عصر ایران ؛ نهال موسوی - همایون شجریان در واکنش به شایعات اخیر درباره زندگی شخصیاش یک پست در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت: «عزیزان دل به این مزخرفات توجه نکنید، نه خیانتی در کار من و سحر جان بوده، نه بچه ای که بخواد انداخته بشه. تا همیشه حمایت و رفاقت پابرجاست؛ خسته شد صبر ما»
شایعه جدایی همایون شجریان و سحر دولتشاهی را شخصی که ادعا دارد او پاپاراتزی سینمای ایران است و از روابط پشت صحنه سینما و تلویزیون پرده برداری میکند، در نزدیکی 13 فروردین مطرح کرده بود و برخی بر این اعتقاد بودند که این خبر دروغ سیزده امسال است اما با گذشت زمان همچنان این مسائل بیشتر مطرح شد تا جایی که همایون شجریان این پست را منتشر کرد.
واقعیت این است که در جهان امروز با توجه به فراگیر شدن دسترسی به اینترنت و بالطبع شبکههای اجتماعی و پیام رسانها، هر خبر یا اتفاقی در کمترین زمان ممکن بیشترین نرخ انتشار را پیدا کرده است و حال بستگی به موضوع خبر یا شناخته شده بودن افراد مرتبط با آن و ... این انتشار ضریب میگیرد.
نکته دیگر این است که هیچ گونه سیستم یا قاعدهای هم برای نظارت یا کنترل بر آن نمیتواند وجود داشته باشد، مگر در مواردی خاص که خود پلتفرمها مثلا مباحث یا موضوعاتی را به عنوان خط قرمز خود مطرح میکنند و هر پست یا مطلبی در این باره از سوی خود پلتفرم حذف میشود. البته راههای دور زدن و ترفندهای عبور از این اعمال فیلتر یا پایش پلتفرمها هم بسیار ساده است و هر کسی که یک مدت فضای وب را رصد کرده باشد تکنیک گذر از این موانع را یاد میگیرد.
برخی از افراد معروف یا سلبریتیها و ... اتفاقا خود مایل به استفاده و بهره بردن از این شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی هستند و یا در مواردی خاص برای انجام عملی یا رسیدن به هدفی از آن هم کمک میگیرند که نمونه اخیر آن دعوای بین یکتا ناصر و منوچهر هادی بود که از طریق همین شبکههای اجتماعی ابعاد مختلفی پیدا کرد.
اما در مورد افراد معروفی دیگری مانند همایون شجریان و سحر دولتشاهی که اتفاقا سعی دارند که از شبکههای اجتماعی به شکلی معقول و حرفهای استفاده کنند و تا جایی که امکان داشته باشد هیچ گونه حاشیه یا مسائل زندگی شخصی خود را به این جهان پرهیاهوی مجازی نکشانند، اما باز میبینیم که یک شخص با یک ادعا میتواند زندگی آنها را تحت الشعاع قرار دهد.
اتفاقا در این مورد خاص رضا صائمی (منتقد سینما و روزنامهنگار) در صفحه اینستاگرامش نوشته است: «نقد سلبریتی ها مثل هر گونه نقد دیگری هم به ادبیات تحلیلی نیاز دارد و هم ادب کلامی....هتاکی، نقادی نیست!
اینکه از بی آبرو و اعتبار کردن دیگران اعتباری برای خود بخریم و از میل مفرط مردم به مکاشفه و تجسس در زندگی خصوصی سلبریتی ها دکان بزنیم بیشتر مصداق پوفیوزی است تا پاپارتزی بودن!....آنچه او می کند بیشتر عقده گشایی است تا رازگشایی....حقارت است نه جسارت!
این وسط ممکن است چهار تا حرف و حدیث از گفته هایش هم درست از کار در بیاید اما رویکرد غلطی که در پیش گرفته هیچ ربطی به ژورنالیسم و ملزوماتش ندارد، که رسوا کردن، رسانا بودن نیست!....کاری که او می کند آگاهی بخشی به خلق نیست، آگهی کردن خود است!....روزگار غریب که نه، روزگار متهوعی است که از جوانمردی های محمد علی فردین به ناجوانمردی های امین فردین رسیده ایم!» و در یک کلام مینویسد: «او نه افشاگر ابتذال که احیاگر ابتذال است!»
یک جمله معروفی در جهان سیاست وجود دارد که میگویند: «شاید تو به سیاست کاری نداشته باشی ولی سیاست به تو کار دارد» حال این جمله را میتوان به این جهان امروز دنیای مجازی تعمیم داد، بخصوص در مورد افراد معروف میتوان گفت: «شاید تو با دنیای مجازی کاری نداشته باشی ولی دنیای مجازی با تو کار دارد» حال به دلایل مختلف.
متاسفانه این اتفاق رخ داده است و تقریبا میتوان گفت هیچ راه مقابلهای با آن هم وجود ندارد، چون آن شخص همچنان به ادعاهای خود ادامه میدهد و بسیاری هم هستند که به هر دلیلی دوست دارند از این داستانها مطلع باشند و مدام پیگیر اخبار درست و غلط سلبریتی محور هستند.
تنها نکتهای که میماند این است که هر کس در درون خود به این مهم برسد و از خود بپرسد که شان من چیست؟ آیا من آدمی هستم که این موضوعات برایم اهمیت دارد؟ آیا آگاه شدن من از این قضایا (درست یا غلط) در زندگی من اهمیتی دارد؟ آیا من را به لحاظ انسانی، تفکری، جایگاه شخصی و اجتماعی و ... پلهای به جلو خواهد برد؟ اگر من در این مورد با خودم صادق باشم بسیاری اتفاقات دیگر رخ خواهد داد.
آن فرد یا افرادی هم که با ادعاها و شایعات مختلف درست یا غلط برای خود زندگی ساختهاند دقیقا میخواهند ما یا افراد جامعه این پرسشها را با خود نداشته باشند و به جای این مواجه و چالش هر کس با خودش، او را تماشاچی دیگران کنند.
پیام پنهان تمام این قضایا این است که ببین فلانی چه آدم بدی است، یا ببین آن هنرمند زن یا مرد آن شخص معروف، آن فرد موجه و ... آن کسی نیست که فکر میکردی و ریگ به کفش دارد و ...
این ترسناکترین بخش دنیای مجازی است که هیچ خوبی در آن وجود ندارد و همه چیز بد و منفی است، ما که ناچار و دچار به این دنیای مجازی شدهایم حواسمان به این نکته هم باشد و در این بازی بد، بدتر، بدترین و... مشارکت نکنیم.