اول خرداد مصادف با سالروز شهادت محمد بروجردی است. در سال ۱۳۶۲ در چنین روزی بروجردی به همراه پنج نفر از فرماندهان، به قصد انتخاب محلی مناسب برای استقرار تیپ ویژه شهدا، شهرستان مهاباد را ترک کرد و با عبور از سه راهی مهاباد-نقده خودروی حامل وی و دوستانش به مین برخورد کرد. صدای انفجار مهیبی بلند شد. ماشین از زمین کنده شد و تمام سرنشینان از آن به بیرون پرتاب شدند. بروجردی حدود ۷۰ قدم دورتر از خودرو به زمین افتاد و وقتی بالای سرش رسیدند، همان تبسم گرم همیشگی را بر لب داشت اما شهید شده بود.
حضرت آیت الله خامنه ای در سال ۶۶ که رئیس جمهور بودند، در وصف شهید بروجردی فرمود: آن چیزی که من از شهید بروجردی احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من به وجود آورد، این بود که دیدم این برادر -با کمال متانت و با کمال نجابت- به چیزی که فکر میکند، مسئولیت و وظیفه است. برخی با احساسات شخصی و گروهی فکر میکردند یک نفر را که با او موافقند، تقویت کنند و با یکی که با او مخالفند، مخالفت کنند؛ با کارهایش برخورد کنند؛ به هیچوجه اینطور چیزی نبود. شهید بروجردی هیچگونه حرکتی که از آن حرکت، آدم احساس کند در آن کارشکنی یا مخالفتی هست، انجام نمیداد و این علاقه من به این شهید عزیز را خیلی بیشتر کرد. من تصور میکنم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزهجویی با دوستان و گذشت و حلم در مقابل کسانی که تعارضهای کاری با او داشتند، نشانه آن روح عرفانی شهید بود.
بروجردی در ۲۸ شهریور سال ۱۳۳۳ در روستای دره گرگ شهرستان بروجرد دیده به جهان گشود. محمد بعد از پیروزی انقلاب ابتدا عهدهدار مدیریت زندان اوین و سپس به همراه ۱۰ نفر دیگر، مأمور به تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. البته پیش از این، گروه توحیدی صف به همراه ۶ گروه انقلابی دیگر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تشکیل داده بود. با تأسیس سپاه، بروجردی مسئولیت آموزش نیروهای سپاه در پادگان ولیعصر تهران را بر عهده گرفت و با شروع بحران کردستان، آماده حضور در منطقه غرب کشور شد؛ مأموریتی که برای بروجردی بیبازگشت بود.
بسیاری بحران کردستان را با آزادی پاوه و حماسهای که شهیدانی همچون مصطفی چمران، ولی الله فلاحی و اصغر وصالی رقم زدند، میشناسند اما حقیقت امر این است که این اتفاقات، بخش کوچکی از بحران آن روزهای کردستان بود. با بحرانی شدن شرایط غرب کشور، شورای انقلاب تصمیم گرفت برای جلوگیری از وخیمتر شدن وضعیت و در نهایت برای دفاع از تمامیت ارضی ایران، بروجردی را عازم غرب کشور کند. ماموریت وی آسان نبود. بروجردی در حالی برای مقابله با جریان ضدانقلاب قدم بر خاک غریب کردستان گذاشت که در دیگر سو مهندس مهدی بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت، طرح مذاکره با گروهکها را دنبال میکرد و طرح کنار گذاشتن شهید محمدولی قرنی نیز در همین راستا بود.
برخلاف ادعایی که گروهکها داشتند و مردم کردستان را از عواقب حضور بروجردی در منطقه میترساندند، وی نه به زور اسلحه که با کلام و رفتارش به قلب کردستان نفوذ کرد. بروجردی پس از ورود به منطقه، با اولین اقدام خود، طرح تاسیس سازمان پیشمرگان کرد مسلمان را دنبال کرد؛ سازمانی که قرار بود از دل مردم منطقه و با هدف مقابله با ضدانقلاب شکل بگیرد و به آزادی مناطق تحت اشغال کومله و دموکرات منجر شود. آزادسازی کامیاران توسط این سازمان در بهمن سال ۵۸، نقطه شروع سلسله عملیاتهای آزادسازی کردستان از چنگ جداییطلبان بود.
تأسیس قرارگاه حمزه سیدالشهدا که اکنون نیز در مبارزه با گروههای ضدانقلاب و تأمین امنیت منطقه غرب کشور فعال است، راهاندازی تیپ ویژه شهدا و چند قرارگاه دیگر، از اقدامات بروجردی در کردستان ایران بود. وی با آغاز جنگ تحمیلی در شهریور ۵۹، فرماندهی سپاه غرب کشور را در رویارویی با ارتش بعث عراق بر عهده داشت.
یکی از ویژگیهای بروجردی در مقابله با تجزیهطلبی، همراهی و همکاری با نیروهای ارتشی از جمله شهیدان علی صیادشیرازی، علی اکبر شیرودی، حسن آبشناسان و ولی الله فلاحی بود؛ آن هم در روزهایی که ارتش آماج تخریبها و تهمتهای برخی گروهها و جریانات قرار داشت.
رابطه قلبی بروجردی و مردم کردستان آنقدر عمیق شده بود که وی ادامه حضور در این منطقه از کشور را به فرماندهی کل سپاه ترجیح داد و از آن طرف، مردم غرب نیز به خاطر محبت به محمد، به او لقب مسیح کردستان دادند؛ مسیحی که برانگیخته شده بود تا تجزیهطلبان را حسرت به دل بگذارد؛ حسرتی که تا امروز هم ادامه دار است.
علاوه بر همه اینها، بروجردی در خاک غریب کردستان، نیروهای موثری را برای دفاع از انقلاب اسلامی، چه در برابر گروههای ضدانقلاب و چه در برابر رژیم بعث عراق تربیت کرد. شهیدان و نیروهایی که در کنار بروجردی رشد کردند، هر یک به نوبه خود فصلی از تاریخ دفاع مقدس را رقم زدند. احمد متوسلیان، محمدابراهیم همت، ناصر کاظمی و محمود کاوه از چهرههای شاخصی بودند که کار خود را در کردستان با بروجردی آغاز کردند و حالا نام هر یک، همچون محمد بر بلندای تاریخ انقلاب اسلامی میدرخشد.
سفر بروجردی به کردستان بدون بازگشت بود. او درحالی پا بر خاک کردستان گذاشت که گروههای مسلح و تجزیه طلب، کنترل بیشتر مناطق را در دست گرفته و در تدارک جشن برای تجزیه کردستان از ایران بودند اما مجاهدتهای محمد و یارانش جانی دوباره به غرب کشور بخشید و تمامیت ارضی ایران را تضمین کرد.
در نهایت، کردستانی که محمد خود را وقف آن کرده بود، به محل عروج مسیح کردستان تبدیل شد. بروجردی پس از سالها تلاش مخلصانه در سرزمین مجاهدتهای خاموش، اول خرداد سال ۱۳۶۲ در جاده مهاباد به نقده به شهادت رسید.
برادر شهید بروجردی گفت: ما سه برادر بودیم که نام هر سه محمد بود، اما شهید محمد را میرزا صدا میکردند. محمد هم مثل ما در روستای دره گرگ متولد شد و تا سن شش سالگی او، آنجا زندگی میکردیم که پدرمان فوت کرد و مادر تصمیم گرفت به تهران مهاجرت کنیم. ما سه برادر و دو خواهر بودیم که محمد شهید شد و حالا دو برادر و دو خواهر هستیم.
سال گذشته فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی همزمان با سالروز شهادت بروجردی در یکی از سکوهای پخش فیلم به نمایش درآمد. فیلم غریب به روایت بخشی از زندگی شهید بروجردی در کردستان و شیوه فرماندهی منحصر به فرد او در اتحاد مردم و رفع شرایط بحران پرداخته است که در سال ۱۳۵۸ با آغاز ناآرامیها در کردستان توسط احزاب کومله و دموکرات، محمد بروجردی از طرف امام خمینی(ره) مأموریت مییابد تا به عنوان فرمانده سپاه کردستان وضعیت را به حالت عادی بازگرداند.
بابک حمیدیان، پردیس پورعابدینی، رحیم نوروزی، حسام محمودی، مهران احمدی و فرهاد قائمیان در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. فیلم غریب که محصول سازمان هنری رسانه ای اوج است در چهل و یکمین دوره از جشنواره فیلم فجر در بخشهای مختلف طراحی صحنه، چهرهپردازی، جلوههای ویژه میدانی موفق به دریافت سیمرغ شد. همچنین سیمرغ بهترین نقش اول زن جشنواره نیز به بازیگر این فیلم اختصاص یافت. جایزه ویژه هیات داوران در بخش مقاومت بینالملل و بهترین فیلم از نگاه ملی نیز به این فیلم تعلق گرفت. این فیلم همچنین در هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت به عنوان بهترین فیلم، انتخاب شد.