خبرگزاری میزان - ایران بر سر توافق هستهای یک خواسته بجا و قانونی دارد، اروپا به تعهدات برجامی خود پایبند باشد، آمریکا به برجام بازگردد و همه تحریمها علیه ایران را در عمل نه در حرف لغو کند، ایران نیز به تعهدات خود باز میگردد.
اما غرب خواهان آن است که ایران گام نخست را بردارد، در حالی که بدعهدی از سوی اروپا و آمریکا صورت گرفته است.
خواسته آمریکا و اروپا غیر منطقی و غیر عقلانی است چرا که این دو بیاعتمادی به خود را ثابت کردهاند و همین امر اجازه نمیدهد ایران پیشقدم باشد.
توافق ایران و آژانس که در سفر «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس بینالمللی ارنژی هستهای به دست آمد با استقبال روبرو شد، اما اقدام آمریکا و اروپا برای پیگیری تصویب قطعنامه ای علیه ایران در شورای حکام آژانس به خاطر خروج ایران از پروتکل الحاقی، شرایط را حساستر کرده است.
ایران در اجرای بند ششم اقدام راهبردی مجلس، دولت را موظف کرد از پروتکل الحاقی که ایران آن را داوطلبانه اجرا میکرد، خارج شود و این تصمیم در ۵ اسفند ماه اجرا شد.
اروپا و آمریکا واکنش ایران را در قبال بدعهدی خود محکوم کردند در حالی که نقض برجام از سوی خود را نادیده میگیرند.
ایران سه سال به طور کامل برجام را اجرا کرد و بیش از یکسال پس از خروج آمریکات از توافق هستهای در چند مرحله تعهدات برجامی خود را کاهش داد تا شاید آمریکا و اروپا به توافق بازگردند و تعهدات خود را اجرا کنند اما این اتفاق نیفتاد و حتی پس از روی کار آمدن جو بایدن، همان سیاست دوران ترامپ علیه ایران اعمال شد.
آمریکا خواهان مذاکره با ایران بر سر برجام است، بدون آنکه بخواهد و خود را موظف بداند که باید به برجام بازگردد تعهدات خود را به طور کامل و عملی اجرا کند و ایران نیز پس از راستی آزمایی به تعهدات برجامی خود برگردد، آنگاه شاید بتوان در باره مذاکره تصمیم گرفت.
ایران حتی پیشنهاد اروپا برای انجام مذاکره غیر رسمی با آمریکا را نپذیرفت، دلیل آن هم روشن است، نخست، این مذاکره غیر رسمی است و نتیجهای از آن به دست نخواهد آمد، دوم اینکه هر آنچه که آمریکا و اروپا درباره برجام گفتهاند، در همان مذاکرات غیر رسمی مطرح خواهد شد و نکته تازهای وجود ندارد.
در واقع مذاکره تکرار مواضع و سخنانی است که مقامهای آمریکا و اروپا در مواضع سیاسی خود مطرح کرده و منتشر شده است.
اقدام آمریکا و اروپا در تلاش برای صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام برای وارد کردن فشار به ایران برای آمدن به پای میز مذاکره است.
سخنان مدیرکل آژانس نیز به گونه ای در نشست شورای حکام مطرح شد که تمایل به صدور قطعنامه دارد و کشورهای همسو و همپیمان عضو آژانس را ترغیب به موافقت با قطعنامه علیه ایران کرد.
حال آنکه همین شخص سراسیمه به تهران آمد تا بتواند ایران را از تصمیم برای خروج از پروتکل الحاقی منصرف کند.
اما در صورتی که تا روز جمعه شورای حکام آژانس به قطعنامه ضد ایرانی آمریکا و اروپ رای دهد، ایران چه واکنشی باید از خود نشان دهد؟
طبیعی و منطقی است که کوتاه آمدن مقابل زیاده خواهیهای مرسوم غرب، نتیجه مثبتی نخواهد داشت؛ این فشارهای سیاسی برای آن است تا ایران بدون آن که از برجام بهرهای ببرد به تعهدات خود بازگردد.
رهبر انقلاب در سخنانی که در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان با ایشان داشتند در باره غنی سازی ۶۰ درصدی و بیشتر سخن گفتند.
یکی از گزینههای پاسخ به صدور قطعنامه در شورای حکام علیه ایران، باید غنی سازی ۶۰ درصدی باشد.
علاوه بر آن غنی سازی فلزی نیز باید ادامه پیدا کند تا به طرف مقابل نشان داده شود که فشار حداکثری نه تنها شکست خورده بلکه نمیتواند ایران را وادار به نادیده گرفت حقوق قانونی خود کند.
حتی ایران باید در فکر گزینههای تاثیر گذارتر و مهمتر باشد تا آمریکا و اروپا را تحت فشار قرار دهد، گزینههایی که وجود دارد و در زمان خود کاربردی خواهد شد.
راهی که اروپا و آمریکا در قبال برجام و ایران در پیش گرفتهاند، راه دیپلماسی نیست، ضد دیپلماسی است و این مسئله در نوع رفتار آنها در پایبندی به تعهدات خود اثبات شده است.
انتهای پیام/