به گزارش اقتصاد نیوز، روسای تبلیغات چین مشتاقند نشان دهند که شی جین پینگ، رهبر این کشور، متعلق به اشراف سرخ است. آنها کتابها و مستندهایی درباره پدر شی، که از همرزمان مائو تسهدونگ بود، منتشر میکنند. یک بار در سال، وقتی تلویزیون دولتی شی را نشان میدهد که تبریک سال نو را میفرستد، عکس پدرش به وضوح روی قفسه کتاب پشت سر او قابل مشاهده است. پیام واضح است: نسل شی بی عیب و نقص است.هنگامی که شی در سال 2012 به قدرت رسید، بسیاری از ناظران این رخداد را به عنوان نمادی از ظهور "شاهزاده ها" توصیف کردند، اصطلاحی که اغلب در باب نوادگان ارشدترین انقلابیونی که با مائو جنگیدند و همچنین فرزندان (و همسران شان) به کار می رود. در همین راستا نشریه اکونومیست یادداشتی تدوین کرده و اقتصاد نیوز آن را در دو بخش ترجمه ککرد، بخش نخست تحت عنوان«روایتی از شبکه پنهان فساد مالی نزدیکان «شی»/فرصت های طلایی برای وراث مائو» منتشر شده و بخش دوم و نهایی در ادامه امده است.
شی این ایده که مسائل خونی مهم هستند را رد نمی کند. او حکومت خود را وقف احیای حزب و «روح انقلابی» کرده است. این امر مستلزم بازی قهرمانی و آرمان گرایی پدران بنیانگذار آن است. اما شیوههای بلندآوازه شی حداقل برخی از شاهزادههایی که زمانی از او حمایت میکردند را خشمگین کرده است. جوزف توریگیان، که در حال نوشتن کتابی درباره پدر شی است، معتقد است که بسیاری از شاهزادگان به شدت از او ناراضی هستند. او میگوید: «آنها فکر میکنند که شی بهطور کامل آنها را محدود است.» اولیویا چونگ، از دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی در لندن، معتقد است که شی به این نکته توجه دارد که فروپاشی رژیمهای استبدادی اغلب ناشی از جنگ درون نخبگان است، نه اعتراضات عمومی. من فکر می کنم شی جین پینگ نسبت به این موضوع کاملا هوشیار است. بنابراین تحت کنترل نگه داشتن شاهزاده ها باید یک اولویت سیاسی باشد.
در این باره محکومیت بو یک نمونه دراماتیک بود. اما شی همچنین سعی کرده که لیبرالهای بیشتری را خفه کند. چنین شاهزادههایی از حامیان یانهوانگ چونکیو بودند، مجلهای که جنبههای تاریک دوران مائو را بررسی میکرد. معاون ناشر این نشریه یعنی هو دِهوا، پسر رئیس سابق حزب، هو یائوبانگ، بود که مرگ او در سال 1989 باعث تحولات دموکراسی خواهانه در سراسر کشور شد. در جلسات پشت درهای بسته که توسط نشریه سازماندهی شده بود، شاهزاده ها نظرات خود را در مورد نیاز به اصلاحات سیاسی بیان کردند - تا اینکه مقامات در سال 2016 رهبری مجله (از جمله هو) را پاکسازی کردند و تیم جدیدی را با تفکرات شی جایگزین کردند.در میان معدود افرادی که آشکارا با شی مخالفت کرده است، رئیس بازنشسته یک شرکت املاک دولتی، رن ژیکیانگ (است. آقای رن پسر رن کوانشنگ است که در زمان مائو خدمت می کرد. در سال 2020 او به اتهام فساد مالی و سوء استفاده از قدرت به 18 سال زندان محکوم شد. دلیل واقعی و ناگفته جنجال های او علیه شی بود. او پس از آن که او را «دلقکی بدون لباس که هنوز مصمم به بازی امپراتور است» خطاب کرد، بازداشت شد.
شاهزادههای دیگر از تلاشهای شی برای سفتکردن جریانهای حزب حمایت میکنند، اما آنها به روزهای مائو به عنوان زمانی اشاره میکنند که چین ظاهراً منصفتر و هماهنگتر با نیازهای طبقه کارگر بود (آنها منکر وحشت مائوئیستی هستند). گروهی از وبسایتهای نئومائوئیست درباره فعالیتهای شاهزادههایی که با آرمانشان همدل هستند، گزارش میدهند، مانند برگزاری رویدادهای سال گذشته به مناسبت صد و سیمین سالگرد تولد مائو. این که این گروه از شاهرادگان صرفا به واسطه مخالفت های شی آینده سیاسی ندارند، درست نیست، سه دلیل خوب برای زیر نظر گرفتن آنها وجود دارد. اول اینکه خانواده های انقلابی از ابتدای حکومت کمونیستی مهم بوده اند. مائو و دنگ هر دو غول های دوران انقلاب بودند. جانشینان فوری دنگ، جیانگ زمین و هو جینتائو، نبودند، اما توسط او انتخاب شدند. حکومت شی توسط شاهزادهها بهعنوان از سرگیری همین هنجار تلقی میشود: حکومت توسط اشراف سرخ پس از سالها مدیریت موقت. اگر شی کناره گیری کند، جانشین او احتمالا یک دست نشانده خواهد بود. وقتی او بمیرد، اشراف انتظار دارند در طراحی فاز بعدی سیاسی چین حرفی برای گفتن داشته باشند.
دلیل دوم این است که قبیله ها، بر خلاف رقبای فردی، غیرممکن است که از بین بروند. شاهزاده ها ممکن است توسط شی کنار زده شده باشند، اما ثروت آنها به آنها نفوذ بالقوه زیادی می دهد.مطمئناً، هر نسل جدید دنیا را متفاوت از بزرگان خود میبیند: هونگساندایها، یا قرمزهای نسل سوم، شامل برخی میشوند که پذیرش سبک زندگی غربی باعث وحشت اجدادشان میشود. سومین دلیلی که ممکن است شاهزاده ها مهم باشند، تعداد آنهاست. شوم می گوید که سیستم با آنها "آلوده" شده است. هنگامی که جانشینی به وجود می آید، ساختارهای حزبی در تصمیم گیری برای نتیجه نقش دارند. اما، اگر گذشته راهنما باشد، ترکیب جدید توسط طیف وسیعتری از نخبگان تعیین میشود و مقامات بازنشسته، بهویژه آنهایی که ژنهای خوب انقلابی دارند، حرفی برای گفتن خواهند داشت. این رهبران سابق برای محافظت از منافع خود ممکن است با شخصی از همنوردان خود احساس امنیت کنند.