«امیر محمدزاده لاجوردی» حالا چند وقتی است که یکسالگی حضورش در مهمترین سازمان زیرمجموعه وزارت ارتباطات، یعنی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی را پشتسر گذاشته است. البته در اینکه این یکسالگی را جشن گرفته باشد یا نه تردید وجود دارد؛ چون در طول این مدت، حتماً از بمباران نارضایتی کاربران، کارشناسان و کسبوکارها از وضعیت اینترنت خوشحال نشده است. در این یک سال، انجمن تجارت الکترونیک تهران دو گزارش از وضعیت اینترنت منتشر کرد و ایران را «قهرمان اینترنت بیکیفیت در جهان» توصیف کرده است. لاجوردی با اینکه از معدود «مدیران جوان» ارشدی است که بعد از جنگ تحمیلی به دنیا آمده و سن زیادی ندارد، سعی کرده است با اعتمادبهنفس با انتقادها مواجه شود. بعد از گزارش اول، او به همراه همکاران جوانش در وزارت ارتباطات دست دوستی بهسوی منتقدان دراز کردند و از همکاری برای انتشار گزارشهای بعدی سخن گفتند؛ اما زمانی که در گزارش دوم، وضعیت اینترنت در ایران «خطرناک» عنوان شد، لاجوردی یکتنه با بهکارگیری کلیدواژه «گزارش سیاسی» آن را بیاعتبار خواند.
معاون فعلی وزیر ارتباطات و مشاور سابق زارعپور در مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضاییه علاوه بر اینها، سکاندار پروژه فیبر نوری در این وزارتخانه نیز محسوب میشود؛ پروژهای که وزارت ارتباطات آن را کلید جهش اینترنت ثابت در کشور میداند و اکنون دسترسی بالقوه بیش از ۷ میلیون خانوار به اینترنت فیبر نوری را فراهم کرده است؛ هرچند که هنوز تمایل چندانی به بالفعلکردن این دسترسی ندارند. لاجوردی میگوید برای تشویق مردم به استفاده از فیبر نوری برنامهای جدی دارند که بعد از نیمه اول سال با نام «برنامه جهش اتصال» رونمایی میشود.
در ادامه گفتوگوی دیجیاتو با امیرمحمدزاده لاجوردی را میخوانید.
حدود ۷ میلیون و ۱۰۰ هزار پوشش فیبر نوری در کشور ایجاد شده اما تعداد مشترکان هنوز حدود ۵۰۰ هزار عدد است. دلیل اینکه مردم آنچنان بهسمت فیبر نرفتهاند، چیست؟
ما خودمان نخواستهایم. باید توجه کرد که این یک پروژه بزرگ است که ممکن است ۱۰ سال طول بکشد. اسپانیا با یکسوم وسعت کشور ما، در ۲۰۱۳ [چنین پروژهای را] شروع و در ۲۰۲۳ تمام کرد؛ همچنین فیبرکشی در فرانسه و کره جنوبی تقریباً ۹ سال طول کشید. حال ما میخواهیم کار ۱۰ ساله را در ۳ سال انجام دهیم. طی یک سال و نیم اول مقدمات را آماده میکردیم و عملاً ۲ سال و خردهای برای اجرا وقت داریم.
بهعلت فشردهبودن اجرا، در گام اول تمرکز ما روی پوشش است. به درصد خوبی از پوشش که برسیم، گام دوم یعنی تحریک تقاضا را با نام «برنامه جهش اتصال» شروع میکنیم که برای آن ۱۴ اقدام را برنامهریزی کردهایم. همچنین در برنامه هفتم توسعه، هدفگذاری شده است که تا انتهای آن ۲۰ میلیون پوشش فیبر نوری ایجاد شود.
۲۰ میلیون پوشش کمی بلندپروزانه بهنظر میرسد.
پوششی که ما جلو میبریم و این ۷ میلیونی که مشاهده میکنید، فقط منازل را در بر میگیرد و کسبوکارها در آن حساب نشدهاند. این میزان براساس آمار خانوار سال ۹۵ بهدست آمده است؛ بنابراین اگر منازل را براساس آمار جدید بهحساب بیاوریم و کسبوکارها را هم حساب کنیم، این ۲۰ میلیون قابل تحقق است.
بنابراین ما در برنامه جهش اتصال میخواهیم تقاضا را تحریک کنیم، مزیتهای نسبی و رقابتی بین ارتباطات ثابت و سیار ایجاد کنیم، فرایند تبدیل مشترکین ADSL به فیبر یا swap را انجام دهیم، ترابردپذیری روی شماره تلفنهای ثابت را انجام دهیم و اقدامات متعدد دیگر که هنوز شروع نکردهایم.
یعنی قرار است مشوق داده شود؟
بله؛ مدل مشوق هم وجود دارد. علاوهبراین، ۱۳ اقدام دیگر هم داریم که بتوانیم اتصال را بیشتر کنیم. ما تا الان نگران اینکه اتصال کم است، نبودهایم؛ زیرا وارد فرایند تحریک تقاضا نشدهایم. انشاءالله زمانی که وارد این فرایند شویم اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.
این برنامه از چه زمانی آغاز میشود؟
ابتدای نیمه دوم سال، زمانی که پوششهایمان به مرحله خوبی رسید، این برنامه شروع میشود.
به 5G بپردازیم؛ اپراتورها تعهد دارند تا پایان سال، ۱۰ درصد پوشش ایجاد کنند، اما میگویند توان سرمایهگذاری کم است و برخی برندها مشکل لایسنس دارند. در این شرایط، چنین موضوعی اتفاق میافتد؟
الان در کشور بیش از هزار سایت 5G فعال است و اگر به حدود ۴ هزار سایت برسیم، این ۱۰ درصد محقق میشود. به نظر من، اگر اپراتورها تعهدها پروانهای خود را انجام دهند، این اتفاق میافتد. این تعهدات دستنیافتنی نیست؛ درحالحاضر همه اپراتورها به ما گزارش میدهند و برخی پیشرفت خیلی خوب کردهاند.
همچنین باید به این نکته دقت کرد که فیبر نوری زیربنای 5G است و ارتباط سایتهای نسل پنجم نیز باید مبتنی بر فیبر باشد – نه تجهیزات رادیویی.
چه برندهایی اکنون 5G را پشتیبانی میکنند؟
نمیتوان گفت که یک برند کامل پشتیبانی میکند؛ اما شیائومی، هواوی، گوشیهای آیفون و برخی مدلهای سامسونگ از 5G پشتیبانی میکنند. در چند ماه اخیر، تعداد مشترکان 5G ما در یک اپراتور از ۵۰۰ هزار نفر به ۸۰۰ هزار نفر رسیده است، چرا که چند مدل خاص سامسونگ فعال شدهاند. پس باید زیرساخت را آماده کنیم تا بهمحض اینکه مدلها پشتیبانی کردند، بتوانند از شبکه 5G استفاده کنند. همچنین باید مردم را به استفاده از برندهایی ترغیب کنیم که این قابلیت را پشتیبانی میکنند.
سال گذشته، تعرفه بستههای اینترنت همراه به خواست اپراتورها افزایش یافت، درحالیکه مردم از این اتفاق ناراضی بودند. آیا نمیشد از روش دیگر مشکل سرمایهگذاری اپراتورها حل شود؟
نمیتوان به تعرفه بهصورت صفر و یکی نگاه کرد. نمیتوان فقط به اپراتورها توجه کرد که میگویند وضعیت خیلی خراب است و هیچ منبعی برای توسعه نداریم. این نگاه درست نیست، چون مصرف افزایش یافته است. نگاه سمت مقابل هم میگوید که چون مصرف زیاد شده است، پس درآمد اپراتور بیشتر شده، بنابراین تعرفه نباید زیاد شود. این نگاه هم درست نیست؛ زیرا وقتی مصرف زیاد میشود، باید شبکه را توسعه دهیم و هزینه نگهداری این شبکه بیشتر است. اغلب خریدهای اپراتورها هم خارجی است. در دولت با پرهیز از نگاه صفر و یکی، سعی کردیم بهصورت تخصصی و بر مبنای آمار و ارقام تحلیل کنیم.
نکته دیگر این است که برای اولینبار افزایش تعرفه را در قالب تعهدات پروانهای محقق کردیم. طی ۶ تا ۷ سال گذشته، بستههای اپراتورهای سیار ما افزایش تعرفهای نداشتند. این ۳۴ درصد بعد از این مدت رخ داد و تعهداتی گرفتیم. ما معتقدیم تعهداتی که از اپراتورها گرفتهایم فراتر از افزایش درآمد ناشی از افزایش تعرفه بستههاست.
در شرایطی که نرخها بهشدت افزایش پیدا میکند، لزوم سرمایهگذاری و توسعه شبکه وجود دارد تا عقب نمانیم. ما در حوزه ارتباطات سیار در دنیا میانه هستیم و در حوزه ثابت نیز در انتهای جدول قرار داریم. این نشان میدهد که رویکرد گذشته خیلی مناسب نبوده است و باید اصلاح شود. این را ما نمیگوییم، بلکه آمارهای جهانی این را نشان میدهند.
اولین قدم را سمت اپراتورهای سیار برداشتیم. پروژه فیبر هم برای ارتقای جایگاهمان در جهان است.
گفته میشد که در یکی، دو سال اخیر و بعد از مسدودشدن برخی پلتفرمها و شدتگرفتن فیلترینگ، افزایش تعرفه برای جبران کاهش درآمد ناشی از فیلترینگ است؛ چنین موضوعی صحت دارد؟
این تحلیل کاملاً مردود است. ترافیک شبکه ما، متشکل از داخلی و بینالملل، از ابتدای سال ۱۴۰۲ تقریباً هر ماه رکورد میزد. حتی ترافیک از قبل از مسدودسازی اینستاگرام نیز بیشتر شد. ممکن است برخی بگویند ترافیک داخلی که تمامبها نیست، بنابراین جبران نمیکند. نکته آنکه اغلب ترافیک اپراتورهای ثابت ما بینالملل است. در میان همه اپراتورها هم درصد زیادی از ترافیک داخل بهصورت تمامبها در قالب حق اشتراک محاسبه میشود؛ بنابراین این فرض هم نادرست است. صورتهای مالی اپراتورها هم نشاندهنده این موضوع است.
افزایش تعرفه در دیماه ۱۴۰۲ و رکورد ترافیک کشور در خردادماه ۱۴۰۲ اتفاق افتاد. هدف افزایش تعرفه فقط و فقط توسعه شبکه و درنتیجه رضایتمندی مردم بود.
زمان افزایش تعرفه، بستههای بلندمدت اضافه شدند و پس از مدتی، بهدلیل افزایش تعرفه بیش از حد مجاز ۳۴ درصد، حذف شدند؛ چه اتفاقی افتاد؟
ما بستههای بلندمدت را بنابر درخواست برخی کاربرها تعریف کرده بودیم، اما یکسری ابهامات مطرح شد مبنی بر اینکه افزایش قیمت این بستهها نسبت به بستههای حذفشده قبلی بیش از ۳۴ درصد است. اگر این بستهها حذف نمیشدند، قیمتشان در چهارچوب سایر بستهها همان ۳۴ درصد گران شده بود. برای اینکه این ابهام رفع شود، آنها را کنار گذاشتیم.
از طرفی، در فرایند اصلاح الگوی مصرف اینترنت هستیم و میخواهیم مردم را به استفاده از اینترنت ثابت سوق دهیم؛ بنابراین تعریف بستههای بلندمدت با هزینه کم با آن مدلی که بهسراغ تحریک تقاضا اینترنت ثابت میرویم، میتواند در تضاد باشد. هنوز به جمعبندی نرسیدهایم که آیا تعریف بسته بلندمدت با قیمت پایین به این بخش آسیب میزند یا خیر.
حدود چهار یا پنج ماه گذشته است. چه زمان تصمیم نهایی گرفته میشود؟
درحالحاضر رویکردمان به این نزدیک است که شاید اگر این بستهها را سمت سرویسهای ثابت تعریف کنیم، بهتر باشد.
فکر میکنید نتیجه چه زمانی مشخص شود؟
زمانی که برنامه جهش اتصال را شروع کنیم باید در این مورد به جمعبندی رسیده باشیم.
در مورد پهنای باند ورودی به کشور اطلاعرسانی دقیقی انجام نمیشود؛ علت چیست؟
آمار پهنای باند منتشر میشود. در سالنامه ۱۴۰۱ که در سایت سازمان وجود دارد، این میزان مشخص است. سالنامه ۱۴۰۲ هم بهزودی منتشر میشود که عدد پهنای باند در آن ذکر شده است. اما من الان عدد آن را صراحتاً ذکر میکنم؛ در ابتدای دولت سیزدهم، پهنای باند اینترنت ۵.۸ ترابیت بر ثانیه بود که در این لحظه حدود ۱۰.۵ ترابیت بر ثانیه است.
از آن زمان حدود ۸۰ درصد به این میزان افزوده شده و تا چند ماه دیگر ۲ برابر میشود؛ بنابراین این ادعا که پهنای باند افزایش پیدا نکرده، مردود است. از ابتدای تاریخ حوزه ارتباطات تا ابتدای دولت، ۵.۸ ترابیت بر ثانیه بود و در دوره این دولت، ۱۰.۵ ترابیت بر ثانیه شده است.
فکر نمیکنید پیشازاین برای اعلام این عدد سختگیری وجود داشت؟ من در جلسهای از شما درباره این عدد پرسیدم و گفتید منعی برای اعلام وجود ندارد؛ اما عددی نگفتید.
من بعد از جلسه تأکید کردم که در سالنامه ذکر میشود. سالنامه ۱۴۰۱ را که منتشر کردیم، در آن ذکر شده بود.
گزارشهای فصلی و سالانه چطور؟ به نظر شما، آیا با تأخیر منتشر نمیشوند؟
قبلاً هم اتفاق افتاده است که گزارش فصلی با ۹ تا ۱۰ ماه تأخیر منتشر شده؛ بنابراین عجیب نیست. اخیراً گزارش فصلی تابستان و پاییز ۱۴۰۲ را منتشر کردیم که بخش فیبر و سایتهای 5G را در آن اضافه کردیم. روی اضافهکردن شاخصهای کیفیت شبکه هم کار کردیم اما نرسیدیم آنها را اضافه کنیم. امیدوارم در فصلنامه زمستان ۱۴۰۲ این اتفاق بیفتد.
بهخصوص در یکی، دو سال اخیر که استفاده از فیلترشکنها بیشتر شده، نارضایتی از کیفیت اینترنت افزایش یافته است. از طرفی، نهاد در دسترس مردم و رسانهها درواقع وزارت ارتباطات است که تکلیفش با فیلترینگ مشخص نیست. اساساً قبول دارید که در اینترنت کشور اختلال وجود دارد؟
باید تعریفمان از اختلال را مشخص کنیم. کیفیت سرویس (Quality of Service) و کیفیت تجربه (Quality of Experience) را باید تفکیک کنیم. در کیفیت سرویس، شاخصهایی مثل Packet Loss، Jitter و RTT را بررسی میکنیم. در این شاخصها هر سال بهتر شدهایم.
پس چرا مردم چنین حسی ندارند؟
این به کیفیت تجربه مردم بازمیگردد. در کیفیت سرویس مثلاً میسنجیم که چقدر طول میکشد تا بستهای (Packet) ارسال یا دریافت شود،. آنچه که مردم احساس میکنند تجربه کاربری است. مثلاً مردم میخواهند به سکویی بروند و میبینند سکو مسدود شده است. این سرویس میتواند اینستاگرام، واتساپ و فیلترشکن باشد.
لازم است به پلتفرمهای مسدودشده، دلایل مسدودیت، اینکه باید باز شود یا خیر، پرداخته شود.
پس قبول دارید که فیلترینگ بر تجربه کاربری اثر میگذارد؟
این حس کاربر است؛ میگوید من میخواهم به چیزی دسترسی داشته باشم و بسته است. این بستهبودن میتواند هر سرویسی باشد. حس نارضایتی مردم مربوط به این موضوع است. حالا روی این Stackها، سرویسهای مختلف است؛ یک stack کیفیت سرویس است، یک stack لایه اپلیکیشن مثل اینستاگرام و واتساپ است و... .
این لایه همان لایهای است که بیشتر مردم را اذیت میکند. بهعنوان معاون وزیر ارتباطات و رئیس رگولاتوری، نظرتان در مورد این عامل تأثیرگذار چیست؟ باید چهکاری انجام شود؟ آیا در کمیته فیلترینگ اقدامی برای رفع فیلتر پلتفرمهایی مانند یوتوب و گوگلپلی انجام شده است؟
در مصادیقی که شما بیان کردید (مانند اینستاگرام، واتساپ و گوگلپلی)، فقط در مورد مسدودسازی گوگلپلی در کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه تصمیمگیری شده است. سایر موارد جای دیگری تصمیمگیری شده است.
یعنی اگر توییتر یا یوتوب بخواهد رفع فیلتر شود باید از طریق دیگری اقدام شود؟
یوتوب مربوط به گذشته است و امکان مطرحکردنش در کمیته وجود دارد. سال گذشته که وزارت ارتباطات آن را در کمیته مطرح کرد، در موردش دغدغههایی وجود داشت. اتفاقاً یکی از موضوعاتی که همیشه مطرح میکنیم این است که NGOها، بخش خصوصی و انجمنها بهصورت تخصصی روی اینها صحبت کنند؛ این مسئله میتواند روی تصمیمها تأثیر بگذارد. مثلاً اینکه بستن گوگلپلی چه مزایا و معایبی دارد. چون بعضیها معتقدند که بنابر دلایلی باید مسدود باشد و بعضی خیر.
شما چه فکری میکنید؟
دلایل مختلفی دارد؛ مثلاً میگوییم بهروزرسانی کاربران مهم است.
دلایل را کنار بگذاریم؛ نظر شما چیست؟
نمیشود صفر و یکی نگاه کرد؛ باید روی آن بحث کرد.
بالاخره وزارت ارتباطات در کمیته یک رأی دارد.
وزیر محترم بارها در مورد گوگلپلی نظرشان را گفتهاند.
بله گفتهاند. در مورد توییتر و یوتوب چطور؟
بازهم صفر و یکی نمیشود.
اما رأی یا صفر است یا یک.
باید دلایل را مطرح کنیم و ببینیم چرا باید این کار انجام شود؛ همچنین موارد دیگری وجود داشت که در دولت گذشته از کارگروه خارج شد.
البته برای مردم خیلی اهمیتی ندارد که چه زمانی این اتفاق افتاده است.
وقتی موضوعی از مسیر کارگروه تعیین مصادیق خارج میشود و مسدودسازی به شیوه دیگری انجام میگردد، شاید رفع انسداد آن به این راحتی نباشد.
چه موردی را میگویید؟
تلگرام که دادگاه رأی به فیلترش داد. وقتی یک جایگاه قانونی را به مرحلهای میرسانیم که از طرح موضوعات در آن جایگاه جلوگیری کنیم – مسئلهای که در دوره قبل اتفاق افتاد – بازگشت به آن جایگاه آسان نیست.
ممکن است شفافتر توضیح دهید؛ یعنی فیلترشدن تلگرام در آن زمان در کمیته مطرح نشد و بعد از آن دادگاه رأی داد؟
در کارگروه در کارگروه رأی نیاورد.
وقتی رأی نیاورد، پس مشکل چیست؟
رأی نیاورد چون مطرح نشد. آبستراکسیون انجام میشود و به شیوهای کار جلو میرود که مجبور باشند از جای دیگری این کار را انجام دهند. پیشنهاد ما این است که تمام این مسائل در کمیته تعیین مصادیق، قابل طرح و پیگیری باشد؛ همانطور که تا الان گوگلپلی سه بار به کمیته رفته است. البته بار آخر جای مذاکره دارد و به مرحلهای رسیده که قابل بحث است.
یعنی میگویید بررسی فیلترشدن و رفع فیلتر پلتفرمها و سایتها باید در کارگروه بررسی شود؟
خوبی کارگروه تعیین مصادیق این است که ۱۲+۱ عضو دارد و در مورد معایب و مزایای موارد مختلف کار کارشناسی میشود و فرایند بازبینی سادهتر است. مثلاً انتهای سال ۱۴۰۱، تعداد زیادی سایت که کارگروه رأی به بستهشدن آنها داده بود، رفع فیلتر شد.
پلتفرمهایی مانند اینستاگرام و واتساپ که از آنجا فیلتر نشدند چه؟
اینها هم باید در سطوح دیگری مطرح شود. حتی کارگروه تعیین مصادیق میتواند با طرح دلایل کارشناسی، نظر مشورتی دهد که بهتر است پلتفرمی باز شود. این مسیر بسته نیست اما پیشنهاد ما این است این مسئله از مسیر کارگروه جلو برود.
چرا عملکرد کارگروه شفاف نیست؟
این را باید از دبیرخانه کارگروه بپرسید.
برای همین غیرشفاف است؛ مشخص نیست که دبیرخانه چهکسی است و کجاست؟
دبیرخانه کارگروه در دادستانی است.
قبول دارید یک مقدار فرایندها مشخص نیست؟
با شما موافقم که باید شفافش کنیم.
آیا دولت کاری برای شفافیت کرده است؟ آقای زارعپور گفتند رفع فیلتر گوگلپلی رد شده است اما نگفتند چهکسی مخالف است.
دبیرخانه باید مذاکرات کارگروه و رأیها را پیگیری کند و شفافیت لازم در چهارچوب قوانین و مقررات انجام شود، ولی رأی وزارت ارتباطات در این حوزه مشخص است و آقای وزیر صراحتاً در این مورد صحبت کردهاند. یکی از موضوعات که بارها پیگیری کردهایم و درواقع مطالبهمان است، بازگشایی سامانه internet.ir است که بعد از هک بالا نیامده.
آیا همه اعضای کارگروه وزن یکسانی دارند؟ در دولت قبل ۸ نفر از اعضای کارگروه برای رفع فیلتر توییتر نامهای نوشتند اما دادستانی شدیداً مخالفت کرد؛ بهنظر میرسد که اکثریت خیلی مهم نیست.
مصداق توییتر باید بررسی شود. حدس میزنم اما مطمئن نیستم که توییتر شاید از آن مسیر مسدود نشده باشد.
سازوکارش چیست؟ چه مواردی از آن مسیر فیلتر میشوند و چه مواردی از سمت مراجع دیگر؟
متفاوت است؛ یعنی اگر بگوییم قاعده و ساختار مشخصی وجود دارد که فقط از دبیرخانه کارگروه انجام شود، لزوماً اینطور نیست. اما سازوکارها هم در قانون است و هم باید از دبیرخانه پیگیری کرد. برخی سؤالات را باید از دبیرخانه کارگروه پرسید. درحالحاضر دولت ۶ رأی دارد و برای تصویب هر موضوعی رأی اکثریت لازم است.
بهطور کلی، از ابتدای دولت محدودیت در اینترنت کشور بیشتر شده است یا کمتر؟
مثلاً اینستاگرام قبل از مسدودسازی بهتنهایی ۵۵ درصد ترافیک بینالملل را داشت و واتساپ ۱۰ درصد. وقتی این حجم ترافیک مسدود میشود، قطعاً تأثیر میگذارد. باید ببینیم شاخص چیست؛ شاخص حجم ترافیک است یا تعداد سرویس و اپلیکیشن. واضح است که تعداد سرویسها و پلتفرمهایی که مسدود شدهاند در این دولت کمتر از دولت قبل بوده، ولی از لحاظ حجم ترافیک متفاوت است.
البته نکتهای که وجود دارد این است ترافیک داخلی در یک سال و نیم گذشته 3 برابر شده است.
ترکیب ترافیک داخلی و بینالملل چگونه است؟
تقریباً ۵۰-۵۰ هستیم. برخی هفتهها داخلی بیشتر میشود و برخی هفتهها برعکس. ابتدای دولت حدود ۲۵ درصد داخلی بود.
قرار است این ترکیب ۷۰-۳۰ شود؟
در سند معماری طرح کلان شبکه ملی اطلاعات آمده است که ارائه خدمات پایه کاربردی با سهم ترافیک ۷۰ به ۳۰ نسبت به خدمات پایه کاربردی خارجی ارائه شود. تحقق سهم ۷۰ درصدی خدمات محتوای داخلی نیز بهعنوان اهداف در این سند قید شده است.
سهم ۵۰-۵۰ با VODهای داخل کشور و پیامرسانهایی مانند ایتا و روبیکا که ترافیکشان با ترافیک سکوهای خارجی رقابت میکند، محقق شده است.
بهتر نیست با کارشناسان و متخصصینی که معتقد به وجود اختلال در اینترنت هستند بیشتر صحبت شود تا نقدهایشان را مطرح کنند؟
وزارت ارتباطات جلسات زیادی در سطوح مختلف گذاشته است.
بعد از گزارش اول انجمن تجارت الکترونیک در مورد وضعیت اینترنت، جلسهای با تدوینکنندگان برگزار شد، اما بعد از گزارش دوم نه.
من خط به خط گزارش دوم را خواندم نقد کردم و پاسخ دادم. به نظر من برخلاف گزارش اول، گزارش دوم سیاسی بود تا فنی؛ البته گزارش اول هم عاری از خطا و اشتباه نبود؛ بنابراین ما پیشنهاد دادیم که قبل از انتشار گزارش دوم، کار کارشناسی انجام دهیم و بحث علمی کنیم. متأسفانه با وجود اعلام آمادگی وزارت ارتباطات، این اتفاق رخ نداد. حتی در جلسه اول صراحتاً اعلام کرده بودیم که با مشارکت یکدیگر این کار را انجام دهیم.
گزارش دوم بهسمت سیاسیشدن رفت و اطلاع ناصحیح در آن وجود دارد. اگر لازم باشد، صفحه به صفحه قابل نقد است، چون روالی که قرار گذاشته بودیم رخ نداد و صلاح ندانستیم که بیشازحد برای گزارش دوم وقت بگذاریم.
آمار استفاده از فیلترشکن را دارید؟
برای جمعآوری داده در این مورد میتوان از روش فنی یا نظرسنجی استفاده کرد.
کمیسیون صنایع مجلس گفته بود که ۶۴ درصد مردم از فیلترشکن استفاده میکنند. این عدد را قبول دارید؟
این براساس نظرسنجی بود. در مصرف فیلترشکن میتوان براساس تعداد استفادهکنندگان، تلاش برای استفاده و حجم ترافیک وضعیت را سنجید. میتوان روی آن بحث کرد.
شما هرکدام از این شاخصها را میدانید؟
نظرسنجی داریم؛ اطلاعات فنی هم داریم و قابل انجام است.
قابل انجام است ولی هنوز انجام نشده؟
انجام شده است و به نظر من، میتواند منتشر شود.
چطور؟
از روشهای مختلف. به نظرم وزارت ارتباطات میتواند نظر تخصصی خود را ارائه دهد. نهادهایی هم هستند که نظرسنجی میکنند. همچنین میتوان درگیری کاربر (User Engagement) را سنجید که چقدر از وقتش را برای استفاده از VPN صرف میکند.
چرا تاکنون منتشر نشده است؟
میتوان روی آن کار کرد؛ اما باید دقیقش کرد. وقتی میخواهیم آماری را منتشر کنیم، باید متقن باشد. الان شاید نتوانیم آمار دقیقی ارائه دهیم، اما قابل تقریبزدن است. برخی پروتکلهای فیلترشکن مشخص است اما برخی از آنها شبیه به رفتار عادی شبکه است؛ بنابراین اندازه دقیق آن قابل اندازهگیری نیست. برای این مسئله از یک سری روشهای اکتشافی استفاده میشود.
در میانمدت یا کوتاهمدت قصدی برای انتشار این آمار وجود دارد؟
اگر بتوانیم متقن و دقیقش کنیم، منتشرش میکنیم.
به قطعی اینترنت در آبانماه ۹۸ بپردازیم. دولت قبل میگوید این مسئله در اختیار دولت نبود و دولت سیزدهم به این افتخار میکند که سال ۱۴۰۱ اینترنت را بهطور کامل قطع نکرد. نظرتان در مورد موضع دولت قبل چیست؟
قبلاً هم اعلام کردهاند که قطعی آبانماه به دستور شورای امنیت کشور انجام شد. اولاً رئیس این شورا یا رئیسجمهور است یا معمولاً وزیر محترم کشور؛ بنابراین تصمیم قطعی آبان ۹۸ و عدم قطع آن در سال ۱۴۰۱ با دولت بوده است.
همچنین شاید یکی از دلایل این بود که در سال ۱۴۰۱ و در مورد کنکور، شخص وزیر با حضور در جلسات، دلایل را مطرح کردند تا اعضا اقناع شوند. این باعث شد که هم در سال ۱۴۰۱ قطعی اینترنت رخ ندهد و هم در کنکور. آقای وزیر نمونههایی در جلسه نشان دادند که با قطع اینترنت هم امکان تقلب در کنکور وجود دارد، ریاست محترم جمهور هم حمایت کردند و جلوی قطع اینترنت گرفته شد؛ بنابراین دولت و وزارت ارتباطات تلاش کرد این ادراک را ایجاد کند که لزومی بر قطع اینترنت کشور برای تأمین امنیت کنکور یا کشور در شرایط خاص نیست.
دو سالی است که هکها و حملات سایبری شدت یافته. فکری برای بهبود این وضعیت شده است؟
تقسیم کار حوزه امنیت مربوط به سال ۹۶ است که توسط شورای عالی فضای مجازی انجام شده. بهنظر میرسد این تقسیم کار و راهبرد ما در حوزه امنیت سایبری نیاز به بازنگری اساسی متناسب با وضعیت کشور دارد. هم شورای عالی فضای مجازی هم دبیرخانه آن در مرکز ملی باید روی تقسیم کار و نگاشت نهادی تجدیدنظر کند.
همچنین در حوزه آموزش هم باید سرمایهگذاری شود. در حوزه اشتراک دانش و اطلاعرسانی نیز باید کار کرد. حملات سایبری متعددی در کشور رخ داده ولی جزئیات حملات و شیوه نفوذ بهندرت منتشر شده است؛ درصورتیکه حتماً باید منتشر و اطلاعات به اشتراک گذاشته شود که دو دستگاه از یک مسیر مورد نفوذ قرار نگیرند.
چرا دستگاهها تبعیت نمیکنند؟
دستگاهها هم دلایل خودشان را مطرح میکنند؛ بحثهای نیروی انسانی و هزینه آن و تجهیزات را مطرح میکنند که در حفظ و ارتقای امنیت تأثیر دارد.
در مورد شاخص IDI که اتحادیه بینالمللی مخابرات منتشر کرد صحبت کنیم. ITU میگفت رتبهبندی کشورها گمراهکننده است اما وزارت ارتباطات میگفت رتبه ما بهتر شده است.
صرف مقایسه را رد نکرده؛ عنوان شده است که در یک منطقه یا یک دسته درآمدی میتوان مقایسه کرد. مثلاً در کشوری که سرانه درآمدی کمتر باشد ممکن است توسعه کمتر باشد یا برعکس. مثلاً اگر جمهوری اسلامی ایران را بررسی کنید، در بازه درآمدی متوسط روبهپایین، اگر با بازههای درآمدی متوسط به بالا مقایسه کنید ممکن است مقایسه ناعادلانهای باشد. اما میبینیم که وضعیتمان نسبت به کشورهایی که وضعیت درآمدیشان بهتر است نیز مناسبتر است. نمیتوانیم کشورمان را با کشورهایی که سرانه درآمدی پایینی دارند مقایسه کنیم؛ زیرا درآمدشان پایین است و توسعه در آنجا ممکن است کمتر باشد. بازهم اگر ما را با ردههای بالا و دسته خودمان مقایسه کنیم، جایگاهمان در جهان مناسب است.
علاوهبراین، آمار موجود براساس دیماه ۹۹ تا دیماه ۱۴۰۰ است که تقریباً یکسوم آن در همین دولت است. ما در این مدت شاخصهای پیشرفتی خوبی داشتهایم؛ بنابراین اینگونه نیست که صرفاً آمار دولت قبل باشد و بخشی از آمار در دولت فعلی است.