منطقه غرب آسیا بیش از هر زمان دیگری آبستن حوادث مهم است. تحولات نظامی و سیاسی در فلسطین اشغالی مبدا این دگرگونی است و مردم مظلوم و مقاوم فلسطین پس از ۷۰ سال مقاومت جانانه به استقبال تغییرات چشمگیری میروند تا در سایه آن نیروهای اشغالگر را از سرزمین مادریشان اخراج کرده و به قصه پرغصه آوارگی ۷۰ ساله پایان دهند.
انزوای رژیم جعلی اسرائیل در نظام بینالملل، افزایش موج نفرت افکار عمومی جهان از جنایات صهیونیستها و پاسخ انتقامجویانه جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با حمله رژیم غاصب به دفتر کنسولگری ایران در سوریه از مهمترین ابعادی است که نقش محوری در تغییر معادلات منطقه و نابودی کامل رژیم موقت صهیونیسم - که سرنگونی تدریجیاش از ۷ اکتبر شدت گرفته است و حالا پس از شش ماه در ورطه سقوط قرار دارد - ایفا میکند.
وحشت و هراس از عملیات انتقامجویانه ایران در حالی به جان صهیونیستها افتاده که از روزهای قبل، برخی جریانات با تلاشهای دیپلماتیک سعی کردند جمهوری اسلامی ایران را از مقابله بهمثل منصرف کنند. اتفاقی که پس از تاکید رهبر معظم انقلاب در تنبیه صهیویستها، عملا بینتیجه است و آنها باید با این ترس زندگی کنند و در انتظار این تیر غیب باشند چراکه «دوران بزن دررو تمام شده» و نظام جمهوری اسلامی در مقابل کسانی که امنیت ملیاش را زیر سؤال میبرند، مقتدرانه میایستد. چه رسد به رژیم خبیث اسرائیل که بنابر دکترین نظامی جمهوری اسلامی باید از صفحه روزگار محو شود. گذشت هفت ماه از عملیات طوفانالاقصى که نمادی از خشم فروخورده مردم مظلوم و بیپناه غزه برای برخورداری از حقوق اولیه انسانی و دفاع مشروح از مایملکشان بود ـ
بهروشنی عیار صهیونیستها در مقابل عملیاتهای انتحاری را نشان داد و به این ترتیب دبدبه و کبکبه آنها در برخورداری از بهترین ارتش و سرویس امنیتی ـ اطلاعاتی دنیا مشخص شد و همگان دیدند که صهیونیستها بازنده میدان هستند و بقای نامیمون آنها در سرزمین فلسطینیها، مرهون خدماتی است که در هفت دهه گذشته از آمریکا دریافت کردهاند. تداوم جنگ و افزایش جنایات اشغالگران در مناطق مختلف حتی مراکز درمانی و آموزشی و در کنار آن مقاومت مردم غزه، وجه دیگری از این جنگ را نمایان کرد و صهیونیستها، اربابان و حامیان آن دریافتند که توان نظامی و عملیاتی فلسطینیها بهمراتب افزایش یافته تاحدی که بر ارتش تا بن دندان مسلح صهیونیستی چیره شدهاند و همین برتری در میدان، بر شدت جنایات افزوده است.
ممانعت آمریکا و رژیم صهیونیستی از آتشبس وبه طول کشیدن دوره جنگ، این واقعیت را پیش چشم افکار عمومی و سیاستمداران قرار داد که توان آفندی حماس در بالاترین حد خود قرار دارد؛ بنابراین این مقاومت به نقطه عطفی در دوران مبارزاتی علیه رژیم صهیونیستی تبدیل شده و هراس صهیونیستها از حمله انتقامجویانه ایران علیه مواضع این رژیم جعلی را تشدید کرده است؛ زیرا غاصبان قدس بر توان نظامی جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت واقفاند و میدانند که این حمله تلافیجویانه ضربات بزرگی را به این رژیم وارد میکند؛ لذا این کابوس آنها را رها نمیکند و اگر تبعات این جنگ روانی بیشتر از جنگ نظامی نباشد، قطعا کمتر نیست، چراکه بنابر اطلاعات رسانههای منطقهای و فرامنطقهای، رژیم غاصب در یک استیصال فرورفته است و بستن سفارتخانهها، آمادهباش نیروهای هوایی، لغو مرخصی نظامیان، پیامهای آشکار و پنهان دیپلماتیک و... هم دلیلی بر این مدعاست.
زمزمه حمله ایران به مواضع صهیونیستها در اظهارات یواو گالانت، وزیر دفاع کابینه نظامی هم مطرح شده است و آنها بیم آن را دارند که فاز دوم حمله ۷ اکتبر، در پاسخ تلافیجویانه ایران کلید خورده و طومار این رژیم غاصب درهم پیچیده شود؛ لذا بر آمادهباش نیروها و رصد تحرکات مختلف تاکید دارند بلکه بتوانند اثرات این حملات را دفع کنند. البته واقعیتهای میدانی اطلاعات دیگری را مخابره میکند، زیرا صهیونیستها از آمریکا خواستهاند تا با کمک دیپلماتها از نفوذ آنها برای متقاعد کردن ایران برای خودداری از حمله به اسرائیل استفاده کند؛ لذا انتظار برای سناریوی پشیمانکننده جمهوری اسلامی ایران، ساعات پرتنشی را برای اشغالگران رقم زده است.
برخورداری از قدرت نظامی نقش قابل ملاحظهای در نظم آنارشیستی بینالملل و بهرهمندی از حصار در مقابل تهاجمات احتمالی دارد و میتواند شرایط هماوردی با دشمنان در تامین امنیت را فراهم سازد. تجربه جنگ تحمیلی و ایام دفاعمقدس و حضور ایران در منطقه پرالتهاب غرب آسیا باعث شده تا با نگاه به ظرفیتهای داخلی به سطحی از بازدارندگی برسیم که علاوه بر تامین امنیت خود، دستاوردها و تکنولوژی تسلیحاتی مدرنمان را به متحدان خود از سوریه تا عراق عرضه و با قدرتهای صاحبنام در این عرصه رقابت کنیم. دشمن صهیونیستی بهنیکی میداند که جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از تسلیحاتی نظیر خیبرشکن، سجیل، موشکهای بالستیک، کروز و... میتواند عرصه را بر بدخواهان تنگ کرده و آنها را به درک واصل کند.
صهیونیستها اعلام کردند در صورت حمله مستقیم جمهوری اسلامی به سرزمینهای اشغالی، تاسیسات اتمی ایران را مورد حمله قرار خواهند داد؛ این منازعه تبعاتی را بهدنبال دارد که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱. انهدام زیرساختهای اسرائیل توسط نیروهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران امری بهمراتب سهل و قابل دسترس است و تاسیسات تولید برق، آب شیرینکن، فرودگاههای بینالمللی و دیگر زیرساختهای حیاتی آن در تیررسخواهد بود.
۲. لفاظیهای مقامات صهیونیستی بیش از اینکه قابلیت عملیاتیشدن داشته باشد، یک بازی رسانهای برای ساماندادن اوضاع در اتاق جنگ صهیونیستهاست و بیش از یک اقدام عملیاتی بلوف تبلیغاتی است، زیرا آمریکا که شریک جرم همه جنایتهای صهیونیستها بوده، توان حمایت از حمله به ایران و گستردهشدن دامنه جنگ را ندارد و مخالف این اتفاق است؛ بنابراین اقدامات صهیونیستها همچون گذشته، محدود به عملیاتهای ایذایی و اقدامات خرابکارانه خواهد بود.
۳. واقعیتهای میدانی حکایت از این دارد که جنگ داخلی در کابینه صهیونیستها افزایش یافته و این اختلافات به خاطر حمله به کنسولگری ایران در سوریه به اوج خود رسیده است، بنا بر گزارش رسانههای بینالمللی، تمام نشانهها حاکی از این است که بنیامین نتانیاهو راه اشتباهی را انتخاب کرده و وارد جنگی شده که امکان پیروزی در آن وجود ندارد و نتیجه آن به خطر افتادن منافع منطقهای و جهانی آمریکا و انزجار جهانیان از صهیونیستهاست؛ بنابراین صهیونیستها برای خروج از این بحران، توهماتی همچون حمله به ایران را مطرح میکنند.
۴. ضعف سامانههای پدافند اسرائیل، بهویژه گنبد آهنین و سایر سامانههای پدافندی همچون آرو، حضور گروههای مقاومت در اطراف سرزمینهای اشغالی و ترس این رژیم از جنگ چندجبههای و توسعه تنش در منطقه از دیگر دلایلی است که نشان میدهد اسرائیل توان حمله مستقیم به ایران را ندارد و اگر به فرض، چنین خیالی دارد، میتواند آن را بیازماید، نتایجش را به تماشا بنشیند و به استقبال سقوط ذلتبارش برود.
۵. اسرائیل برای حمله به خاک ایران ناگزیر است از آسمان کشورهای اردن یا سوریه عبور کند که این احتمال امکانپذیر نیست و لاجرم باید از آسمان ترکیه یا باکو اقدام کند که ترکیه رسما مخالفت خود را با این مسأله اعلام کرده، پوتین نیز در خصوص استفاده از آسمان آذربایجان علیه ایران به علیاف هشدار داده است.
سناریوهای ایران برای پاسخ به صهیونیستها
قریبالوقوع بودن واکنش ایران در پاسخ به حمله ددمنشانه اسرائیل به دفتر کنسولگری ایران در دمشق گزاره مشترکی است که همه تحلیلگران روی آن اتفاق نظر دارند، اما شیوه و روش این اقدام تلافیجویانه در هالهای از ابهام است و فرماندهان میدان راهبرد خاصی را برای این حمله اعلام نکردهاند، اما بدون شک استفاده از نیروهای نیابتی در حمله موشکی و پهپادی به سرزمینهای اشغالی، حمله به سفارتخانهها یا مراکز مهم و استراتژیک اسرائیل در نقاط مختلف جهان و حمله مستقیم از خاک ایران از سناریوهای پیشبینی شده در این خصوص است. سیستم نظامی جمهوری اسلامی ایران با همه توان و قدرت که طی سالهای اخیر با توان داخلی تجهیز شده در راس این هرم قرار دارد، اما نباید از ظرفیتهای ممتاز و منحصر به فرد هوایی و نظامی محور مقاومت غافل شد؛ توان نظامی بالای نیروهای جهادگر مقاومت یکی از هراسهای اسرائیل در این خصوص است، چرا که امکان دارد این اقدام تنبیهی به یکی از نیروهای نیابتی ایران در منطقه سپرده شود که در ذیل به طور مختصر به شرح توانایی هر یک از این اعضا میپردازیم:
نیروی نظامی حزبا...
حزبا... یک نیروی نظامی مدرن و رو به رشد است و تشکیلات نظامی و نقشههای رزمی آنها از ارتشهای معمولی فراتر رفته و مختص یگانهای ویژه و نخبه است. بر اساس گزارشهای منتشر شده از توانمندی نظامی و لجستیکی این گروه مشخص شده که حزبا... مجهز به زرادخانه بزرگی از سلاحهای پیشرفته به ویژه در سطح سلاح موشکی است. حزبا... بیش از ۲۰۰ هزار موشک در اختیار دارد که بیش از نیمی از آنها موشکهای نقطهزن هستند که حاشیه خطای آنها از چند متر فراتر نمیرود. برخورداری از موشکهای «کاتیوشا» و «گراد» با برد ۴۰ کیلومتر موشکهای «فجر ۳» با برد بیش از ۴۵ کیلومتر و «فجر ۵» با برد بیش از ۷۵ کیلومتر ازجمله این تسلیحات است که خاطرات خفتباری را برای صهیونیستها رقم زده است. همچنین موشکهای «رعد۲» و «رعد۳» با برد ۷۰ کیلومتر، «خیبر ۱» با برد بیش از ۱۰۰ کیلومتر «زلزال ۱ و۲» با برد حدود ۱۶۰ و ۲۱۰ کیلومتر و «فاتح» که یک موشک بالستیک با برد حدود ۳۰۰ کیلومتر بوده و کلاهکی به وزن ۵۰۰ کیلوگرم را حمل میکند، از دیگر تجهیزات این گروه نظامی است. حزبا... همچنین دارای موشکهای «اسکاد» است که آخرین نسخه آن بیش از ۷۰۰ کیلومتر برد دارد و قادر است تمام اهداف حیاتی و حساس داخل سرزمینهای اشغالی را به طرفهالعینی منهدم کند. سامانههای پدافند هوایی پیشرفته حزبا... نیز بخش دیگری از توانمندیهای نظامی آن محسوب میشود که نوع یا تعداد دقیق آنها فاش نشده و به نظر میرسد در حمله احتمالی میتواند به شدت موجب غافلگیری رژیم صهیونیستی شود.
قدرت نظامی انصارا...
روایت دلاوری رزمندگان یمنی در ماههای اخیر به اندازه کافی مورد توجه رسانههای دوست و دشمن قرار گرفته است و همه دنیا در جریان تقابل آنها با صهیونیستها بودند. واقعیتهای میدانی بیش از هر گزاره دیگری اثبات کرد که نیروهای حوثی به رغم وجود جنگ داخلی و تجاوز عربستان به چنان قدرتی رسیدهاند که ائتلاف غربیها نیز نتوانست حریف توانمندی نظامی و رشادت آنها در حمایت از آرمان فلسطین شود تا حدی که انصارا... درحال حاضر به یک قدرت منطقهای مؤثر و تأثیرگذار تبدیل شدهاند و از قابلیتهای نظامی بسیار بالایی در زمینه موشکهای دور برد و پهپادی برخوردار هستند. بر اساس گزارش مراکز تحقیقاتی غربی، گروه انصارا... یمن از نظر تعداد پهپادها پس از حزبا... لبنان در میان نیروهای نیابتی ایران در منطقه در رتبه دوم قرار دارد. انصارا... اخیر با رونمایی از پهپاد «صماد» که سه نوع است که برای عملیات شناسایی، رزمی و تهاجمی قابل استفاده است و پهپاد ۴ صماد نیز قادر به پرواز در مسافت ۲۰۰۰ کیلومتری و حمله به سایتهای مستحکم است.
جهاد اسلامی
توانمندیهای سخت نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین شامل مجموعه توانمندیهایی است که به عنوان سلاحهای گروهانهای «قدس» مورد استفاده قرار میگیرند و شامل موشکهای زمین به زمین، کوتاهبرد، میانبرد و هواپیماهای بدون سرنشین میشود. برخورداری از موشکهای «گراد» با کلاهک انفجاری ۲۰کیلومتری، موشک بدر ۳ با کلاهک انفجاری ۲۵۰ کیلوگرمی، موشک قاسم با کلاهک انفجاری ۴۰۰ کیلومتری و هواپیمای بدون سرنشین ازجمله تسلیحات نظامی این گروه فلسطینی برای مقابله تمامعیار با صهیونیستهای غاصب است.