فعالان و بازیگران مهم صنعت تکنولوژی همزمان با گسترش سریع این بخش و چالشهای آن، ناگزیر به برنامهریزی برای استفاده بهتر از پتانسیل نیروهای انسانی و استعدادهای گوناگون آنها بودهاند. رشد و توسعه فردی زنان در این صنعت حالا آنها را به بخشی جداییناپذیر از آن تبدیل کرده است؛ تا جایی که بسیاری از فعالان حوزه زنان در هشتم مارس امسال یک بار دیگر بر حمایت و ارتقای نقش زنان در تکنولوژی و شناسایی اقدامات ارزشمند آنها در راستای کاهش شکاف جنسیتی در این صنعت تاکید کردهاند. این موضوع که در صنعت تکنولوژی همچنان اغلب مشاغل در سلطه مردان است، حقیقت دارد و فرصتهای شغلی نه تنها در میان توسعهدهندگان و تحلیلگران داده، بلکه در میان مدیران و تصمیمگیران هم هنوز با اولویتهای مردانه تقسیم میشود. با این اوصاف تعجبی ندارد که بر اساس گزارش بانک جهانی، زنان کمتر از یکسوم نیروی کار دنیا در حوزههای مرتبط با تکنولوژی را در اختیار دارند. در آمریکا زنان ۲۸ درصد از مشاغل بخشهای مرتبط با علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات را در اختیار دارند و در شرکتهای بزرگ تکنولوژی مانند آمازون، فیسبوک، اپل، گوگل و مایکروسافت، سهم زنان از کل کارمندان به ترتیب برابر ۴۵، ۳۷، ۳۴، ۳۳ و ۲۹ درصد است. وقتی به سمتهای مدیریتی میرسیم، این ارقام به ترتیب به ۲۹، ۳۴، ۳۱، ۲۸ و ۲۶ درصد کاهش مییابند.
با این همه به نظر میرسد که شرکتهای تکنولوژی اهمیت نقش زنان در تداوم رشد خود را درک کردهاند و به همین دلیل سعی دارند از زنان بیشتری در مشاغل کلیدی استفاده کنند. به عنوان مثال، مایکروسافت، آمازون وب سرویس (AWS) و گوگل برنامههایی را برای کمک به آموزش و توسعه مهارتهای کارمندان زن خود و دیگر زنان در جامعه ارائه دادهاند.
ظهور هوش مصنوعی که در حال نفوذ به تمام صنایع و بخشها نفوذ است، فرصتهای تازهای را هم برای فعالیت زنان در این زمینه فراهم میکند. در همین راستا اخیرا تحقیقاتی با نظارت شرکت Accenture از میان افراد 18 تا 24 ساله در انگلستان درباره استفاده آنها از هوش مصنوعی و تاثیر آن روی انتخابها و چشمانداز شغلیشان انجام شده است. این بررسیها نشان میدهد که حدود یکپنجم (18 درصد) از زنان جوان هر روز از ابزارهای هوش مصنوعی مولد برای کار یا مطالعات خود استفاده میکنند، در حالی که این رقم برای مردان جوان 22 درصد است. همچنین سهچهارم (75 درصد) از زنان جوان اعلام کردهاند که به استفاده از هوش مصنوعی علاقهمند هستند و بیش از نیمی از آنها معتقدند که این تکنولوژی تاثیر مثبتی بر چشماندازهای شغلی آنها خواهد گذاشت. این میزان برای مردان جوان هم تقریبا برابر بوده است. لیز بارنزدیل، مدیر بخش دربرگیری و تنوع جنسیتی شرکت Accenture در انگلستان و ایرلند، در این مورد میگوید: «هوش مصنوعی مولد میتواند یک بار برای همیشه فرصت ایجاد تنوع جنسیتی در فضای کاری انگلستان را فراهم کند. با توجه به آنها بیش از نیمی از زنان نسل زد با چشمانداز مشاغلی در حوزه هوش مصنوعی به استفاده از ابزارهای این تکنولوژی میپردازند، سرانجام میتوانیم به حذف شکاف جنسیتی در صنعت تکنولوژی نزدیکتر و امیدوارتر شویم. در حقیقت هوش مصنوعی مولد میتواند شیوه عملکرد کسبوکارها را به کلی دگرگون کند و به این ترتیب وظایف تازهای را برای افراد تعریف کند که در آنها استعداد و توانایی زنان بروز بیشتری یافته و در نهایت هدف برابری محقق شود.»
این تحقیقات نشان میدهد که بعد از مشاغل مرتبط با هوش مصنوعی، دومین انتخاب زنان جوان برای حضور در صنعت تکنولوژی به مشاغل حوزه توسعه کسبوکارها مربوط میشود که عبارتند از: بازاریابی و فروش (28 درصد) و علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات (26 درصد). امروزه در بخش علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات (STEM) زنان در انگلستان تنها کمی بیش از یکچهارم مشاغل را در اختیار گرفتهاند و شکاف جنسیتی بزرگی در این زمینه وجود دارد. تحقیقات نشان میدهد که هوش مصنوعی در این بخش هم به کاهش نابرابری جنسیتی کمک میکند؛ تا جایی که در میان افرادی که استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی را به امید یافتن شغلی در آینده انجام میدهند، 44 درصد زنان و 56 درصد مردان به دنبال مشاغلی در بخش علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات (STEM) هستند. با این اوصاف چندان تعجبی هم ندارد که 31 درصد از زنان جوان معتقدند که هوش مصنوعی در زندگی آینده آنها نقش بسیار مهمی خواهد داشت و میتواند به شکوفایی خلاقیت و استعداد آنها کمک کند، در حالی که این میزان برای مردان به 26 درصد میرسد.
جالب آنجاست که گزارشهای تحقیقاتی به خوبی نشان میدهند که در طول دوره همهگیری کووید، زنان علاقه و تمایل بیشتری به کار در بخشهای زیرمجموعه صنعت تکنولوژی پیدا کردهاند و اتفاقا دورکاری به ایجاد تعادل بیشتر میان کار و زندگی شخصی آنها کمک کرده است. با تمام اینها و به گواه آمار و بررسیها، میزان اشتغال زنان در بخشهای مختلف صنعت تکنولوژی در سالهای اخیر افزایش چشمگیر و معناداری داشته است و به نظر میرسد زنان اگرچه به سختی، اما توانستهاند نفوذ بیشتری به مشاغل بالادستی مدیریتی هم پیدا کنند. شاید به همین دلیل هم هست که بعضی کارشناسان و فعالان حوزه زنان انتظار دارند که صنعت تکنولوژی، بیش از دیگر بخشها و صنایع، در زمینه کاهش شکاف جنسیتی و نابرابری پیشرو باشد و خط بطلانی بر افسانههای نادرستی بکشد که در این سالها بهانهای برای راندن زنان از حضور در صنعت تکنولوژی شدهاند؛ افسانههایی مانند اینکه زنان علاقهای به تکنولوژی ندارند، زنان مهارت و دانش کافی برای اشتغال در بخش تکنولوژی ندارند، زنان روحیه رقابتی ندارند یا اینکه زنان تعهدی به کار در بلندمدت ندارند.