به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه گفتگوی ویژه خبری سه شنبه پانزدهم خردادماه ۱۴۰۳ با حضور آقای محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، موضوع انتخابات ریاست جمهوری را در شرایط فعلی بررسی کرد.
قوه مجریه در قانون اساسی بسیار موثر است
سوال: دیروز رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خودشان درباره انتخابات مسایل مهمی را اشاره کردند، انتخابات پیش رو کار بزرگی که دستاورد مهمی را برای مردم به رقم خواهد زد، آن چه اشاره کردند بر دستاوردهای انتخابات ناظر بر چه موضوعاتی هست؟
باهنر: این بحث را اگر بخواهیم گسترده کنیم، باید بگوییم قوه مجریه در قانون اساسی بسیار موثر است، هم در زندگی تک تک خانوادهها، آینده شان، تحصیلات شان، اقتصادشان، معیشت شان، مسائل اجتماعی، مسائل سیاسی، مسائل فرهنگی، مسائل دیپلماسی و نشان دادن چهره ایران در نظام بین الملل، تعاملاتی که ایران باید با جهان امروز داشته باشد و اینها عموما برمی گردد به رئیس جمهور و دولت و قوه مجریه.
البته ما طبق گفته حضرت امام (ره) و قانون اساسی فرمودند که مجلس در راس امور است و ما کاملا قبول داریم و مجلس باید نقشه راهی را طراحی کند، جلوی پای دولت بگذارد و دولت، دولت قانونمند و قانون گرا باید سعی کند در آن راهی که مجلس نقشه راهش را طراحی کرده است، در آن راه پیش ببرد کار را و جلو ببرد.
سوال: اهمیت رئیس قوه مجریه در زندگی مردم به طور مستقیم و غیر مستقیم اشاره میفرمودید؟
باهنر: قوه مجریه با اختیاراتی که رئیس قوه مجریه دارد در قانون اساسی بسیار موثر است، در ساحتهای مختلف نظام جمهوری اسلامی، ساحت اقتصاد، ساحت سیاست، ساحت فرهنگ و مسائل اجتماعی، ساحت دیپلماسی بسیار موثرست و تعریف دارد.
کسانی که درک کردند، دولتهای گذشته را، یک لحظه که تفکر بکنند، چشم شان را ببندند و از حافظه شان کمک بگیرند، میبینند که دولتهای مختلف آثار متفاوت و گوناگون و حتی متضادی را در این ساحتها مختلف داشته اند.
از نظر روحیه به عنوان یک تحلیلگر سیاسی در تحلیل عملکرد دولتها و مسئولین اصولا با صفر و صدی مخالفم، مسئولین اجرایی یک نمره بین صفر و صد وجود دارد، هر کدام ممکن است ده تا کار مثبت انجام داده باشند و دو تا اشتباه هم داشته باشند، این که بعضیها فوری یک دولت یا یک مجلس یا چند تا دولت را خط قرمز روی شان میکشند و بعضیها را بدون عیب تحلیل کنند و ترجمه کنند، این را من قبول ندارم و فکر میکنم مسایل انسانی باید عادلانه و عالمانه قضاوت کرد و تحلیل کرد.
از این جا برمی گردم به مسئله مشارکت، ما سرمایه اجتماعی مان یکی از عوامل مهم حکومت است و این البته در تمام حکومتها مهم است، سرمایه اجتماعی، حضور مردم و این که مردم پای حکومت شان و پای نظام شان و پای مسئولین شان بایستند و قبول داشته باشند و دنبال بکنند.
از این حضورها زیاد داریم، راهپیمایی ۲۲ بهمن داریم، روز قدس داریم، نماز عید فکر داریم.
دشمن از اول انقلاب دنبال جدایی مردم را حاکمیت بود
مجری: در بدرقه رئیس جمهور شهیدمان داشتیم.
باهنر: تحلیل گران خارجی همین جمعیتهای بزرگ را یکی میگوید هزاران نفر، یکی میگوید صدهاهزار نفر و یکی میگوید میلیونها نفر و هر کس محاسبه و حساب و کتابی دارد، ما هم حتی میخواهیم بگوییم تشییع میلیونی خیلی تفاوت با یک میلیون و دویست هزار نفر یا یک میلیون و هشتصد هزار نفر میگوییم با بیست درصد بالا پایین میگوییم تشییع میلیونی، انتخابات فرق میکند، تک تک آدمهایی که پای صندوق میآیند میشمارند آنها، ده میلیون جمعیت با ده میلیون و هزار نفر متفاوت است، ده میلیون نفر با نهصد و نود و نه نفر متفاوت است، چون تک تک آدمها شمرده و حساب میشوند.
یکی از پاشنه آشیلهایی که دشمن برعلیه ما از اول انقلاب تبلیغ میکرده است، دنبال این بوده است که مردم را از حاکمیت جدا کند. یا مردم را ناامید کند یا صبر مردم را به انتها برساند و عصیان بکنند و یا حتی مقاومتهای مدنی به اصطلاح داشته باشند؛ بنابراین این که در سال ۱۴۰۲ مقام معظم رهبری مکررا تاکید داشتند بر میزان مشارکت، این پشتوانه اش فلسفه است، منطق هست، در یک جمله میگویم، میزان مشارکت در هر انتخاباتی روی تحریمها، روابط خارجی، مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تاثیر مستقیم دارد.
حضور در انتخابات استفاده از یک حق اساسی، قانونی و شرعی است
سوال: حضرت آقا دیروز در سخنرانی شان اشاره کردند در کنار فاکتورهایی که همیشه در قانون اساسی برای انتخاب رئیس جمهور مشخص است، به رئیس جمهور فعال، پرکار، آگاه و معتقد به انقلاب اسلامی اشاره کردند.
باهنر: در بخش قبلی صحبت کردم به میزان مشارکت که تاثیر مستقیم دارد، حتی معادلات پیچیده بین المللی و مسئله عمق راهبردی جمهوری اسلامی که با حضور و مشارکت مردم در انتخابات تعریف میشود، از اول انقلاب پاشنه آشیل کشور ما دشمنها تشخیص دادند و درست هم تشخیص دادند، مسئله رابطه امت و امام است.امت و امام چقدر با هم همراه و همدل هستند و همدیگر را قبول دارند یا حاکمیت، همین تشییعهایی که مردم در شهرهای مختلف، در تبریز، قم، مشهد و تهران انجام دادند. اما مکمل این،شرکت مردم در انتخابات هشتم تیر است، حالا من این جا از یک تحلیل خیلی ساده، عامیانه میگویم، فرض کنید در یک منطقه صد نفر، حق رای دادن دارند، اولا میدانیم در انتخابات ریاست جمهور و مجلس حد نصاب نداریم، فرض کنیم که از این صد نفر، بیست نفر بیایند و رای دهند انتخابات برگزار و یک نفر انتخاب میشود، ولی اگر در یک منطقه صد نفر صاحب حق رای ، هشتاد نفر رای ندهند معناش این است که این هشتاد نفر حق شان را به بیست نفری که رای دادند، واگذار کردند، رئیس جمهوری که انتخاب میشود رئیس جمهور همان صد نفر، اگر هشتاد نفر خدای ناکرده نیامدند در انتخابات شرکت کنند، آن بیست نفر رئیس جمهور را انتخاب میکنند و تحمیل میشود به همه کشور؛ بنابراین من میخواهم بگویم که حضور در انتخابات استفاده از یک حق اساسی، قانونی و شرعی است و حیف است که آدم این حق خودش را به فرد دیگری واگذار کند؛ بنابراین من اولین بحثم، بحث جدی ام این است که ان شاءالله این تشییع و این بدرقه و این حضوری که مردم را، حضور چند میلیونی که در مراسم نظام دارند، حالا پای صندوقهای رای بروند که رئیس جمهوری داشته باشیم که در ابعاد مختلف بتواند نظام را پیش ببرد.
سوال: اشاره کردید به اهمیت رئیس قوه مجریه، تعاملش با سایر قوا و پیشبرد و پیشرفت امورات کشور، حضرت آقا اشاره کردند به یک رئیس جمهور فعال، پرتلاش، پرکار، آگاه و معتقد به انقلاب اسلامی این چقدر در انتخاب مردم باید سرفصل باشد و آن چیزی که مردم باید مدنظر قرار دهند در انتخاب اصلح و فرد شایسته چیست؟
باهنر: یک زمانی مصاحبهای کردم در رسانه ها، بعضی از نامزدهای مجلس از من گلایه کردند ، من با تجربه هفت دور حضور در مجلس و اطلاعاتی که از امور دارم، گفتم یک درصد بسیار بالایی از نامزدهای نمایندگی مجلس، نه میدانند اختیارات نماینده چیست و نه میدانند وظایفش چیست و نه میدانند امکانات کشور چیست، کسی که میخواهد برنامه برای مملکت بدهد باید در چارچوبها برنامه دهد، اگر نداند امکانات مملکت چیست، ظرفیتهای بالقوه مملکت چیست برای این که هر ظرفیتی را به فعل تبدیل کند، باز چه امکاناتی میخواهد، چه ابزاری و چه زمانی را نیاز دارد، وعدههای عجیب و غریب غیر ممکن را میدهند، یعنی چی، به عنوان نمونه یک رئیس جمهور پرکار باشد و خدا درجات شان متعالی بفرماید، جناب رئیسی آدم پرکار و پرکششی بود، از دورترین روستاها میرفت، در مسافرتهای بین المللی، مسافرتهای استانی، حتی پخش شد بعد از شهادت ایشان، که ایشان فرمودند، در یک استانی فرمودند که من اگر برای حل این مشکل سی دفعه قرار باشد به این استان بیایم، میآیم، به تشبیه بعضی از عزیزان آقای رئیس خستگی را خسته کرده بود و از بس پرکار بود و پرتلاش بود و این حتما یکی از عوامل موفقیت است.
یعنی آقای رئیس میدان کار را دفتر خودش توی کاخ ریاست جمهوری فقط نمیدید، احساس میکرد که بالای سرکار باشد و کار را جلو ببرد، اما یک سری از کارها دولت آقای رئیسی نرسید، دیروز مقام معظم رهبری در مورد مرحوم رئیسی جملهای میفرمایند که خیلی آدم غصه میخورد، فرمودند من واقعا به مظلومیت رئیسی غصه میخورم و دلم میسوزد، خیلی از این تعریفهایی که بعد از شهادت ایشان خیلیها کردند، در زمان مسئولیت ایشان حاضر نبودند این تعریفها را بکنند و مهر سکوت بر لب زده بودند و یا تخریب میکردند اینها ناعادلانه است، غیرعالمانه و غیر عادلانه است.
ریاست جمهوری محل آزمون و خطا نیست
در مسئله انتخاب رئیس جمهور خیلی صریح بگویم، مهمترین چالش مملکت مان در مدیریتهای مختلف، کارآمدی است، توانمندی برای انجام کار و پیشبرد کار، در این قضیه یکی از پارامترها و ابزارهایی که رای دهندگان باید دقت کنند، رزومه کاری کاندیداهاست و این نامزدهای انتخاباتی هر کدام در گذشته مسئول بودند، نماینده مجلس بودند، رئیس مجلس بودند، معاون بودند، وزیر بودند، استاندار بودند، هر مسئولیتی که داشتند، شفاف بیایند بگویند که ما در دوران مسئولیت مان چه امکاناتی داشتیم و چه کارهای ماندگاری را توانستیم انجام دهیم، ریاست جمهوری اصلا جای آزمون و خطا نیست، بگویند که این آدم خوبی است، خیلی متدین است، خیلی متعهد است، حالا بیاید به ریاست جمهوری که ان شاءالله راه میافتد ولی باید این فلز و این خاصیت در آن نامزد باشد، بگوید من دو سال، یک سال و نیم، یک سال فلان مسئولیت را داشتم، در رابطه با اقتصاد این کار را کردم، در رابطه با مفاسد اجتماعی و فساد اقتصادی، یکی از مسائلی که مردم حساس هستند، مفاسد اقتصادی است دیگر، در برخورد با مفاسد اقتصادی این کار را کردم، در رابطه با مردمی بودن و با مردم بودن این اعمال را انجام دادم و البته امکانات مملکت را هم میشناسم.
چند وقت پیش همین نمایندههای جدید مجلس، محبت داشتند یک عدهای از آنها جمع شده بودند ۴۰ تا ۵۰ نفر از من خواستند که بیا تجربیاتت را بگو، گفتم اولین مسأله؛ مسأله معیشت مردم است. ما پنج تا شش میلیون هم کارمند در کشور داریم. این حرف را میزنم ممکن است برخی از کارمندها دوست نداشته باشند، پنج تا شش میلیون کارمند داریم میگوییم شما مشکلتان برای حل مشکل کارمندها چیست؟ چون کارمند جماعت هم متوسط متأسفانه دهم، دوازدهم و پانزدهم برج حقوقش تمام میشود، دیگر گیر میکند، گفتیم برنامه شما چیست؟ میگویند ما حقوق کارمندها را زیاد میکنیم. بله مجلس میتواند تصویب کند حقوق کارمندها از ماه دیگر دو برابر شود، این جزو اختیارات مجلس است، اما از کجا؟ اگر شما حقوق کارمندها را دو برابر کردی و منبعش را مشخص نکردی از کجا و چگونه، آن وقت این حقوق دو برابر؛ تورم ۴۰ درصدی را میکند ۷۰ درصد.
سؤال: پس وعدههای عملیاتی در قالب آن چه که وعده میدهند بتوانند عمل کنند؟
باهنر: نه، با اضافه کردن حقوق، یک میلیون تومان میگذاریم در جیب راست کارمند، بعد سه میلیون تومان بابت تورم از جیب چپش برمیداریم این که نمیشود، مشکلات مملکت باید خردمندانه، عالمانه و عادلانه حل شود. بعضی از این مشکلات نیاز به جراحیهای بزرگ دارد. قضیه مملکت الان نیاز به چند کار سنگین دارد. مثلاً یک نکته عرض کنم. سالهاست مقام معظم رهبری فرمودند، همین اخیراً هم ابلاغ فرمودند سیاستهای توسعهای دریامحور. ما سواحل یا مناطقی داریم؛ منطقه مکران، جنوب کشور ۲۵۰۰ تا ۲۶۰۰ کیلومتر ساحل داریم با آبهای آزاد دنیا، اینها میدانید چه ظرفیت اقتصادی عظیمی در آنها نهفته است. بعضی از کشورهای دنیا صد کیلومتر ساحل با آبهای آزاد دنیا دارند، اقتصاد کشورشان را با آن صد کیلومتر میچرخانند. ما بیش از دوهزار کیلومتر ساحل داریم، بسیاری از اینها افتاده، فقط نیروهای مسلح باید مواظب باشند که دشمن چشم چپ نگاه نکند، دستشان درد نکند، از مرزها حفاظت میکنند، اما در این مرز ما میتوانیم کلی بنگاه اقتصادی راه بیندازیم و اشتغال ایجاد کنیم. البته یک نفر بگوید من این کارها را میکنم که عملکرد او، رزومه و شناسایی کاری او، سابقهاش، تجربیات و تحصیلاتش هم جوابگو باشد؛ بله شعار دادن که مشکل را حل نمیکند. رئیس جمهوری که میخواهد فعال، پرکار و معتمد مردم باشد و عالمانه مشکلات مردم را حل کند، باید این دو سه نکته را داشته باشد؛ هم تجربیات، هم شناسه کاری، هم موفقیتهای او در آن مسئولیتهایی که داشته و البته برای مردم؛ معیشت مهم است، فساد اقتصادی برای آنها مهم است و خلاصه دلخور و دل چرکین هستند برای کسانی که مبارزه با مفاسد اقتصادی نمیکنند.
سؤال: تأکید رهبری مبنی بر این که انتخابات صحنه عزت است ؛ صحنه بدست آوردن قدرت نیست و موضوعی که در همه انتخابات رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید میکنند، رعایت اخلاق است. از بدگویی، تهمت زدن پرهیز کنیم. نکاتی شاید ما در انتخابها میدیدیم که آن را از رقابت سالم خارج و وارد فضایی میکرد که نه تنها به درد مردم نمیخورد، مردم در تصمیمگیریهای اساسی خود دچار مشکل میشدند.
باهنر: امروز با فضای مجازی که در کشور وجود دارد و رسانهای که وجود دارد؛ رسانه ملی، رسمی و غیررسمی و غیره، تهمت زدن و بدگویی کردن یک جمله است و مثل تیری است که از چله رها میشود. آن کسی که تیر را رها میکند، دیگر نمیتواند تیر را برگرداند و آثار خود را میگذارد. در همین جریان مرحوم شهید رئیسی بالأخره بداخلاقیهای زیادی در مورد ایشان انجام شد. یادتان است در مناظرههای انتخاباتی یکی آمد گفت ایشان شش کلاس بیشتر سواد ندارد، یا ایشان مثلاً مرفه زندگی کرده است. بعضیها بعد از شهادت ایشان متوجه شدند که ایشان در شش سالگی پدرش را از دست داده، کارگر بوده، کارگری میکرده، با این وضعیت آمده بالا و بعد دکترای دانشگاهش را هم گرفته، درس حوزهای خود را هم خوانده اما امروز اگر یک کسی بیاید به من، بگوید دکتر باهنر یا مطرح کنم که دکتر هستم، سؤال میکنند کو مدرک دکترایت؟ تا بخواهم بروم ثابت کنم که نخیر من دکتر هستم، نمرهام را هم خوب گرفتم، حالا الحمدالله من دکتر نیستم، اما میخواهم بگویم که بالأخره یک نکتهای را یک نفر میپراند، بعد این بداخلاقیها میماند و در حافظه مردم رسوب میکند و معلوم میشود که چه کس و کسانی دنبال تشنگی قدرت هستند و چه کسانی دنبال خدمت هستند. من از همین جا واقعاً باز هم عذرخواهی میکنم، برگردم؛ فکر کنم انتخابات مجلس یازدهم بود، الان مجلس دوازدهم است، یک مدتی قبل از انتخابات، مقام معظم رهبری یک سخنرانی رسمی داشتند علنی و رسانهها پخش کردند. واژهها درست یادم نیست ولی مضمون این بود؛ فرمودند که از نظر من، پذیرش مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی؛ وبال است. اگر کسی بتواند باید این وبال را روی گردن خود نگذارد و فرار کند از مسئولیت، مگر این که معلوم شود که برای این پست و مسئولیت؛ فلانی باید باشد و هیچ جانشین بهتری ندارد. اگر این روشن شد، آن موقع تکلیف شرعی است که آدم باید شانهاش را زیر بار بیندازد و برود خدمت کند. در همان سخنرانی ایشان فرمودند من نمیدانم چرا بعضی این قدر هول میزنند برای مسئولیتپذیری، برای این که مسئول شوند و احساس تکلیف میکنند بیایند مسئول شوند، مسئولیت هم در نظام جمهوری اسلامی واقعاً مسئولیت است؛ آدم باید هم به خدا و هم به خلق خدا جواب دهد. البته حضور ۷۰ تا ۸۰ نفر که آمدند ثبت نام کردند، حتماً بالأخره یک قابلیتهایی در خود دیدند. من خدای ناکرده نمیخواهم با کسی بداخلاقی داشته باشم، حتماً قابلیتهایی در خودشان دیدند. اما بنشینند کلاه خود را قاضی کنند؛ آیا بین این کاندیداها و نامزدها بهتر از خودشان و مفیدتر از خودشان و عالمتر از خودشان پیدا نکردند ؟ واقعاً فکر میکنند که خودشان از همه این ۷۹ نفر دیگر ارجحیت دارند؟ انشاءالله که این طور باشد. البته در انتخابات ما رقابت میخواهیم نمیتوانیم یک نفر کاندیدا داشته باشیم.
سؤال: و حالا که الان وارد رقابت شدند، بحث رعایت اخلاق چقدر مهم است؟
باهنر: رقابت بسیار خوب است، اما باید اخلاق را رعایت کنند. بین خودشان عرض کردم کلاه خود را قاضی قرار دهند و وجدانی شروع کنند. وجدان خودشان را به قضاوت بگیرند، ببینند آیا این حرف بداخلاقی حتی عذر میخواهم ممکن است بنده صد اشکال هم داشته باشم، اما این اشکالات در مسئولیتی که دارم نمیتواند تأثیر بزرگی داشته باشد. این اشکالات را دلیلی ندارد که بزرگ و فرافکنی کند و مسأله بداخلاقیها، این هم یکی از توصیههای بسیار مهم و به جای مقام معظم رهبری بوده و هست. انشاءالله امیدواریم که نامزدهای انتخاباتی رعایت کنند و بداخلاقی نداشته باشند.
نامزدها با گرایش فکری مختلف تأیید صلاحیت شوند
سؤال: بحث مشارکت را ابتدا مطرح کردید، البته توضیحاتی هم دادید، اما رهبری اشاره کردند که بعد از حادثه تلخ از دست دادن آقای رئیسی و همراهانشان، مردم جمع شوند با آرای مردم، مسئول بعدی را انتخاب کنند، انعکاس این در دنیا؛ انعکاس فوقالعادهای است و این انتخابات بسیار مهم است. دنیا منتظر برگزاری انتخابات در کشور ماست، به دلایلی که شما اشاره بفرمایید؟
باهنر: میخواهم پنجره جدیدی را در این قضیه باز کنم؛ سال گذشته هم که مقام معظم رهبری تأکید مکرر بر مشارکت داشتند گفتم، الان هم عرض میکنم. یک سری از نهادهای حکومتی هستند باید زمینه حضور بیشتر مردم را فراهم کنند. خیلی صریح بگویم؛ اگر احساس کنند حالا نظارتهای بر انتخابات یا تأیید صلاحیتها؛ یک نوع مهندسی انتخابات است، این دل یک عدهای را میزند، ولی ما میخواهیم بگوییم که ۸۰ میلیون جمعیت داریم، حدود ۵۰ میلیون نفر صاحب حق رأی هستند، حالا من عددش را گرد میکنم، دقیق نمیدانم. طوری نامزدها بررسی شوند و تأیید صلاحیت شوند که هر کسی با هر گرایش فکری که دارد، بین نامزدها بتواند یک نامزد مطلوب برای خود پیدا کند، این طور نباشد که احساس کنند که فضا بسته شده برای این که مثلاً باهنر رئیس جمهور بشود. شورای نگهبان که باید صلاحیتها را بررسی کند، خدای ناکرده این طور احساس نشود که به گونهای دارد مهندسی میشود. واقعاً شورای نگهبان اگر میتوانندکسانی را تأیید صلاحیت کند، تأیید کند. ۵۰ میلیون جمعیت صاحب حق رأی؛ همه آنها احساس کنند یک کاندیدای مطلوب بین کاندیداها هست؛ این یک، نکته دوم این که عزیزانی که میخواهند بیایند پای صندوق رأی، رأی دهند، بالأخره ممکن است مطلوبترین نامزدی که در ذهنشان بوده تأیید نشود، اما بین نامزدهایی که تأیید میشود، لااقل بگردند بهترینش را پیدا کنند یا عذر میخواهم حتی اگر هیچ کاندیدای قابل قبولی تأیید نشد برای آنها، بگردند بین کاندیداها؛ کمضررترین را پیدا کنند و بیایند پای صندوق و رأی دهند. از این حق اساسی خودشان استفاده کنند؛ این رأیی است که به نظام جمهوری اسلامی میدهند. بیایند شرکت و مشارکت کنند و دخیل باشند در آینده خودشان، فرزندانشان، تحصیلاتشان، اشتغالشان، معیشتشان دیپلماسیشان، ساحت سیاست، اقتصاد، فرهنگ و در همه اینها بتوانند مؤثر باشند.
سؤال: راجع به مردم صحبت کردیم و توصیه شما را مردم شنیدند، اما راجع به نامزدهایی که بعد از بررسی شورای نگهبان، احراز و تأیید صلاحیت و وارد صحنه رقابت میشوند چیست؟
باهنر: باز هم من اگر بعضی از عزیزان صلاحیتشان مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگرفت، بالأخره احتمال دارد بین ۸۰ نفر یک تعدادی شرایط لازم را نداشته باشند، خدای ناکرده آن هم ما بعضاً میبینیم بعضی بداخلاقیها انجام میشود، معذرت میخواهم طرف میآید ثبت نام میکند، میگوید من اصلاً آمدم ثبتنام کنم که مرا رد کنند؛ که چه؟ چه ماهی میخواهد از این آب بگیرد؟ چه نفعی میبرد؟ طرف میگوید من میدانم مرا رد میکنند، ولی من آمدم ثبت نام کنم که مرا رد کنند. این واقع قضیه؛ اوج بداخلاقی است. اوج بیاخلاقی است. اگر نظام، انقلاب، رهبری و خون شهدا را قبول دارند، این نوع برخوردها؛ برخوردهای منطقی نیست. عزیزانی هم که صلاحیتشان مورد تأیید شورای نگهبان قرار نمیگیرد، من باز توصیه میکنم شورای نگهبان با سعه صدر برخورد کند، اما اگر عزیزانی صلاحیتشان مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگرفت بگوید ما تسلیم قانون اساسی هستیم.