به گزارش مشرق، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در رزونامه کیهان نوشت؛ مثل همیشه یکی از محورهای سخنان آنها در این زمینه ادعای همسویی منتقدان داخلی برجام با رژیم صهیونیستی است. آقای ربیعی سخنگوی دولت تدبیر و امید(!) به همین مناسبت ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ در روزنامه اعتماد مروری بر مخالفان و موافقان برجام داشت و نوشت: «برجام، هم مخالفان بینالمللی و خارجی و هم مخالفان داخلی زیادی داشت. بزرگترین و مهمترین مخالف خارجی برجام در عرصه بینالمللی رژیم اسرائیل بود.» در آخرین نمونه آقای روحانی، رئیسجمهور سابق نیز همین ادعا را مطرح کرد و در نامه سرگشاده خود که ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر شد، نوشت «شواهد رسمی فراوانی» وجود دارد که: «رژیم اشغالگر صهیونیستی و ارتجاع منطقه، مهمترین مخالفان توافق هستهای هستند.»
آنها برای اثبات ادعای خود عموما به سخنان و اقدامات «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی استناد میکنند؛ اما آیا در دولت جعلی اسرائیل همه مانند نتانیاهو فکر میکنند؟ و آیا رژیم صهیونیستی واقعا مخالف برجام و موافق خروج آمریکا از آن بود؟
حوادث این روزهای اراضی اشغالی بیش از هر زمان دیگری نشان میدهد که نتانیاهو «منفورترین» چهره سیاسی در رژیم صهیونیستی است. او از روی تمایلات افراطیاش یا جاهطلبیها و منافع شخصیاش و یا تمامیتخواهی سیاسیاش، اهدافی رادیکال و دستنیافتنی را انتخاب میکند و دقیقا به همین خاطر نیز در داخل رژیم صهیونیستی مورد انتقاد قرار دارد. او در جنگ علیه غزه «نابودی حماس» را به عنوان یکی از اهداف اعلام کرد و در مذاکرات ۱+۵ با ایران نیز «نابودی کامل برنامه هستهای ایران» را به عنوان خواسته خود اعلام کرد. در هر دو مورد چهرههای مطرح رژیم صهیونیستی و حتی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آن؛ دسترسی به این اهداف را غیرممکن ارزیابی کردند و خواستار اقدامی جایگزین شدند.
درواقع مخالفت نتانیاهو با توافق برجام را باید به حساب طمعورزی و بلندپروازیهای او برای از بین بردن صنعت هستهای ایران گذاشت و نه تأمین منافع ایران با برجام! «باراک اوباما» رئیسجمهور وقت آمریکا دسامبر ۲۰۱۳ در مجمع سالانه مرکز «هائیم سابان» خطاب به نتانیاهو و همفکرانش گفت: «اگر گزینهای وجود داشت که این امکان را بهوجود بیاوریم که تکتک پیچ و مهرههای برنامه هستهای آنها را حذف کنیم و احتمال داشتن برنامه هستهای ایران را کلاً از بین ببریم تا در نتیجه قابلیتهای نظامی آن را هم نداشته باشند، آن را انتخاب میکردم.» اوباما سپس دستیابی به توافق هستهای را بهترین راهحل برای تأمین منافع اسرائیل عنوان کرد. مشابه همین سخنان را «اسحاق بن اسرائیل» یکی از چهرههای ارشد اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی که مدتی مشاور نتانیاهو نیز بود، داشت. «بن اسرائیل» ۷ دسامبر ۲۰۲۱ در گفتوگو با بلومبرگ به بومی شدن دانش هستهای در ایران اشاره کرد و گفت برای نابودی صنعت هستهای ایران «خیلی دیر» شده است. او سپس برجام را جایگزینی بهتر در مواجهه با برنامه هستهای ایران دانست و خروج آمریکا از آن را «بدترین اشتباه راهبردی در تاریخ اسرائیل» عنوان کرد: «به دلیل نظارتهای فوقالعاده آژانس بینالمللی انرژی هستهای [ناشی از توافق برجام] ما اطلاعات فراوانی از تأسیسات هستهای ایران داریم... به همین دلیل متقاعد کردن ترامپ توسط نتانیاهو برای خروج از برجام بدترین اشتباه راهبردی در تاریخ اسرائیل بود. اکنون بازگشت آمریکا به برجام باید اساس سیاست اسرائیل شود.»
حقیقت این بود که میان مقامات آمریکایی و اسرائیلی در مذاکرات منتهی به برجام تقریبا هماهنگی کاملی وجود داشت و ادعای مخالفت مطلق رژیم صهیونیستی با برجام چندان قابل قبول به نظر نمیرسد. جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا درباره این هماهنگی در کتاب خاطرات خود نوشته است: «همیشه و بعد از هر نشستی به نتانیاهو زنگ میزدم و او را در جریان کار قرار میدادم و شِرمن [معاون سیاسی وقت وزارت خارجه آمریکا] هم مرتب شخصا گزارشهای مبسوطی را به سازمان اطلاعات اسرائیل میفرستاد. با اینکه نتانیاهو و چندی از اطرافیانش از آنچه میگذشت و کاری که ما میکردیم خشنود نبودند اما بیشتر اعضای رده بالای رهبری سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل اقدامات ما را مثبت ارزیابی کرده و از نتایج این مذاکرات حمایت میکردند و آنچنان که میدانم این حمایت آنها تا پس از پایان دوره ریاستجمهوری اوباما هم ادامه داشت.»
حتی فراتر از این، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نطفه مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در موضوع هستهای و سپس انعقاد برجام، توسط نهادهای اطلاعاتی اسرائیل بسته شد. ۲۴ مارس ۲۰۲۲ «زُهار پالتی» رئیس بخش سیاسی-امنیتی وزارت دفاع اسرائیل اولین گفتوگوی رسانهای خود را به مناسبت بازنشستگیاش از این مسئولیت؛ با روزنامه عبری هاآرتص انجام داد. هاآرتص «پالتی» را مرد در سایه موساد لقب داده بود و او برای اولینبار از پشت پرده برخی تصمیمها در رژیم صهیونیستی میگفت. «زهار پالتی» در سخنانش از اختلاف نظر میان برخی مقامات رژیم صهیونیستی در مواجهه با برنامه هستهای ایران خبر داد و مدعی شد برای تضعیف گروهی که خواستار نابودی برنامه هستهای ایران با عملیات نظامی بود؛ مئیر داگان، رئیس وقت موساد(۲۰۰۲-۲۰۱۱) اطلاعات غیرمحرمانهای را به آمریکاییها رساند و آنها را به سمت مذاکرات پشت پرده با ایران و در نهایت توافق سال ۲۰۱۵(برجام) سوق داد: «آنچه پیشرفت آمریکا به سوی توافق موقت با ایران در سال ۲۰۱۳ و سپس توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ را بسیار تسریع کرد، درواقع تا حدی رفتار ما بود. ما در آنها احساسی ایجاد کردیم و این همان چیزی بود که دولت اوباما را بر آن داشت تا یک کانال مخفی مذاکرات با ایران ایجاد کند. یک سال بعد قرارداد موقت امضا شد و ایده حمله کنار گذاشته شد.»
این اظهارات هم به روشنی نشان میدهد برخلاف تحلیل سادهانگارانه دولتمردان قبل که کلیت رژیم صهیونیستی را همسو با نتانیاهو مخالف برجام قلمداد میکنند؛ جریانی در دولت جعلی اسرائیل وجود دارد که اتفاقا صاحب نفوذ و قدرت است، و نهتنها حامی مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا و توافق برجام بودند بلکه برای آن زمینهسازی میکردند.
علاوهبر این، اظهارات صریحتری هم از افراد شاخص این جریان در رژیم صهیونیستی منتشر شده است که سخنان قابل تأملی در تعریف و تمجید از برجام مطرح کردهاند. «شبتای شاویت»، رئیس موساد از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۶، از برجام استقبال کرد و آن را فرصتی در اختیار اسرائیل برای پیوستن به «نظم جدید خاورمیانه» دانست. «دانی یاتوم»، رئیس موساد از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸، خروج ترامپ از برجام را «اشتباه» خواند و گفت ماندن آمریکا در برجام گرفتن امتیازهای بیشتر از ایران را سادهتر میکرد. «افراییم هالوی»، رئیس موساد از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲، اعلام کرد دولت اوباما «موفقیت بزرگی» با برجام به دست آورد و «سیستم نظارت دقیق» این توافق را تحسین کرد. «تامیر پاردو»، رئیس موساد از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶، به همراه چند کارشناس امنیتی بلندپایه اسرائیلی در نامهای به بایدن از ابتکار آمریکا برای وادار کردن ایران به بازگشت به برجام استقبال کرد. با این حساب رؤسای عالیترین نهاد اطلاعاتی- امنیتی خارجی اسرائیل در دهههای اخیر از حامیان سرسخت برجام بودهاند.
«یوزی آراد»، یکی از مقامات بلندپایه سابق موساد بود که سابقه مشاور امنیت ملی نتانیاهو را از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ داشت که در موضوع هستهای ایران با رئیس خود به اختلاف نظر خورد و از او جدا شد. آراد میگوید: «اکثریت جامعه امنیت ملی اسرائیل موافق برجام هستند.»
چهرههای صاحبمنصب دیگری نیز در رژیم صهیونیستی وجود دارند که برجام را حافظ منافع اسرائیل میدانند. «گادی آیزنکوت» رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ و وزیر کابینه فعلی نتانیاهو یکی از آنهاست. آیزنکوت به روزنامه عبری هاآرتص گفت: «خروج آمریکا از برجام برای اسرائیل ضرر محض بود؛ [زیرا] ایران را از همه محدودیتها رها کرد.» «کارمی گیلون» رئیس شینبت - سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل - از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶ نیز سال ۲۰۱۷ زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا قصد خروج از برجام را داشت، مقالهای برای نشریه آمریکایی «فارن پالیسی» نوشت و در آن برجام را «موهبتی برای اسرائیل» خواند. گیلون در مقاله خود نوشته بود از طریق برجام - بدون شلیک یک گلوله - تضمین شد که ایران زیرساختهای هستهای کلیدی را برچیده و خود را تحت نظارت و بازرسی کامل قرار دهد.
اظهارت فراوان دیگری نیز در میان چهرههای شاخص و گزارشهای رسمی رژیم صهیونیستی میتوان یافت اما همین اندازه نیز کافی به نظر میرسد تا پاسخ سؤالات مطرح شده در ابتدای این یادداشت را پیدا کنیم. یکدست انگاری کل رژیم صهیونیستی در مواجهه با برنامه هستهای ایران و در ادامه همنظر دانستن همه آنها با هدف دستنیافتنی نتانیاهو در نابودی کامل تأسیسات هستهای ایران؛ یک جور سادهسازی ناشیانه است که بیشتر جنبه تبلیغات رسانهای دارد. این زبانبازی غیرصادقانه هیچ کمکی به تبیین مسائل ایران و روشن شدن حقایق و واقعیات نمیکند اما متأسفانه برخی دولتمردان سابق برای دفاع از برجام به عنوان تنها شاخص کارنامه خود این راه را انتخاب کردهاند. شاید آنها گوشه چشمی به انتخابات ریاستجمهوری در سال پیشرو داشته باشند اما تاریخ تلخی که با برجام برای ایران رقم زدهاند از حافظهمان هر قدر هم که سست و ضعیف باشد، پاک نخواهد شد.