همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
احتمالا شما هم قبول دارید که ۲مسابقه رفت و برگشت با تیمی در سطح ترکمنستان اساسا آنقدرها بار فنی ندارد که قرار باشد در موردش داستانسرایی کنیم. تیم ملی در دیدار رفت روز آسانی داشت و با ۵گل به پیروزی دست پیدا کرد. داستان مسابقه برگشت اما کمی پیچیده شد و ملیپوشان به سختی با به ثمر رساندن تنها یک گل موفق به عبور از سد حریف شدند. البته که نکته ویژه بازی برگشت، زمین چمن مصنوعی و بسیار بیکیفیت حریف بود که انصافا کار را برای تیم ایران سخت میکرد، اما به هر حال این ۲ برد بسیار قابلانتظار بود و چه بسا هر تیم معمولی حاضر در لیگ برتر هم از پس کسب ۶ امتیاز کامل برمیآمد. بنابراین باید رفت سراغ بحث مهمتر این بازی که همانا خلف وعده کادرفنی تیم ملی در مورد مهمترین وعده صادرشده بعد از جامملتهای آسیا بود؛ جوانگرایی.
هیچ شگفتانهای در کار نبود
اگرچه بین اسامی اعلامشده برای حضور در اردوی تیم ملی نام بازیکنان جوانی مثل آرشا شکوری، سامان فلاح، مهدی لیموچی، جواد آقاییپور، محمدرضا آزادی و سعید سحرخیزان به چشم میخورد، اما در عمل اتفاقاتی رخ داد که بهنظر میرسد فراخوانده شدن این نفرات به اردو هم صرفا جنبه نمایشی داشته است. تیم ملی بازی رفت را با این ترکیب شروع کرد: علیرضا بیرانوند، محمدحسین کنعانیزادگان، امین حزباوی، صالح حردانی، میلاد محمدی، سعید عزتاللهی، سامان قدوس، علیرضا قلیزاده، مهدی طارمی، محمد محبی و سردار آزمون. تنها اعتبار این ترکیب ناشی از حضور حزباوی جوان بود؛ مدافع میانی که بسیاری عقیده دارند در اردوی جامملتها هم باید حاضر میبود، اما امیر قلعهنویی او را با خودش به قطر نبرد. خیلی منطقی نیست انتظار داشته باشید بابت حضور حردانی ۲۵ساله در ترکیب هم پوئن خاصی به کادر فنی بدهیم.
داستان در مسابقه برگشت اما بدتر هم شد؛ جایی که تیم ملی با این ترکیب کار را آغاز کرد: حسین حسینی، شجاع خلیلزاده، رامین رضاییان، محمدحسین کنعانیزادگان، میلاد محمدی، سعید عزتاللهی، محمد قربانی، محمد محبی، سامان قدوس، مهدی قائدی و مهدی طارمی. این قشنگ ترکیب جدی تیم ملی برای حضور در یک مسابقه بزرگ و حساس است و شاید فقط بتوان به حضور قربانی ۲۲ساله به چشم یک اتفاق نگاه کرد. برای نشان دادن عمق فاجعه فقط کافی است یادآوری کنیم این ترکیب نسبت به ارنج تیم ملی در برابر ژاپن در جامملتهای آسیا فقط ۴تغییر داشت که ۳تا از آنها هم اجباری بودند! یعنی باور کنید اگر سردار آزمون هم در مسابقه رفت مصدوم نمیشد، احتمالا در عشقآباد به میدان میرفت!
پس کی؟ کجا؟
امیر قلعهنویی از زمان نشستن روی نیمکت تیم ملی، بارها وعده جوانگرایی داده و هر مرتبه تحقق این موضوع عقب افتاده است. اصلا یکی از نخستین انتقادات او از کارلوس کیروش این بود که چرا ایران مسنترین تیم جامجهانی را به قطر برد، اما یک سالونیم بعد تیمی که با خود امیر مسافر دوحه شد، دومین تیم پیر جامملتها لقب گرفت! امروز پرسش کلیدی این است که اگر قرار باشد جوانان ایران در مرحله پیشمقدماتی جامجهانی و برابر تیمی مثل ترکمنستان، آن هم درحالیکه عملا صعود تیم ملی قطعی شده به میدان نروند، پس کی و کجا نوبت اعتماد به آنها خواهد رسید؟ آیا واقعا بازی در عشقآباد هم بدون طارمی، رضاییان، قدوس و عزتاللهی در نمیآید؟ اصلا در نیاید؛ بالاخره تجربه یا حداقل آزمون و خطا برای جوانان که میشود. نمیشود؟