ایران در چند دهه گذشته، تحولات جمعیتشناختی چشمگیری را تجربه کرده و جمعیت ایران از حدود ۲۰ میلیــون نفر در اولین سرشــماری در ســال ۱۳۳۵ به قریب ۸۸ میلیون نفر در سال اخیر رسیده است.
کارشناسان معتقدند عمــق، شــدت و ســرعت تحــولات جمعیتشناختی ایران بهعنــوان یکــی از نمونههای مثالزدنی در جهان محسوب میشود و به همین خاطر، مورد توجه جمعیتشناسان سازمان ملل متحد و سایر اندیشمندان و جمعیتشناسان در عرصه بینالمللی واقع شده است.
بهعنوان مثال، بالاترین میزان رشد سالیانه جمعیت که جهان تاکنون تجربه کرد مربوط به دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی و تقریبا برابر با ۲ درصد است، اما کشور ما حتی ۲ برابر این نرخ را تجربه کرده که مربوط به سالهای ۱۳۵۵-۱۳۶۵ است.
علاوه براین، تغییرات چشمگیر سطح فرزندآوری در ایران طی دهههای اخیر یکی دیگر از نمونههای مثالزدنی در مقیاس بینالمللی محسوب میشود؛ متوسط تعداد فرزند برای هر زن طی سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۴۰۰ از بالای ۷ فرزند به حدود ۲ فرزند رسیده که البته این روند نزولی سطح فرزندآوری عمدتا در یک دوره زمانی کوتاه یعنی طی سال ۱۳۶۵ تا قبل از سال ۱۳۸۵ تحقق یافته است.
واقعیت این است که پنجره جمعیتی و فرصت باقیمانده برای جوانی جمعیت ایران یک دوره کمتر از ۱۰ سال است و اگر دست روی دست بگذاریم، بحران سالمندی گریبانگیر کشور میشود.
براساس نتایج یک پژوهش تحلیلی انجام شده در پژوهشکده آمار ایران، جمعیت ایران تا سال ۱۴۳۰ به حدود ۱۰۱ میلیون نفر خواهد رسید و طبق پیشبینیهای منابع بینالمللی، ساختار سنی جمعیت ایران از یک ساختار کاملاً جوان در سالهای بعد از ۱۴۳۰، به یک ساختار سالخورده تغییر خواهد کرد.
یعقوب فروتن، دانشیار جمعیتشناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران و عضو هیات مدیره انجمن جمعیت شناسی ایران معتقد است: به طورکلی، طیف گستردهای از عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی، پزشکی و بهداشتی و غیره در تحولات جمعیتشناختی ایران طی دهههای اخیر نقش داشتهاند.
وی با بیان اینکه بسیاری تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی و آموزشی، زیست محیطی و غیره تحت تاثیر جمعیت و ویژگیهای جمعیتشناختی هستند، گفت: این ویژگیها از قبیل ساختار سنی جمعیت، میزانهای شهرنشینی و روستانشینی، وضعیت تأهل، سطح سواد و تحصیلات، میزان اشتغال و بیکاری جمعیت است که نباید از آن غافل بود.
فرصتها و چالشهای جمعیت
دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران از اهمیت کنونی جمعیت در بین ملتها و حکومتها بیش از هر زمان دیگر یاد کرد و افزود: علت این توجه و اهمیت را باید در ماهیت جمعیت جستجو کرد، بدینمعنا که جنبههای متعدد زندگی ما انسانها اعم از ابعاد خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی، دینی، زیست محیطی، غذایی، درمانی و بهداشتی بهطور تنگاتنگی با جمعیت و مؤلفههای آن مانند ازدواج، طلاق، فرزندآوری، مهاجرت و غیره مرتبط است.
فروتن، موضوع جمعیت را همچون یک نیروی بالقوه و پتانسیل دو طرفه دانست و خاطرنشان کرد: بدین معنا که اگر جمعیت به درستی و مطابق اصول علمی، برنامهریزی و مدیریت شود، فرصتهای ارزشمندی را برای رشد، رونق و توسعه جامعه فراهم میآورد؛ در غیر اینصورت جامعه را با چالشهای فزاینده مواجه میکند.
وی اضافه کرد: از این منظر ۲ رویکرد اصلی متمایز است؛ نخست کشورهایی مانند ایران که نسبت قابل ملاحظهای از جمعیت آنها را جوانان و افراد واقع در سنین کار و فعالیت اقتصادی تشکیل میدهند. برای این کشورها در واقع پنجرهای گشوده میشود و بهطور بالقوه از یک فرصت طلایی و هدیه استثنایی بهرهمند میشوند که میتوانند از این پتانسیل جمعیت جوان و بالقوه فعال اقتصادی برای رشد و توسعه جامعه استفاده کنند.
این کارشناس و عضو هیأت مدیره انجمن جمعیت شناسی ایران با ذکر مثالی افزود: یک نمونه بسیار موفق از رویکرد نخستین، مربوط به کشورهای شرق آسیا شامل سنگاپور، کره جنوبی، هنگکنگ و تایوان است که با برنامهریزیهای دقیق و سیاستگذاریهای مناسب حکومتها در سطوح ملی و بینالمللی طی دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰ میلادی توانستند از همین «پنجره جمعیتشناختی فرصت» در راستای رونق تولید و رشد اقتصادی کشورشان استفاده کنند.
فروتن رویکرد دوم را در پیوند با چالشهای جمعیت معرفی و اظهار کرد: اگر تمهیدات لازم و امکانات مناسب در عرصههای آموزشی و تحصیلی، اقتصادی و شغلی، تشکیل خانواده و غیره بر پایه برنامهریزیهای علمی و سرمایهگذاریهای ملی و بینالمللی فراهم نشوند، جامعه با چالشهای جدی و مسائل فزاینده ناشی از «رشد تورمی جمعیت جوانان» (Youth Bulge) روبرو میشود و زمینههای لازم برای افزایش و گسترش تجرد، طلاق، بیکاری، مهاجرت روستاییان، مهاجرت متخصصان، جرایم، ناامنی، خشونت و ناآرامیهای سیاسی، اجتماعی و غیره شکل میگیرد که یقینا نه تنها با رونق تولید و توسعه و رشد اقتصادی سازگاری ندارد، بلکه به افزایش و گسترش فقر و رکود اقتصادی نیز منجر میگردد.
ازدواج و فرزندآوی
وی با اشاره به این مطلب که امروزه در بسیاری کشورهای جهان از جمله در کشور ما، سیاست رسمی دولتها و حکومتها در راستای تشویق فرزندآوری و افزایش موالید است، یادآور شد: موفقیت پایدار این سیاستها مستلزم بهرهمندی از متخصصان و تحقیقات علمی است.
محقق افتخاری گروه مطالعات اسلامی دانشگاه وایکاتو نیوزیلند، تاکید کرد: نکته بسیار مهم در این رابطه این است که مطابق قوانین رسمی، باورهای فرهنگی و ملاحظات اجتماعی در برخی جوامع از جمله جامعه ما، باروری و فرزندآوری اساساً و ماهیتاً مستلزم ازدواج و ترک تجرد است.
فروتن با بررسی آمار و ارائه گزارشها تصریح کرد: مطابق آمار بدست آمده، حدود ۱۴.۵ میلیون نفر از جمعیت زنان و مردان واقع در سنین باروری ۴۹-۱۵ سال در ایران را مجردها یا ازدواجنکردهها تشکیل میدهند که این رقم نه تنها نزدیک به ۲ برابر حاصل جمع تعداد کل جمعیت ۳ کشور همسایه ما در منطقه خاورمیانه (یعنی کشورهای قطر، بحرین و کویت) بوده، بلکه بهمراتب بیش از تعداد کل جمعیت بسیاری از کشورهای جهان از جمله بیش از ۲ برابر تعداد کل جمعیت هر یک از ۴ کشور دارای بهترین وضعیت زنان در جهان(یعنی کشورهای ایسلند، فنلاند، نروژ، نیوزیلند) نیز است.
شماره معکوس پایان فرصت طلایی
وی با تاکید بر اینکه ایران هنوز دارای یک ساختار سنی جمعیت جوان است و «پنجره جمعیتشناختی فرصت» کماکان به روی آن باز است، گفت: متوسط سنی جمعیت کشور در حدود ۳۴ سال است، یعنی نیمی از کل جمعیت کشور ما را افراد واقع در سنین زیر ۳۴ سال تشکیل میدهند.
دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران، خواستار توجه به فرصت طلایی جمعیتی حاضر شد و بیان کرد: لازم است هرچه سریعتر این بهار جمعیتی یعنی حجم عظیم جمعت جوانان در سنین کار و فعالیت اقتصادی را دریابیم و قدر آن را به خوبی بدانیم.
فروتن با بیان اینکه موفقیت در این عرصه نیازمند برنامهریزیها و سرمایهگذاریهای اساسی در عرصههای ملی و بینالمللی است، تاکید کرد: در صدر این سیاستها نگاه علمی و تخصصی و بهرهمندی بیشتر از متخصصان کشور مانند جمعیتشناسان، اقتصاددانان، جامعهشناسان و سایر متخصصان در رشتههای متعدد علمی است که دانش و تجربه لازم را دارند.
وی خاطرنشان کرد: همچنین لازم است تا ماهیت و مقتضای سنین جوانی مانند ازدواج و اشتغال بهطور جدیتر بهعنوان دغدغه برنامهریزان، سیاستگذاران و مسئولان جامعه باشد.
انتهای پیام