شهادت استاد مرتضی مطهری چندین سال است که به عنوان گرامیداشت مقام معلم شده است. معلمی که به شغل انبیا مشغول و انسانساز می باشد و از این جهت کرامت وی از اهمیت بسیار برخوردار است.
تصور عمومی و غالب این است که 12 اردیبهشت تنها به خاطر شهادت استاد مرتضی مطهری به عنوان «روز معلم» نامگذاری شده و قبل از آن چنین مناسبتی وجود نداشته است. حال آن که در 12 اردیبهشت سال 1340 خورشیدی ابوالحسن خانعلی که دانشجوی دوره دکتری دانشکده الهیات و دبیر یکی از دبیرستانهای تهران در تجمع اعتراضی معلمان در میدان بهارستان به قتل رسید و از آن پس معلمین، این روز را به عنوان روز معلم گرامی میداشتند اما رژیم شاه به آن رسمیت نداده بود.
بعد از انقلاب، معلمان درصدد برآمدند این مناسبت را احیا کنند و اعلام ترور آیت الله استاد مرتضی مطهری سبب شد روز معلم با این واقعه رسمیت یابد و در عمل روز معلم به تقویم رسمی آمد .
مرتضی مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی مطابق با 12 جمادی الاول سال 1338 هجری قمری در قریه فریمان واقع در75 کیلومتری شهرمقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان گشود.
پس از طی دوران طفولیت به مکتب خانه رفت و به فراگیری دروس ابتدایی پرداخت و درسن 12 سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت کرد و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی مشغول شد.
در سال 1316 به رغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و با وجود مخالفت دوستان و نزدیکان برای تکمیل تحصیلات خود راهی حوزه علمیه قم شد.
مطهری در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه واصول) و حضرت امام خمینی(ره)، (در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه 'سید محمدحسین طباطبایی' (درفلسفه،الهیات) بهره گرفت.
از استادان دیگر وی می توان ازمرحوم آیت الله 'سیدمحمد حجت' در اصول و مرحوم آیت الله 'سیدمحمد محقق' در فقه نام برد.
وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشت و از جمله با فداییان اسلام در ارتباط بود.
استاد مطهری در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمارمی رفت به تهران مهاجرت کرد و در تهران به تدریس درمدرسه مروی به تالیف و سخنرانی های تحقیقی پرداخت.
شیخ مرتضی در سال ۱۳۳۱ با عالیه دختر یکی از روحانیون مشهدی ازدواج کرد و صاحب چهار دختر به نامهای فریده، وحیده، سعیده و حمیده و سه پسر به نامهای محمد، مجتبی و علی شد. عباس هادیزاده، احمد یزدی، علی لاریجانی و مجید عباسپور دامادهای خانواده مطهری هستند.
در ساعت 1 بعداز نیمه شب روز چهارشنبه، پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانى مهیج برضدّ شخص شاه، به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مى شود و به همراه تعدادى از روحانیون تهران زندانى مى گردد. پس از 43 روز، به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد مى شود. بعد از تشکیل هیئتهاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمینى(ره) همراه چند تن دیگر از شخصیتهاى روحانى، عهده دار رهبرى این هیئتها مىگردد.
پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایى که در کلاسهاى درس استاد شرکت فعال داشت، کادر رهبرى هیئتهاى مؤتلفه شناسایى و دستگیر مىشود؛ ولى از آنجا که قاضى این پرونده، مدتى در قم نزد استاد تحصیل کرده بود، به ایشان پیغام مى فرستد که حق استادى را به جا آوردم و بدین ترتیب، استاد شهید از مهلکه جان سالم به در مى برد.
پس از تبعید امام خمینى(ره) به خارج از کشور، مسئولیت استاد مطهرى و یارانش سنگینتر مى شود. در این زمان، وى به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانى در دانشگاهها، انجمن اسلامى مهندسان و پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و... ادامه مى دهد. به طور کلى، استاد شهید که به یک نهضت اسلامى معتقد بود و نه به هر نهضتى، براى اسلامى کردن محتواى نهضت تلاشهاى ایدئولوژیک بسیارى نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد.
در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان، اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود؛ چنانکه مى توان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست؛ ولى پس از مدتى، به علت تکروى و کارهاى خودسرانه و بدون مشورت یکى از اعضاى هیئت مدیره (ناصر میناچى) و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد از قبیل ایجاد یک شوراى روحانى که کارهاى علمى و تبلیغى حسینیه زیر نظر آن شورا باشد، سرانجام در سال 1349 با وجود زحمات فراوانی که براى آن مؤسسه کشیده بود و امید بسیاری به آینده آن بسته بود، از عضویت هیئت مدیره استعفا داد و مؤسسه مذکور را ترک گفت.
استاد در سال 1348 به جهت صدور اعلامیه اى با امضاى ایشان و علامه طباطبایى(ره) و آیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانى، مبنى بر جمع اعانه براى کمک به آوارگان فلسطینى و اعلام آن طى یک سخنرانى در حسینیه ارشاد، دستگیر شد و مدت کوتاهى در سلول انفرادى به سر برد. از سال 1349 تا 1351 برنامه هاى تبلیغى مسجد الجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلى بود تا اینکه آن مسجد و سپس حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهرى دستگیر و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن، استاد شهید سخنرانیهاى خود را در مسجد جاوید، مسجد ارک و... ایراد مى کرد. بعد از مدتى، مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در سال 1354 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.
از مهمترین خدمات استاد مطهرى در طول حیات پر برکتش، ارائه ایدئولوژى اصیل اسلامى از طریق درس و سخنرانى و تألیف کتاب است. این امر، خصوصاً در سالهاى 1351 تا 1357ش به دلیل افزایش تبلیغات گروههاى چپ و پدید آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط، به اوج خود مى رسد.
استاد مطهری در ساعت یک بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر و به زندان موقت شهربانی منتقل شد و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی شد.
استاد پس از43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران وفشار مردم به همراه سایر روحانیون آزاد شد.
پس ازتشکیل هیات های موتلفه اسلامی استاد مطهری از سوی امام خمینی(ره) همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی، رهبری این هیاتها را برعهده گرفت.
پس از تبعید امام خمینی(ره) به خارج ازکشور مسوولیت استادمطهری و یارانش سنگین تر شد و به تالیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها،انجمن اسلامی پزشکان، مسجد هدایت و مسجد جامع ادامه داد.
شهیدمطهری در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای باامضای ایشان وحضرت علامه طباطبایی و آیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی برجمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی واعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد ، دستگیر شد و مدت کوتاهی در سلول انفرادی به سر برد.
ازسال 1349 تا1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیرنظر داشت و غالبا خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل شد و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و بازداشت شد.
استاد مطهری در حدود سال 1353ممنوع المنبر شد و این ممنوعیت تاپیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
پس از حضرت امام ، استاد مطهری اولین شخصیتی است که به خطر سران سازمان منافقین پی برد و دیگران را از همکاری با این سازمان بازداشت و حتی تغییر ایدئولوژی آنها را پیش بینی کرد.
شهیدمطهری تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس ازآن همواره درکنار رهبرعظیم الشان انقلاب اسلامی ومشاوری دلسوز ومورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت 22 و 20 دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 درتاریکی شب با گلوله گروه جنایتکار فرقان به شهادت رسید.
استاد مطهری در تمام میدان مبارزه حضور فعال و جدی فعال داشته است.از پخش اطلاعیه ها تا شرکت در قیام ها صحنه گردان میدان بود.استاد ابتدا در پخش اطلاعیه ها تا شرکت در قیام سال 42 نقش فعال داشتند.بارها از سوی عمال رژیم شاه بازداشت شده و زندانی شده بودند.اختلافات بین روحانیون را از بین می برد و مانع انفکاک در صفوف مبارزه می شد.استاد در جذب نسل جوان و روشنفکر به خصوص بعد از راه انداختن حسینه ارشاد نقش فوق العاده ای ایفا کردند.جذب نسل جوان نه تنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب موثر واقع شد بلکه بعد از دوران پیروزی و جنگ برای کشور و انقلاب موثر واقع شد.
حضرت امام(ره)با عنایت خاصی موضوع ارتباط خود و حوزه ها را با محیط های علمی ، فرهنگی ،دانشگاهی و نسل جوان در دستور کار قرار دادند و با ارسال نامه و پیام برای
نشست ها،کنفرانس ها و اجتماعات آنان در اروپا،آمریکا و هندوستان و تکثیر و ارسال آن به داخل کشور و توزیع در دانشگاه های داخل عملا حوزه و روحانیت را با نسل جوان و طبقه روشنفکر و شهید پیوند زدند و آنان را درگیر مسائل فرهنگی،سیاسی و اجتماعی این نسل نو و پرقدرت نمودند. دانشگاهیان نیز وقتی جذبه و کشش ندای حضرت امام را از قلب حوزه های علوم اسلامی با تمام وجود و عواطف خود، احساس کردند به این کانون نور و آسمانی متمایل شده و روی آوردند.در این میان نقش شاگردان ارزشمند و پرورش یافت گان مکتب امام همچون آیات بزرگوار: مطهری،مفتح،بهشتی، موسی صدر،سعیدی،هاشمی نژاد و...در میان دانشگاه ها و محافل روشن فکری و نسل جوان بر کسی پوشیده نیست. آنان در کنار حرکت فراگیر امام پاسخگوی سوالات و نیازهای فکری،سیاسی و اعتقادی این قشر بودند.
ساعت ۱۰ و نیم شب ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ آیت الله مطهری رییس شورای انقلاب بعد از خروج از منزل دکتر یدالله سحابی ترور شد. تروریستها از گروه فرقان بودند که پیش از این سرلشکر قرنی را به قتل رسانده بودند. آیت الله مطهری همراه حاجی طراخانی از اعضای ارشد اتاق بازرگانی از در خانه خارج میشد که ابتدا به نام صدا زده شد و سپس هدف گلوله تروریستها قرار گرفت.
علی مطهری در خصوص شناسایی و دستگیری ضارب شهادت استاد مطهری گفته بود: «خود من در دستگیری او نقش اصلی را داشتم، چون ما اوراقی را که اینها پس از ترور شهید مطهری در محل پخش کرده بودند و در آن نوشته شده بود گروه فرقان مسئولیت این ترور را به عهده میگیرد، جمعآوری کردیم. من به خاطر آشنایی با چاپ و کاغذ و استنسیل در دوران قبل از انقلاب، یک چیزهایی دستگیرم شد. کاغذ را دادیم با ذرهبین آنالیز کردند و رفتیم در بازار کاغذ ببینیم این نوع کاغذ را چه کسی وارد کرده است، متوجه شدیم کاغذ را شرکت زیراکس وارد کرده و آنها توزیعکنندهاند.
مشخص بود که فرقانیها کاغذ را از شرکت زیراکس خریدهاند، چون کاغذها زرد رنگ بود. امکان پیداکردن خریداران آن از طریق شرکت زیراکس هم برای ما میسر بود. به اتفاق یکی دو تا از دوستانمان که کار تحقیق را به عهده داشتند، به شرکت زیراکس مراجعه کردیم. آنها به ما دو آدرس دادند و گفتند کاغذهای زرد را به آنها فروختهاند و در عین حال اشاره کردند ما خودمان هم در شرکت از کاغذ زرد به عنوان یادداشت استفاده میکنیم.
همین اشاره در ذهن ما این ظن را به وجود آورد که ممکن است کسی در داخل شرکت زیراکس از این کاغذ برای گروه فرقان برده باشد. لیست کارمندهای آنها را گرفتیم و معلوم شد محمد علی بصیری از کارمندان شرکت زیراکس است و این کاغذها را از شرکت برای گروه فرقان میبرده است. از آدرسی که از شرکت به دست آوردیم به منزل او مراجعه و دستگیرش کردیم. چند روزی در زندان بود و وقتی دید حمید نیکنام اعتراف کرده، او هم به صراحت اعتراف کرد و حتی صحنه قتل را هم با دقت کشید و جزءبهجزء صحنه ترور را برای ما توصیف کرد. آقای لاجوردی هم دو سه بار با او دیدار کرد. »
زمان اعدام هم قابلتوجه است. درست در روزی که ایرانیان برای انتخاب اولین رییس جمهوری پای صندوقهای رأی میرفتند (5 بهمن 1358) محمد علی بصیری و حمید نیکنام اعدام شدند.
مرتضی مطهری، از سال ۱۳۲۵ به تألیف آثاری در زمینههای مختلف فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و تاریخی را شروع کرد و بیش از ۷۰ اثر از او انتشار یافته است. برخی از آثار او در زمان حیات و برخی دیگر پس از درگذشت وی توسط انتشارات صدرا چاپ شده است. سخنرانیها و درسهای مطهری هم در مجلدهای مختلف چاپ و منتشر شده است. علاوه بر موارد ذکر شده، نزدیک به سی هزار برگ یادداشت و فیش تحقیقی نیز از مطهری باقی مانده است. «مجموعه آثار شهید مطهری»، مجموعهای ۲۸ جلدی حاوی تمامی آثار منتشر شده از وی است که کتابهای با موضوعات مشابه، در مجلدات پیاپی جمعآوری شده است. این آثار به تفکیک موضوع عبارتند از:
اصول عقاید، از جلد یک تا چهار: حاوی آثاری مانند عدل الهی، علل گرایش به مادیگری، جهانبینی توحیدی، جامعه و تاریخ، ولاها و ولایتها، مدیریت و رهبری در اسلام، و توحید.
فلسفه، از جلد پنج تا ۱۳: حاوی آثاری مانند سیر فلسفه در اسلام، شرح منظومه، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مسئله شناخت، و نقدی بر مارکسیسم.
تاریخ، جلد ۱۴ و ۱۵: حاوی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، و همچنین فلسفه تاریخ.
سیره معصومین، از جلد ۱۶ تا ۱۸: حاوی آثاری از جمله سیری در سیره نبوی، جاذبه و دافعه علی (ع)، سیری در نهج البلاغه، صلح امام حسن (ع)، حماسه حسینی، و داستان راستان.
فقه و حقوق، از جلد ۱۹ تا ۲۱: حاوی آثاری از جمله نظام حقوق زن در اسلام، مسئله حجاب، اخلاق جنسی، امر به معروف و نهی از منکر، نظری به نظام اقتصادی اسلام، و اسلام و نیازهای زمان.
اخلاق و عرفان، جلد ۲۲ و ۲۳: حاوی آثاری از جمله حکمت عملی، فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام، آزادی معنوی، احترام حقوق و تحقیر دنیا، و دعا.