به گزارش اقتصادنیوز: در حالی که جنگ روسیه در اوکراین وارد سومین سال خود شد، بن بست ظاهری در میدان نبرد، تغییرات تعیین کننده را می پوشاند. جبهه اصلی جنگ اکنون سیاسی است و ولادیمیر پوتین شرط بسته که اختلافات و تردیدها در غرب، پیروزی که او نتوانسته در میدان به دست آورد، از آن خود کند.دولتهای اروپایی که نگران عواقب امنیت قارهشان در صورت خروج واشنگتن و سقوط اوکراین هستند، کمکهای خود را در ماههای اخیر افزایش دادهاند. در مجموع، آنها اکنون بیش از واشنگتن تسلیحات به کیف عرضه کرده یا در این باب تعهد داده اند. این یک تغییر قابل توجه نسبت به روزهای اولیه جنگ است، اما برای تغییر فرایند جنگ کافی نیست.در همین راستا نشریه فارین پالسی یادداشتی را منتشر کرده و اقتصاد نیوز آن را در سه بخش ترجمه کرده است که بخش نخست تحت عنوان «جهان به عصر جنگ سرد بازگشته است؟ روسیه دست بالا را در نبرد اوکراین دارد» منتشر شد، بخش دوم نیز با عنوان «ناتو چگونه می تواند ماشین جنگی روسیه را متوقف کند؟» انتشار یافت. در ادامه بخش سوم و نهایی آمده است.
اوکراین برای کاهش اتکای خود به تحویل سلاح های غربی، به طور فزاینده ای بر تولید بیشتر تسلیحات خود تمرکز می کند. نتایج مشهود بوده است، برای مثال، در دریای سیاه - جایی که پهپادهای دریایی توسعه یافته و تولید شده در اوکراین ناوگان روسیه را از بین برده - و در اعماق خود روسیه، افزایش شدید انفجارهای گزارش شده در تاسیسات مرتبط با ساختار دفاعی و زیرساخت ها مانند پالایشگاه ها و انبارهای سوخت خبر ساز شده است. در حالی که کیف به ندرت در مورد این حملات اظهار نظر می کند، به طور گسترده اعتقاد بر این است که این حملات از پهپادهای ساخت اوکراین انجام می شود.این موفقیتهای اوکراین مهم هستند، اما تغییر جزر و مد در جنگ مستلزم برتری قاطع در قدرت آتش در میدان جنگ، به ویژه مهمات توپخانه و هواپیماهای بدون سرنشین ضربتی است. این امر به نوبه خود منوط به افزایش قابل توجه تولید نظامی نه تنها در اروپا و ایالات متحده، بلکه در خود اوکراین نیز خواهد بود. چالش برای کیف اساسی است: قبل ازحمله روسیه در سال 2022، شرکتهای دفاعی اوکراینی در ساخت تجهیزات دوران شوروی تخصص داشتند و برای برآورده کردن خواستههای ارتش اوکراین برای تسلیحات پیشرفته تلاش میکردند. به همین دلیل است که بودجه دفاعی اوکراین در سال 2024 هنوز اکثریت بودجه تدارکاتی - حدود 6.8 میلیارد دلار - را به خرید تجهیزات خارجی اختصاص می دهد.
در حالی که اوکراین تلاش می کند تا صنعت تسلیحات خود را در شرایط زمان جنگ بازسازی و گسترش دهد، از دولت های غربی، شرکت های دفاعی و ابتکارات خصوصی کمک می گیرد. منافع قابل توجه غرب در بخش دفاعی اوکراین سرمایه گذاری شده - به ویژه فناوری هواپیماهای بدون سرنشین داخلی. اما حملات روسیه همچنان بسیاری از پیمانکاران دفاعی ایالات متحده و اروپا را از سرمایه گذاری در این کشور باز می دارد، زیرا یک موشک یا پهپاد روسی می تواند سرمایه گذاری چند میلیون دلاری را از بین ببرد. اوکراین همچنین در حال تبدیل شدن به آزمایشگاهی برای راه های جدید توسعه و ساخت سلاح است. بدون هدایت دولت، بخش خصوصی و ابتکارات شهروندان، یک اکوسیستم نوآوری غیرمتمرکز را برای همکاری در سیستمهای جنگ الکترونیک، امنیت سایبری، هواپیماهای بدون سرنشین ضربتی، هواپیماهای بدون سرنشین دریایی، مهمات سرگردان، فناوری مدیریت نبرد و غیره ایجاد کردهاند.
در باب آینده جنگ روسیه و اوکراین، ژنرال دیوید پترائوس نوشته، روند جنگ به تعدادی از تحولات حیاتی بستگی دارد.مهمتر از همه، سطح کمکی است که کنگره ایالات متحده در نهایت با آن موافقت می کند. این بسیار مهم است، زیرا واشنگتن تقریبا به اندازه کل اروپا کمک های نظامی ارائه کرده است. علاوه بر این، تصمیمات ایالات متحده در مورد تحویل انواع خاصی از تسلیحات، مانند تانک ها و هواپیماهای غربی، اغلب راه را برای سایر کشورها هموار کرده است.سطح حمایت اتحادیه اروپا و اعضای آن و همچنین سایر کشورهای غربی از اهمیت یکسانی برخوردار است - با توجه به اینکه اروپا دو برابر ایالات متحده به اوکراین کمک کرده است.همچنین تلاش های تحت رهبری ایالات متحده برای تشدید تحریم ها و کنترل های صادراتی روسیه و قطع طرح های فرار از آنها بسیار مهم خواهد بود.
در ارتباط با کمک های امنیتی، چندین مورد از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهند بود. در کوتاه مدت، اینها شامل سیستم هایی می شود که اوکراین را قادر می سازد پهپادها، موشک ها، موشک ها و هواپیماهای ورودی را شناسایی، ردیابی و نابود کند. نیازهای حیاتی اوکراین همچنین شامل موشکهای دقیق با برد بلندتر، هواپیماهای غربی، مهمات توپخانه و مهمات خوشهای اضافی است که به ویژه در دفع حملات روسیه مهم هستند.نیازی به گفتن نیست که روند جنگ نیز به شدت به عزم اوکراین و روسیه بستگی دارد - و توانایی آنها برای جذب، آموزش، تجهیز و به کارگیری نیروها و قابلیت های اضافی. به همان اندازه که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به نظر می رسد کنترل را در دست دارد، نباید تصور کرد که مردم روسیه با افزایش تلفات و کاهش کیفیت زندگی، به جنگ ادامه می دهند.همچنین، بسیاری از موارد به توانایی هر یک از طرفین در بهبود قابلیتهای بدون سرنشین جدید بستگی دارد، مانند پهپادهای دریایی چشمگیر که توسط اوکراین برای وادار کردن روسیه به خروج بیشتر ناوگان دریای سیاه از سواستوپل، کریمه، جایی که بیش از دو سال مستقر بود، مستقر کرد. قرن ها در واقع، کمپین اوکراین در غرب دریای سیاه - با استفاده از پهپادها و موشکهای دریایی - کشتیهای جنگی روسیه را تا حد زیادی به بیرون راند و اوکراین را قادر ساخت تا صادرات غلات در مقیاس بزرگ را که برای مصر و سایر کشورها بسیار مهم است، از سر بگیرد.
فقدان دستاوردهای نظامی قاطع برای اوکراین در سال 2023 باعث ایجاد اختلافات عمیق در غرب شده است. این تقسیمبندیها ممکن است غیرمنتظره باشند، اما تعجبآور نیستند. همه جنگهای بزرگ تاثیر قدرتمندی بر سیاست داخلی کشورهای درگیر دارند. شکست های نظامی اغلب می تواند بحران های سیاسی داخلی را تشدید کند. اتحاد اروپا و غرب به واسطه حمله روسیه اکنون درگیر اختلافات جدی در مورد مسائل عمده مربوط به تعقیب جنگ و شرایط صلح هستند. این اختلافات در طبقه سیاسی ایالات متحده، بین آمریکا و متحدان اروپایی اش، میان اروپای غربی و شرقی و اروپای مرکزی چالش ایجاد کرده است. اوکراین که بهای هنگفتی را برای دفاع از خود در برابر حمله روسیه پرداخت کرده ، از اختلافات در مورد هدایت جنگ نیز مصون نمانده است. همه این اختلافات آشکار در تضاد با وحدت آشکار در روسیه است.سال 2024 ظرفیت همه طرف ها را برای حفظ انسجام داخلی در میان هزینه های جنگ که به سرعت در حال افزایش است، آزمایش خواهد کرد. در حالی که سیستم اقتدارگرایی ممکن است به روسیه کمک کند تا اختلافات داخلی خود را سرکوب نماید، سخت است باور کنیم که هزینه های عظیم اقتصادی و انسانی جنگ انتخابی پوتین تاثیر سیاسی نداشته باشد. با این حال، در حال حاضر، سوال این است که آیا غرب میتواند از تبدیل شدن خطوط گسل چندگانه در سیاست اوکراین به یک انشعاب جلوگیری کند؟ در ظاهر، برتری اقتصادی گسترده غرب بر روسیه باید به راحتی به اوکراین اجازه دهد تا در جنگ طولانی با مسکو پیروز شود. غرب در پاسخ به این الزام کند بوده است.
برای اروپا، جنگ در اوکراین دو مسیر متفاوت ارائه می دهد. یکی کاهش فعالیت های استراتژیک این قاره در رابطه با ایالات متحده و آسیا در نتیجه عدم تمایل اروپا به دفاع از خود است. دیگری مسیر جوانسازی ژئوپلیتیکی از طریق تقویت قابلیتهای دفاعی، توسعه دیدگاه استراتژیکتر از نقش خود در جهان، و در نتیجه حفظ اظهار نظر در مورد چگونگی شکلگیری موازنه قدرت بلندمدت در اوراسیا. اگر اروپا آماده رسیدگی جدی به جبهه امنیتی باشد، نگه داشتن آمریکایی ها و متقاعد کردن رژیم آینده روسیه برای کنار گذاشتن توسعه طلبی ارضی خود به نفع تضمین های امنیتی و نظم منطقه ای که مسکو می تواند در آن نقش مشروعی داشته باشد، آسان تر خواهد بود. از سوی دیگر، اروپاییها باید از رئیسجمهور آینده ایالات متحده انتظار داشته باشند که چشمانداز قارهشان را در یک مذاکره مستقیم با مسکو و در این مورد، پکن تعریف کند.