به گزارش ورزش سه، کراپیها فصل گذشته را با رضا لک آغاز کردند و تنها پس از سه هفتهی مصیبتبار تصمیم به قطع همکاری با او گرفتند. سپس نوبت به علی افضل رسید و رویارویی او با ستاره مشهور تیم به قیمت رفتنش انجامید. یعنی باشگاهی که در نیمکت خود دو تغییر را داشت، سرانجام بدون مربی از خط پایان لیگ عبور کرد. با جایگاهی دور از شأن و انتظاراتشان. نهم جدول و با ۳۴ امتیاز. اما کشاورزی با چهرههای جوان و بینامونشان فصلی تکرارنشدنی و فوقالعادهای را پشتسر گذاشت. بنابراین در نگاه اول گزینه مناسبی برای کراپیها به نظر می رسید. همان ادویه آشنایی که رفتوبرگشت، پیروز مچاندازی و زورآزمایی برابر مربیان مطرح کراپ شده بود.
سیاست خرید و فروش مدیران کراپ طی فصل های اخیر بارها تغییر کرده و دردسرساز شده. آنها پیش از فصل گذشته، با رفتن بازیکنان بزرگشان کیشومات شدند و با از دست دادن عنان کار، امتیازات حیاتی را هم به راحتی از کف دادند. آنها بازی به بازی نزول میکردند و با بی اعتنایی به مشکلات در فاز دفاعی و حمله به شکل باورنکردنی در منطقه سقوط قرار گرفتند و از رتبهای به رتبه دیگر پرت میشدند. با روی کار آمدن افضل، او در مقایسه با لک، تاکتیکیتر و در عین حال انعطاف پذیرتر بشمار میرفت. اما طولی نکشید که اختلافاتش با سلبریتیهای کراپ به درون تیم و حتی مسابقه کشیده شد. میگفتند حالوروز کراپ شبیه به حکایات ارباب و برده شده و بازیکنان ساز جدایی را کوک کردهاند. مشکلات به قدری شدت گرفت که دستیاران افضل نیز با بازیکنان بر سر مسائل ریز و درشت، بحث و مجادله میکردند. با تمام این تفاسیر، سر فصل جدیدی آغاز شده و گذشته از میان ما رفته.
مرد باهوش ۳۴ ساله که جوانترین مربی فصل لقب گرفت، با ستاره های جوانش که با آنها از لیگ دسته اول پرواز کرد و در لیگ برتر تمامی پارادایم ها را تغییر داد. نتایج چشمگیری که در یک دهه اخیر بی سابقه بود. با آینده دارهایی از جنس ۲۰ و ۲۱ ساله. با جوهرهای از استعداد و لبالب از هنر که در فوتسال ایران چنین دستاوردی نادر بود. مردی که میتواند تا سالیان سال، چهرهای کلیدی در صحنه نمایش فوتسال ایران باشد و حالا به عنوان مربی نوظهور، مدتها ورد زبان هاست.
اگر کشاورزی، بهرغم نتایج درخشان و دوران طلایی که سپری کرده، واقعبینانه راجع به حضورش در کراپ بیاندیشد، مطمئناً میداند برای مربیانی همچون او که در این عصر سازنده هستند، مانع بزرگی را پیشروی خود میبینند. نتیجه گرایی مفرط مدیران و تیمهای بزرگ با هزینههای کلان، برآورده کردن انتظارات باشگاه و همچنین سکوها، برایش ماراتن طاقتفرسایی را بدل خواهد ساخت. او هدایت کراپی متوسط الحال و مقروض را که در مصاف قهرمانی لیگ با گیتیپسند و مسسونگون جان می کَند و به جایی نمی رسید را بر عهده گرفته است. او میداند در مقایسه با مربیان کارنامهدار قبلی، کمتجربهتر، گمنام و کلکسیونی با افتخارات کمتر دارد و شاید او بر خلاف سکانداران قبلی، سیاست باشگاه را زیرورو کند. کراپ را باشگاهی می خوانند که به جوانان پراستعداد علاقه ای نشان نداده. آیا کشاورزی سنت جوانگرایی را حداقل در نیمکت تیمش قوام خواهد بخشید و ریختوپاش های کهکشانی را دور خواهد ریخت؟
سعید کشاورزی در راه الوند است و همه با هیجان به فصل آینده می نگرند. این که میان ستاره های کراپ، کدام ها را حفظ خواهد کرد و کدام ها را کنار خواهد گذاشت.
*چالش های سنگربان؛
سعید مومنی خواهد رفت یا نه؟ سنگربان ملیپوش که پشت خط کاروان جام ملتهای آسیا ماند و پس از پایان لیگ زمزمه بازگشت و علاقه اش به انتقال به مسسونگون را پنهان نکرد و همه می دانند وقتی لالههای نارنجی بازیکنی را نشانه می روند، معمولا او را به چنگ می آورند. اگر چنین شود آیا امیرحسین الوندی جانشین شایسته ای برای او خواهد بود؟ بی تردید خیر. نام های آشنایی به گوش می رسند: امیرحسام عرفانی نسب که با سعید کشاورزی روزهای رویایی را گذرانده و علی صمیمی دروازهبان نیمکتنشین مسسونگون، که از شرایط فعلیاش آزرده نشان داده.
*پرسشهای پرشمار؛
کشاورزی در کراپ با دو گروه بازیکن روبهرو خواهد شد: با تجربهها و جوانها. در صف بازیکنانی که سالهاست در سطح حرفهای توپ میزنند، اینها خودنمایی میکنند.( احمد اسماعیلپور، مصطفی نعمتوند، محمدزارع.) بازیکنانی که نزدیک به ۲۵ تا ۳۰ سال هستند و صراحتا باید تعدادی از آنها باشگاه را ترک کنند. ( منوچهر لطفی، عرفان محمدیان، سعید ممبینی، علی اکرمی، سهیل جامدی، علی شیری، علی خدادادی و ابوالقاسمی که پس از یک سال دوری از میادین به علت مصدومیت، به جمع کراپیها بازگشته ). تنها جوانها یقینلو است که میتواند به جوانگرایی مربی جدیدش دل ببندند.
*پوست اندازی؛
میگویند بازیکنان یک مربی آینده او را نشان میدهند که چه چیزی در سر میپروراند و چه آرزویی دارد. شما همواره به دنبال گروهی از بازیکنان هستید که از شما اطاعت کنند و دستورات خود را به آنها دیکته کنید. او در شهرداری ساوه با پازلی از جوانان غوغا کرده و بیشک شمایل تیمش را شبیه به همان تیم رویاییاش در میآورد. از آنجایی که نقلوانتقالات با محدودیت بازیکنان بزرگسال لیگ برتری روی عدد چهار محدود شده، کشاورزی به دنبال ترکیبی موزون از سهمیههای زیر ۲۳ سال خواهد بود.
*معمای تمدیدیها؛
سهیل جامدی که نگرانی پیرامون تمدید قراردادش وجود نخواهد داشت. بازیکنی، سختکوش،بی ادعا،حل شده در تیم و بسیار تاثیر گذار. ولی احتمال جدایی علی اکرمی قوت گرفته است. او تنها یگانه و یا بهتر است بگوییم تنها ملیپوش کراپ به شمار میرود. ستارهای که همانند برزیلیها، زمانی اوج می گیرد که از آزادی عمل بیشتری برخوردار باشد. اکرمی پا به دوران شکوفاییاش گذاشته و آشکارا در دو فصل اخیر به پرواز درآمده. وقتی او حمله می کند تیم مقابل به بیش از یک بازیکن برای مهارش نیاز دارد، و وقتی از زمین خودی پا به توپ می شود، بیش و کم مهارناپذیر است. حفظ این بازیکن، در خط اولویتهای کشاورزی ذکر شده. اگر احمد اسماعیل پور در تعطیلات، از بند کهنه مصدومیتش رهایی یابد، آنها یکی از بهترینهای تاریخ فوتسال که در لحظهای سرنوشت را تغییر میدهد را روانه میدان میکنند و چه چیزی حیاتیتر از این که کشاورزی میتواند یک فوق ستاره را در اختیار داشته باشد. تمدیدی دیگر برای کراپ الوند، نعمت وند محسوب میشود. بازیکنی که علاوه بر اینکه جانانه در زمین ظاهر میشود، خوش قریحه هم بوده است و مضمونی که او را نسبت به سایر عقبگیرهای فوتسال متمایز کرده است، هوش و تکنیک این بازیکن بوده که در کمترین زمان ممکن، بهترین تصمیم را میگیرد. چهرهای که میتواند رهبر ارکستر کراپیها در فصل جدید باشد.
*خریدهای جدید؛
کنته، سرمربی مشهور ایتالیایی معتقد است که یک مربی شبیه به خیاط است و خیاط باید لباسی برازنده تیمش بدوزد. کراپ از آنجایی که همیشه به فکر حضور در صف ابرقدرت هاست، باید از تاریخچه نقلوانتقالات آنها وام گرفت. بازیکنان بزرگی که در رفتوآمد بودند، به هر حال تا به این وقت، سجاد یوسفخواه، امیرحسام عرفانی نسب و امیرحسین ابطحی که همه آنها فصل گذشته در تیم شهرداری ساوه زیر سعید کشاورزی خودنمایی کرده بودند از بازیکنان جدید نام برده میشوند و این اسمها برای مدیران دست به جیب، کافی نخواهد بود.آنها طی این سالها، هم شکیبا بودهاند و هم گاهی بیترحم و هم بی تعارف.
شاید نقطه عطف مدیران الوندی این بوده که آنها همیشه هیجان انگیز و جاهطلب ماندهاند، همیشه پرتب و تاب و زنده. شاید هویت درونی کراپ با چالش روبرو شده، ولی آرزوهایشان هرگز بر باد نرفته است و این برای مربی جوان و جدیدشان دلگرم کننده خواهد بود.