تورم یک پدیده اقتصادی است که به افزایش نامتناسب و عمومی قیمتها در بازار یا اقتصاد منجر میشود. این پدیده ممکن است منجر به کاهش خرید و تقاضا، کاهش ارزش پول و کاهش توان خرید مردم شود. تورم معمولاً به عنوان نشانهای از کاهش ارزش پول و افزایش نامناسب تولید و نرخ اشتغال در یک اقتصاد تلقی میشود. این پدیده میتواند تأثیرات منفی بر اقتصاد و زندگی روزمره مردم، از جمله کاهش توان خرید، افزایش هزینههای وام و افزایش نارضایتی اجتماعی داشته باشد.
تورم در کشور ما به یک کابوس وحشناک تبدیل شده و زندگی عمومی مردم را تحت شعاع خود قرار داده است. با نگاهی به قیمتهای بیست سال اخیر، متوجه میشویم که تورم گاهی به گونهای بر روی قیمت محصولات تأثیر گذاشته که بسیار نگرانکننده است.
یکی از مشکلات جدی تورم، تأثیر آن بر قیمت محصولات است. قیمتها به شکلی افزایش یافتهاند که برخی محصولات با بیشتر شدن تورم دچار جهش های قیمتی چشمگیری شدهاند. برای مثال، قیمت برخی از مواد غذایی، مسکن، حمل و نقل و خدمات بهداشتی به طور ناگهانی و بیش از حد افزایش یافته است. این موضوع باعث بروز نگرانیهای جدی در میان مردم شده و قابلیت دسترسی به کالاها و خدمات را به چالش کشیده است.
یکی از جالب ترین نکات درباره تورم این است که همه تصمیمهای ما را تحت تأثیر قرار می دهد.وقتی به قیمت های بیست سال گذشته نگاه میکنیم میتوان نتیجه گرفت که تورم به شکل افسارافسارگسیخته ای بالا رفته است. تورم معمولاً ناشی از چندین عامل است که میتواند شامل افزایش عرضه پول در اقتصاد، کاهش ارزش پول، افزایش هزینههای تولید و خدمات، تقاضای بالای مصرف کنندگان و عوامل دیگر باشد. این عوامل میتوانند باعث افزایش قیمتها در مختلف بخشهای اقتصادی شوند.
نگاهی طنز آمیز میاندازیم به اینکه چگونه قیمتها در طول بیست سال گذشته رشد کردهاند:
طلا به عنوان یک سرمایهگذاری معمولاً به عنوان یک سرمایهگذاری پناهگاه در شرایط تورم جذابیت بیشتری پیدا میکند. این به این دلیل است که طلا معمولاً به عنوان یک ابزار مقابله با تورم شناخته میشود. زیرا قیمت طلا به طور معمول با افزایش تورم افزایش مییابد و جبرانی برای کاهش ارزش پول یک کشور است.
با افزایش تورم، تقاضا برای طلا معمولاً افزایش مییابد، زیرا سرمایهگذاران به دنبال حفظ ارزش خرید خود هستند. این افزایش تقاضا میتواند به افزایش قیمت طلا منجر شود. همچنین، تورم میتواند به افزایش هزینه استخراج و تولید طلا منجر شود، که نیز میتواند به افزایش قیمت طلا کمک کند.
در این ارتباط کاربری در یکی از شبکه های اجتماعی نوشت:
"در سال ۵۷، قیمت هر کیلو شمش طلا ۴۵ هزار تومان بوده است. اما امروز، قیمت نیم کیلو عنبرنسا به اندازه ۴۵ هزار تومان رسیده است!"
نقش دولت در تورم پیچیده است و تأثیر آن به عوامل متعددی بستگی دارد. سیاستهای پولی، مالی، قیمتگذاری، تجاری و اشتغال میتوانند بر تورم تأثیر بگذارند.
تحقیقات نشان داده است که سیاستهای پولی و مالی بر تورم تأثیر قابل توجهی دارند. به عنوان مثال، افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی میتواند تقاضا را کاهش داده و تورم را کنترل کند. همچنین، سیاستهای مالی که به کاهش هزینههای دولتی، بهبود مدیریت بدهی و اصلاح سیستم مالی هدفمند باشند، میتوانند از اثرات منفی تورم جلوگیری کنند.
حالا نگاهی به عملکرد کلی دولت های پنجم تا به امروز بیاندازیم:
دولت |
نرخ تورم بیشترین_کمترین |
بهره یکساله بیشترین_کمترین |
رشد قیمت دلار (درصد) |
رشد بورس |
|||
هاشمی | 50 | 10 | 14 | 9 | 320 درصد | 380 % | |
خاتمی | 20 | 10 | 14 | 13 | 100 درصد | 540 % | |
احمدی نژاد | 29 | 9 | 20 | 14 | 330 درصد | 220 % | |
روحانی | 37 | 6 | 22 | 15 | 810 درصد | 2100 % | |
رییسی | 46 | 41 | 21 | 16 | 145 درصد | ---- |
تحریمها میتوانند تأثیر زیادی بر نرخ تورم یک کشور داشته باشند. البته، تأثیر واقعی تحریمها بر تورم به عوامل متعددی، از جمله نوع تحریم، مدت زمان اجرای تحریمها، وضعیت اقتصادی کشور قبل از تحریم و سیاستهای دولت وقت بستگی دارد.
به طور کلی، تحریمها ممکن است به دو روش متفاوت بر تورم تأثیر بگذارند. اولاً، کاهش عرضه کالاها و خدمات میتواند قیمتها را افزایش دهد. ثانیاً، تحریمها میتوانند باعث کاهش تقاضا و فعالیت اقتصادی شوند که منجر به کاهش نرخ تورم میشود. این وابسته به شرایط اقتصادی کشور و سیاستهای دولت است.
تحریمها میتوانند اثرات مخرب قابل توجهی را نسبت به جنگ یا تدافع نظامی داشته باشند. در صورتی که تحریمها به طور گسترده و بر مقیاس بزرگ اجرا شوند، میتوانند به تحلیل و ضعف اقتصادی کشور تحت تحریم منجر شوند و بر رونق اقتصادی و رفاه جمعی تأثیر منفی بگذارند.
تحریمها ممکن است منجر به کاهش تجارت خارجی و سرمایهگذاری در کشور مورد تحریم شوند. این میتواند به کاهش رشد اقتصادی، افزایش نرخ بیکاری و فقر، کاهش درآمد ملی و افزایش بدهی عمومی منجر شود. همچنین، تحریمها میتوانند از انتقال فناوری و دسترسی به منابع و تکنولوژیهای مورد نیاز برای توسعه اقتصادی جلوگیری کنند.
برای لمس موضوع به آمار زیر توجه کنید:
هزینه های دوره ۸ ساله: ۱۱۷۴ میلیارد دلار
هزینه های دوره 12 ساله تحریم(۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱):۱۲۰۲ میلیارد دلار
نرخ تورم دارای تأثیرات منفی بر اقتصاد و زندگی روزمره افراد است. افزایش قیمت ها و کاهش قدرت خرید میتواند به تبع آن منجر به نارضایتی و نااطمینانی در جامعه شود. بنابراین، رفع تورم یک هدف مهم برای دولتها و سیاستگذاران اقتصادی است.
رفع تورم نیازمند یک رویکرد گسترده و تلفیقی است که شامل سیاستهای پولی، سیاستهای مالی و اصلاحات ساختاری میشود. همچنین، تسهیل همکاری و تعامل بین نهادهای اقتصادی مختلف میتواند به دستیابی به نتایج موفق در کاهش تورم کمک کند. امیدواریم که با اجرای صحیح این راهکارها، تورم کاهش یابد و کشور به مسیر توسعه بازگردد.