به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ نیروهای رژیم اشغالگر همچنان به ارتکاب جنایات خود علیه بیمارستانها و مراکز درمانی ادامه میدهند و سیاست محاصره و گرسنه نگه داشتن افراد داخل آنها باعث افزایش شمار شهدا شده است.
این هم یکی دیگر از صحنههای جنایات صهیونیستها در نوار غزه است. نظامیان اشغالگر به نابود کردن هر موجود زنده در نوار غزه ادامه میدهند. در این تصویر صحنه شلیک کردن تک تیراندازهای رژیم اشغالگر به یک زخمی فلسطینی در تقاطع حمید نزدیک بیمارستان الشفاء دیده میشود. اسرائیل به رغم همه ویرانیهایی که در نوار غزه به وجود آورده است، همچنان بر حملات خود به مراکز درمانی و بیمارستانها در نوار غزه اصرار میکند. ارتش رژیم اشغالگر میگوید همچنان به عملیات در اطراف بیمارستان الشفاء ادامه میدهد و بهانه آنها نیز این است که نیروهای مقاومت در داخل بیمارستان حضور دارند و برخی از سران حماس نیز در مناطق اطراف بیمارستان فعالیت میکنند.
سخنگوی ارتش رژیم اشغالگر اعلام کرد نیروهای این رژیم همچنان به عملیات خود در اطراف بیمارستان الشفاء ادامه میدهند و به انهدام آنچه آن را زیرساختهای تروریستی نامید ادامه میدهند. جنایات رژیم اشغالگر در بیمارستان الشفاء و اطراف آن وارد دومین هفته میشود. این جنایات در بیمارستان الامل و بیمارستان ناصر در خان یونس نیز انجام میشود.
نیروهای اشغالگر بیمارستانها را به میدان جنگ تبدیل کرده و همه قوانین انسانی را در آنجا نقض کرده اند. آمارهای دولتی در غزه حاکی از آن است که نیروهای اشغالگر بیش از دویست تن از مهاجران را در داخل بیمارستان الشفاء به قتل رسانده اند و حدود دو هزار تن دیگر را از آنجا منتقل کرده اند و صدها نفر دیگر نیز هدف شکنجه قرار میگیرند یا هنگام بازجویی کشته میشوند.
محاصره بیمارستانها و اجرای سیاست گرسنه نگه داشتن مهاجران و زخمیهای موجود در این بیمارستانها باعث شده است افرادی که بر اثر گرسنگی شهید میشوند نیز به آمار شهدای اقدامات ویرانگر اشغالگران که تلاشهای بین المللی نتوانسته است آنها را متوقف کند، افزوده شود.
نوجوان ۱۲ ساله فلسطینی، کمک حال پزشکان غزه شده است
به گزارش تی آر تی ورلد، زکریا، کودک ۱۲ ساله اهل غزه، به کارکنان بیمارستان شهدای الاقصی برای رسیدگی به بیماران، داوطلبانه کمک میکند.
با زکریای ۱۲ ساله از غزه که در یورش مداوم اسرائیل به این منطقهی تحت محاصره، با از خودگذشتگی داوطلبانه در بیمارستان شهدای الاقصی کار میکند آشنا شوید.
او با پوشیدن لباس آبی رنگ اتاق عمل و بدون توجه به سن کم خود در راهروهای بیمارستان میدود و با حمل و نقل لوازم پزشکی و رسیدگی به نیازهای بیماران به بیماران و پرستاران کمک میکند.
زکریا، کودک ۱۲ ساله: ما زخمیان را برای عکسبرداری میآوریم. من با آنها هستم و به آنها کمک میکنم. برایشان پتو میآورم. از پزشکان همه چیز یاد گرفته ام. بعد از اینکه از پزشکان فراگرفتم از آنها پرسیدم میتوانم با آنها کار کنم و آنها اجازه دادند.
سختکوشی زکریا از چشم بیمارستان پنهان نمانده است.
دکتر عیاد ابو ظاهر، رئیس بیمارستان شهدای الاقصی: این پسر به کارکنان آمبولانس کمک میکند. او با آنها برای رفتن به مناطق هدف جهت نجات زندگی زخمیان سفر میکند. او به تیمهای اورژانس برای انتقال زخمیان از مناطق مورد حمله به بیمارستان شهدای الاقصی کمک میکند.
زکریا با وقف خود در راه کمک به دیگران، میخواهد در غزهای عاری از جنگ، حرفه پزشکی را دنبال کند.
زکریا، کودک ۱۲ ساله: امیدورارم وقتی بزرگ شدم پزشک شوم. امیدوارم جنگ تمام شود. ما برای کودکان نگرانیم. وقتی کودکان به خاطر حملات هوایی از ترس میلرزند خیلی ناراحت کننده است.
دکتر عیاد ابو ظاهر، رئیس بیمارستان شهدای الاقصی: کمکی که تو کردی را برخی کشورهای جهان نتوانستند بکنند. تو لایق والاترین احترام و قدردانی هستی.
مادران فلسطینی میگویند کودکانشان به یاد نمیآورند زندگی پیش از جنگ غزه چگونه بود
به گزارش بخش تصویری خبرگزاری آسوشیتدپرس، مادران فلسطینی میگویند کودکانشان به یاد نمیآورند که زندگی پیش از جنگ در نوار غزه چگونه بود.
زن فلسطینی: شاهد رفتارهای خشونت آمیز در بین کودکان هستیم. زندگی کودکان خیلی تغییر کرده است. زندگی ما ۱۸۰ درجه متفاوت بود. ما اکنون در آوارگی زندگی میکنیم. وقتی دفتر و مداد به کودکان میدهیم تا نقاشی بکشند و بنویسند، چیزی جز تانک، موشک و هواپیما نقاشی نمیکنند. به آنان میگوییم از چیزهای خوب نقاشی بکشند. از زندگی که قبلا داشتیم. درخت بکشند. اما به نظر میرسد آنان زندگی طبیعی گذشته را فراموش کرده اند.
زن فلسطینی: زندگی برای خود داشتیم. امروز شرایط عادی زندگی بچهها، تغییر کرده است. از بمباران، جنگ، ترس و وحشت و آوارگی از یک جا به جای دیگر سخن نمیگویم؛ بلکه میگویم وقتی کودک صبح از خواب بیدار میشود، فقط به فکر آن است که چطور آب تهیه کند. دغدغه کودکان تامین آب است. بچهها چطور میتوانند در این اردوگاه بازی کنند. اردوگاهی که اصلا برای زندگی مناسب نیست. اگر از بچهها امروز درباره گلولههای توپ و موشکها سوال کنید به شما پاسخ میدهند و میگویند این موشک از جنگنده اف ۱۶ بود. اما اگر از زندگی قبلی از آنان سوال کنید، زندگی پیش از جنگ را فراموش کرده اند. ما تلاش میکنیم بچهها را از فضای جنگ خارج کنیم. به آنان دفتر میدهیم و میگوییم نقاشی کنید و بنویسد. اما بچهها همه چیز گذشته را فراموش کرده اند و حاضر نیستند برای نقاشی کشیدن بنشینند. زیرا اصلا فضای مناسبی برای آرامش کودک وجود ندارد. آب و غذا و خواب و زندگی وجود ندارد.