یکی از مالباختگان این پرونده که نمایندگی جمعی از شاکیان را بر عهده دارد، به «شرق» میگوید: «آقای مهدی. ش از سال ۹۶ یا ۹۷ مجوزهای لازم برای تأسیس شرکتی با عنوان مشاوره مهاجرتی و کاریابی را دریافت و این شرکت را تأسیس میکند. او در فضای مجازی تبلیغات خیلی گستردهای کرد؛ مبنی بر اینکه در کشورهای کانادا، آلمان و... برای متقاضیان کار پیدا میکند. در قبال این خدمات به متقاضیان، با آنها قراردادهای رسمی و دلاری میبندد. با هر کس هم بر اساس شرایطی که آن فرد داشته قرارداد میبندد. کسی را داریم که هزار دلار داده و کسی که ۱۰ هزار دلار داده است. من سال ۹۸ با او قرارداد بستم».
به گزارش شرق، این فرد که بنا بر ملاحظاتی از ذکر نام او پرهیز شده است، دارای مدرک تحصیلی دکترا و استاد دانشگاه است. بر اساس موقعیت کاری او، ش یک موقعیت شغلی خوب به او معرفی میکند: «سرچ کردم و دیدم این موقعیت شغلی واقعا وجود دارد. از طرفی وقتی به دفترش مراجعه کردم دیدم دو گواهی به دیوار شرکت زده و خودش را به عنوان نماینده شرکتINDEED که یک شرکت بزرگ کاریابی بینالمللی است و همچنین نماینده شرکتGLASDOR معرفی کرده است. از پیش استعلام کرده بودم و متوجه شدم همه مجوزهای لازم را هم دارد و برای همین خیالم راحت بود. در نهایت قرارداد را بستم و مبلغی را به او دادم».
از شانس بد مالباختگان، این قصه با همهگیری ویروس کرونا در جهان همساز میشود؛ «او با این توجیه که همه جا قرنطینه و مرزها بسته است، گفت کار ما عقب میافتد. این یک فرصت طلایی برای او بود. در این حین او اعلام کرد که واکسن فایزر را هم به ایران وارد کرده است. به برخی هم با دریافت مبالغ زیادی واکسن تزریق کرد که واقعا نمیدانیم چه واکسنی بوده است».
به گفته شاهدان و مالباختگان این پرونده، ش به موکلینی که با او قرارداد بسته بودند، اجازه نمیداده به همدیگر دسترسی داشته باشند. یک بار که او لایو اینستاگرامی داشته، این فرد از کسانی که در این لایو حضور داشتند و حضورشان با گذاشتن «لایک» و کامنت مشخص بوده اسکرینشات میگیرد؛ «جداگانه به آنها پیام دادم و همه را جمع کردم و در واتساپ گروهی تشکیل دادم. از این کار عصبانی شد و خودش را هم به گروه اضافه کردیم. بعد از کرونا در سال ۱۴۰۰ خیلی به او فشار آوردیم در نهایت او یکسری وقت انگشتنگاری برای عدهای در سفارت کانادا در ترکیه گرفت. ما هم فکر کردیم کار تمام است».
خیلی از مالباختگان هزینه میکنند و برای انگشتنگاری به ترکیه میروند؛ «گفتند یکی از مدارکی که مورد نیاز ماست، برگهای به نام LMIA است؛ در واقع مجوز دولت کانادا برای حضور یک نیروی خارجی. او زیر بار دادن این برگه هم نمیرفت و در نهایت با فشاری که وارد کردیم او قبول کرد فقط LMIA بنده را بدهد. از طریق دوستانم در کانادا این برگه را استعلام گرفتم و متوجه جعلیبودن آن شدم. این موضوع را در گروه اعلام کردم و ایشان هم متواری شد».
به گفته مالباختگان بعد از خروج او از ایران از طریق فضای مجازی کماکان تبلیغات ش ادامه داشت؛ «در نهایت با پیگیریهایی که کردیم در اسفند ۱۴۰۰ رد او را در کشور ترکیه زدیم و ساعت سه صبح ۲۹ اسفند در این کشور بازداشت شد. بنا بر قوانین اگر تا دو ماه از سوی کشور درخواستکننده اعلان قرمز برای کشور پذیرای فرد تحت تعقیب مدارک ارائه نشود، آن فرد آزاد میشود. ماجرا خورد به عید و او هم آزاد شد. از ترکیه به ارمنستان رفت. در ارمنستان هم بازداشت شد و این بار همزمان با بازداشتش اقدامات لازم برای شکایت را انجام دادیم و در نهایت او را به ایران بازگرداندند».
به گفته این مالباخته تعداد زیادی ازجمله او و همسرش به دلیل ارائه مدارک جعلی که توسط ش انجام شده، از سوی دولت آمریکا به عنوان مجرم شناخته شدهاند؛ «از سوی دولت کانادا برای ما نامه «بندشدن» صادر شده و به مدت پنج سال به عنوان فرد کلاهبردار از ورود به خاک کانادا و کشورهای موسوم به پنج چشم که شامل ایالات متحده آمریکا، کانادا، کشورهای زیرمجموعه بریتانیا، استرالیا و نیوزیلند است، منع شدهایم. این موضوع سوءسابقهای در پرونده ماست و حتی بعد از پنج سال هم عملا شانسی برای دریافت ویزای این کشورها نداریم. چهار هزار دلار در کانادا برای گرفتن وکیل و تبرئه از کلاهبرداری هزینه کردم، اما از سوی دادگاه این کشور پذیرفته نشد».
به گفته او، «ش» گروهی را هم با ارزهای دیجیتال فریب میدهد و مالباختگان این حوزه نیز از دیگر شاکیان او هستند. القصه اینکه دیروز اولین جلسه رسیدگی به اتهامات ش برگزار شده است. او درباره جزئیات جلسه میگوید: «متهم را به دادگاه نیاوردند. شلوغ بود و شاید به دلیل متشنجنشدن فضا چنین تصمیمی گرفتند. هنوز نمیدانیم پرونده به کجا ختم میشود. فقط شاکیان این پرونده ۵۳۰ نفر هستند و طبیعتا تا اظهارات تمامی افراد بررسی شود، زمانبر خواهد بود. مشکل دیگر اینکه بهجز پولی که
به صورت دلاری به او دادهایم، حجم زیادی از اصل مدارک تحصیلی، مدارک زبان و غیرهام دست ایشان است و تنها یک رسید دارم و نمیدانم باید چه کار کنم».
یکی دیگر از مالباختگان این پرونده فردی ۳۷ ساله است و مهندس ارشد رشته مکانیک. او درباره روند آشنایی خود با این مؤسسه به «شرق» میگوید: «با بیش از ۱۵ سال سابقه، در سمت مدیریت بخش مهندسی شرکتی مشغول به کار هستم. متأهلم و دارای یک فرزند هفتساله. در سال ۱۳۹۸ به دلایل شخصی و بعضا غیرشخصی تصمیم به مهاجرت گرفتم. درباره راههای مهاجرت، مؤسسات و شرکتهای فعال در این زمینه پرسوجو و تحقیق کردم و در این مسیر برای آشنایی بیشتر و کسب اطلاعات با تعداد زیادی از این مجموعهها تماس و مکاتبه داشتم».
او ادامه میدهد: «در بهار سال ۱۳۹۹ از طرف مؤسسه مهاجرتی ویزا نیو (شرکت رهگذرسازان آتی) به مدیریت آقای مهدی ش با بنده تماس گرفتند. گفتند پیرو مکاتبه قبلی، این مجموعه فرصت شغلی بسیار مناسبی را برای بنده در کشور کانادا یافته است. به همین دلیل برای ارائه توضیحات بیشتر به دفترشان دعوت شدم. در این جلسه اطلاعات شرکت جویای جذب متخصص در کشور کانادا به من معرفی شد. حتی میزان حقوق سالانه و موارد دیگری ازجمله نوع قرارداد و شرایط آن هم مطرح شد. شرایط خیلی جذاب نبود، اما معقول و متوسط بود. بنده پس از تحقیقات گسترده ازجمله صحت وجود شرکت مذکور در کانادا، پیشینه مجموعه ویزا نیو و حتی عدم سوءپیشینه مدیرعامل ویزا نیو را بررسی کردم. پس از اطمینان از نبود مشکل، در اوایل تابستان قراردادی با هدف اخذ ویزای اجازه کار در کانادا بین بنده و این مجموعه منعقد شد».
سه سال از زمان انعقاد این قرارداد میگذرد، اما هنوز خبری از سرانجام کار نیست. او میگوید: «پس از گذشت سه سال و بهانههای واهی ازجمله عدم پیشرفت کار به دلیل شرایط ویروس کرونا، تعطیلی سفارت و کارگزاریهای کانادا و مصاحبه کاری صوری با ما برای ارسال به شرکت کانادایی هیچ اقدام مؤثری انجام ندادند. همچنین با تورم امروز و معادل دلاری آن که حدود ۵۰۰ میلیون تومان هزینه اخذشده از بنده بود، متوجه شدیم این شرکت متأسفانه برای اداره مهاجرت مدارک جعلی بارگذاری کرده است».
به گفته او «علاوه بر اینکه این شرکت ویزایی برای آنها نگرفته است، پرونده تعداد زیادی از آنها در خطر ممنوعیت مادامالعمر یا حداقل ممنوعیت پنجساله برای ورود به کشور کانادا قرار گرفته است. علاوه بر زیان سنگین مالی، امیدمان را ناامید و آینده را برای ما سیاه و تاریک کرد. تمام برنامهریزی و تلاشمان برای ساختن آینده نیز نیست و نابود شد».
مالباخته دیگری میگوید: «روش پولگرفتن شرکت ش اینطور بود که میگفت بخشی از پول را از حقوقتان در کانادا کم میکنیم و بخشی را هم اینجا قسطبندی میکرد و خرد خرد میگرفت. من سههزارو ۵۰۰ دلار به او داده بودم. اما کسانی هم هستند که دار و ندارشان را در ایران فروخته بودند و به او داده بودند. روی حساب این حرف که گفته بود هفته آینده ویزایشان میآید. خودم مجبور شدم برای تهیه بخشی از پول روی سند خانه وام بگیرم و هنوز هم دارم قسطش را میدهم. برخی از مدارکم گم شد و از همه مهمتر تقریبا یک سال از عمرمان رفت. شاید آن موقع اقدام برای مهاجرت برایم راحتتر بود تا الان. ضمن اینکه برای کلاس زبان و امتحان آیلتس هم هزینه کرده بودیم. عملا چند وقت دیگر اعتبار مدرک آیلتسمان تمام میشود و هیچ استفادهای هم از آن نکردهایم».