به گزارش اقتصادنیوز، شی جینپینگ در آستانه «دو جلسه» ماه مارس(مراد جلسات سالانه مجموعهای از عالیترین نهادهای تصمیمگیر دولت چین و حزب کمونیست) با مشکلاتی لاینحل مواجه است. رژیم او تحت فشار فزاینده ای برای مدیریت عواقب ناشی از تداوم شکست در بازار املاک قرار دارد. در این میان فشار مالی زیادی بر بسیاری از ایالت های محلی وارد میشود که به نام سرمایهگذاری دارایی دچار بدهیهای سنگین شدند.اعتماد مصرفکننده چینی که در اثر فروپاشی املاک و مستغلات متزلزل شده ، هنوز به طور کامل از عواقب قرنطینههای همهگیر شدید بهبود نیافته است. روابط اقتصادی با ایالات متحده و اروپا در حال تشدید شدن است و این سوال را مطرح می کند که آیا چین می تواند راه خود را برای خروج از وضعیت ناخوشایند پیدا کند یا خیر.
به نوشته وال استریت ژورنال، تا به امروز، تنها چیزی که شی باید بدان متوسل شود، ترفندهایی مانند «نیروهای مولد جدید» است، عبارت جذاب که سال گذشته معرفی شد. به نظر می رسد که این به معنای تاکید بر نوآوری با فناوری پیشرفته در مقابل بسیج سنتی نیروی کار و منابع خام چین برای تولید انبوه.از همین رو پکن در شرایط دشواری قرار دارد، بالاخص به این دلیل که انویدیا عزیز هوش مصنوعی آمریکایی هفته گذشته برای مدت کوتاهی از ارزش بازار 2 تریلیون دلاری عبور کرد.برای درک کامل این چرخش وقایع، به یاد بیاورید که یکی از تیک های فکری احمقانه در دهه 2000 این تصور بود که رژیم استبدادی چین راه حل مشکلات بزرگ و ارائه رشد اقتصادی را به روشی که دموکراسی ها – به ویژه دموکراسی آمریکایی – نمی توانستند، کشف کرده بود.ظرفیت حزب کمونیست برای بسیج منابع گسترده جهت حمایت از اهداف سیاسی یا اقتصادی خود مستقل از اینکه آیا یک هدف معین درست است یا خیر عمل می کند. به همین دلیل است که انفعال دموکراتیک به نفع چین خواهد بود. یک سیستم اسکلروتیک تر ممکن است از رونق ساخت بیش از حد آثار عمومی که اکنون در خطر ورشکستگی دولت های محلی است جلوگیری کرده باشد. به همین ترتیب می توانست از فاجعه انسانی و جمعیتی سیاست تک فرزندی جلوگیری کند.
همه اینها توضیح می دهد که چگونه رونق اخیر انویدیا چین را مورد تمسخر قرار می دهد. از نظر اقتصادی، افزایش سهام هوش مصنوعی (انویدیا تنها نیست) نشان دهنده ظرفیت بیرقیب سرمایهداری غربی برای ریختن منابع به نوآوری غیرمتمرکز و همچنین بازده اقتصادی است. شی در حال دنبال کردن حرکت نوآوری از بالا به پایین در هوش مصنوعی، مانند سایر زمینه ها، است. اما هرگونه اختراع تا حدی توسط تخیل سیاستمداران و بوروکرات هایی که بودجه و مدیریت آن را تأمین می کنند محدود می شود. این امر آنها را از افزایش بازده سهامداران و سایر پس انداز کنندگان به روش قدیمی و از طریق تحریک رشد بهره وری و سودآوری شرکت ها بازمی دارد. بنابراین در عوض آنها گاهی اوقات سعی می کنند با ترفندهای مالی یا نظارتی بازار سهام چین را تقویت کنند.
شی و بایدن با مشکلات سیاسی-اقتصادی مشابهی روبرو هستند. در چین و ایالات متحده، افزایش نرخ بهره جهانی و گامهای نادرست سیاست داخلی، بادهای معکوس اقتصادی قابل توجهی ایجاد کرده است. در چین، این حباب دارایی در حال فروپاشی است. در آمریکا این پیامدهای تورمی ناشی از سیاستهای مالی و پولی سختگیرانه و سوگیری دموکراتها به دلیل نظارت بیش از حد است.تفاوت این است که بایدن حداقل می تواند امیدوار باشد که خوش شانس باشد. اگر بایدن علیرغم نارضایتی مزمن رأی دهندگان از اقتصادش در نوامبر دوباره انتخاب شود، تا حدی به این دلیل است که انفجار هوش مصنوعی که با اولین دوره ریاست جمهوری او مصادف شد، بهره وری و رشد اقتصادی کافی ایجاد می کند تا او را از خط سیاسی خارج کند. اما چنین شانسی در بازار مبتنی بر اقتصاد دستوری چین امکان پذیر نیست. در عوض، شی باید از طریق مدیریت اقتصادی زیرک خود، رونق روزافزونی ایجاد کند، که خبر بدی برای چین است. رونق رشد هوش مصنوعی و جهش مجدد چین ممکن است هر دو رویدادی با احتمال کم باشند، اما هنوز هم شرطبندی در مورد خوششانس بودن یک سیاستمدار از عاقل بودنش هوشمندانهتر است.