فرهیختگان: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۷۸؛ فینال جام باشگاههای آسیا. روزی که استقلال در ورزشگاه آزادی و در حضور بیشتر از ۱۰۰ هزار نفر از هوادارانش میزبان جوبیلو ایواتای ژاپن بود اما درحالیکه میتوانست در این دیدار تاریخی جام را در تهران نگه دارد با فرصتسوزیهای بسیار، این امر محقق نشد تا سومین ستاره روی پیراهن آبیها نقش نبندد. این درصورتی است که مهاجمان استقلال در دیدار فوق موقعیتهای مسلم گلزنی زیادی را از دست دادند تا حسرت استقلالیها بعد از یک ربع قرن از برگزاری این مسابقه، همچنان ادامه داشته باشد. درباره این دیدار و شرایطی که استقلال در فینال جام باشگاهها داشت و اتفاقات آن بعد از ۲۵ سال، دقایقی با علی موسوی که در آن سال با گلزنیهایش استقلالیها را به فینال رسانده اما خود نیز در این دیدار فرصتهای زیادی را از دست داد، به گفتوگو پرداختیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
دو روز پیش سالگرد دیدار تاریخی استقلال مقابل جوبیلو ایواتا بود، دیداری که استقلالیها میتوانستند با پیروزی پشت سر گذاشته و جام قهرمانی را در تهران نگه دارند اما با وجود موقعیتهای فراوان، این اتفاق محقق نشد تا مهاجمان وقت این تیم بهعنوان مقصران اصلی این اتفاق معرفی شوند. صحبت را در این خصوص آغاز کنیم.
در هر صورت بعد از گلزنیهایم در مرحله مقدماتی و بازی معروف نیمهنهایی مقابل دالیان چین شاید توقعات از من بالا رفته بود، اما همه این صحبتها در حالی مطرح میشود که حالا بیشتر افتخار میکنیم که در آن سال برای آخرین بار با استقلال به فینال آسیا رسیدیم این درحالی است که در 25 سال اخیر این اتفاق دیگر تکرار نشد. ضمن اینکه ما عملکرد بسیار مطلوبی را در دیدار فینال داشتیم و خیلی خوب بازی کردیم و متاسفانه فقط توپهایمان تبدیل به گل نشد. هر وقت بازی را میبینیم به آن تیم افتخار میکنیم. میتوان گفت در اوج بدشانسی فقط توپهایمان به دروازه نرفت. ما همه کار کردیم اما گاهی در فوتبال چنین اتفاقاتی میافتد. بازیهایی هستند که ۹۰ دقیقه بازی دست شماست اما روی یک ضدحمله بازی را واگذار میکنیم مثل بازی ایران و استرالیا! چه کسی فکر میکرد ایران به جامجهانی برسد درحالیکه ما باید در دیدار برگشت ۱۰ گل میخوردیم اما ایران در ضدحمله حریفش را شکست داد و به جامجهانی رسید.
در بازی با رقیب ژاپنی هم استقلال بسیار بهتر از حریف خود بود.
دقیقا همینطور است. اگر بد بازی کرده بودیم شاید حق با منتقدان باشد درحالیکه فکر میکنم این بهترین فینال قرن بود که یک تیم ایرانی برگزار کرده باشد. یک بار دیگر این بازی را ببینید که چقدر تیم ژاپنی را تحت فشار قرار دادیم و به نظرم در آن سال حقمان قهرمانی بود اما در هر صورت نایب قهرمان شدیم. آن روز، روز استقلال نبود و هر کاری کردیم نشد که نشد. من، فرهاد، تقوی، نوازی و حتی مدافعان فرصت گلزنی داشتند اما توپها به گل نمیرفت. محمد نوازی فرصت تک به تک را از دست داد. اتفاقات عجیبوغریب باعث شد جام را از دست بدهیم.
فرصت کم بین دو دیدار نیمهنهایی و فینال هم به نظر میرسد شرایط را برایتان سختتر کرد.
دقیقا همینطور است. جالب است بعد از صعود به فینال فقط ۴۸ ساعت استراحت کردیم درحالیکه مقابل نماینده چین بازی به وقت اضافه رسیده بود و بدنهایمان خسته بود. نه امکانات ماساژوری مثل امروز بود و نه فرصت ریکاوری داشتیم. آن زمان واقعا عشق و تعصب به پیراهن معنای خودش را داشت. با توجه به انرژی که مردم میدادند سعی کردیم تا دقیقه ۹۰ با تمام وجود بازی کنیم. ۴۸ ساعت قبل از آن در بازی با دالیان وقتی گل چهارم را در وقت اضافه به ثمر رساندم، این گل را با یک چرخش زدم. در شرایطی که پاهایم بسیار سنگین و خسته بود، در چنین شرایطی گلزنی کردم و تازه حساب کنید دو روز بعد از آن باید در فینال آسیا بازی میکردیم. در فاصله ۴۸ ساعت چطور بدون ریکاوری باید بدن ما شاداب و سرحال میشد تا بتوانیم در فینال هم با قدرت کامل بجنگیم؟ چون بدنمان درست سرحال نبود، روی زدن ضربات آخر تمرکز نداشتیم. در هر صورت با همه این مشکلات و گرفتاریها هم خیلی خوب بازی کردیم اما جالب اینکه کسانی که از این بازی اشکال میگیرند و ما را مقصر میدانند، چطور به وضعیت سالهای اخیر تیم نمیپردازند که حتی بهندرت به جمع هشت تیم رسید یا بعضا حتی در مرحله گروهی هم حذف شده اما امیدوارم باز هم ما را ببخشند.
به نظر برنامهریزیهای عجیبوغریب AFC از همان زمان وجود داشته و فقط مختص به سالهای اخیر نیست.
با همین شرایط هم خدا را شکر از لحاظ دوندگی و تعصب تا دقیقه ۹۰ تلاش خود را کردیم و جنگیدیم. ما بهترین بازی و نمایش را ارائه کردیم. اگر بازی بدی کرده بودیم حق با منتقدان بود اما عالی بودیم و فقط متاسفانه در امر گلزنی ناکام ماندیم.
در آن سالها به یاد داریم که به خاطر گلهای بدی که پرویز برومند در بازی نیمهنهایی دریافت کرد ناصر حجازی برای بازی فینال او را نیمکتنشین کرد تا ضعف اصلی استقلال در بازی فینال در خط دروازه باشد. این موضوع چقدر میتواند درست باشد؟
شاید با برومند هم نایب قهرمان میشدیم اما ای کاش ناصر خان، پرویز را در فینال هم بازی میداد و بعد از قهرمانی یقه او را میگرفت. این اتفاق بهتری بود اما اتفاقات و جذابیتهای فوتبال همین است. هیچوقت اینطور نیست که تیم بهتر در فوتبال موفق باشد. بعضی وقتها این اتفاقات هم میافتد.
شاید امروز استقلالیها حسرت ستارههای از دست رفته مثل آن مسابقه یا قهرمانی که در ضربات پنالتی استقلال از دست داد یا حتی دیداری که در مرحله نیمهنهایی در ورزشگاه پر از آب آزادی برگزار شد و باعث شکست این تیم شد را بیشتر میخورند.
بله، متاسفانه همینطور است. در بازی نیمهنهایی مقابل نماینده کره جنوبی در سال 2002 بیست دقیقه قبل از بازی چنان بارانی بارید که اصلا سابقه نداشت و تمام استادیوم آزادی را آب برداشت. اینها همه قسمت هستند. اگر امروز استقلال ۴ ستاره میشد شاید برخی تیمهای ایرانی خیلی عقب میافتادند و بهتر هم شد تا یکمقدار به ما نزدیک باشند تا این کریها امروز هم وجود داشته باشد.
به وضعیت استقلال در برهه زمانی فعلی برسیم. به نظر میرسد معادلات قهرمانی در لیگ برتر بعد از انجام دو بازی حساس امشب تا حدودی روشن شود. بازی استقلال مقابل تراکتور را چطور میبینید؟
این بازی بسیار حساس است و من هم قبول دارم تیم باید خیلی باهوش بازی کند. معمولا از لحاظ حضور هواداران یک جو وحشتناک در ورزشگاه تبریز به وجود میآید که بازیکنان استقلال باید بدون ترس و دلهره به مصاف حریف خود بروند. البته استقلال و بازیکنان این تیم عادت دارند جلوی تماشاگران فراوان به میدان بروند. این تیم همیشه تماشاگر داشته و برای همه دیدارهای این تیم معمولا ورزشگاه پر میشود و اگر این دیدارها خارج از خانه باشد که قطعا ورزشگاه پر میشود. بنابراین استقلال باید بدون استرس و مثل یک قهرمان بازی کند تا بتواند نتیجه لازم را در تبریز به دست بیاورد.
چقدر فکر میکنید چهره قهرمان بعد از رقابتهای هفته بیستوپنجم مشخص شود؟
در هر صورت استقلال و پرسپولیس دارند شانه به شانه هم حرکت میکنند و هر دو صددرصد امتیازات را در این بازیها میخواهند و با تمام وجود به میدان میروند. در این بین لغزش تیمها باعث میشود روحیه خود را برای ادامه لیگ از دست بدهند. فقط این اتفاق میتواند در ادامه لیگ باعث شود تا آنها از هم فاصله بگیرند اما تا آخر لیگ فکر میکنم این دو تیم شانه به شانه هم حرکت کنند.
واگذاری استقلال به بخش خصوصی تا چه اندازه میتواند واقعی باشد و چقدر میتواند توقعات هواداران این تیم را فراهم کند؟
با وجود این مسائل و مشکلاتی که در چند سال اخیر همواره استقلال و پرسپولیس با آن دست به گریبان بودهاند که میخوانم و میشنوم، هیچچیز قابل پیشبینی نیست. بنابراین باید ببینیم در آینده چه اتفاقی میافتد و آیا بخش خصوصی و این شرکتها میتوانند مشکلات این دو تیم را حل کنند؟ فقط واگذاری مهم نیست چون میتوانستند این تیمها را به خیلی جاها واگذار کنند اما مهم حمایت کردن و پروسه واگذاری است که باید به بهترین شکل ممکن انجام شود. در هر صورت امیدوارم هلدینگ خلیجفارس بتواند حمایت خوبی از استقلال داشته باشد.
به مشکلات داوری برسیم. در زمان شما هم تکنولوژی کمک داور ویدئویی وجود نداشت اما تا این اندازه هم شاهد مشکلات و اشتباهات داوری نبودیم؟
بحث داوری مقداری حساس شده است، هرچند این اشتباهات برای همه تیمها وجود دارد و امروز هم شاهد هستیم که اشتباهات داوری زیاد شده است. برای همین هم var را آوردند تا حق هیچ تیمی ضایع نشود اما متاسفانه نمیدانم در ایران چرا این همه طول کشیده تا این تکنولوژی را بیاورند درحالیکه ما سرمایهایش را داریم و هم اینکه در مدت زمان کمی میتوانیم آن را آموزش داده و از آن استفاده کنیم و به سرعت کارهای زیربنایی و زیرساختی را پیش ببریم اما به نظر من کسی به آن صورت برای این مسائل دل نمیسوزاند. اگر شد که شد اگر هم نشد خیلی هم برایشان مهم نیست. حتی بیشتر کشورهای جهان سوم هم امروز از این تکنولوژی برخوردار هستند اما نمیدانم چرا در ایران از این امر عقب افتادهایم.