به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، برنامه بالاتر امروز ۱۳ اردیبهشت با موضوع حمایت از سینما عامه پسند؛ آری یا نه؟ و با حضور آقایان
محمدحسین فرح بخش تهیه کننده و کارگردان سینما و بابک خواجه پاشا کارگردان و فیلم نامه نویس سینما پخش شدکه مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:
مقدمه: همان طور که آمارها روایت میکنند سال گذشته یعنی سال ۱۴۰۲ سال خوبی برای فروش سینمای کشور بوده است. براساس گفتههای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آخرین جلسه هیئت دولت در سال گذشته سال ۱۴۰۲ حدود ۲۸ میلیون ایرانی به سینما رفتند که فروش هزار و ۳۰۰ میلیاردی را برای فیلمهایی که سال قبل به نمایش درآمدند در پی داشته و حدود ۹۰۰ سینما هم در سال گذشته فعال بودند و میزبان مخاطبان این هنر بودند.
اما در این حوزه دو دیدگاه الان وجود دارد برخیها معتقدند که فروش فیلمها به ویژه فیلمهای کمدی در سینمای ایران یک مزیت است و میتواند این هنر را به سمت صنعتی شدن سوق دهد و اولین گام برای تبدیل هنر سینما به صنعت است، برخیها هم معتقدند که فروش این فیلمها ممکن است ذائقه مخاطب ما را نازل کند و جایگاه دیگر گونههای سینمایی از جمله سینمای اجتماعی یا سینمای اندیشه ورز را در بین فیلمهایی که به نمایش درآمده است کم کند.
سوال: آقای فرح بخش اساساً میخواهم بپرسم که آیا فروش فیلمهای کمدی به ویژه در سال گذشته و این رونقی که مسئولان فرهنگی ما از آن یاد میکنند به نظر شما برای سینمای ما یک فضیلت است یا نیست؟
فرح بخش: این یک مقدمه میخواهد این سوال شما، شما میگویید لیوان آب، لیوان که مثلاً من نمیتوانم بگویم این ساعتم اسمش لیوان است، سینما در غرب بوجود آمده مخصوصاً در آمریکا، اصل یعنی میخواهید نماز بخوانید میگویید بسم الله الرحمن الرحیم اولین چیز بسم الله الرحمن الرحیم سینما این است که تماشاگر باید فیلم را ببیند، اگر درخشانترین فیلم تاریخ بشریت را بسازید تماشاگر نرود ببیند هیچ ارزشی ندارد، میگویید فیلمی که فروش میکند ایراد دارد، اصلاً افتخار است که یک فیلم فروش میکند، به نظر من همه را نمیخواهم بگویم اکثر کسانی که با فیلمها پرفروش مسئله دارند یک نوع مریضی دارند یا میگویند نادان هستند.
ما قدر کشورمان را نمیدانیم زمانی که وقتی پایمان را از اینجا بیرون بگذاریم متوجه میشویم
سوال: کسی با فروش مشکل ندارد؟
فرح بخش: چرا دیگر الان همین است میگویند چرا این فیلمها فروش میکنند، اگر این سینما فروش نکند چگونه میشود مست عشق را بعداً برود فروش کند اینها خانوادگی نیستند که دهها فیلم دیگر ما خودمان هم کلی فیلم اجتماعی ساختیم همه آنها هم فروش کردند سالهای قبل هم بوده، بعد ذائقه مردم امروز کشور ما شرایطی دارد که مردم میبایست حتماً شاد باشند، حتماً باید امید داشته باشند، شما بدانید در فیلم اجتماعی نه این که بگویم نمیشود امید داشت یا ناامیدی نیست نباید ناامیدی را در آن قطع کرد، اما امید بیشتر در فیلمهایی است که فیلمهای رویاپردازی شود و کمدی هایش برای مردم خوب شود با این اوضاعی که دنیا دارد نه اینکه ما داریم ما یک مقدار از اوضاع داخلی مان تحت تأثیر شرایط کل دنیاست یعنی طرف رفته کانادا میگوید من میخواهم از وضع اقتصادی برگردم میگویند مدینه فاضله است چرا میخواهید برگردید، یکی از این دوستان اخیراً رفته بود الجزایر برای داوری گفت یک هفته من میخواهم فرار کنم از اینجا، میخواهم فرار کنم بیایم کشور خودمان اینجا چیست، ما قدر نمیدانیم زمانی که وقتی پایمان را از اینجا بیرون بگذاریم متوجه میشویم. من به شدت موافق این سیاست هستم با خیلی سیاستهای وزارت ارشاد مخالفم، اما با این که این انگیزه در آنها ایجاد شد و واقعاً کمک کردند و این فیلمها فروش کردند البته در اکران آنها کمک کردند یعنی غیر از اینها اجازه دادند اینها ساخته شدند این فیلمهای کمدی.
سوال: الان بحث سر این است که این امتیازاتی که به این فیلمها داده شد و این همه مثلاً حالا از یک کارگردان همزمان دو تا فیلم اکران شد بعد بعضیها پشت صف اکران ماندند همچنان بعد مدت طولانی یک فیلم مثلاً شش ماه روی پرده باشد آیا اینها در واقع باعث نمیشود که ذائقه مخاطب ما به این به این سمت از سینما برود حالا ارزش گذاری نمیکنم که خوب است یا بد؟
فرح بخش: اولاً ارشاد به کسی امتیازی نداده است این چیزی است که آنهایی که فیلم هایشان اکران نمیشود این کارها را میکنند، ارشاد کاری که کرد یک آیین نامهای بود که بعد از ۱۰ هفته ۱۴ هفته جلوی فیلمها را میگرفتند الان نمیگیرند جلوی فیلمها را، یعنی هیچ کاری ارشاد نکرده نمونه اش مثلاً دهه اول محرم شما فیلمهای کمدی را آقای سهرابی برداشت، فروش سینما یک دفعه هزار درصد خورد زمین بعد از یک هفته که گذشت یک دفعه رفت بالا، فیلمهای غیر کمدی اکران بود تعطیل هم نبود حتی در زمان عزاداری فیلم کمدی اکران میشد که هیچ اشکالی ندارد و یک امر پسندیده هم هست، من یک خاطره دارم برای شما بگویم مال ۱۳۶۶ یک فیلم بود به نام بگذار زندگی کنم مال مرحوم شاپور قریب آقای مهدی هاشمی بازی میکردند آن موقع مسئولان دهه ۶۰ این را جیم داده بودند این فیلم روز اول که میرفت اکران تا روز آخر ۲۱ روز بیشتر اجازه ندادند بدون تبلیغات سینما از صبح تا شب فول میشد فیلم ملودرام بود، اما چون با سیاستهای آنها نمیخواند، اما نمیتوانستند از نظر قانونی جلوی آن را بگیرند، صبح میگذاشتند آن سوی مه که نویسنده اش یک آدمی بود که تفکر در کل سینما را به باد داد و چه شد این باعث شد که کسی نرود آن فیلم را ببیند، اما بگذار زندگی کنم را صبح تا شب میدیدند، اصلاً این توهین است به تماشاگر.
سینما و اکران ربطی به ارشاد ندارد
فرح بخش: چه جور است ما روز قدس، تظاهرات میگوییم مردم بیایند در صحنه، وقتی اسرائیل را میزنند مردم خوشحال میشوند اینجا مردم میفهمند آنجا نمیفهمند، نه خیر مردم خیلی هوشمندند مردم هوشمندتر از امثال بنده و فیلمسازان هستند، پس بنابر این این یک امر مفید است که وزارت ارشاد اجازه میدهد این فیلمها میرود فروش میکند و این که دو تا کارگردان هم همزمان باشد هیچ ربطی به ارشاد ندارد، سینما و اکران ربطی به ارشاد ندارد، شورای صنفی کسی را میبرد آنجا فیلمش را ثبت میکند اکران میکند اگر کسی نمیتواند یا دنبال کارش است به ارشاد ربطی ندارد.
سوال: آقای خواجه پاشا شما بفرمایید؟
خواجه پاشا: نشر کتاب مقوله دیگری است، ارزش کتاب چیز دیگری است، این دو موضوع در گرو هم هستند ولی ما نمیتوانیم به خاطر این که میخواهیم از نشر کتاب حمایت کنیم، از چاپخانهها حمایت کنیم بگوییم حالا هر کتابی باید تولید شود، این دو تا بحث دیگر است. برمی گردم در مبحث فیلم فارسی که استاد ارجمند هم فرمودند در مقوله فیلم فارسی مباحثی مثل اخلاق، مثل عدم شاخصههای شخصیت پردازی و کاراکتر و درام به معنی والای خودش، چون وجود نداشت شاید از منظر برخی مورد نقد واقع میشد یعنی سینمایی که صاحب هویتی شده بود که در عین آن بی هویتی وجود دارد نه در تمامی فیلمهای دهه ۴۰ - ۵۰ فیلمهای خوبی است در آن دههها که میشود از آنها حمایت کرد و صحبت کرد، شاخصهایی که برای فیلم فارسی میآوریم و به نظرم شاخصهایی است که بر علیه خود سینما دارد حرکت میکند. سینمای پرفروش ما در حال حاضر سینمایی است که از قواعد هنری خودش کوتاه آمده، فیلم خوب پرفروش فیلم ارزشمندی است قطعاً سینما هنر گرانی است اصلاً بدون فروش امکان رشد ندارد، امکان ماندگاری ندارد، باید فروش داشته باشد ولی این که ما به چه قیمتی بخواهیم بفروشیم، ما به چه قیمتی ناشران را میخواهیم نگه داریم در حوزه کتاب، با کتابهایی که در قفسه ماندند یا بعضی مسئولان به سلیقه خودشان سفارش میدهند، دیدید در بعضی ادارات میرویم پر از کتاب یک گوشه مانده و فقط خواستند یکسری ناشرها سرپا باشد، آن کتابها دیگر ارزشی ندارند در کوتاه مدت از بین میروند،
فیلم کمدی درست، شخصیت دارد
خواجه پاشا: سینما صاحب تاریخ است و میماند، در فیلمهایی که گیشه ما را تکان میدهند کدام فیلم اعتبار ماندگاری دارد، سینمای کمدی صاحب تاریخ است، ما باسترکیتون داریم، چاپلین داریم، در سینمای خودمان اجاره نشینها داریم حتی در یکی دو دهه قبل هم فیلمهای کمدی خوبی داریم، فیلمهای کمدی خوب شاخصهای درست دارند، فیلم کمدی درست شخصیت دارد، شخصیت انسانی است که ما آن را کشف میکنیم با دغدغه هایش روبرو میشویم و این شخصیت در یک موقعیتی قرار میگیرد و همزاد پنداری میکند مخاطب ما با آن، همراه داستان میشود، کیف میکند، میخندد و احتمالاً مخاطب با او تنبیه میشود و تأثیر میگیرد، ما فیلم داریم در همین یکی دو سال گذشته مثلاً شخصیت اصلی ما قرار میشود که در پروسه ازدواجش با زن قبلی اش یک سفری را برود در یک پروسهای قرار بگیرد و حالا در یک موقعیتهایی قرار بگیرد آیا این تعبیرش جز خیانت است از لحاظ اخلاقی و انسانی.
فرح بخش: خیانت را تعریف کنید؟
خواجه پاشا: خیانت یک مرد به همسرش در موقعیتی که با هم ازدواج کردند، خیانت یک رفیق به رفیق خودش.
فرح بخش: این کلمه خیانت خودش مفهوم دارد، من تشویق نمیکنم کسی این کار را بکند شما از منظر شرع و قانون این را میگویید، چون این یک چیز شخصی است، اصلاً شرع مگر جز انسانیت چیز دیگری میگوید وقتی به شما اجازه میدهد به شما به عنوان یک مرد، من نمیگویم این کار انجام شود یا فلان.
خواجه پاشا: میپذیرم به عنوان یک موقعیت میپذیرم.
فرح بخش: پس حق ندارید بگویید که این خیانت است.
خواجه پاشا: خیانت یک موقعیت است، دراماتیک است میپذیرم.
فرح بخش: خیانت به شرط این که زن خیانت کند، آن خیانت نیست.
خواجه پاشا: خیانت رفیق به رفیق هم یک موقعیت دراماتیک است ولی پرداخت شما به بنده به عنوان هنرمند به موقعیتی که خیانت دارد در آن اتفاق میافتد هنر را والا میکند؟
فرح بخش: میگویم خیانت مثل این لیوان است که من میگویم این اصلاً ساعت است.
خواجه پاشا: فرض برعکس آن را میگیریم که حرف شما درست باشد.
فرح بخش: آن خیانت اصلاً اجازه ساختش را نباید بدهند.
خواجه پاشا: اجازه دارند میدهند چرا به خاطر گیشه...
فرح بخش: من ندیدم اگر فیلمی است به من بگویید من ندیدم، من همه فیلمها را میبینم.
خواجه پاشا: اگر مردی زن دوم اختیار کند این خیانت به زن اولش است.
فرح بخش: این را کجا گفته؟
خواجه پاشا: در دین ما، در شرع ما، در شرایطی که عشق جریان دارد خیانت است.
فرح بخش: من اصلاً تشویق به این کار نمیکنم، من خودم میگویم اگر کسی بیشتر از یک زن بگیرد شب باید کنار خیابان بخوابد این را که من قبول ندارم، کلمه خیانت این چیزی که شرع مقدس دانسته و هیچ اشکالی ندانسته مگر من و شما فقیه هستیم.
سوال: بحث سر این است که یکسری از مسائل پیش پا افتاده است دارد در سینما مطرح میشود و فروش به واسطه این مسئله است؟
فرح بخش: پیش پا افتاده است
سوال: ابتذال به معنی پیش پا افتاده است.
فرح بخش: از روز اولی که بوده این کلمه همان فیلم فارسی است که آن مرحوم گذاشت ما کلمهای به نام ابتذال در جمهوری اسلامی نداریم، همان کلمه سطحی نگر را من قبول دارم بگویید زیاد هم بگویید.
خواجه پاشا: وقتی سینمای کمدی به یک اتفاق غیرانسانی...
فرح بخش: شما جز اجاره نشینها میتوانید یک مثال برای من بزنید؟
خواجه پاشا: بله در همین سن پترزبورگ، لیلی با من است.
فرح بخش: ۲ هزار و ۵۰۰ تا فیلم ساخته شما ۴ تا را نمونه میآورید.
خواجه پاشا: این به خاطر ضعف ما در ساخت درام است، ما بالاخره در نویسندگی دچار ضعف هستیم.
فرح بخش: پس بنابر این این فیلمها را نسازیم.
خواجه پاشا: من اصلاً مشکلی با ساخت کمدی ندارم من عاشق کمدی هستم، من اصلاً در نمایشنامه نویسی فقط کمدی نوشتم ولی یک چیز دیگر را میخواهم مطرح کنم اجازه دهید این اتفاق بیافتد. میخواهم بگویم وقتی که یک مورد سطحی را میکنیم بیس داستان و این در پروسه شکل گیری فیلم مخاطب با آن همزاد پنداری میکند، خوشش میآید، همراه میشود و دوست دارد در پایین هم نتیجهای که شما به مخاطب میدهید نتیجهای است که این عمل سطحی یا غیراخلاقی یا هر چیز دیگر درست بوده همین را بروید جلو و کیف کنید و بروید بخندید.
فرح بخش: در کدام فیلم این کار را گرفته که آخرش گفته این کار را بکنید؟
خواجه پاشا: همه فیلمهایی که در چند سال گذشته پرفروش بوده است.
فرح بخش: این منظوری که شما دارید میگویید هتل است، این آدرسی که شما دارید میدهید هتل است هتل مال من نیست مال کسی دیگر است، اتفاقاً هتل در آخر سر دارد میگوید همه اش بدبختی و بیچارگی است، دارد میگوید کلاهبرداری است، هتل مال من نیست که من بخواهم از آن دفاع کنم.
خواجه پاشا: پایان و نتیجه گیری اش هم سطحی است.
فرح بخش: نتیجه گیری اش این است که آن کارهایی که این دارد میکند میخواهد بگوید این ره که تو میروی به قبرستان است.
خواجه پاشا: نیست دیگر...
فرح بخش: ما هم دیدیم فیلم را شما هم دیدید، ما با خانواده رفتیم دیدیم بسیار فیلم خوب و ارزشمندی است مال من نیست مال کسی دیگر است کاری هم به تهیه کننده و کارگردان آن ندارم، فیلمی که مردم دارای نشاط شدند.
خواجه پاشا: وقتی شخصیت مشخص نیست، شخصیت کاراکتر ندارد، شخصیت هویت ندارد، شخصیت بعُد روانی ندارد، بعُد فرهنگی ندارد.
فرح بخش: مگر قرار است همه فیلمها کاراکتر باشد این چه بساطی است.
خواجه پاشا: کمدی رفتار داریم که ۹۰ درصد فیلمهایی که در ایران ساخته میشود در حال حاضر و خیلی از فیلمهایی که ساخته شده در بین آن تعداد کمدی رفتارند، شوخی هستند.
فرح بخش: چرا مردم میخندند خوششان میآید.
خواجه پاشا: چون شوخی است...
فرح بخش: دوست دارند آنها را.
خواجه پاشا: شما میتوانید در خانواده با جوک گفتن بخندید.
سوال: برای این که مردم دوست دارند ملاک خوبی است که ما برویم هر چه مردم دوست دارند همان کار را بکنیم؟
فرح بخش: اصلاً صد درصد من با این که مردم دوست دارند این چیزی که ایشان میفرمایند ایشان چهار تا فیلم مثل اجاره نشینها را میگویند که من همه این فیلمها را دوست دارم، من خودم جزو اولین کمدیهای بعد انقلاب را ساختم مأموریت که آقای عبدی با آن وارد سینما شد، من این کمدی را ساختم غریبه، ساختم، کمدی طنز آقای عبدی و آقای مهدی هاشمی آن موقع اصلاً کمدی اجتماعی بود. این مثالی که ایشان میزند کلیه، چون کل تاریخ هم بعد از انقلاب و هم قبل از انقلاب را دیدم. اینها ۵ تا ۶ تا ۷ تا خیلی خوب است که من میگویم اینها فیلمهایی است که هم دنیا را دارد و هم آخرت خیلی هم دوست دارم، اما عمده فیلمهایی که ایشان مثال میزند اینها خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ است یعنی نه دنیا دارد نه آخرت دارد، من میگویم ما کاری که داریم میکنیم یا باید دنیا داشته باشد یا آخرت، اگر این دو تا را داشته باشد که نور علی نور اصلاً این که کیف میکند من هم کیف میکنم مثل فیلمهایی که ایشان مثال زدند. من این را به شما بگویم که میگویید مردم را چه جور، ما قبل از انقلاب از کرمان تا چابهار هزار و ۵۰۰ کیلومتر زمین است ، ۹۰ تا سینما داشتیم امروز در اینجا با این که در این چند ساله صنعت سینماسازی از سال ۹۰ به بعد راه افتاد ۸ سالن نداریم.
باز بودن سالن سینما از شاخص های امنیت اجتماعی است
فرح بخش: امنیت اجتماعی جامعه که به عهده حکومت هاست یعنی حکومت اولین کارش موظف است امنیت اجتماع را نگه دارد جزو بسم الله الرحمن الرحیم اش این است بعد هر برنامهای که دارد، سینما یکی از آنها است که در همه دنیا همین شاخصها را دارد یعنی باز بودن سالن سینما و این که فیلم برود، شما میروید دبی به این فکسنی مثلاً ۱۵۰ تا ۲۰۰ تا سالن دارد این امنیت میخواهد وگرنه دبی که اصلاً فیلم سازی ندارند سالن نمایش دارند فیلم سازی شان شوخی است حالا اینها جشنواره هم گذاشتند، اما این مال آن سالن است که باز میشود مردم را سرگرم میکند بعد آن وقت این را بگویم این فیلمهایی که ایشان میگویند در صورتی است که این سالن رونق داشته باشد که آن فیلم اجاره نشینها بوده در آن، آن فیلم سن پترزبورگ برود در آن، اتفاقاً آقای افخمی پریروز دفتر پیش من بود همین بحث سن پترزبورگ بود همین بحث را داشتیم، اما این اول است یک بنده خدایی میگفت کلاس اول دبستان شما بروید به آن بگویید شاهنامه را بخوانید اصلاً بخواند هم نمیفهمد شما باید آ ب سی برای او بگذارید بفهمد چیست.
خواجه پاشا: اصلاً سرگرمی شاخصه سینماست، شاخصه سینماست باید باشد.
فرح بخش: آقایانی که سال ۶۲ آمدند آقای بهشتی و انوار آن گروه سینمای ایران را پایه گذاشتند برای بعد از انقلاب قبل از آن آقای کلهر بودند که فوق العاده بود در آن دو سال اول تماشاگر میرفت به سینما، آنها سینما را به سمتی بردند که از ماجرای سرگرمی رفت بیرون حالا یک شاخصه اش این بود که آدمهای قبل انقلاب را ممنوعالکار کنید این هم چرت و پرت بود، آقای هاشم پور را هم ممنوع کردند آقای هاشم پور که قبل انقلاب نبود، آنها نمیخواستند سرگرمی درست شود که مردم بیایند. مادر دنیا از نظر من دو نوع سینما داریم یا شما سینمای اجتماعی دارید که البته من مشکل دارم، در این سالها دولتها هم اجازه ندادند ما به سمت اینها برویم خود من سلیقه ام سینمای اجتماعی است، چون کارگردانی فیلمهای من را ببینید اجتماعی است، آشتین اجتماعی یعنی چه، یعنی آیینهای تمای نمای جامعه که متأسفانه ترس بی خودی است، هیچ ترسی هم نیست من میگویم یک مسئولی سالهای ۷۴ - ۷۵ جلوی فیلم آدم برفی را گرفته بودند من گفتم چرا این فیلم را اجازه نمیدهید گفتند اگر ما اجازه این فیلم را بدهیم مساوی است با انقراض جمهوری اسلامی، گفتیم پس بگذارید زودتر انقراض پیدا کند با این که همان فیلم را رهبر معظم انقلاب دیده بودند و پی نوشت فرموده بودند که باید این فیلم را باید اجازه دهید در خاطرات آقای هاشمی این است در جاهای دیگر بیان شد مثل فیلم مارمولک که خودشان با هنرمندان دیدار کردند که پخش شد، چقدر آدمهای دست دو و سوم جلوی این فیلم را گرفتند .
خواجه پاشا: در صحبتهای شما همین دوگانگی است که یک بخشی با مسئولان هنری ما نگرش هنری ما است
فرح بخش: من میگویم این مسئول هنری با نگاهی که، آنها مال دهه ۶۰ است اینها نگذاشتند آن فیلمها ساخته شوند یک زمانی آقای شمقدری آمد در آن دولت سه چهار تا این کار را بکند که متأسفانه که این شاه نشینها خانه سینما جلوی او ایستادند و نگذاشتند که این اتفاق بیافتد متأسفانه، رانت خوارانی که دهه ۶۰ نگذاشتند رانت میخوردند این سینمای اجتماعی را، شما بروید جشنواره سیما را ببینید بهترین و اجتماعیترین فیلمهای تاریخ این ۴۲ سال جشنواره در جشنواره سیماست، بروید ببینید چه فیلمهایی در آن است، چرا نگذاشتند، برای این که نمیخواستند به نام این ثبت شود، من نه اصولگرا هستم، من پیرو اهل بیت هستم پیرو هیچ کسی هم نیستم، یک خط قرمز هم دارم خط قرمز اعتقادی ام اهل بیت هستند و خط قرمز سیاسی ام رهبری است.
سوال: الان شما میگویید یا سرگرمی باید باشد یا جنبه هنری و اندیشه ورزی داشته باشد؟
فرح بخش: اندیشه در فیلم کمدی
سوال: ما نمیگوییم که ندارد الان شما خودتان کلی فیلم کمدی در صحبت هایتان مثال زدید که اینها همه اندیش ورز هم بودند، ما الان نگرانی شاید از طرف آقای خواجه پاشا عرض میکنم شاید نگرانی این دوستان این است که ما از آن طرف بام بیافتیم یعنی برویم به سمت یک نوع سینمایی که فقط سرگرم کننده است؟
فرح بخش: این را باید به مسئولان بگویید فیلم اجتماعی هم ساخته شود.
خواجه پاشا: اصلاً فیلم اجتماعی را رها کنید.
فرح بخش: الان فیلم مست عشق چیست؟
خواجه پاشا: تاریخی است، در ژانر تاریخی است.
فرح بخش: مال مولاناست، شما رکوردها را جابجا کردید
خواجه پاشا: در سینما ژانر وجود دارد، بخشی از مسئولان ما سرمایه گذاران بیشتر، سینماداران بیشتر نگران ورود به ژانرهای مختلف هستند شما در کمدی وارد کمدی وحشت شوید، میتوانید کمدی تاریخی
فرح بخش: این حرف را قبول دارم اتفاقاً ژانر کمدی وحشت خیلی زیباست.
خواجه پاشا: شما میخواهید وارد کمدی درام شوید همانی که ما به طنز معنی اش میکنیم، همان فیلمهایی که اشاره میکنیم کمدی درام است یعنی شخصیت وجود دارد، زیست وجود دارد، زندگی وجود دارد، تأثیر وجود دارد. فیلمهایی که در حال حاضر پر فروش هستند نه همه آنها یکی دو مورد خیلی خوب هم است یکی از آنها هم اکران نشده من در جشنواره دیدم فیلم فوق العادهای است، میتواند یک فیلمنامه خوب باشد اصلاً از نظر کمدی، حالا بگذاریم، چون تبلیغ میشود.
فرح بخش: تبلیغ شود چه اشکالی دارد سینماست، تلویزیون هم در خدمت سینماست.
خواجه پاشا: من فیلم صبحانه با زرافهها را دیدم فیلم خوبی بود کیف کردم، فیلم جواد عزتی الان به نظرم فیلم خوبی است.
فرح بخش: من صبحانه با زرافهها را دیدم فیلم خوبی است.
خواجه پاشا: حداقل کلیشهها را شکسته وارد ژانرهای مختلف شده، من در مورد کمدی دارم صحبت میکنم که سعی میکند که با خنداندن و شادی آفرینی گیشه را پر کند و چیزی جز سرمایه و پول برایش حرمت ندارد، این از قامت هنر خودش را پایین میآورد، ما نمیتوانیم بگوییم هنر سینما.
فرح بخش: این فرمایش شما فرار به جلو است.
خواجه پاشا: ما در تاریخ مان در نمایش تخته بازی در دوران ناصرالدین شاه و ... هنرمندانی داریم که کارشان خنده آوردن و شادی آوردن است و اینها پرطرفدار بودند، دوستشان داشتند ولی در پروسه تاریخی کمدی و طنز در سرزمین ما طنز رشد کرده، هنر کمدی رشد کرده در دنیا رشد کرده، چاپلین در ابتدا میآید سرگرم میکند، باسترکیتون میآید سرگرم میکند ولی بعد از پروسهای متوجه میشود که من که در کمدی تأثیرگذار هستم و مردم من را میبینم وظیفه اخلاقی دارم دیکتاتور بزرگ بسازم، باید جنگ را تقبیح کنم، باسترکیتون میفهمد من وظیفه دارم، شما آثار آقای ویلیامز را میبینید تأثیر میگذارد روی خانواده، شما کمدی خانوادگی دارید، فیلمهای کمدی متأسفانه اینقدر کالای سینمای ما کم شده در سبد خانواده و این محدود شده خانواده مجبور است برود کمدی ببیند، چون چیز دیگری نیست در سبدش کیف کند به خصوص در ملودرام، چون بخش خصوصی ورود نمیکند و فقط با سوبسیدهای دولتی و ارگانها میسازند و زیاد شاید آن طمطراق فیلمهای ملودرام دیگر ایجاد نمیشود خانواده میرود کمدی میبیند.