهبان بود که ...
سوال: گفتند که برای چه؟
محمودی شاه نشین: من جز تعریف و تمجید از ایشان چیزی راجع به خودم نشنیدم ولی دیداری داشتم با دو سه تا از دوستان هم دیدار هم داشتم، اما برای خودم که به شخصه مورد خاص خودم باشد و بروم این مشکل را رفع کنم نه ندیدم، برای خودم ندیدم، اما بعضی از مسائلی که من در شهرستان شدیدا روی انتخاب افراد شاید اظهار نظر میکردم، بعضا با مجالس، من که تقریبا با تمامی وزرا ارتباط با این که انتقاد میکردم، اما ارتباط خوبی داشتم، من مدیر کلی نداشتم که در طول ۴ سال حداقل سه مرتبه، به حوزه انتخابیه نیامده باشد یا وزرا بدون استثناء دو مرتبه را آمده بودند و بیش از دو مرتبه مثلا آن زمان آقای وزیر بهداشت و درمان وقت برای دیدن این بیمارستانها با خود من مجلس بود تمام شد خواهش کردم من رانندگی کنم برویم یعنی تا این حد بدون خبر، بدون محافظ میآمد بیمارستان را میدید از همان جا زنگ میزد میگفت یک پول فلان جا داریم بدهید که بیمارستان نخوابد، یعنی من از اقای قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت و درمان وقت تشکر میکنم، اگر این بلند شدن بیمارستانها ۴ تا پایه داشته باشد پایهی اصلی آن هر دو وزیر بهداشت و درمان و در تجهیز آن وزرای بهداشت و درمان دولت فعلی، وزرای بهداشت و درمان دولت فعلی و خود آقای رئیس جمهور من فکر میکنم که آقای رئیسی در بحث تجهیز برای منطقهی ما سنگ تمام گذاشتند.
سوال: فکر میکنید که دورهی یازدهم فعالتر بود، تواناتر بود یا دورهای که شما بودید؟ دوره دهم؟
محمودی شاه نشین: بخشی از لوایحی که ابتر مانده بود و علاقمند بودم که به آن پرداخته شود بخصوص در کمیسیون خودم، فرد در بحث موضوع انتخابات بود ما هم به همراه شاید ۱۳ یا ۱۴ نفر از افراد کارشناسان مختلف از ادارات مختلف تمام یکشنبههای سه چهار سال مجلس مان را ظهرها که همه میرفتند ناهار، میگذاشتیم برای این موضوع که قانون انتخابات را بیاییم شفاف سازی کنیم و برای آن خط کش تعریف کنیم، اگر ۴ تا مورد در فرض یک قانون برای تعیین صلاحیت یا رد صلاحیت چه در شوراها، چه در مجلس، چه در ریاست جمهوری هست ما اینها را برایش یک شاخص اندازه گیری تعریف کنیم اگر میگوییم طرف التزام عملی به اسلام ندارد، این یک شاخصی و یک خط کشی باید برای اندازه گیری آن داشته باشیم اگر این کارها را بکند یا نکند ندارد، روی این خیلی کار شد یا بحث نسبیت در مجلس ما دوست داشتیم که من دوست دارم همهی مردم در مجلس نماینده داشته باشند در دور دهم من مثال برای شما میزنم، در دور دهم بالاترین آدم یک میلیون و نزدیک ۲۰۰ هزار نفر رای آورده بود، تعداد شرکت کنندگان را نگاه میکردید این فقط آنهایی که پای صندوق آمدند، آنهایی که نیامده بودند که اصلا بحثی نیست، آنهایی که پای صندوق آمده بودند یک چیزی حدود ۵۰ درصدشان بود، فرض کنید که بقیه هم همین تعداد را آورده بودند در حالیکه نفر آخر کمتر از ۳۰۰ تا آورده بود یعنی نزدیک ۳۰۰ تا آورده بود، شما میگویید آن ۵۰ درصد بقیه نماینده شان چه کسی بوده در مجلس؟ گفتند نماینده ندارند، گفتیم نسبی اش بکنیم ما میگوییم که اگر فرض یک لیستی ۵۰ درصد آرا را میآورد ۵۰ درصد این لیست بیایند به مجلس، اگر لیست دوم ۳۰ درصد آرا را میآورد آن ۳۰ درصد مجلس هم از نو بیاید، آن ۲۰ درصد بقیه هم برای مستقلین باشد کسانی که تنهایی آمدند کار میکنند، این جوری تمام مردم هر کس آمده پای صندوق نماینده دارد در مجلس، چرا در یک دوره در هر دورهای یک طیف خاص فقط نماینده داشته باشد، در همین دوره مثلا این اصولگراها فقط نماینده دارند، حالا گروههای دیگر هم هستند ولی محدود هستند و تک هستند تک ستارههایی هستند که در شهرهای خودشان مثل آقای دکتر پزشکی و اینها درخشیدند فرقی نمیکند چه چپ باشد چه راست باشد اینها بالاخره مردم علاقمند هستند علاقمند شخصی دارند نه علاقمند رویکرد سیاسی.
سؤال: نرفته اند زیر بار این طرح شما؟
محمودی شاه نشین: چرا حتی شورای نگهبان هم از این موضوع استقبال کرد، آقای دکتر بهادری، بعنوان نماینده شورای نگهبان، یکی از کارشناسان شان میآمد، خیلی هم وقت میگذاشتند، مجلس هم تقریباً مصوبه کرد، ولی خب خورد به روزهای آخر مجلس و این کار ابترماند. من انتظار داشتم با استانی شدن نسبیت و استانی شدن در هم ادغام شوند و این طرح به یک جایی برسد. اگر این طرح به یک جایی میرسید، شما لول نمایندگان تان را بالا میبردید، یعنی تفکر تفکر ملی میشد، هم برای تصمیم گیریهای کلان سیاسی و هم نظارت نگاه کلی برای عملکرد دولت، یعنی هم در نظارت و هم در قانونگذاری، شما چند پله بالا میآمدید و هم آدمهای شما آدمهای ملی بودند، آدمهای باسواد ملی بودند، دیگر با قومیت و نمیدانم زبان و محلی بودن و فلان و اینها رأی میآوردند و یا عمده وقت شان را صرف منطقه خودشان نمیگذاشتند، شوراها انتخاب شدند که مسئله شهر را انتخاب کنند.
سؤال: الان اگر بخواهید دوباره نماینده مجلس شوید خانواده شما میگذارند یا نمیگذارند؟
محمودی شاه نشین: به شدت مخالف هستند، من سه پسر دارم که بزرگ هستند، دو تا از آنها خودشان بچه دارند، سومی هم سرباز نیروی زمینی است و داروسازی خوانده است، هم عروسهای من به شدت مخالف هستند و هم پسرهای من که به من میگویند امثال شما مهندس بودند، شما دانشگاه میرفتید، الان زندگی ما بهتر از این بود.
سؤال: وقت زیادی از شما میگیرد و آنها هم معترض میشوند؟
محمودی شاه نشین: یک بخشی وقت است، یک بخش توقعات دیگران است، همین الان پیامکهای من را نگاه کنید شاید ۲۰ یا ۳۰ درصد از پیامکهای من هنوز کسانی است که مشکلات روزمره دارند، گرفتار هستند، چه مسائل اقتصادی، چه مسائل اداری، زنگ میزنند، نمیشود به کسی هم نه گفت، اگر کاری از دست آدم بربیاید، و بعد دیدگاه شان، اینها مثلاً من یادم است که بچهها میگفتند که ما خیلی چیزها را از خودمان دوست داریم مثل بقیه به تفریح برویم، ولی مطمئن هستم فرض میگویم من بروم داخل چهار تا عکس از من میگیرند و میگویند این رفته است فلان جا، اگر با دخترخاله ام بروم کوه میگویند با یک دختر رفته است کوه، دیگر جواب دادن به اینها مشکل است.
سؤال: هنوز هم به شما مراجعه میشود؟
محمودی شاه نشین: بله ولی کار خاصی از دست ما برنمی آید، بیشتر راه حل شاید به آنها بدهیم یا بعضاً مراجعه میکنند، یک مقداری در مباحث حقوقی شان یا شهرداری شان، کمک میکنم و درخواست شان را میگویم چطور بنویسند، ولی اینکه بتوانم کاری برای آنها انجام بدهم، عملاً خیر.
سؤال: شما در مورد مسائل کلی که مجلس میتواند انجام بدهد، غیر از مسائل محلی، چه راهبردی یا چه تحول خاصی را فکر میکنید مجلس میتواند باعث شود؟
محمودی شاه نشین: من فکر میکنم که این کسانی که بعنوان فراکسیون مطرح میشوند یا یک تیم بُرکارهایی؟ که ناخودآگاه تشکیل میشود، این را به جای اینکه بپردازند همه اش در کلیات کشور و برسند به مسائلی که هیچ آثاری هم ندارد، اگر هر کدام شان دنبال حل و یک چالش خاص بروند، واقعاً یک عده جمع شوند و بروند دنبال مسئله چالش زیست محیطی، در زیست محیطی قوانین زیست محیطی را هم احصاء کنند و چهار تا تغییر بدهند، آثار این خیلی بیشتر است از آنکه بیایند و در همه چیز اظهارنظر بدهند. یا در کمیسیونها همینطور، کمیسیونهای ما بعضاً تعداد طرحهایی که نمایندگان میدهند، چندین برابر تعداد لوایحی است که دولت میدهد. اگر دولت کارشناس است، کارشناسهای زیادی هم دارد، لوایحی بدهد، روی این لوایح همه کار شوند، زمان هم بدهند اشکالی ندارد، ولی چرا اینقدر سعی داریم که فوری یک طرحی بنویسیم و دو فوریتی کنیم و بعد راجع به همه چیز اظهارنظر کنیم. شما طرحهایی که داده شده است من دوره یازدهم را نمیدانم، ولی دوره دهم را نگاه کنید، امضای یک عده در تمام طرحها است ولی اگر بپرسید که این طرح چندتا ماده دارد، چندتا تبصره دارد، اصلاً هدف آن چه است، شاید مثلاً خیلی توجه نداشته باشد و اعتقاد قلبی من این است که مجلس صف اول ایجاد تغییرات در کشور است بخصوص تغییرات و مشکلات اقتصادی، اما مطالعه شده، نه طرحهای من درآوردی، نه بخاطر اینکه از یک عده خوش مان بیاید، بیاییم حقوق این را اضافه کنیم یا کم کنیم، یک عده یک طرحهای کارشناسی نشده، نپخته، من میگویم من تغییرات انتخابات را کردیم، اما چهار سال روی آن کار کردیم، شاید ۹۵ یا ۹۶ ماده و تبصره را بالا و پایین کردیم، نماینده نیروی انتظامی بود، نماینده شورای نگهبان بود، نماینده دانشگاهها بودند، نماینده وزارت اطلاعات بودند، همه اینها میآمدند مرتب در جلسات بودند و ظهرها بود، همه میرفتند ناهار و استراحت، در کمیسیون شوراها میگذاشتیم، آقای کولیوند هم رییس کمیسیون بود، چون مسئولیت آن کمیسیون با من بود، از ایشان خواهش میکردم و میآمدند، از بقیه نمایندههای صاحبنظر هم میآمدند و نظرشان را میدادند من به هیچ نمایندهای نشد که بگویم بیا و کمک فکری کن و نیاد. به این خاطر من فکر میکنم که اولاً که هیچکس نباید با مجلس قهر کند، مجلس محل تبادل آراء و افکار است، یکی گفت فلانی تو را رد کردند ولی داری مردم را تشویق میکنی به صندوق بروند، بله میخواهم بیایند، چون من نمیخواهم مردم بیایند در خیابان بگویند که بیایید فلان تغییرات را بدهید، مجلس باید تغییرات را بدهد، مجلس باید بایستد مردانه، حتی اگر به اینجا کشیده شود که رد هم بشود، ولی وجدان اش که راحت است؛ و اگر اکثریت رأی عاقلانهای بدهند، منطق باشد در برنامه شان، خدایی ناکرده بخاطر منافع شخصی نباشد یا مباحث دیگری در آن مطرح نشود، طبیعی است که نظام از خدایش است، نه نظام هر مجموعهای که عقلانیت پشت سر آن باشد از خدایش است روشهای نوین، ایدههای جدید،، بروید ببینید دیگران چه کرده اند، ما هم یاد بگیریم، همه که کارشان خراب نیست، خیلی از کفار، بعضی از کارهایشان خوب است، برویم و یاد بگیریم. ما هم اگر به اصل تربیت مان عمل کنیم، قطعاً از آنها جلو میزنیم و جلوتر هم بوده ایم، فراموش کرده ایم. ولی متأسفانه ما به محض اینکه یک جایی را بخواهیم قول و قرار بدهیم، اولاً میترسیم اسم بیاوریم، دوماً، چون تجربه نشده است، ترس این را داریم که به شکست مواجه شود، دست و پای مان به لرزه میافتد و مشکلات اینچنینی.
سؤال: ما معمولاً این دو سؤال را میپرسیم از هر نماینده، مخصوصاً اگر یک دورهای باشد میپرسیم که در آن دوره بخصوص مثلاً دوره دهم، کار نکرده، کاری که روی زمین ماند و باید میشد، کدام بود، و کاری شد، یعنی دنبال کردید و به نتیجه رسیدید کدام بود؟
محمودی شاه نشین: کاری که دنبال کردیم به نتیجه رسید، شاید خیلیها خوش شان نیاد، ولی من میگویم، ما چهار سال بود که میدانید که شورای حل کشور، رسیدگی به تخلفات شوراها، در صحن انتخاب میشدند، من چهار سال هم رأی آوردم، بعنوان یکی از نمایندههای ثابت شورای حل اختلاف کشور بودم. از این جهت که آنجا هیچ پروندهای بدون رسیدگی کامل، بدون بررسی، حتی رفتن به شهرستان و اینها، کسی تا آنجایی که ممکن بود که حق کسی ضایع نشود، از این بابت خیال بنده راحت است که به نمایندگانی که رأی به من دادند و من را آنجا فرستادند، پاسخگوی آخرت و دنیا هستم، این از این بابت. دوم اینکه وقت خودم را برای طرحها و چیزهایی که به خودم مربوط بود گذاشتم، هیچ وقت شاید خیلی از دوستان علاقمند بودند بروند و بنشینند در کمیسیون صنعت و معدن، خیلی عقلامند بودند، گفتم شما عضو یک کمیسیون دیگری هستید بروید و بنشین مطالعات خودت را روی آن کمیسیون کن، حالا آنجا بنزین چه میشود، ماشین چه میشود، آنجا صنعت چه میشود، یا علاقمند هستند بروند کمیسیون امنیت ملی، خب اگر من از امنیت ملی سردرمی آوردم میرفتم از اول ثبت نام میکردم در امنیت ملی، من دیدم کار من در دو سه کمیسیون باید ثبت میکردم، دیدم کار عمرانی کرده ام و کار شوراها و انتخاباتی، آمدم به سمت تخصص خودم.
سؤال: کمیسیون شما چه بود؟
محمودی شاه نشین: اولین کاری که در کمیسیون کردیم، اسم کمیسیون بود کمیسیون شوراها و کشور، ما همان موقع با رییس کمیسیون هم عقیده بودیم، صحبت کردیم، آمدیم با رییس مجلس صحبت کردیم، گفتیم اینطوری نمیشود، ما یک خلأیی داریم به نام امور داخلی، حوادث غیرمترقبه، زلزله، سیل، هلال احمر، اینها، اینها باید در کمیسیون ما باشد، تنها راه هم این است که شما اسم کمیسیون ما را یک مقدار تغییر بدهید، شرح وظایف را ما تدوین کنیم و هیأت رئیسه هم مصوبه کند. اسم کمیسیون شد کمیسیون امور داخلی و شوراها، یعنی از کمیسیون شوراها و شهرداری کشور، تبدیل شد به کمیسیون امور داخلی و شوراها، بخاطر همین هم بود که هر جا زلزله شد، به حکم رییس مجلس، من یا همان روز یا فردای آن روز در محل زلزله بودم که نظارت کنم و گزارش آن را فرستاده ام هم من و هم دوستان من به همین ترتیب. در مباحث هلال احمر هم همینطور، ما رفتیم ببینیم که هلال احمر ما در فلان کشور فلان جا درمانگاه دارد و بیمارستان دارند چه کار میکنند، ببخشید آنجا یک محل استراحتگاه و تفریح دوستان است یا خدماتی را ارائه میدهند که مایه افتخار و مباهات جمهوری اسلامی است، خیلی جاها من به بچههای هلال احمر افتخار کردم، که جاهایی دارند خدمت میکنند که آنجا اسم جمهوری اسلامی میآید، میپرستند و ما به چشم خودمان دیدیم. قبل از آن من واقعاً نمیدانستم، من همان زمان که برگشتم بلافاصله رفتم عضو افتخاری هلال احمر شدم و دیدم هلال احمر ما الان هم همینطوری است، در سختترین جا، بچههای ما، بچههایی که با همان لباس ساده هلال احمر میبینید که در یک جاهایی میروند خدمت میکنند که مایه افتخار است، حالا گروههای دیگر هم همینطوری.
سؤال: تعداد داوطلبین هم در هلال احمر خیلی زیاد است؟
محمودی شاه نشین: بله هلال احمر از جاهایی است که همیشه مورد اعتماد مردم بوده است، حالا شاید یک نفر دو نفر آمده اند یک کارهایی هم کرده اند که مردم ناراحت شده اند یا نظام باعث شده است که دستگاه قضائی با آنها برخورد کند، یکی دو نفر در کل بوده است. ولی جزء مراکزی بوده است که داوطلبانه بوده است، عاشقانه بوده است، بدون چشم داشت بوده است، چیزی در آن نبوده است که کسی بخورد خوشبختانه، هلال احمر همین الان آقای دکتر کولیوند که هستند و هر وقت گزارش دادند، من با علاقه و عشق گوش میکنم.
سؤال: دکتر کولیوند چند سال است که آمده اند؟
محمودی شاه نشین: خیلی سال نیست، دو سه سال اخیر آمده اند.
سؤال:کار نکرده چه؟
محمودی شاه نشین: کار نکرده دو تا لایحه بود، یکی تقسیمات کشوری بود که ما خیلی با دوستان وزارت کشور کار گذاشتیم و این متعادل کردن تعداد نمایندگان مجلس، ما روی این خیلی کار کردیم ولی متأسفانه به نتیجه نرسید، حالا شورای نگهبان ایرادای در آن گرفته بود که باید میآمد، کامل میشد، میآمد، در این دوره هم بعضیها حل شد ولی بعضیها ماند. در تقسیمات کشوری یک حوزه داریم، یک آقایی نماینده سه شهر است، از شهر اول تا شهر آخر بخواهد برود، مثلاً باید چهار ساعت و نیم در یزد، از ابرقو تا چیز بخواهد برود، چهار ساعت و نیم باید در راه باشد و از وسط کویر باید بگذرد تا برسد. درحالی که گفتیم این شهر را بکنیم وصل اش کنیم به این شهر، از این طرف آن یکی شهر که استان بغلی است به مرکز استان هیچ وقت نمیرسد بکنیم و اضافه اش کنیم. یک تعادلی در نسبت منطقهای بین تعداد نمایندگان با ساکنین، وسعت جغرافیایی، مشکلات جغرافیایی ایجاد کنیم، بحث بازنگری در تصمیمات کشوری بود که عدالت بیشتر رعایت میشود.
سؤال: اینها چیزهایی است که به نتیجه نرسیده است؟
محمودی شاه نشین: اینها چیزهایی بود که خیلی روی آنها کار کردیم و نتوانستیم به نتیجه برسانیم. خیلی چیزها است که بله زیاد است ولی ما خیلی روی آنها کار نکرده ایم. ولی روی اینها ما کار کرده بودیم، اما بعضی از چیزها که من همیشه از آنها خوشحال هستم، بحث ارزش افزوده است، تقسیم ارزش افزوده و رفتن این پول ارزش افزوده در منطقه خودش و این تقسیم ۵۵ درصد و ۳۵ درصد و ۱۵ درصدی که این تقسیم بین روستا و شهر و کلان شهر، این تقسیمات که من فکر میکنم که به شهرداریهای ما یک توان مضاعفی بخشید، شاید بسیاری از شهرداریهای ما نزدیک به ورشکستگی بودند، چون ساخت و سازی رونق نداشت، رکود بود، این درصدها نزدیک به ۴ درصدها و ۳ و خوردهای درصدها که به شهرداریها رفت، زنده کردن اینها را، پروژه هایشان را توانستند کامل کنند، این بحث شاید سه چهار نفر آدمهایی بودیم که شهردار بودیم که خیلی دنبال آن بودیم که دوست داشتیم نتیجه بگیرد و خدا را شکر نتیجه هم گرفت در برنامه ششم هم به همین ترتیب جا افتاد، به نتیجه رسیدن این بحث به نظر من یکی از چیزهایی که من هر روستایی که میروم میبینم که خیابان هایش آسفالت شده است، یک بلوار دارد، یک سالن چند منظوره دارد، در شهریار ما که همه است، ما روستایی را پیدا نمیکنیم که پولی در خیابانهای آن نرفته باشد، یک سالن چند منظورهای ساخته نشده باشد، یک زمین چمن مصنوعی تک و توک پیدا میشود که نداشته باشند، روستاها آن امکانات اولیه ورزشی و بهداشتی و چیزهای اولیه را جمع آوری آبهای سطحی را به راحتی این طرح جواب داد، به دولت هم فشار نیامد، پول اش هم از کجا بود، از ۹ درصد ارزش افزودهای که گرفته میشد، از همانجا بود تازه کارخانجات خوشحال بودند، گفتند از من ۹ درصد دارند میگیرند یا از مصرف کنند، در همان محل دارد خرج میشود، یک درصد آن میرود برای بهداشت و درمان دارد بیمارستان ساخته میشود، عمده هزینه سه بیمارستان ما از همین محل یک درصد بهداشت و درمان که دراختیار وزراء بود پرداخت شد، من نامهها و حوالههای آن را دارم که مینوشتم به سازمان برنامه و بودجه و همینطور سالنهای ورزشی و همینطور بلوارها و کوچههایی که ساخته شد، در حوزه انتخابیه شهریار یا قدس و ملارد.
مجری: دکتر محمد محمودی شاه نشین از نمایندههایی است که با یک تخصص، با یک زمینه تحصیلی خوب و کارشناسانه آمد در مجلس، با تجربه قبلی شوراها و شهرداری و اینطور نمایندهها معمولاً برای اینکه در مجلس کارشان زیاد میشود، خانواده شان معترض میشود و حتی از لحاظ مالی هم متضرر میشوند یعنی میتوانند درآمد بیشتری داشته باشند، معمولاً یک دوره بیشتر نمیمانند.