خبرگزاری میزان - بازیگری یکی از مشاغل محبوب در سطح جهان محسوب میشود، بازیگری فارغ از شهرت و ثروتی که ممکن است برای فرد بازیگر به همراه داشته باشد، جهانی است که میتوان در آن ایفای نقش در قالب شخصیتهای مختلف را تجربه کرد.
در این بین اکثریت مواقع بازیگری به عنوان یکی از مشاغل سخت جهان محسوب میشود، شاید از دور برای بسیاری اینکه بازیگری اتفاقی سخت باشد، قابل لمس نباشد اما اگر به صورت اصولی و به مفهوم واقعی به بازیگری نگاه کنیم، این هنر به واقع به تمرین، مطالعه، شهود و مطالعات فراوانی نیازمند است.
۱-بیست و سه دقیقه معادل سه برابر هفت و نیم دقیقه میدوم. اکثر اوقات دستها را رها میکنم. هر از چندگاهی دم و بازدمهایم را تحت کنترل میگیرم. به آنها شمارش میدهم. گاهی با صدای معمولی شعری را میخوانم و گاهی موسیقی را بر لب جاری میکنم. دستها را باز میکنم و آنها را بر شاخ و برگ اطرافم میسایم. این فضا همه ساختهی خیال من است و در محدوده شرایط مفروض که در لحظه گویا به ذهنم میآید و به آنها پاسخ میدهم.
گاهی باران بر سرم میبارد و گاهی میخواهم از قطاری و یا دوچرخه سواری جلو بزنم و گاهی با پروانهای به بالا و پایین میخرامم. در یک لحظه به سرعت خرگوش میشوم و میجهم و گاهی بز کوهی و همچون کوزههای انیمیشنی بازیافته از سه هزار سال پیش شهر سوخته گویا بر سر شاخی میپرم. در لحظاتی از درون یک برکهی کم عمق و گاهی از میان گل و شل عبور میکنم. به تدریج سرعت را در سه دقیقهی پایانی کم میکنم. میایستم.
۲- با سه شماره از ایستاده به سمت نشستن- خوابیدن، سپس دوباره ایستادن و سپس با پنج شماره به سمت نشستن – خوابیدن سپس دوباره ایستادن و بعد با هفت شماره به سمت نشسته – خوابیدن سپس دوباره ایستادن و پس از آن با پانزده شماره سپس دوباره ایستادن و در نهایت با بیست شماره سپس دوباره ایستادن و در تمام این حالات نفس را شماره میکنم و اجازه نمیدهم بسته شدن بدن موجب تنگی در مسیر تنفس شود. باید این شرط را در بسته نشدن مسیر تنفس در طول این تمرین تا به آخر رعایت کنم.
۳- حالا دراز کشیده بر پشت میمانم. بدن را تا جایی که میشود با سه شماره باز میکنم. سپس با هفت و یازده و پانزده شماره به همین ترتیب بدن را تا جایی که میشود میگسترانم. باید پس از هر بار که دایره شمارگان تمام میشود بدن را با یک خواست منقبض کنم و پس از همان تعداد شماره بدن را رها کنم و از ابتدا شمارش تازه را آغاز کنم.
۴- همان تمرین قبل را در حالت دراز کشیده به پشت با این تفاوت انجام میدهم که این بار بدن را کاملا میبندم و عضلهها را جمع میکنم تا کمترین جا را اشغال کنم و همان ترتیب شمارش سه – هفت – یازده و پانزده را در این تمرین نیز رعایت میکنم. به خاطر دارم که بسته شدن بدن در مسیر تنفسم تغییری به وجود نیاورد.
۵- حالا به همین تمرین با صورتی جدید ادامه میدهم. میخواهم نیمی از بدن را فقط در حالت باز منقبض کنم و نیمی دیگر را به حال خود دربازبودگی رها کنم. حتما به هر دو طرف بدنم اجازه میدهم که هر دوحالت را آزمایش کنند. به تنفسم کنترل دارم و باز بودن یک طرف را در مقابل بسته بودن طرف دیگر مدام مورد آزمایش قرار میدهم.
۶- تمرین را باز به گونهای دیگر ادامه میدهم. حالا باید یک طرف بدنم در حالت بازبودگی و طرف دیگر بدنم در حالت بسته بودگی و با هم در یک لحظه و با خواست مشترک منقبض شوند. شرط رها بودن تنفس را به یاد دارم.
۷- در تمام این تمرینها میتوانم هر بار در هنگام باز کردن اندام با خواست خود و تدریجی عضو به عضو را با خود نام برده و آگاهانه منبسط کنیم.
شرایط: باید بسیار آهسته و با صبر و حوصله با این تمرین طرف شوم و به سرعت فکر نکنم که تمرین ساده ایست و بر آن مسلط هستم. در ضمن از قسمت دو تا شش این تمرین را به شرط آهستگی، هر کدام پنج بار هم که بروم به تمرکز، آرامش و آگاهی خوبی نسبت به بدنم میرسم.
در خصوص چگونگی نحوهی برگشت پس از هر کدام از دفعات، خودم تصمیمی در لحظه خواهم گرفت. هر کجا که نیاز باشد میتوانم با آبی که از پیش تهیه کردهام کام خود را مرطوب کنم. البته این کار نباید زیاد انجام شود تا ضرب تنفسی که در حرکت به وجود میآید، بر هم نخورد.
۸- به سرعت برخیزید. منفجر شوید. اندامتان در برخاستن به هر سویی پرتاب شود. الان میتوانید سراغ سایر تمرینها بروید.
انتهای پیام/