دانشگاه مسئول پاسخگویی به جامعه است

خبرگزاری ایسنا چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403 - 17:41
یک جامعه‌شناس گفت: دانشگاه مسئله ایران است. ایران چه از جنبه شاخص دانش جهانی و چه از جنبه توانایی در ایجاد محیط توانمندساز برای یادگیری، بسیار ضعیف است. این در حالی است که ما دانشگاه‌ها و تحصیل‌کرده‌های بسیاری داریم.  

اولین نشست «دانشگاه بین زمین و آسمان» با عنوان «جامعه یعنی دانشگاه» با سخنرانی مقصود فراستخواه، عضو هیئت‌ علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی به کوشش انجمن علمی جامعه‌شناسی و مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان برپا شد.  

فراستخواه که در دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی و الزهرای تهران نیز تدریس می‌کند، در آغاز با تأکید بر این موضوع که مسئله دانشگاه در ایران، مسئله ایران است، بیان کرد: ایران بر اساس شاخص دانش جهانی (GKI) بین ۱۳۳ کشور، دارای رتبه ۱۱۹ است. ما همچنین در ایجاد محیط توانمندساز برای یادگیری بسیار ضعیف بوده‌ایم. در بیشتر شاخصه‌های علمی و دانشگاهی رتبه ما پس از ضعیف‌ترین کشورهای آفریقایی قرار دارد. این در حالی است که ما دانشگاه‌ها و تحصیل‌کرده‌های بسیاری داریم.

این برگزیده جشنواره بین‌المللی فارابی و برنده جایزۀ دهخدا به جذب استعداها نیز نگاه کرد و گفت: ما نه‌تنها در ایجاد محیط مناسب و شایسته تحصیلی، مانند دانشگاه ضعیفیم، بلکه در جذب استعدادها نیز بسیار عقب‌مانده هستیم. ما در ۲۰ سال گذشته هرگز موفق نشدیم که از درآمد ارزی خود برای مدیریت ملی و سرزمینی و با هدف جذب استعداد و پرورش آن‌ها استفاده کنیم.

 با اشاره به این مسئله که پاسخگو بودن دانشگاه بحث مهمی است، ادامه داد: این مهم است که دانشگاه پاسخ‌گوی جامعه باشد، اما دانشگاه همیشه هم مجبور نیست به جامعه جواب بدهد! دانشگاه می‌تواند تنها غرق در علم باشد، اما امروزه این معضلی جدی در دانشگاه‌ها و جامعه ما است. دانشگاه‌های ما نمی‌توانند پاسخ‌گوی جامعه ما باشند. طبیعی هم است. مشکل از جای دیگری می‌آید. جامعه را دیگران خراب می‌کنند و بعد انتظار دارند که دانشگاه پاسخ بدهد یا آن را حل کند. اما آیا امکانات را به دانشگاه داده‌اند؟

این برنده جایزه ترویج علم با تأمل در این نکته که به‌هرحال علی‌رغم مسائل یادشده بازهم دانشگاه مسئول پاسخگویی به جامعه است، گفت: دانشگاه‌های ما متاسفانه موانع بسیاری پیش رو دارند. برای مثال، شاید نتواند آزادانه دیدگاه‌هایش را بگویند.

او سپس با بیان این نکته که استادان و اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌های ایران را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد، یادآور شد: استادان ما در انواع حوزه‌ها و علایق و روحیات قابل دسته‌بندی هستند. استادها ممکن است دانشگاهی و پژوهشی، شاگرد پرور و علاقه‌مند به دانشجو، دوستدار سیاست، متمایل به مقامات شهری و سازمانی یا طرفدار کارآفرینی و کسب‌وکارهای غیردولتی باشند.

این پژوهشگر کشورمان افزود: در همه دانشگاه‌های ما چنین شخصیت‌های متنوعی در بین استادان وجود دارد و باید هم وجود داشته باشد. البته ممکن است بیشتر استادان در یک یا چند حوزه یادشده وارد شوند، اما بدون تردید علایق آنان در یکی از آن‌ها بیشتر است. ‌ به‌هرحال، این تنوع نباید در دانشگاه‌های ما از میان برود.

استقرار کیفیت مکرر در دانشگاه‌های ایران 

وی سپس با تأکید بر این نکته که دانشگاه عرصه‌ای متنوع و چند بعدی است، گفت: نباید حل همه مشکلات جامعه را به گردن دانشگاه انداخت. دانشگاه ایرانی در چند سال اخیر جایگاهش مخدوش شده است. قبل از چهار دهه گذشته حتی اگر حوزه سیاسی اقتدارگرا وارد می‌شد، با جایگاه معرفت‌شناسی دانشگاه کاری نداشت. دانشگاه از اختیار کاملی در حوزه معرفتی و دانشگاهی برخوردار بود. این مسئله حتی به زمان‌های دورتر هم برمی‌گردد.

فراستخواه توضیح داد: یکی از علل مهم درخشش تمدن اسلامی و ایرانی یا ظهور عصر زرین تاریخ ما در قرون نخستین، این بود که دولت‌ها حتی اگر اهل ظلم و ستم بودند، در برابر دانشمندان تواضع داشتند. به آن‌ها توجه ویژه می‌کردند و پروبالشان می‌دانند. اگر ما در عصر طلایی تاریخمان، ابن‌سینا، زکریای رازی و ابوریحان بیرونی و دیگران را داشتیم، چون سیاست‌مداران حامیان اصلی علم و علما بودند.  

او با تأکید بر اینکه نگاه سیاسی امروز متفاوت شده است، بیان کرد: حالا چه کار کنیم که مرجعیت علمی دانشگاه سر جای خودش برگردد؟ من معتقدم باید با «استقرار کیفیت مکرر» در یک دانشگاه به فریادش رسید. اگر هر دانشگاهی در یک شاخه مرجعیت علمی دارد به‌خاطر «تولید کیفیت مکرر» است. حضور در مرزهای دانش، ارجاع، توان پاسخ‌گویی و... بر مرجعیت علمی‌شدن هر دانشگاهی اثرگذار خواهد بود.

عضو هیئت‌علمی مؤسسۀ پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی گفت: امروزه، دانشگاه‌های ما نیز تحت‌تأثیر تورم و وضعیت اقتصادی‌مان قرار گرفته‌اند. زوال طبقه متوسط امری جدی است. این طبقۀ متوسط فقط می‌خواهد خود را سر پا نگه دارد. فقط می‌خواهد زنده بماند! در چنین وضعیتی علم‌پروری و شکوفایی سخت محقق می‌شود. دانشگاه فقط به دنبال بقاست! دانشجو هم فقط می‌خواهد مدرک بگیرد!  

این متخصص بیان کرد: تفکیک اختیارات در دانشگاه به‌درستی صورت نگرفته است و این ضعفی اساسی به شمار می‌آید. کمیت دانشگاه‌های ما زیاد است، اما کیفیت آن‌ها کم است. غلبه فرم بر محتوا مسئله مهم دیگری است که با آن مواجهیم. دانشگاه به‌دنبال فرم است. متأسفانه پوپولیسم، شارلاتانیسم و لمپنیسم معضل دیگر دانشگاه‌های ما است، چون شایسته‌سالاری وجود ندارد. دانشگاه ما از نظر منابع بسیار ضعیف است. حتی حقوق کارکنانش را به سختی پرداخت می‌کند.

دانشگاه اصفهان و داستانی امیدبخش

او در ادامه به اهمیت دانشگاه‌ها در عرصۀ جهانی نظر و بیان کرد: در گذشته، ما دانشگاه بین‌المللی «گندی شاپور» را داشتیم. اما اکنون حتی به دشواری می‌توانیم یک استاد ایرانی یا غیرایرانی را از خارج کشور دعوت کنیم تا دستاوردهای علمی‌اش را در اختیار دانشجویان و دانشگاه‌های ما قرار دهد.  

این استاد دانشگاه سپس به یکی دیگر از مسائل و چالش‌های پیش روی دانشگاه‌های ایران نگاه کرد و توضیح داد: تولید شبه علم و شبه علم از طریق بودجه‌های کلان و بزرگ معضل دیگری است که ما در دنیای بیرون از دانشگاه با آن روبه‌روییم. تولید شبه علم برای دانشگاه یک معضل جدی است. باید پرسید که در این وضعیت آیا جایی برای کار علمی واقعی می‌ماند!؟

این پژوهشگرِ جامعه‌شناس یادآور شد: دانشگاه ما دارد منشی‌گری علم را می‌کند! دیگر مرجعیت معتبری در جامعه ندارد! همۀ مسائل صوری شده‌اند. دانشگاه‌های ما پولی شده‌اند. دانشجو پول بسیاری می‌دهد برای درس‌خواندن، اما تمام اختیاراتش به دست دانشگاه است! دانشجو فقط باید پولش را بدهد! اگر بخواهم از پیوند دانشگاه و جامعه بگویم باید به نقش آن در همدردری اشاره کنم. دانشگاه ما نهایتاً می‌تواند با جامعه همدردی کند! و بیشتر از این هم در توانش نیست!  

وی ادامه داد که پیشنهادهایی برای دانشگاه دارم و امیدوارم به کار بیاید. سپس آن‌ها را چنین مطرح کرد: بها دادن به افراد دارای صلاحیت و دل‌زده‌ نکردن آنان باید به‌طور جدی در دستور کار دانشگاه قرار بگیرد. باید به دانشگاه نیز در عرصه سیاست‌گذاری نقش داد. دانشگاه باید بتواند صدایش را به گوش جامعه برساند. همچنین باید کشش علمی در دانشگاه‌ها به وجود بیاید.  

فراستخواه افزود: جامعه باید علم بخواهد و این علم را هم باید از دانشگاه بخواهد. دانشگاه باید ببیند و حس کند که بستری برای تولید علم به وجود آمده است و بر همین اساس با انگیزه پیش برود. لازمۀ چنین محیط عرضه و تقاضایی نیز رواج نهادهای مدنی است. همچنین باید از بعد مادی به دانشگاه توجه و نیازهایش را برطرفش کنند. در عرصۀ خدمات تکنولوژیکی باید دانشگاه را تقویت کنند. در عرصۀ بین‌الملل هم باید دانشگاه ما پویا شود.  

این محقق با تأکید بر این نکته که سرمایه اجتماعی دانشگاه باید ترمیم شود، خاطرنشان کرد: ارتباط دانشگاه‌ها و پیوندشان با یکدیگر بسیار مهم است. نظام پاداشی هم باید برای دانشگاهیان شکل بگیرد. مسئلۀ دیگری که می‌خواهم اشاره کنم و بسیار مهم است، تکرار روایت‌ها و داستان‌های موفقیت‌آمیز به شمار می‌آید که باید در برنامه کار داشت. نشر این داستان‌ها و تاریخ‌هایی که از گذشتۀ افتخارآمیز هر دانشگاهی صحبت می‌کنند، بسیار مهم است.

این مدرس دانشگاه با توجه‌دادن به این نکته که ایران یک روایت شکست نیست، بیان کرد: ایران یک جامعه گسترده و حافظه تاریخی بزرگ است. زیر پوست ایران زندگی است و دانشگاه تکیه‌گاه و بخشی از این زندگی است که می‌تواند حائز اهمیت باشد. باید دانشگاه به کنشگری ملی تبدیل شود. امیدوارم دانشگاه اصفهان نیز با توجه به داستان امیدبخشش در تاریخ آینده خوبی پیش رو داشته باشد.  

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.