برترینها: سال ۲۰۲۴، سال ویژهای برای علاقهمندان به سریال خواهد بود. بازگشت برخی سریالهای محبوب نظیر True Detective در کنار سریالهای جدید جالبی که در سال ۲۰۲۴ تا کنون منتشر شدهاند ردپای خود را در چشمانداز پخش تلویزیونی تثبیت کردهاند. این سریالها در ژانرهای متنوع میتوانند نوید سالی درخشان را به هواداران بدهند. حالا و به این بهانه در ادامه شما را با 10 سریال برتر سال ۲۰۲۴ آشنا خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
به عنوان یک یک موفقیت غافلگیرکننده، طرفداران در مورد کیفیت این سریال تلویزیونی جاسوسی اقتباسی از داستانی بر اساس فیلمی در سال ۲۰۰۵ که برد پیت و آنجلینا جولی در نقش شخصیتهای اصلی بازی داشتند مطمئن نبودند. اما نقدها برای Mr. & Mrs. Smith بسیار مثبت بوده است. نقش های اصلی این سریال را دونالد گلاور و مایا ارسکین ایفا می کنند که نقش مایکل و آلانا را بر عهده دارند، دو مامور مخفی که در نقش یک زوج متاهل به نام های جان و جین اسمیت ظاهر می شوند. این سریال درگیری آنها را در ماموریت های خطرناک مختلف و در عین حال تلاش برای حفظ ظاهر را به تصویر می کشد. با این حال، احساسات عاشقانه آنها نسبت به یکدیگر شروع به ایجاد مانع بر سر راه کارشان می کند.
آقا و خانم اسمیت به زیبایی سکانس های اکشن و مبارزه پرتنش را با طنز گزنده ای ترکیب می کنند. این دو شخصیت اصلی به دلیل جذاب بودن مورد تحسین قرار گرفته اند، شخصیت هایی که کشش متقابلشان باعث میشود که تماشای این سریال لذتبخش باشد، زیرا این دو در انواع درگیری ها و سروصداها مشارکت می کنند. این سریال به ادعایDeadline، یکی از پنج سریال برتر پرایم ویدیو است که تا به حال در ایالات متحده شروع شده است، و بدین ترتیب، احتمالاً آقا و خانم اسمیت شاهد تمدید برای فصل دوم باشد.
اواخر ماه نوامبر سال ۲۰۲۱، چند روز پیش از اینکه نیمه دوم فصل آخر سریال سرقت پول پخش شود، نتفلیکس اعلام کرد که قصد ساخت یک اسپین آف را دارد. همانطور که میدانید، شخصیتهای زیادی در سریال اصلی وجود داشت که حول محور هر کدام از آنها میتوان اسپین آفی جذاب ساخت؛ اما نمیتوان جذابیتِ متفاوت کاراکتر «برلین» را نادیده گرفت. بنابراین نتفلیکس درستترین انتخاب را انجام داد و داستان را با محوریت برلین ساخت. سازندگان قصد داشتند که سریال Berlin (برلین) را در مقایسه با سریال مادر، با لحنی سبکتر بسازند؛ آن هم بعد از پروژههای دیگری که پیش از آن داشتند. از همینرو هم تصمیم گرفتند که لحنی خندهدار وارد داستان کنند، بازیگران بیشتری را به کار بگیرند و از لوکیشنهای مختلفی استفاده کنند.
داستان این سریال عمدتا در شهر پاریس جریان دارد. ماجرا در «گذشتهای نامشخص» آغاز میشود که پیش از اتفاقات سریال Money Heist است. این مجموعه درست همانند اسمش، حول محور شخصیت برلین میچرخد و او را در اوج و بهترین روزهای خود نشان میدهد. در این برهه زمان، او در تلاش است تا خارقالعادهترین سرقت تاریخ حرفهای خود را بهعنوان یک دزد، انجام دهد و در حال آمادهسازی مقدمات آن است. او در این مأموریت میخواهد جواهراتی به ارزش ۴۴ میلیون یورو را بدزدد؛ ماموریتی آنقدر جاهطلبانه که درست همانند یک رویا میماند. او برای انجام این کار، او با ۳ باندی همکاری میکند که در گذشته باز هم با آنها دزدی کرده بود.
اوایل سال ۲۰۲۰ بود که شبکهی شوتایم رسما اعلام کرد که سریالی با نام The Curse (نفرین) در دستور ساخت قرار داده است. خلق این سریال برعهدهی نیتن فیلدر و بنی سفدی و نگارش فیلمنامهی آن برعهدهی فیلدر، سفدی و کری کمپر بود. طبق گفتهی خود سفدی، این سریال «بهعنوان یک کمدی ۳۰ دقیقهای آغاز شده بود و به یک کمدی-درام یک ساعته تبدیل شد.» این سریال به نمایش موضوعاتی مانند ساخت تلویزیون واقعیت، اصیلسازی، تصاحب فرهنگی، حقوق بومیان آمریکا، سرمایهداری پایدار، یهودیت، نوع دوستی بیمارگونه، نشانههای فضیلت، ازدواج و والدین میپردازد. این مجموعه توانست رضایت منتقدان زیادی را در راتن تومیتوز کسب کند.
اکثر منتقدانی که این سریال را تماشا کرده بودند، معتقد بودند که این مجموعه یک زندگی متاهلی عجیب و غریب و نسبتا شرورانه را به تصویر میکشد؛ ماجراهای بین نیتن فیلدر و بنی سفدی با هنرنمایی استادانهی اما استون به یکدیگر گره میخورند. طبق گفتهی منتقدان، سریال نفرین باعث میشود که بینندگان به همان اندازه که میخندند، از عجیب بودنِ داستان آزار هم ببینند. تعداد زیادی از مجلههای معتبر مانند اینترتینمنت ویکلی، ایندی وایر، تایم، ای. وی. کلاب و نیویورکر، سریال The Curse را بهعنوان یکی از بهترین مجموعههای سال ۲۰۲۳ عنوان کردند. حتی اما استون هم برای حضور در این سریال، در مراسم گلدن گلوب، نامزد جایزه بهترین بازیگر زن شد.
چه اتفاقی میفتد اگر تلاش کنیم تا خود مرگ را دور بزنیم؟ اگر بمیریم یا در حالت دیگری جان خود را بگیریم، چه اتفاقی رخ میدهد؟ بهتازگی یک سریال کرهای در شبکه TVING از کره جنوبی پخش شده که با اسم Death's Game یا بازی مرگ شناخته میشود؛ سریالی که براساس یک کمیک دیجیتال یا همان وبتون با نام I'll Die Soon ساخته شده است. این سریال که در ابتدا با نام I'm Going to Die Soon (خیلی زود خواهم مرد) کار خود را آغاز کرده بود، حالا اسم دیگری گرفته است و کلا هم ۸ قسمت دارد. این سریال که ژانری فانتزی، درام، اکشن و تا حدودی ترسناک دارد، عمدتا حول محور ایدهی «تناسخ مجدد» میچرخد و داستان خود را روایت میکند.
اگر بخواهیم خیلی کوتاه و خلاصهوار درباره داستان این سریال صحبت کنیم، میتوانیم اینطور بگوییم: «چویی یی-جه در یک خانوادهی فقیر و سطح پایین زندگی کرده بود و بزرگ شده است؛ اما شخصیتی درخشان و مهربان دارد. این جوانِ بخت برگشته، بعد از ۷ سال تلاش بیوقفه برای پیدا کردنِ یک شغل آبرودار، پشت سر هم شکست میخورد و حالا پر از یأس و ناامیدی است. به همین دلیل هم تصمیم میگیرد که زندگیاش را به پایان برساند؛ زیرا فکر میکند که با انجام این کار، همه چیز تمام میشود و او هم یک نفس راحت میکشد. اما غافل از اینکه بعد از مردن، با موجودی به اسم «مرگ» روبهرو میشود.
Masters of the Air که به عنوان یک سریال متعلق به فضایی مشترک با سریال های Band of Brothers و The Pacific ساخته و منتشر شد، گروهی از مردان را دنبال میکند که با نام گروه صدم بمب افکن در طول جنگ جهانی دوم شناخته میشوند. در شرایطی که آنها ماموریت های خطرناکی را آغاز می کنند، بینندگان لحظات پرتنش و گاهی عمیقاً شخصی را نیز دنبال می کنند. کار تیمی هرگز اینقدر مهم نبوده است، به خصوص وقتی زندگی ها در خطر است.
سخت است سریالی بتواند به اندازه اربابان آسمان بازیگران تراز اول داشته باشد، بازیگرانی که شامل آستین باتلر، کالوم ترنر، آنتونی بویل و بری کیوگان می شود، که همگی در حال حاضر در اوج دوران بازیگری خود هستند.. این سریال هم ادای احترامی به مردانی در دنیای واقعی است که زندگی خود را به خطر انداخته اند، که برخی از آن ها زنده نماندند، و هم داستانی هیجان انگیز و احساسی. Masters of the Air با پتانسیل قرار گرفتن در بین بهترین سریال های جنگی تاریخ، ناامیدتان نخواهد کرد. با توجه به اینکه تام هنکس و استیون اسپیلبرگ پشت این پروژه هستند، جای تعجب نیست که سریال اربابان آسمان تا این حد موفق بوده است.
هر کسی که عاشق فیلم های تد و تد ۲ باشد، از دیدن سریال تد لذت خواهد برد. این سریال یک حس کمدی سنتی دهه ۹۰ ی را دارد، اما در واقع چیزی غیر کاملاً متفاوت از این است. گول نخورید، زیرا این سریال مملو از مکالمات و مضامین نامناسب و همچنین انبوه فحاشی است. به عنوان یک پیش درآمد بر نسخه های سینمایی، این سریال داستان یک خرس عروسکی حساس به نام تد را روایت می کند که با بهترین دوستش جان و بقیه اعضای خانواده بنت بزرگ می شود. همه هیاهوها در مورد زنده شدن او به پایان رسیده است و اکنون تد فقط به جان کمک می کند تا برای عبور از چالش های معمولی دوران بلوغ به او کمک کند، اگرچه او اغلب در این زمینه تاثیر زیادی ندارد. هنگامی که او مجبور میشود با جان به دبیرستان برود، اتفاقات عجیب و غریب اما بامزه زیادی رخ میدهد.
تد عمیقاً خندهدار و بامزه است و هر قسمت موضوع متفاوتی را ارائه میکند، از اینکه جان برای اولین بار مواد مخدر را امتحان کرد تا برخورد با قلدرها، قرار ملاقات، و حتی رفتن به نمایش رقص مدرسه. در حالی که تد و جان چهرههای اصلی داستان هستند، بازیگران نقش مکمل صحنههایی از سریال را از آنِ خود می کنند، از جمله پدر عبوس و نژادپرست جان به نام متی، و مادر عمیقاً مذهبی، بیش از حد معتقد و بیش از حد شاد او سوزان. بلر، پسر عموی در سن دانشجویی جان، فمینیستی که به نظر می رسد متعلق به قرن بیست و یکم است، رنگ و بویی خاص به سریال می بخشد. سث مک فارلین بار دیگر صداپیشگی شخصیت تد را بر عهده دارد و مکس بورکهلدر کار فوقالعادهای را با به تصویر کشیدن جان با لهجه سنگین بوستونی (نسخه جوانتر شخصیت مارک والبرگ در نسخه های سینمایی) انجام میدهد. تد پر از فحاشی و در عین حال به شکل خوشایندی نوستالژیک است.
فصل اول سریال Reacher یکی از آثار غافلگیر کننده شبکه آمازون بود که توانست برخلاف آثار سینمایی آن، شاهد یک اقتباس نسبتا وفادارانه از رمانهای لی چایلد باشیم و حالا جک ریچر برای ادامه ماجراجویی خود در فصل دوم این سریال بازگشته است. فصل دوم سریال بر اساس رمان Bad Luck and Trouble که یازدهمین رمان جک ریچر از ۲۸ رمان لی چایلد است، تولید شده است.
فصل دوم سریال دقیقا تمام ویژگیهای مثبت فصل اول را حفظ کرده و حتی آن را بهبود بخشیده است. حضور شخصیتهای مکمل جذابتر و کارآمدتر در مقایسه با فصل اول کمک زیادی به این موضوع کرده است تا تمامی بار اکشن سریال روی دوش جک ریچر نباشد. همین موضوع باعث شده است تا ضمن اینکه روند داستانی و حل پرونده مانند فصل اول باشد، به همان اندازه صحنههای اکشن هم بیشتر شود که خبر خوب این است که صحنههای اکشن قرار نیست کیفیت خود را از دست بدهند.
از نظر فنی فصل چهارم سریال آنتالوژی کارآگاه حقیقی در شرایطی منتشر شد که طرفداران پنج سال منتظر ماندند تا فصل جدیدی به نتیجه برسد. این اتفاق در نهایت افتاد و نام آنTrue Detective: Night Country شد. با بازیگران و محیطی کاملاً جدید، مانند فصول قبلی، این فصل نیز داستان دو کارآگاه را دنبال می کند که در حال بررسی ناپدید شدن مرموز هشت مرد از یک ایستگاه تحقیقاتی محلی در آلاسکا هستند. هرچه این دو در تحقیقات خود عمیقتر میروند، این پرونده وحشتناک تر و گیجکنندهتر میشود، و ارتباطات نگرانکنندهای با پرونده قبلی مربوط به یک زن گمشده پیدا می کند.
این فصل از True Detective مفهوم عناصر فراطبیعی را به داستان تزریق میکند و باعث میشود که در حوزه درام های جنایی آنتالوژی از دیگران متمایز باشد. شاید این سریال بهترین فصل در میان چهار فصل کارآگاه حقیقی پخش شده تاکنون نباشد، اما جودی فاستر و کالی ریس در نقش کارآگاهانی که در تقابل با یکدیگر هستند، بازی های استثنایی ارائه می دهند، در شرایطی که هر دو با شیاطین شخصی شان درگیرند که تلاش دارند بر آن ها غلبه کنند. این فصل ترسناک و دارای عناصر زیادی از ژانر وحشت است، بیش از هر فصل دیگری از کارآگاه حقیقی، به اندازه ای که تقریباً آن را به عنوان سریالی در ژانر وحشت رده بندی می کند.
احتمالاً موردانتظارترین اسپین آف در فرنچایز رو به رشد مردگان متحرک، سریال The Walking Dead: The Ones Who Live سرانجام به سوالاتی که طرفداران سالها منتظر پاسخشان بودند پاسخ میدهد: ریک گرایمز در تمام این مدت کجا بوده است و چرا سعی نکرده است به خانه بازگردد؟ این سریالی جاهای خالی زیادی از داستان مردگان متحرک را پر میکند و در عین حال به طور خلاصه سفر شریک زندگیاش میشون برای یافتن او میپردازد و اتفاقاتی که بعد از دیدار دوباره این دو رخ میدهد.
برخلاف دیگر سریال های دنیای مردگان متحرک، سریال، The Walking Dead: The Ones Who Live نیز یک داستان عاشقانه درباره دو نفر است که بر خلاف همه احتمالات و موانع به هم رسیده و در تلاش برای یافتن عشقی هستند که در گذشته داشته اند، در شرایطی که در محاصره مرگ، ویرانی و دشمنان قدرتمند هستند. بله، ریک و میشون قبلاً با شرورهای ترسناکی روبرو شدهاند، اما هیچکدام به اندازه ارتش جمهوری مدنی (CRM) قدرتمند و خطرناک نبودند – حتی نیگان. The Walking Dead: The Ones Who Live رکورد بینندگان را در فصل اولش برای AMC شکست و با امتیاز ۸۹ درصد از منتقدان راتن تومیتوز، بهترین امتیاز را در میان اسپین آفهای سریال اورجینال مردگان متحرک در اختیار دارد.
در سال ۱۹۸۰ سریالی بر اساس رمان جیمز کلاول به همین نام ساخته شد و اکنون سریال شوگان در قالب یک درام تاریخی جدید بازسازی شده است. داستان، بر اساس ماجراهای تاریخی واقعی زندگی سه شخصیت است. جان بلکثورن یک ملوان انگلیسی است که کشتی او در ژاپن به ساحل می رسد. لرد توراناگا یک جنگ سالار قدرتمند با رقبایی به همان اندازه قدرتمند است. و لیدی ماریکو یک سامورایی است که از خانواده ای مرفه و نجیب زاده می آید اما شرافت خانوادگی اش را از او گرفته و اکنون جایگاهی دون پایه دارد. این سه شخصیت متفاوت با هم همراه شده و تلاش دارند تا در دورانی خطرناک به مقابله با دشمنانشان بروند.
با شباهتی خاص و جذاب به سریال بازی تاج و تخت، طرفداران آن سریال محبوب که منتظر سریال جدیدی برای پر کردن جای خالی دنیای وستروس بودند، از شوگان لذت خواهند برد. داستان این سریال ژاپنی بسیار متفاوت است، اما با مناظر بسیار زیبا، صحنههای مبارزه فراوان و بازی های شگفتانگیز، به همان اندازه جذاب است. چیزی که این سریال را جذاب تر می کند این است که هر شخصیت بر اساس شخصیتی واقعی ساخته شده است. شخصیت بلکثورن بر اساس دریانوردی انگلیسی به نام ویلیام آدامز خلق شده است. لرد توراناگا بر اساس شخصیت بنیانگذار اولین شوگان به نام توکوگاوا لیاسو ساخته شده؛ و شخصیت بانو ماریکو نیز از شخصیت هوسوکاوا گراسیا الهام می گیرد، یک گروگان سیاسی و عضوی از خانواده اشرافی آکچی در دهه ۱,۵۰۰ میلادی در ژاپن. وقتی تاریخ واقعی که الهام بخش ساخت این سریال شد را مطالعه می کنید، داستان آن برایتان جذاب تر و هیجان انگیزتر خواهد شد.