کیفیت پایین:
کیفیت خوب:
عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ این جانوران از جذابترین موجودات جهاناند. با اینکه هیچ انسانی در طول تاریخ آنها را از نزدیک ندیده و دانش ما نسبت به زندگیشان بسیار کم است، اما بازسازی نعره یک «تیرکس» میتواند خیلیها را هیجانزده کند.
از کجا آنها را میشناسیم؟ چطور میدانیم کجا و چطور زندگی میکردند؟ از پیدا شدن فسیلها، بقایا و آثارشان. فسیلشناسی و دیرینهشناسی در چند سده اخیر توانسته رد آنها را در بسیاری از نقاط جهان بیابد؛ حتی در ایران که گرچه نیازمند مطالعات عمیقی است، اما آثاری از حضور آنها اینجا هم یافت شده.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیشتر بدانید:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دایناسورها موفقترین جانوران مهرهداری هستند که زمین تاکنون به خود دیده. جانورانی با گونههای متنوع که پس از ۱۵۴ میلیون سال زندگی در زمین، ناگهان حادثهای همهچیز را برایشان تغییر داد؛ برخورد شهاب سنگی بزرگ به زمین در ۶۶ میلیون سال پیش و نابودی بخش بزرگی از حیات در این سیاره آبی.
زمینی که دایناسورها در آن میزیستند، به شکل امروز نبود. ۲۲۰ میلیون سال پیش که آغاز تکامل دایناسورهاست، خشکیهای زمین شکلی دیگر داشتند و تمام قارهها به هم چسبیده بود. ایران چه وضعیتی داشت؟ اگر نقشه سیاسی امروز را بر زمین آن روزگار منطبق کنیم، متوجه میشویم؛ ایران سه مجموعه خشکی است که بخشی است دور از هم؛ شبهجزیرههایی که محل زندگی برخی گونههای دایناسورها بوده. البته نه دایناسورهای مشهوری که در فیلمها دیدهایم، بلکه جانورانی بسیار کوچکتر از آنها.
یک ردپا نخستین اثر یافت شده از یک دایناسور در ایران است. ردپای دایناسوری گوشتخوار به طول حدود ۳ متر و اندکی بزرگتر از شترمرغ که سال ۱۳۴۸ بهصورت اتفاقی در «درهنیزار» کرمان کشف شد. دو سال بعد تیم جستوجویی به رهبری «آلبر دولاپاران» دایناسورشناس مشهور فرانسوی به این منطقه رفت و ۲۳ ردپا از گونههای مختلف این جانوران پیدا کرد. سال ۱۳۵۱ پیدا شدن ردپای دایناسور دیگری توسط «میرعلیاکبر نوگلِ سادات» در منطقه «زیرآب» مازندران مشخص کرد که ایران به پژوهشهای بسیاری در این زمینه احتیاج دارد.
اما این تحقیقات تا سالها بسیار محدود ماند تا اینکه در سال ۱۳۸۱ به دعوت «مجید میرزایی عطاآبادی»، «الکساندر کلنر» دیرینهشناسان برزیلی و «فابیو مارکو دالاوکیا» دیرینهشناس ایتالیایی به ایران دعوت شدند و با همراهی «عرفان خسروی» و «محمد پورباغبان» دو دانشجوی ایرانی، بعد از سه دهه دوباره به پیجویی دایناسورها در ایران پرداختند. آنها در کوهستانهای کرمان این فسیلِ دندانِ دایناسور را یافتند که دندانههای ظریف کنار آن، نشان میدهد متعلق به دایناسوری گوشتخوار بوده. سازمان زمینشناسی ایران این دندان را برای تحقیقات بیشتر به «الکساندر کلنر» سپرد که متاسفانه پس از آتشسوزی موزه ملی برزیل در پاییز سال ۹۷ مفقود شده.
گزارشی از ردپاي گلهاي از دايناسورها در سال ۸۹ و گزارشی دیگر از یک ردپای نه چندان واضح در سال ۹۶ توسط «نصرالله عباسي» از منطقه «بلده» مازندران، نشان میدهد که ایران هنوز آثار کشفنشده بسیاری از دایناسورها در خود دارد.
اما این دایناسورها از چه گونهای بودند و چه شکل و شمایلی داشتهاند؟
بازسازی دایناسورهای ایران با آثار یافت شده در ایران، آنطور که در فیلمها دیدهایم، بهراحتی ممکن نیست، «دولاپاران» پس از نخستین جستوجوی دایناسور در ایران، ردپای یافت شده را متعلق به دایناسوری علفخوار بهنام «کامپتوسورس» با سه متر قد دانسته بود، اما بررسیهای سال ۸۱ نشان داد که نتیجهگیری «دولاپاران» اشتباه بوده و صاحب این ردپا دایناسوری گوشتخوار تقریبا به این شکل و با همان اندازه حدودا سه متری بوده.
در مازندران هم میتوان وجود دایناسورهایی گوشتخوار را تائید کرد. و البته نشانههایی از حضور دایناسورهای گیاهخوارِ بزرگجثه و چهارپا هم در این منطقه پیدا شده که داستان دایناسورها در ایران را بسیار هیجانانگیز کرده.
گرچه ایران بهشت پژوهشگران دایناسور نیست، اما دیرینهشناسان چشم امید دیگری به این سرزمین دارند. برای دانستن این امید باید به ابتدای این متن برگردیم؛ به نعره هیجانانگیز یک «تیرکس»؛ گونهای از دایناسورها که بر اثر اصابت شهاب سنگ به زمین منقرض شد. اما واقعیت این است که همه دایناسورها منقرض نشدند و برخی از گونههای آنها را همین امروز کنار خود میبینیم. مثل قُمریها که کنار پنجره خانههایمان مینشینند. مثل کلاغها، گنجشکها و همه جانورانی که آنها را جزو دسته پرندگان دانستهایم؛ همان گروهی از دایناسورهای کوچک حشرهخوار که توانستند از فاجعه بزرگ در زمین زنده بمانند.
ايران برای دیرینهشناسان به همینخاطر مهم است؛ جایی است که طبق پژوهشهایشان فکر میکنند ممكن است سنگوارههاى مهمى درباره تكامل پرندگان از دايناسورها در آن پیدا کرده و بخش بزرگی از معمای زنده ماندن این گروه از دایناسورها را حل کنند. این همان نکتهای است که مجید میرزایی و عرفان خسروی سال ۸۳ در پژوهش مشترکی ارایه دادند. آنها این امید را دارند که نشانهای وجود این دایناسور را درایران پیدا کنند تا جدای از ردیابی سیر تکامل دایناسورها به پرندگان امروزی، پژوهش روی فسیلهای یافت شده در ایران، بتواند آشکارکننده مهاجرت این موجودات از شرق به غرب یا بالعکس باشد.
اما پژوهش درباره دایناسورهای ایران با سه مشکل بزرگ روبهرو شده. اول، کسانی که هر سنگ گِردی را به عنوان تخم دایناسور و هر برآمدگی را جای پای این جانوران معرفی میکنند. دوم، اشخاصی که فسیلهای ارزشمندی از دایناسورها یافتهاند اما در مجموعههای شخصی خود نگه میدارند و حاضر به اهدای آن به موزهها برای انجام بررسی علمی نیستند. و سوم، پژوهشگرانی که هیچ ارگانی حاضر به سرمایهگذاری برای پژوهش و پیجوییشان درباره دایناسورهای ایران نیست. پژوهشهایی که میتواند برای تمام مجامع علمی بینالمللی مهم و ارزشمند باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیشتر بدانید:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ