به گزارش پارس نیوز، این روزها سریالی به نام «حشاشین» در کانون توجه منتقدان داخلی و خارجی قرار گرفته که در وهله اول نشان میدهد کشورهای منطقه تأثیرگذاری تجاری، مالی و اجتماعی و فرهنگیِ ساخت سریال و فیلم را به خوبی درک کردهاند و شکلگیری برخی فستیوالها و جشنوارههای مرتبط در این زمینه و البته سرمایهگذاری گسترده در ساخت شهرکهای سینمایی برای تولید پروژههای مشترک با کشورهای پیشرفته در صنعت سینما مشهود است.
البته نکته جالب توجه اینجاست که این کشورها ساخت سریال با محور تاریخ کشورهای مختلف همسایه خود علاوه بر ساخت سریال براساس اسطورههای تاریخی خود را دستور کار قرار دادهاند و جای تردید نیست تمدن کشورمان ایران نیز دستمایه برخی از این تولیدات شده است، روزی غربیها با فیلم «300» دست به کار میشوند و تاریخ ایران را به گونهای دیگر (تحریفآمیز) روایت میکنند و امروز هم «حشاشین» متولد میشود.
این سریال چند نکته انتقادی را به وجود آورد؛ اول کمکاری مسئولین امر را نشان میداد که همتی برای سااخت سریالهای تاریخی و پرتره وجود ندارد و سالها باید منتظر بمانیم تا سریالی اصطلاحاً در قالب الف ویژه به سرانجام برسد حال آنکه کشورهای دیگری در جهان عرب همچون دستاندرکاران «حشاشین» با کمترین زمان چنین سریال با کیفیت ساختاری را ارائه دادند. در وهله دوم اما این سریال به تحریف تاریخی پرداخته که اگر کماکان مسئولین امر به وعده و وعید ادامه دهند و خبری از کار عملیاتی نباشد این تحریفات در ذهنِ نسل جدید به واقعیتهای تاریخی تبدیل میشود.
شاید وقت آن رسیده که ساخت سریالهای فاخر درباره میراث ملموس یا ناملوس ایران را برنامهریزی کنیم تا مبدأ این شخصیتها با چهرهای غیرواقعی در ذهن مخاطبان خارجی یا حتی داخلی کشورمان تثبیت نشوند.
بیشتر بخوانیدزیرسوال بردن تاریخ با "حشاشین"، تلنگر جدی به سریالسازان
نکته دیگر انتشار گسترده آن در کشور ایران که به واسطه پلتفرمِ در نمایشخانگی و شبکههای اجتماعی اتفاق افتاد نیازمند ورودِ ساترا بود که چند روزی است هیاهوی آن برپا شده است. پس از ورودِ ساترا و حذف آن از پلتفرمهای نمایشخانگی برخی ساترا را به خاطر این ورود محکوم و بخش عمدهای دیگر این ورود را تحسین کردهاند.
اما مشخص نیست چرا عدهای اصرار دارند چنین سریالهایی در سطح گستردهای پخش شود و نسل جدید خصوصاً نظارهگر چنین تحریفات تاریخی در آثار نمایشی باشد. البته نباید این انتقادها را هم نادیده بگیریم که چرا به جای این همه سریالِ آپارتمانی، زودبازده و حتی تاریخی معطوف به دوران قاجاریه، به فکرِ ساخت آثار نمایشی که بتواند تاریخ ایران را روایت کند، نیستیم که «حشاشینها» جزو برنامههای کشورهای خارجی است حتی تاریخ و قهرمانان و واقعیتهایش را از آنِ خود کنند و روایتگرِ اصلی این اتفاقات، آنها باشند.
به دنبال اعلام ممنوعیت پخش سریال «حشاشین» در پلتفرمها و حذف این مجموعه نمایشی از نمایشخانگی، پیمان جبلی رئیس صداوسیما هم درباره پخش نشدن این سریال در ایران واکنش نشان داد: «ساترا مسئولیت دارد تا جلوی پخش محتوای تحریف شده که به درک اجتماعی لطمه میزند و افکار عمومی را منحرف میکند را بگیرد. سریال حشاشین براساس واقعیت نیست، بلکه تحریف تاریخ است و ساترا برای پخش آن به سکوها تذکر داده و سکوها هم حذف کردند.»
چرایی ممنوعیت را البته چند روزِ گذشته مسئولین ساترا هم اعلام کردند که «پخش سریال های خارجی در پلتفرهای داخلی پس از انتشار مورد بررسی قرار میگیرند و اصطلاحاً سریالهای خارجی مشمول ممیزی پسینی هستند، به همین دلیل انتشار سریال مصری «حشاشین» از امروز توسط معاونت پایش و نظارت ساترا براساس رای و نظر شورای صدور مجوز ساترا ممنوع اعلام شد.
سریال «حشاشین» محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریفهای فراوانی است که به نظر میرسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است. بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا انتشار سریال «حشاشین» (The Assassins)، در رسانههای صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تأیید نیست.»
هرچند این سریال در نگاه اول سعی کرده روایتی از زندگی حسن صباح و ترکان سلجوقی و فرقه اسماعیلیه را به تصویر بکشد، اما به شکلی ناشیانی این روند تاریخی را بدون درنظر گرفتن فواصل معنادار میان دوران زندگی شخصیت اصلی با برخی شخصیتهای مطرح شده مثل عمر خیام و خواجه نظام الملک را بهم مرتبط کرده که میتواند نقطه عطف شکلگیری سئوالی باشد که اصولاً؛ چرا باید کشور دیگری تاریخ ما را آنهم کاملاً ناشیانه روایت کند؟
منبع : تسنیم